طنز های خنده دار برای سرور مومنین

اولین بار بود که رفته بود تبلیغ، رفت بالای منبر وقتی نشست، همینکه از بالای منبر چهره‌ی مستمعین را دید، همه چیز را فراموش کرد. هرچه به ذهنش فشار آورد هیچ نکته‌ای از موضوعی که مطالعه کرده بود به یادش نیامد، شروع کرد که به فرستادن صلوات برای وجود مقدس پیامبر، یکی دوتا سه تا یادش نیامد، همه چهارده معصوم تمام شد، یادش نیامد. شروع کرد به صلوات فرستاد برای اموات حاضرین، باز هم چیزی به ذهنش خطور نکرد! آخر گفت: علی الحساب پانزده تا صلوات بفرستید.


پ ن

نباید به ذهن اعتماد کرد باید نوشته و یاداشتی همراه داشت، امام معصوم فرموده است: دانش را با نوشتن در بند کنید.حتی اگر کتاب را در دست بگیرد هیچ ایرادی ندارد، بزرگان معروف معاصر با کتاب بالای منبر میروند؛ بهترین کار است که سخنان را مستند ارائه می کنند.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

بامزه بود.
ولی اگه باهوش بود می‌تونست بلاخره جمع کنه مجلس رو.
خوب تجربه اول بوده هول شده:)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1399/02/08 @ 19:05
پاسخ از: محمدی [عضو] 

لا اقل در فضیلت صلوات حرف میزد

1399/02/09 @ 14:05
نظر از: Strange and familiar [بازدید کننده]
5 stars

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم -

1399/02/07 @ 21:29
پاسخ از: محمدی [عضو] 

آجرک الله

1399/02/08 @ 16:28


فرم در حال بارگذاری ...