«يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الي احسن الحال»
در آستانه سال نو، مهمترين مسئله اي كه معمولاً ذهنها را به خود معطوف مي سازد، نو شوندگي در ابعاد مختلف به ويژه محيط زندگي و ادب و آداب آن است، چه آنكه آدمي ميخواهد به لحاظ فردي و خانوادگي و فاميلي و حتي زندگي اجتماعي و سياسي لااقل از طبيعت كه با حيات دوباره اش آغازي ديگر را براي ثمربخشي بيشتر تجربه ميكند، عقب نماند.
بهار ۱۳۹8 از راه رسيد و مثل هميشه و هر ساله نويد شور و نشاط و شكوه و شكوفه ميدهد، طبيعت لباس نو بر تن و حياتي دوباره را آغاز مي كند تا بدينوسيله سفره بركات و نعمت هاي الهي را براي اشرف مخلوقات يعني انسان بگستراند تا چه ميزان از انسان ها، عِباد شکور باشند و راه پاكي و سعادتمندي را پيشه كنند و چه ميزان كفران نعمت كرده و با معصيت و نافرماني، بيراهه حيرت و سرگرداني را اختيار نمايند. چه آنكه طبق كلام وحي: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَيهَا؛ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّيهَا؛ وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّيهَا»؛ دو جهت بيشتر بر سر راه قوه اختيار انسان وجود ندارد، يا راه سعادت است و شكر كه نشانه هاي آن صفات حسنه و نيك است و در مسير و سبك زندگي توأم با تقوي و پاكي متجلي می گردد و يا بيراهه شقاوت و پستي كه صفات رذيله و ناپسند را همراه با سركشي و ذلت به نمايش ميگذارد. در حالت اول، هرچه هست، امنيت و آرامش و محبت و ايثار و گذشت و برادري و برابري و احترام و ادب و كرامت انساني است و در جهت دوم جز پلشتي و كِبر و پليدي و شهوت و فسق و اذيت و ظلم و… نيست.
در نگاه نخست، مستضعفان و محرومان و ملتهاي مظلوم و قدس شريف مسأله اول جهان اسلام است و اما در نگاه دوم، اگرچه ۷ ميليون يمنی مظلوم غذايي براي خوردن نداشته و همزمان شكمبارگان رژيم سعودي با بيش از هزار و پانصد خدمه و همراه در پي خوشگذراني و عياشي در خارج از مرزهاي كشورشان اردو بزنند و يا ملت مظلوم بحرين، عراق، سوريه، فلسطين و… در آتش فتنه هاي شوم آمريكايي انگليسي دست و پا بزنند، فرقي نميكند چراكه در اين نوع نگاه، عاطفه و شرافت انساني به مسلخ برده شده و لگدمال گرديده است.
ايام تحويل سال و آغاز بهاري ديگر، بهانه اي است تا به خود آمده و پلشتيهاي اخلاقي و رفتاري را از صحن جانمان بيرون رانده و جان تازهاي به روح و قلبمان ببخشيم كه البته مبناي سيره و زندگي بزرگان نيز همواره همين بوده است. هنر آن نيست كه تحت هر شرايطي، همواره بر اخلاق زشت و مواضع غلطمان پاي بفشاريم بلكه هنر آن است كه در مسير رشد و تعالي و كمال، با استعانت از خداي متعال در جهت اصلاح و هدايت نفس خويش گام برداشته و هر لحظه و آنی نو شوندگي و آرامش درون را تجربه كنيم.
در اين مجال ضمن تبريك سال نو، هديه اي به رسم يادگار از مرحوم آيتالله سيدعلي قاضي طباطبايي استاد اخلاق بسياري از بزرگان عرصه ادب و عرفان، كه حديثی قدسي است (به نقل از تذكرة المتقين، ص ۲۲۳) تقديم مي نماييم كه به حق نقشه راه و مبناي مباركي است براي سبك زندگي انساني و سعادتمندانه: از نبي مكرم اسلام(صلي الله عليه وآله) نقل است كه فرمودند:
«قال الله تبارك و تعالي:
أكْثِرْ مِنَ الزّادِ، فَإِنَّ الطَّريقَ بَعيدٌ بَعيدٌ.
وَ جَدِّدِ السَّفيْنَةَ، فَإِنَّ الْبَحْرَ عَميقٌ عميقٌ.
وَخَفِّفِ الْحَمْلَ، فَإِنَّ الصِّراطَ دَقيقٌ دَقيقٌ.
وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصيرٌ بَصيرٌ.
وَأخِّرْ نَوْمَكَ إِلَي الْقَبْرِ.
وَفَخْرَكَ إِلَي الْميْزانِ.
وَشَهْوَتَكَ إِلَي الْجَنَّةِ.
وَراحَتَكَ إِلَي الاَّْخِرَةِ.
وَلَذَّتَكَ إِلَي الْحُورِ العينِ.
وَكُنْ لي ، أكُنْ لَكَ.
وَتَقَرَّبْ إِلَيَّ بِاسْتِهانَةِ الدُّنْيا.
وَتَبَعَّدْ عَنِ النّارِ لِبُغْضِ الْفُجّارِ وَحُبِّ الاَْبْرارِ.
فَإِنَّ الله لايُضيعُ أجْرَ الْمُحْسِنينَ.»
«اي پسر آدم! توشه ات را زياد كن كه راه دور است دور، و كشتيات را تازه و نو كن كه دريا ژرف است ژرف، و بارت را سبك ساز كه جاده باريك است باريك، و كردارت را خالص گردان كه سنجشگر بيناست بينا، و خوابت را براي وقت مرگت و فخر و باليدنت را براي هنگام سنجش اعمال بگذار و خواهش نفسانيات را براي بهشت و آسايشت را براي آخرت و لذتت را براي حورالعين واگذار، و تو براي من باش تا من براي تو باشم و با حقير و پست شمردن دنيا به من نزديك شو و بهوسيله دشمني با نابكاران و دوستي با نيكان، از آتش دوزخ دور شو زيرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نميكند.»
برداشت از فرهنگی جمعه