من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 7
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

دوست داری با انبیا هم درجه شوی ...

 

رمضان ماه امت رسول الله

حفص بن غیاث نخعی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: خداوند روزه ماه رمضان را قبل ازما به هیچ امتی واجب نکرده بود. فقط بر انبیای گذشته روزه ماه رمضان را واجب کرده بود، و بر امتشان روزه ماهای دیگر را واجب کرده بود.اما بر امت رسول الله فضیلت داده روزه این ماه را همراه با پیامبرشان واجب ساخته است.

احکام روزه در اسلام:ص27

————————–

پ ن

درحالیکه با توجه به آیه« کتب علکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم» تصورمی کردیم که بر امت های پیشین هم روزه ماه رمضان واجب بوده است!

 

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-02-27] [ 12:28:00 ب.ظ ]

مشقی دروصف فضای سبز حوزه ...

 

“توصــــیف”
چه سکوت مطلقی!
چه آرامشی!
تاریکی شب همه جارا فراگرفته و تمام عالم درخواب و رویافرورفته اند..
سراسیمه ازخواب بیدارشدم نیرویی فرازمینی مرا به سمت راهروکشاند.
چقدحوزه آرام است انگارنه انگارساعاتی پیش همه دررفت وآمدوگفت و گوبودند..
کمی احساس سرمامی کنم
چه صدای دلپذیری می آید
تق تق تق.. صداهی تندتر و پی درپی ترمی شود
صدای باران است که می کوبد برسقفِ محوطه ی حوزه..
فضای حوزه چه دلنشین و معنویست
روح آدمی آرام می گیرد.
سه طبقه دارد که از هرسه حوض آبی کوچک وسط محوطه دیده می شود.آب حوضش چقدر در سکون است..ساعتی پیش شرشر آب گوشم رانوازش می کرد. چهارطرف حوض آبیمان را گل های چتری با چندنمونه گل دیگر حصارکرده است.ترکیب دلنشینی از آبی حوض و سبزی باغچه.. کمی به لبه ی دیوارک طبقه سوم تکیه می دهم وهمراه باصدای باران به محیط حوزه می نگرم.
ناگهان…
صدایی می آید
اعوذبالله من الشیطان الرجیم..
آری صدای وحی الهی ست
بسم الله الرحمن الرحیم…
والشمس وضحی ها
صوت استاد عجیب حک می شود برذهن و روح آدمی.
القمر اذا تلاها …
ناخودآگاه چشمانم بسته می شوند برای درک این لحظات ملکوتی..
ازطرفی صدای دلنشین باران برروحم می نوازد وازطرفی صوت استاد مجنونم می کند..
چقدرروحم سبک است دراین فضا.
چقدراین اصوات مناسب این فضاهستند!.
راه می فتم برای تطهیر روحم. مسح بندگی میکشم روح وجسمم را.
اذان می گوید.
خدامراصدامی زند
چادرسفیدم راسرمی کنم وپشت می کنم به تمام دنیا.
آماده ی سخن گفتن باپروردگارمهربانم..
یاانیس من لاانیس له
یاحبیب من لاحبیب له
مرادریــاب!

(((گوشه ی حوزه نشستم سربه زیر و ساکتم..
همچنان دل داده چون تکویرعبدالباسطم..
صوت والشمس وضحی پیچیده فکرم پیش صوت
ازتمام ناامیدی ها به دور و ساقطم..
حوض زیبا درمیان جمعی ازطلاب ما
دل تمنای فضیلت درمیان جمع ما
این چه شوری این چه حالی درمیان معرفت
دل شده گویای احوالِ دلِ آشوبِ ما
گفته استاد گرامی ادبیات فارسی متنی گویای وصف..
درخصوص حوزه واوصاف آن…
مینویسم ازبرای درس فردا متنکم را

زهرا محمدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-26] [ 03:24:00 ب.ظ ]