زل زدن در چشمان مظلوم تو | ... |
☘️?قرار ناب?☘️
☘️?قرار ناب?☘️
??قرارناب بی قراری های مستان، چند روزدیگر میشود یکسال فراق و دوری! چه بگویم و چه بنگارم که هرچه رشته میکنم باز پنبه در میآید !طعم دور بودن از تو تلخ تر از آنی ست که در خواب هم نمی شد حس کرد.
?حاج قاسم چرا نمیشود به نبودنت عادت کرد، بیوفائیست باید زجر بکشیم تا وجود گرمت همیشه در کنار دهلیز خشک جانمان حس شود. حاجی، این چهرهی دلربای تو بر قلب این کاشیها زجرم میدهد. خوش بحال این کاشیها که در روی قلبشان نشاندند تورا تا ابد! و اما این جان تب دارمن که میخواهد اندکی مستانه بسراید. اما جمعهها باید آرام بگیری و سکوت و صبح و حس را یکجا درگیر کلمات کنی و بیصدا بنویسی که زل زدن در چشمان مظلوم تو حالمان را به عجیب ترین احوال به خیر میکند. پشت این شهادت تو دلها تنگ شد و همراه باران، دلتنگی بارید. اما ثانیههای روشن، تیک تیک کنان نجوا میکنند؛ لشکر غم ها ما را خواهد برد به ناکجا آباد؛ و ارتفاع دلتنگی و تنهایی ها شسته خواهد شد، با آمدن سپاه سالار سرو قامتان.
?حاج قاسم تو را قسم به این قطرههای باران که سنگ مزارت را در آغوش گرفتهاند، به مهدی فاطمه سلام این سوخته دلان را برسان وبفرما که قوم حضرت از بیچارگی دیگر چاره ندارند. جمعهای باصبح ظهور، طلوع کند،آمین یارب العالمین…
?زهراسادات حسینی
[جمعه 1399-10-26] [ 09:39:00 ب.ظ ]
|