به گوشه ای دنج می روم تا از دیده ها پنهان شوم، چشمهای خدایم را می بینم.

قلم را بر روی دفترم هدایت می کنم، اشکهای قلمم جاری می شود. می خواهم از عشق به امام از نظر ها غایبم را بنویسم.

نوشته ها و خطوط دلنوشته های جاندارم  سکوت سنگین را از بین می برند.

می خواهم از جوانه عشقی سخن بگویم که آمدن مهدی را در دلم همیشه سبز نگه می دارد.

آقاجان می خواهم بگویم دستمان را بگیر و از گردونه گناه نجاتمان ده.

شرمنده ام از اینکه گاه و بیگاه افسار هوای نفسم پاره می شود.

دوست دارم که با کارهای خوبم دل شما را شاد کنم، نیازمند یاری شما هستم.

فاطمه حسن زاده پایه سوم سیکل

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت