کینه توزی مهمترین عامل افسردگی

?????


حبیبه خانم امروز حال دلش خوب نبود. با بی‌حوصلگی و ناراحتی رو کرد به بی‌بی طوبی و گفت:
” بی‌بی طوبی! امروز حالم خیلی بده."?
بی‌بی مثل همیشه با مهربانی مادرانه‌اش رو به حبیبه خانم کرد و گفت:
” چرا حبیبه جان؟"?
حبیبه خانم نفس عمیقی از سر عصبانیت کشید و گفت:
“یکی از اقوام‌مون، گرفتار کینه توزی شده.?
نمیدونم چجوری کینه را از دلش بیرون کنم.
کینه توزی باعث شده از همه فامیل بریده. برای همین افسرده شده.
دیشب می‌گفت شبها خواب نداره!”

بی‌بی طوبی حبیبه خانم را دلداری داد و رو کرد به خانم‌های حاضر در مجلس و گفت:
“خب عزیزان! همگی شنیدید.
حبیبه جان برای مشکل فامیلش ناراحته.
کسی پیشنهاد و راهنمایی داره برای حبیبه جان؟
خانم آرامش! شما میتونی راهنمایی کنی؟”

خانم آرامش گفت:
“با اجازه بی‌بی طوبی!
من سخنم رو با حدیث امام سجاد علیه السلام شروع می‌کنم.
ایشان درباره کینه توزی فرموده‌اند:

الحِقدُ اُمُّ العُیوب.
کینه مادر همه عیوب است.

ما باید سعی کنیم هر طور شده کینه را از قلبمان بیرون کنیم. این کار را میتوانیم زمانی انجام بدهیم که در یک حالت معنوی قرار داریم. مثل نماز شب، یا شب جمعه، یا در زیارت‌ها.
به این ترتیب که شخصی را که از او ناراحت هستیم، در مانیتور ذهنمان تصور کنیم. بعد از خدا برای او غفران و گذشت بخواهیم. با این عنوان که “خدایا من از او گذشتم. تو هم از من بگذر.”

با دعا در حق کسی که از او ناراحتیم؛ کم کم کینه از دلمان بیرون می‌رود و آرامش پیدا می‌کنیم.
چون کینه مثل خوره روح انسان می خورد.
در ارتباط با همین موضوع خاطره‌ای به ذهنم رسید که جالب هست بشنوید.

یک روز با حاجی سوار تاکسی بودیم. راننده از حاجی پرسید پروازتان چه ساعتیه؟
وقتی متوجه شد وقت زیادی داریم، اجازه گرفت که نماز اول وقت را در مسجدی که در همان نزدیکی بود بخوانیم.
بعد از نماز گفت:حاجی میدونی چرا هر وقت صدای اذان را می شنوم، باید نماز بخونم؟ این شرط مسافرکشی من شده. اگر وقت اذان بود به مسافر میگم که اول نماز بعد شما را می‌رسونم. اگر قبول کرد؛می‌رسونم‌ش اگر نه سوارش نمی‌کنم.
می‌دونید علت این کارم چیه؟
این‌ها همه به خاطر اتفاقیه که توی زندگیم افتاد.

همسرم، زن خیلی مومنی نبود. به خاطر یک بیماری سخت رفت توی کما.
یه روز از کما خارج شد و باعجله گفت:
“همه بچه ها و خواهر برادرام را جمع کن که وقت ندارم، باید برگردم!”

همه که جمع شدیم گفت:
“سه تا عقبه بسیار مشکل داریم خیلی بهشون مراقبت کنید که گرفتار نشید.
اولی: نماز اول وقت هست
دومی: عفو و گذشت
سومی: حق الناس
مراقب باشید که از این سه تا عقبه کم نگذارید.”
این را گفت و از دنیا رفت.
از آن روز من مراقب این سه تا عقبه هستم.”

سخنان خانم آرامش تامل برانگیز بود. بی‌بی طوبی از ایشان تشکر کرد و به حبیبه خانم گفت:
“خُب حبیبه جان.
شما همه‌ی این مطالب را مو به مو برای فامیلت بگو و راهنمایش کن. اگر نشد باز هم دوستان راهنمایی می کنند.”

?????

با #حبیبه_خانم و #تجربیات_تلخ_و_شیرین او همراه باشید در#دورهمی‌های_خانه‌ی_بی‌بی‌طوبی ??

 

https://eitaa.com/joinchat/4197580908Ca005a3362d

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت