گریه در مصیبت کربلا

در جمع بانوان روضه می‌خواند، از هرکجای کربلا خواند، نتوانست اشکی از چشم خانم‌های جلسه جاری کند!

صاحب خانه را می‌شناخت، اسمش زینب بود. روکرد به او گفت: (زینب خالا سن که کربلادا واردین)زینب خانم تو که در کربلا بودی چرا گریه نمی‌کنی؟ با شنیدن این حرف، صاحب‌خانه گریه‌اش گرفت و شیون کرد و اشکش جاری شد. بدنبال او بقیه خانومها هم گریستند.

پ ن

روضه خوانی و مرثیه خوانی هنر و فن خودش را دارد، کسی که نه صدای محزونی دارد و نه می‌تواند مصیبت کربلا را به تصویر بکشد نباید به وادی روضه خوانی ورود کند. متاسفانه بعضی مرثیه خوانها برای در آوردن اشک مردم، حاضرند شهدا و اسرای کربلا  را در نهایت ضعف نشان بدهند تا قلبهای قساوت گرفته مغموم شود. عده‌ای از بزرگان هستند که فقط چند کلمه می‌گویند ولی گریه مردم ادامه دارد. به قول شهید مطهری: در کتاب حماسه حسینی نوشته است که روضه خوانی برای گریاندن مردم دستور می‌داد تا چراغ‌ها را خاموش کنند، بعد با پرتاب کردن سنگ به سر مردم آنها را وادار به گریه می‌کرد!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت