من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





خرداد 1391
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

تنها ترین ستاره اقبال من تویی» (به مناسبت بعثت پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله) ...

تنها ترین ستاره اقبال من تویی»

(به مناسبت بعثت پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله)

ای منتهای عالَمِ امکان مُمکِنات
ای پنجمین طپشِ نبض هر سرشت
تومرد عقل وعمل ، فخرِ کائنات
ای بیکرانه ترین رازِ سرنوشت               
بر سیل آبِ وحشی وبی ر حم روزگار
آن تکیه گاهِ امین، نوحِ من تویی
در فصلها ی بی بهارِ زندگی
رنگین ترین ترانۀ آفاق من تویی
با هجمه های این شیاطینِ حق ستیز
بنّای کعبه معبودِ من تویی
وزداغ سیلِ «ism»*های گُنگِ قرن
آن صاحبِ ید بیَضایِ من تویی
در بین این سرابِ بزرگِ مُردگان
آن خوش ترین دَمِ مسیحایِ من تویی
در آسمانِ جهالتِ مُدرنِ ما
تنها ترین ستاره اِقبالِ من تویی

————————– 
*ایسم؛مانند:فمنیسم،کمونیسم                                   مهجده انتظاری

موضوعات: شعر, متن ادبی  لینک ثابت
[دوشنبه 1391-03-29] [ 10:59:15 ق.ظ ]

رحــمــة لــلــعــالــمــیــن ...

 

سلام پدر امت … سلام آقای رحمت

سلام بر توئی که سه هنگامه بیشتر خدمتت نمی رسیم: ولادت، شهادت، بعثت

و دیگر هیچ …


تو بالاترینی و بی مانند

اما غربتت را افزون می کند اینکه

همه در عشق حُسین ت می گویند و می سرایند و می خوانند

اما ذهن ِ دنیایی ِ ما ندید که: حُسین منی و ” أنا ” من حُسین …


ختم ِ رُسُل

خاکروبه های گناهان ما هر روز روی سر مبارک تان فرود می آیند؛ داغ ِ داغ

ببخش ولی باز اگر نگاه تان نباشد …


❤ و بـــک الـــدخــیــل یــا رحــمــة لــلــعــالــمــیــن یــا ابــالــزهــرا ❤

زیبا مطلبی بود که به دلم نشست

موضوعات: متن ادبی  لینک ثابت
 [ 10:46:33 ق.ظ ]

وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ ...

بسم الله الرحمن الرحیم

یک سال سیاه

یک سال صورتی

یک سال آبی

یک سال سبز

یک سال قهوه ای

یک سال …

سالها میگذرد و رنگین کمانی از رنگ ها به صف می شود.

چه نشسته و چه ایستاده؛

منتظرم تا «صبغة الله* » رنگ سال شود؛

وقتی منشور رنگها؛

صبغه الله شود؛

تمامی رنگ ها بعد آن معنا میشوند؛

آبی با رنگ الهی!

صورتی با رنگ الهی!

و…

خدایا!

وقت آن نرسیده که بقیة الله پرده را کنار زنند؛

و منشور رنگ های دنیا را به دست گیرند؛

تاجهان نفسی تازه کند؟

وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ: سوگند به صبح هنگامى که نقاب از چهره بر گیرد؛

وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ : و قسم به صبح چون پدید آید.

**صِبغَةَ اللّهِ وَ مَن اَحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةً:رنگ خدا! و هيچ رنگي زيباتر از رنگ خدا نيست:بقره-138

موضوعات: متن ادبی  لینک ثابت
[یکشنبه 1391-03-28] [ 12:43:35 ب.ظ ]

منطقه آزاد؛ فرصت یا تهدید ...

بسم الله الرحمن الرحیم


«منطقه آزاد» محلی است در مرز دو یا سه کشور همجوار. مثل منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس که همجوار با جمهوری آذربایجان، نخجوان و ارمنستان است.مناطق آزاد بنا بریک سری قوانین خاص دولتی از مزیت ها و معافیت هایی بهره مند هستند که دیگر مناطق کشور از آن ها محرومند. افزایش سرمایه گذاری های خارجی در مناطق آزاد؛ ورود کالاهایِ با عوارض بالا به داخل منطقه بدون پرداخت عوارض و نیز تردد افراد دو کشور در منطقه محصور ما بین دو کشور بدون مجوزهای معمول تردد برای سایر کشورها و …از جمله مزایای مناطق آزاد تجاری هستند.
مناطق آزاد با توجه به ظرفیت های کلانی که برای سرمایه گزاری شرکت های بین المللی دارند؛ میتوانند عامل تحول عظیم اقتصادی در اطراف منطقه و کل کشور باشند.در کنار فعالیت های اقتصادی{که اهم برنامه های مناطق آزاد تجاری-صنعتی است}جذب گردشگر و افزایش اماکن توریستی و تفریحی؛ فعالیت های عمرانی و تولیدی و … ابعاد دیگری از فعالیت های مناطق آزاد است که میتوانند دورچرخش چرخ های اقتصادی منطقه را سرعت بخشند.
تنها عرصه ای که در مناطق آزاد تجاری عمدتا مظلوم واقع می شود؛ عرصه ی فرهنگ دینی است.وقتی مهر «منطقه آزاد» بر پیشانی بعضی مناطق جغرافیایی میخورد؛یعنی آن مناطق دیگر صد در صد ایران نیستند! بلکه مثل یک مکان عمومی هستند و افراد هرکشورمیتوانند به صورت آزاد به فعالیت های خود مشغول باشند.تغییرات سریع درسطح و ظاهر شهر؛ افزایش تردد افراد خارجی با پوشش و فرهنگ های خاص خود و خودباختگی فرهنگی برخی خودی ها نسبت به فرهنگ بیگانه و به حاشیه رفتن قید و بندهای دینی طبیعی ترین تاثرات مناطق آزاد هستند.
در اینجا سوالی پیش می آید و آن این که آیا ذات مناطق آزاد تجاری صنعتی با آرمان های کشوری انقلابی چون ایران همخوانی دارد؟ شاید گفته شود جواب خیر است.زیرا نگاه جهان به مسئله ی اقتصاد، فرهنگ و… با نگاه ما که اقتصاد، فرهنگ،سیاست و …را دینی تعریف میکنیم متغایر و حتی متباین است.پس باید مناطق آزاد را وصله ای نچسب و ناجوری برای ایران اسلامی تعریف کنیم.
و شاید در جواب گفته شود؛ این دو با هم منافاتی ندارند و ما میتوانیم با نگاهی باز به مسئله؛گسترش مناطق آزاد را فرصت قلمداد کنیم و در راستای ترویج فرهنگی دینمیان قدم برداریم.به عبارت دیگر مناطق آزاد هم میتوانند فرصتی باشند برای اشاعه ی فرهنگ دینیمان به کشورهای همجوار و از آن جا به کل جهان و هم تهدیدی است جدی برای نابود کردن فرهنگ دینی کشورمان.
اگر بخواهیم مثبت اندیش باشیم؛ میتوانیم ادعا کنیم پتانسیل دینی کشورمان بالاست و به عنوان مثال جمهوری آذربایجان هم ظرفیت پذیرش فرهنگ دینی را دارد و مانده همت مسئولان و مردم در ترویج فرهنگ دینی.اما اگر بخواهیم کمی واقع بین باشیم؛ بهتر است سری بزنیم به وضعیت فرهنگی دیگر مناطق آزاد تجاری کشورمان که سال هاست با این عنوان فعالیت میکنند که در این بین منطقه آزاد تجاری کیش به جهت قدمت و گستردگی فعالیت میتواند بهترین گزینه برای ارزیابی باشد.شاید معدل عملکرد منطقه آزاد تجاری کیش بالا باشد.ولی قرائن و شواهد نشان میدهد از جهت فرهنگ دینی نمره ای منفی کسب کرده.
حال تکلیف چیست؟ حذف مناطق آزاد یا انفعال در مقابل مناطق آزاد ؟ مقام معظم رهبری امسال را سال جهاد اقتصادی نامگذاری نموده و فرمودند« لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم و از مسئولان کشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری که مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه‌ی اقتصادی با حرکتِ جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست؛ باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.» 
شاید بتوان گفت مناطق آزاد تجاری قابلیت سکانداری جهاد اقتصادی رادارند.اما باید توجه کرد پرداختن به بحث اقتصادی به معنی نفی مسائل دیگر به خصوص فعالیت فرهنگی نیست.به قول منطقیون« اثبات شی نفی ما عدا نمیکند» امیدواریم مسئولین مناطق آزاد تجاری-صنعتی به فرهنگ دینی عمقی تر نگاه کنند تا مردمان ساکن این مناطق احساس غربت با فرهنگی دینی را نداشته باشند.

رامیان

موضوعات: اخبار  لینک ثابت
[چهارشنبه 1391-03-17] [ 10:19:00 ب.ظ ]

من می ترسم این کتاب ها اصلا به دست شما ها نرسد ...

الآن چند سالی است که کتاب هایی درباره ی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده ومی نویسند وبنده هم مشتری این کتاب هایم ومیخوانم. با اینکه بعضی از این ها را من خودم ازنزدیک می شناختم وآنچه را هم که نوشته، روایت های صادقانه است، این هم حالا آدم می تواند کم وبیش تشخیص دهد که کدام مبالغه آمیز است و کدام صادقانه است، بسیار تکان دهنده است؛ آدم می بیند این شخصیت های برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده اند؛ این اوستا
عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنا، که قبل از انقلاب یک بنا بود وبا بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته اند
ومن توصیه می کنم و واقعا دوست می دارم شما ها بخوانید.
من می ترسم این کتاب ها اصلا دست شما ها نرسد. اسم این کتاب خاک های نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود وبنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعه های دانشگاهی وبسیج رفته بودند وبا این جوان بی سواد، بی سواد به معنای مصطلح؛ البته سه چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و این ها راهم خوانده بوده، صحبت کرده بودند، می گفتند آن چنان برای این ها صحبت می کرده وحرف می زده که دل های همه این ها را در مشت می گرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس می کرده؛ بعد هم بعد از شجاعت های بسیار وحضور در میدان های دشوار ، به شهادت می رسد؛ که حالا کاری به جزئیات آن ندارم .این زیبایی هایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت وشهید خرازی می تواند پیدا کند ویا این هایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا می توانید پیدا کنید؟کجا می شود پیدا کرد؟

مقام معظم رهبری
دیدار با جمعی از کارگردانان ومسئولان سینما وتلویزیون
۲۳-۳-۱۳۸۵

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[پنجشنبه 1391-03-11] [ 01:10:17 ب.ظ ]

هیچ کدام ازاینها چیزی نیست ...

روحیه امام تا آخرین نفس وتا آخرین لحظه ی حیات هیچ تغییری نکرد وهمانطور که آن روز حرف می زدند در مقابل مرگ نیز همان طور بسیار عادی برخورد می کردند.

یکی از بستگان به ایشان گفته بود که چیزی نیست حال شما خوب خواهد شد. گفتند: نه آمدنش چیزی هست ونه رفتنش چیزی هست ونه مرگش چیزی هست. هیچ کدام از این ها چیزی نیست.

حجت الاسلام امام جمارانی

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
 [ 01:05:05 ب.ظ ]

تلاش کنید ...

تلاش کنید همان گونه باشید که می گویید

تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که از دیگران انتظار دارید

تلاش کنید همان گونه رفتار کنید که گرفتار عذاب وجدان نشوید

تلاش کنید تا راست گویی و صداقت عادت شما شود

تلاش کنید همیشه دنبال یادگیری باشید

تلاش کنید با پیدا کردن دوستان جدید دوستان قدیمی را هم حفظ کنید

تلاش کنید برای خوب کار کردن خوب هم استراحت کنید

تلاش کنید اگر از کسی رنجیده اید، با خود او صحبت کنید، نه پشت سر او

تلاش كنيد وقتي به موفقيتي مي رسيد، آنهايي كه در اين راه به شما كمك كرده اند را فراموش نكنيد.

تلاش كنيد تا عهدي شكسته نشود و اگر هم مي شكند ،شما نباشيد.

تلاش كنيد تا باور كنيد ديگران وظيفه اي در قبال شما ندارند و عامل سعادت يا شقاوت هر كس خود اوست.

تلاش كنيد قدردان لطف ديگران باشيد و با رفتار و گفتارتان آنها را از محبت پشيمان نكنيد.

تلاش كنيد به هر چيز آنقدر بها بدهيد كه استحقاقش را دارد.

تلاش كنيد دنيا را با زيبايي هايش ببينيد.

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[چهارشنبه 1391-03-10] [ 09:35:45 ق.ظ ]

نجار ...


نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را در میان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار در حالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت در حالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه را بر خلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد.
سپس او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.


صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد.
یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.

پیام: این داستان ماست. ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم، و ناگهان در زمانی در اثر اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم. گرچه اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم ولی افسوس که نمی دانیم که چه زود فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست. شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود. یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود. مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[سه شنبه 1391-03-09] [ 11:27:08 ب.ظ ]

شبی با اخلاق وتهذیب ...

استاد اعزامی ازقم جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا وطنخواه
از شاگردان حضرات علامه طباطبایی و آیت الله بهجت «قدس سرهما» ایشان بعد از نماز مغرب وعشا در جمع طلاب سخنرانی کردند.ایشان برای تهذیب طلاب دستوراتی را دادند:فرمودند ماه رجب ماه خودسازی است تا با خودسازی آماده میهمانی درماه رمضان شویم ،از جمله ذکر درهنگام خوابیدن وتسبیح در دست داشتن که حتی در هنگام خواب ذاکر حساب می شویدوبرای اعصاب دست مفید است حتی اگر زبان ذکر نگوید.

سفارش به نماز شب ومشغول نشدن به روزمرگی برای جلوگیری ازاین آفت باید برنامه داشت،عمل به واجبات ودوری ازحرام ها و برای مستحبات ودوری ازمکروهات؛ باید نسبت به دوستان وخویشان خود بی تفاوت نباشیم آنهارا هم با محبت به مسیر بیاوریم این ایثار است.

ازجمله سفارش در پوشش که نباید پوشش ما شبیه کفار باشد.ازجهت تغذیه نباید مانند غربیها وکفار شویم مثل فست فود ها که باعث بیماری می گردد وایشان سفارش یک پزشک کانادایی را که به یکی ازعلمایی در آنجامبلغ بودگفته :«در میان ایرانیها مرگ ومیر زیاد شده به علت رو آوری به استفاده زیاد از خوردنیهایی که شکل غربی دارد در حالیکه ما به غذاهای سنتی ایرانی رو آورده ایم» ایشان تاثیر غذاهارا در روح انسان موثر دانستند.

موضوعات: اخبار  لینک ثابت
[جمعه 1391-03-05] [ 05:21:46 ب.ظ ]

به یاد غم حمله به سامرا ...

زیور فخر جهان غمگین است

باور این همه غم سنگین است
مهریا شرم زرویم پیداست
چون که این خواری دوران ازماست
جان من با دل توهم نفس است
زان که دنیا به دلم چون قفس است
سامرا را به چه کین ریخته اند
دوگلشن را به چه بفروخته اند
بر غم وداغ جگرزخم دگردوخته اند
آتش کینه خود را به چه افروخته اند
زائر قبر حسینی بال وپر سوخته اند
امید ظهوری به دل اندوخته اند

لیلا الماسپور

موضوعات: اخبار  لینک ثابت
 [ 05:19:00 ب.ظ ]

مهمانی دوروزه طلاب داراب ...

در این دوروز که طلاب مدرسه علمیه فاطمه الزهراء داراب مهمانمان بودند برنامه های جذابی داشتیم:

روز اول به زیارت امام زاده سید محمد آقا رفتیم؛ نماز جماعت و نهار را مهمان کرامت امامزاده شدیم، بعد از نهار تولیت محترم امام زاده، حجت الاسلام آقای علیزاده به مدیر، کادر وهیئت امنا و طلاب داراب و جلفا خیر مقدم گفت. سپس حاج آقا کارشناس هیئت امنای محترم داراب صحبت کردند؛ بعد از او نوبت سخنان موسس محترم مدرسه جلفا شد، ایشان برای هدف طلبه تهذیب و کسب علم است و سفارش به تهذیب نفس کردند. یک طلبه باید مراقب باشد تا گرفتار حسادت بر دیگران نشوند که از بزرگترین مشکلات قلبی است.
برنامه زیارت از امام زاده شعیب و دیدار از حمام باستانی عباس میرزا وعبرت گرفتن از تاریخ بود.
برنامه ی عصر و تماشای طبیعت زیبای و زلال آبشار آسیاب خرابه  ما را محو عظمت پرودگارمان کرد و مشتاق بهشت مان کرد.
روز بعد صبح برای خرید به بازار روسها سری زدیم و خریدی نکردیم؛ چون خیلی قیمتها گران بود. به چند نفر خانم نخجوانی که سرش بدون پوشش بود!!! تذکر دادیم. مرد (نامرد) فروشنده گفت: این خانم نخجوانی است. چرا تذکر میدهی!!! گفتیم اولا مگر زن نخجوانی مسلمان نیست که باید عریان شود!!! دوما اینجا جمهوری اسلامی ایران است.
ساعت ۱۱ در کلاس اخلاق عمومی مدرسه شرکت کردیم و پای صحبتهای راه طلبگی حجت الاسلام رنجبر مسئول ستاد اقامه نماز نشستیم؛ و به پرسش ایشان از طلاب که اگر به شما بگویند از طلبگی دست بکشید و یک شغل مهم به شما میدهیم چه جوابی دارید؟ همه یک صدا گفتند: هرگز طلبگی را با هیچ چیزی عوض نمی کنیم، ایشان در ادامه گفتند: همه کسانی که با هر مدرک بالای علمی که از کشورهای دیگر دنیا دارند معترف هستند که علوم حوزی که دارند با هیچ کدام آنها قابل مقایسه نمی باشد و برای استفاده از لحظات عمر سفارش کردند که هر تیک تیک ساعت فریاد مرگ ثانیه هاست!!! بعد نوبت پرسش از طلاب و اهدای جوایز به پاسخ دهندگان بود.
بعد از نماز ظهر و نهار به دیدار کلیسای سنت استپانوس رفتیم؛ در آنجا مناظره کوچکی داشتیم با مسیحی توضیح دهنده کلیسا، پرسیدیم: چگونه خدا هم سه تاست (پدر، پسر، روح القدس) وهم یکی است!!!
او گفت: خدا یکی است وعیسی(ع) پیامبر خداست که همه طلاب صلوات فرستادیم. در ادامه به پارک کوهستانی سری زدیم و از بسته های فرهنگی گردشگری منطقه آزاد هم بهرمند شدیم، دستشان درد نکند. بعد به زیارت شهدای گمنام رفتیم
با ذکر خاطره از شهدای گمنامان و خواندن فاتحه و توسل از آنها برای ادامه راهشان روحمان معطر به عطر شهدا کردیم، بعد به دیدار از پل چوبی رفتیم و اندوه زده ی از دست دادن پاره قلبمان قفقاز از سرزمین عزیز ایران شدیم، و چشمانمان اشکبار مردم شیعه ای که مظلومانه گرفتار کمونیستها و اکنون هم گرفتار بی دینی دولت طرفدار یوری ورژنها هستند، و سرود جمهوری اسلامی نواخته شد و سنگینی غم آنها دوباره برایمان تازه شد.
به مدرسه برگشتیم بعد از نماز برنامه شبی با قرآن قلبهای مان را منور کرد در ادامه از سخنرانی معاون فرهنگی داراب و صحبتها و تجربیات سرکارخانم معصومی مدیر محترم داراب استفاده کردیم بعد هم مداحی و نمایش طنز طلاب جلفا لبخندها را برلبهامان نشاند.
فردا ی روز سوم غم جدایی گروه داراب بر قلبمان سایه افکند و دعای مان بدرقه راهشان شد.
نتیجه این دو روز تبادل تجربیات و نقطه نظرات بود چیزهای خوبی هم یاد گرفتیم و قراردادهای فرهنگی بستیم؛ خلاصه مهمانان خوبی بودند.
ما از طریق وبلاگ از همه مدیران و طلاب دعوت می نماییم و منتظر همه طلاب عزیز کشور هستیم و امیدواریم میزبان خوبی باشیم

موضوعات: اخبار  لینک ثابت
 [ 05:13:23 ب.ظ ]