هنر با دستمایه قرآنی | ... |
رابطه انسان و هنر
از آنجایى كه سعادت انسان و هدایت وى موضوع اصلى دین بوده و هنر نیز توسط انسان پدید مىآید، در گذشته رابطه ی جامعه و هنر همچون رابطه ی جامعه با دین بود. اگر دین، دینى الهى، تكریم كننده انسان بوده و آورندهی دین نیز با جامعه قرابت و همزیستى داشت، هنر نیز چنین بود. به این معنا همان طور كه دین قصد هدایت انسان به سمت رستگارى و فلاح و در واقع راهنمایى براى رجعت او به اصل خویش را دارد، هنر نیز باید بتواند انسان را به اصل خویش، متذكر سازد.
از طرفی دین هم دارای ویژگی هایى است که هنر باید بتواند پاسخ گوى مناسبى براى این ویژگیها باشد. در واقع رابطه ی هنر با انسان از طریق همین ارتباط برقرار مىشود به این ترتیب كه:هنر باید بتواند فضاى مناسبى را براى رشد و كمال انسان فراهم كند و خود واجد معنایى باشد كه معنویت دینى را به ذهن متبادر نماید. هنر باید معنادار بودن حیات را متذكر شود. در واقع به آگاهى، علم و معرفت منجر شود.
هنر باید مبدأ و به خصوص مقصد نهایى حیات انسان را به او متذكرشود. هنر باید چگونگى زیستن را نیز به انسان تعلیم دهد. هنر باید زیبایى و حسن و تعادل و سایر قوانین حاكم بر عالم وجود كه مخلوق خداوند هستند و از طریق علم شناخته مىشوند را در تولیدات انسانى به كار بندد. هنر باید جاودانهها و جاودانگىها را تذكّر دهد. هنر باید از ایجاد غفلت و بىخبرى در انسان جلوگیرى كند.
در هنر باید به دنبال ساختن انسان و اثرات دایمى بود و نه اثرات موقّت كه به محض قطع ارتباط با هنر، اثرات مثبت و سازنده آن نیز از بین برود.هنر باید بتواند روح ناآرام انسان را كه مدام در پى اصل خویش است آرام نماید و در واقع باید با زیبایى خود بتواند روح انسان را به ماندن در كالبد مادى، تشویق و ترغیب و راضى نماید.
بنابراین تغییری که هنر بر روح انسان میگذارد تغییری عمیق، ماندگار و طولانیتر است.این هدف را قرآن تضمین کرده است.
نقش هنر در انتقال مفاهیم اخلاقی
[سه شنبه 1397-09-13] [ 11:24:00 ق.ظ ]
|