من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

حسین با این عمامه بسیار زیبا بود ...

عمامه امام حسین

مردک ملعون در جنگ با امام حسین علیه السلام شرکت کرده بود، هنگامه غارت عمامه مبارک امام را به غارت برد.

از جنگ که برگشت، به زن گفت: برایم آب گرم درست کن تا خودم را از گرد و غبار جنگ بشویم.

زن هم همه چیز را آماده کرد. مردک ملعون که نامش جابر ازدی بود؛ از حمام بیرون آمد لباس پوشید رفت جلوی آینه، با خودش فکر می کرد که حسین با این عمامه بسیار زیبا بود.

به زن گفت: بیا مرا با این عمامه تماشا کن، دیگر مرا نخواهی شناخت.زن با شنیدن نام حسین و عمامه او دلش هری ریخت. با خود گفت: عمامه حسین نزد تو چه می کند؟

زن منتظر عمامه گذاشتن شوهر بود، همینکه عمامه را بر سر گذاشت؛ نعره ای کشید، و آینه را بسوی زن پرتاب کرد.

زن سر را کنار نکشیده بود صورتش پاره شده بود،از ترس به حیاط دوید.ولی دیگر فایده ای نداشت، مردک ملعون دیوانه شده بود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-07-11] [ 09:56:00 ق.ظ ]

تقاضای یار ی زنان ...

 

با طرح خلافت یزید، در اواخر عمر معاویه، امام حسین «علیه السلام »برای حج به مکه رفت و از مردان و زنان بنی هاشم و خدمتکاران آنان خواست تا با مهاجران و انصار تجمع کنند. 

امام در تجمع هفتصد تن از تابعان و دویست تن از صحابیان در منی سخنرانی کرد و جنایات حکومت بنی امیه و فضائل اهل بیت علیهم السلام یاد آور شد و دستور داد همه شنوندگان، سخنان او را به مسلمان مورد اعتماد برسانند.

در این واقعه ، آن حضرت از زنان نیز تقاضا نمودند تا روشنگر اذهان خفته امت گردند. بعد از مرگ معاویه و آغاز سلطنت یزید و بیعت نکردن امام حسین «علیه السلام» فعالیت بانوان شروع شد.

شیعیان در بصره در خانه بانویی از قبیله عبدالقیس به نام ماریه دختر سعد جمع می شدند.که امام باقر «علیه السلام» در حق این بانو فرمود:ماریه زنی شیعه بود و خانه اش محل اجتماع و مذاکرات شیعیان بود.

همین اجتماع درون این خانه بود که موجب شد یزید بن نبیط همراه دو پسرش به امام حسین«علیه السلام»به پیوندند و در کربلا به شهادت برسند.

عامر،سیف بن مالک، ادهم بن امیه نیز از خانه آن بانو عازم کربلا می شوند.(تاریخ طبریج 5 ص 353)

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 03:39:00 ب.ظ ]

بی وفاتر از کوفی صفتان ...

کوفی صفت ashura

بی وفایی

از خصوصیات آشکار مردم کوفه بی وفایی بوده است. تا حدی که در زبان مردم کوچه و بازار مثل شده اند.

اهل کوفه  ازجهت اعتقادی دو گروه بودند، سخن ما سر آن گروه افراد است که به دوازده امامی مشهور بودند، از شیعیان بودند. کوفیان شیعه در دوره های گوناگون در امتحان شکست خوردند.

در زمان حکومت امیرالمومنین علیه السلام، با ایشان بیعت کردند و بیوفایی کردند. در زمان امام حسن علیه السلام، ایشان را در جنگ با معاویه تنها گذاشتند.

با مسلم بن عقیل پیمان بستند و نامه های دعوت را برای امام حسین علیه السلام فرستادند، او را در کوفه تنها گذاشتند تا بوسیله گروهی که پیرو خلفا بودند به شهادت رسید.

وقتی امام حسین تصمیم گرفت که به کوفه برود، عده ای اورا از بیوفایی اهل کوفه برحذر داشتند. و امام حسین هم روز عاشورا عهد شکنی و بی وفایی آنها

را یاد آوری کرد. …« یا اَهل کُوفه! قُبحاً لکم و ترحاً، بُؤساً لکم و تَعساً، اِستصرختُمونا والهینَ…»البته از کوفیانی که پیرو خلفا بودند هم از امام دعوت کرده بودند؛ که در جنگ در مقابل حضرت در صف دشمنان بودند.

یعنی هم کسانی که حضرت  را امام خود می دانستند و هم کسانی که پیرو خلفا بودند، هردو گروه برای ایشان نامه دعوت فرستاده بودند. ولی در جنگ غیر شیعان بر او شمشیر کشیدند، و شیعیان او را تنها گذاشتند.

و حضرت زینب در خطبه اش در کوفه، کوفیان را به بی وفایی سرزنش می کند.:«یا اهل الکُوفه! یا اهل الخَتلِ و الغَدر» که اشاره ریا و تزویر، نفاق و بی وفایی آن مردم بود.

همین اهل کوفه با مختار بیعت کردند، و در هنگامه کارزار جنگ  با زبیریان او را تنها گذاشتند؛ نتیجه همان شد، که با اهلبیت کردند.

بر اساس این رفتارها، یکی از شعارهای مردم ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ودر زمان هشت سال دفاع مقدس، در حمایت از رهبری این بود که« ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند». «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند.»

پ ن

ماهم هم منتظر امام عصر «عج» هستیم، باید در پیمان با امام خامنه ای (مسلم) زمان و فاداری را تمرین کنیم.

بنابر این باید، پنج صفت زشت را که شاخصه های کوفی بودن است نداشته باشیم .

در پیروی از مقام ولایت تردید نداشته باشیم. معترض به دستورات ولایت نباشیم. از دستورات ولایت پیشی نگیریم. گرفتار توجیه اشتباهات خود نشویم. تماشاچی نباشیم، نگوییم زندگی من خوب باشد بقیه به من مربوط نیست، در مسایل فرهنگی و اقتصادی …غیره.

که مبادا در زمان ظهور گرفتار همان ویژگی های کوفیان شویم. اصولا در معارف دینی گفته اند، هرکسی در زندگی

هر گونه که باشد؛ با همان وضع از دنیا می رود. باز در قرآن خداوند فرموده: در قیامت هر کسی با همان چیزی که دوستر می دارد محشور می شود!

هرگز مباد! که ما با غیر از مقام رهبری و شهیدانمان محشور شویم.

 

منابع: فرهنگ عاشورا

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ق.ظ ]