فرار دختر از اعتکاف | ... |
?????
حبیبه خانم یاد یک خاطره افتاده بود. دلش میخواست این ماجرا را با خانمهای جلسه در میان بگذارد و پاسخ آنها را بشنود. برای همین اجازه گرفت تا صحبت کند.
“بیبی طوبی!
قبل از کرونا برای اعتکاف ثبت نام کرده بودم. وقتی با دخترم که اول راهنمایی بود، وارد مسجد شدیم؛ دخترم پایش را توی یک کفش کرد که باید برگردیم. هرچه ازش میپرسیدم جواب نمیداد. آخر دست گفت که از ریخت و شکل مسجد بدش آمده!”
بیبی طوبی که تعجب کرده بود پرسید:"مگر چه شکلی بود؟”
حبیبه خانم نفس عمیقی کشید و گفت: “چی بگم بیبی؟!
ساختمان قسمت زنانه قناس مثلث بود. دور تا دور مسجدرا هم با بالشتهای رنگارنگ با اندازههای متفاوت پر کرده بودند که بعضیشان هم از دیوار آویزان بود!”
بیبی با تعجب پرسید:"حالا چرا آویزان کرده بودند؟”
حبیبه خانم ادامه داد:
“خب هرکسی بالشت مخصوص خودش رو داشت. ?
خلاصه! یک گوشه مسجد سماور نفتی روشن بود. بوی دود سماور همه فضا را پر کرده بود. نفس کشیدن آنجا سخت بود.”
بیبی که این توصیفها را از مسجد شنید پرسید:
“حالا چطور الان متوجه اینها شدید؟ مگر تا حالا مسجد نرفته بودید که دخترت ببیند؟”
حبیبه خانم گفت:
” ما آنجا مسافر بودیم. تازه وارد شهر شده بودیم و آنجا مسجد جامع شهر بود!”
بیبی ناراحت شد و گفت:” عجب! حالا طرف مردانه هم همین وضع را داشت؟”
حبیبه خانم سگرمههایش را در هم کرد و گفت:
“نه بیبی!
طرف مردانه معماری زیبایی داشت و با فرشهای دست بافت و پشتیهای مرتب و لوسترهای زیبا تزئین شده بود.
اما چی بگم که هر چی بیل و کلنگ و خرت و پرتِ اضافه بود همه را گذاشته بودند طرف خانمها. در حقیقت مسجد زنانه انباری بود!”
بیبی طوبی گفت:
“اتفاقا چون روحیه خانمها خیلی حساس هست جزیینگرند باید مراقبت بیشتر باشد.
فکر کنم خانم قیاسی، توی این زمینه بتوانند برای ما صحبت کنند.”
خانم قیاسی بلند شد و گفت:
“بااجازه خانمها!
باید خدمتتان عرض کنم، اگر از جهت روانی به مسئله توجه کنیم؛ این مسائل روی خانمها تاثیر زیادی دارد. خصوصا دختران جوان، که به ز یبایی توجه دارند.
از نظر شناختی خانم ها جزیینگر هستند. مثلا وقتی پردهی مسجد را از طرف زنانه که درز گرفته شده است آویزان می کنند. یک آقا توجهی به این موارد ندارد. اما برای خانم مرتب بودن اینها مهم هست. برای همین است که تدبیر منزل را فطرتا به عهده میگیرند.
متاسفانه ساختار مساجد برای خانم ها مناسب نیست!
باید در نظر داشت خانم ها با فرزندانشان به مسجد می روند. اما متاسفانه همیشه بخش زنانه کوچکتر است!
یک خانم گاهی باردار هست یا ممکن است چندتا کودک هم داشته باشد. اما مجبور است در یک جای تنگ و خفه بنشیند و تازه کودکان را ساکت نگهدارد!
همین میشود که با هر حرفی که برای ساکت نگهداشتن کودکانش میزند، همه مجلس شلوغ میشود. خب البته بقیه مادران هم همین وضع را دارند!
اما این مسایل از چشم آقایان دور میماند و دائما بانوان را تحقیرمی کنند؛ که مسجد حمام زنانه شده.
حالا اگر فقط یک روز آقایان جایشان با خانمها عوض شود و سخنران را هم نبینند، شاید وقتی پرده را کنار بزنند ببینند مسجد خالی است!
از همه بدتر وقتی روز های عید و جشن، نوبت پذیرایی میرسد؛ اول آقایان پذیرایی می شوند!
نوبت پذیرایی زنان که هر کدام یکی دوتا بچه در کنارشان هست؛ همیشه دیرتر است.
از طرفی بیشتر وقتها به کودکان شیرینی و غذا و میوه داده نمیشود. مادر باید کودک را گرسنه و گریان به خانه برگرداند! اینها روی روحیهی کودکان و مادرانشان تاثیر میگذارد. مادران جوان و فرزندانشان همینطوری با این کارها از مسجد رانده میشوند.
از طرفی مشکل دیگری که در بخش زنانه مسجد هست این است که در طبقه دوم ساخته میشود. پلههای بلند و گاهی تنگ دارد. مادر باردار، کودک، پیر زنی که به سختی راه میرود. این بندگان خدا باید از این پلههای بلند تردد کنند که خطر سقوط برایشان وجود دارد.
اینها باعث دور شدن زنان از مسجد میشود که بخش اعظمی از جامعه را تشکیل میدهند. و خب مادری که مسجد نرود چطور بچهاش را مسجدی کند؟!
باید برای این امور برنامه ریزی شود. نباید این مسائل جلوی مسجد رفتن جوانان را بگیرد.”
بیبی طوبی گفت:
“خانم قیاسی خیلی خوب توضیح دادند. بعد از جوانان گله داریم که چرا اهل مسجد نیستند!؟ اما غافل هستیم از اتفاقاتیکه در کودکی برای آنها پیش آمده و در جوانی بروز میدهند!”
?????
با #حبیبه_خانم و #تجربیات_تلخ_و_شیرین او همراه باشید در #دورهمیهای_خانه_بیبی_طوبی ??
[دوشنبه 1400-04-28] [ 12:12:00 ب.ظ ]
|