آمده بودم به دیدارت

با کوله باری از دلتنگیت

مثل همیشه آرام بودی و مهربان، پاک بودی با وقار

و با تمام مهربانیت، دلتنگیم را گرفتی و در آغوش مهربانت فشردی

تو را حس کردم با تمامی احساسم

و به یاد خاطرات با تو بودنم، چه اشکها در دامان تو ریختم

و برای دل بی قرارم از نگاه مهربانت شکوفه آرامش چیدم

این بار حس کردم چقدر من تو را دوست می دارم

تو را، فرزندانت را و کسانی که در برشان گرفته ای و تحویل فرداها می دهی

تو خانه آرامش من بودی و می مانی

تو را حس می کنم مثل باران در کویر

مثل پرواز در بلندا و مثل لطافت گل زیر انگشتان احساس

فراموشت نمی کنم،

می روم اما همواره می خواهم از خدا که هموار کند مسیر برگشتنم را

با کوله باری از علم و تقوا

دعایم کن خانه آرامش من، فاطمیه!

زهرا پیربالائی

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت