من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 2
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

توهم انتظار فرج ...

 

امام صادق(ع) در روایتی ویژگی‌ها و برنامه‌های کسانی را که می‌خواهند از یاران امام زمان(عج) باشند، بیان کرده‌اند.
«من سرّه ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق؛ هر کس خوشحال می‌شود و دوست دارد که درشمارِ یاران حضرت مهدی(عج) باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با ورع بودن، اخلاق کریمانه و بزرگوارانه داشتن».
از امام پرسیدند ورع یعنی چه؟ فرمود: آیا در شب تاریک از میان خارستان عبور کرده ای؟ چگونه حرکت می کنی؟عرض کرد دامن لباسم را بالا میزنم تا خار به لباسم گیر نکند.


آیا ما که مدعی واقعی انتظار هستیم، یا در توهم انتظار هستیم؟
چند مدل انتظار داریم.
منتظرانی که اشک می‌ریزند و در دعای ندبه شرکت می کنند و شب های چهارشنبه به جمکران می روند و چهل چهار شنبه نماز امام زمان می خوانند، تا بلکه روی زیبای امام زمان را ببینند، که این گونه انتظار سازندگی ندارد.
اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ ». «بار خدایا آن طلعت بارشادت و آن پیشانی سفید ستوده شده را به من بنما .
این گروه دیدن چهره امام مهدی برایشان کفایت می کند.

در حالیکه دین برای انتظار استراتژی، راهبرد و بیان دارد.انتظار یعنی چشم براه بودن.
انتظار از باب افتعال است، یعنی منتظرِ باید از منتظَر اثر پذیری داشته باشد.

در دعای افتتاح می خوانیم :اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ.
دسته دیگری که آرزوی دیدن ظهور و تشکیل حکومت ایشان را دارند. این گونه انتظار سازندگی دارد، شخص منتظر هم خود را باید آماده کند هم جامعه را؛ یعنی انتظاری تعهد آور و مسئولیت ساز.
منتظران مصلح، خود باید صالح باشند؛ من چگونه منتظر آقایی هستم که همه وجودش پاکی و خوبی است. و من که خوب نیستم.
همه حرف مهدویت اینجا است تمام هنر دشمن هم همین جاست.
انتظار منفی
انتظار مثبت
دیدگاه منفی، معتقد است، وقتی حق و حقیقت به صفر رسید جامعه پر از ظلم و فساد شد، حرکت نکن خدا خودش یک آقایی را از آسمان نازل می کند و شما یک جامعه خراب را تحویل او می دهید.پس وظیفه من و شما چیست؟ خیلی زشتتر که گناه کنید، تا بیاید.
یک حدیث در این رابطه وجود ندارد، که شما دست روی دست بگذارید و اباحگری و گناه را تماشا کنید.
دیدگاه مثبت، نسبت به خود و جامعه احساس مسؤلیت می کند. تعهد آور است وقتی صبح کردی با امامت عهد ببند، اَللّـهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّینَ … انصاره، اعوانه،آستین بالا می زنم و برای جامعه کار می کنم نوعی عبادت است این سفارش دین است.هر روز با امام زمان بیعت می کنی خودت را به امام می فروشی باید تا شب برای امام زمانت کار کنی گوش و دست و پایت همه در راه او باشد.اما وقتی شب می خوابد فکر می کند، بعضی جاها لغزیدم،سخنی گفتم که نباید می گفتم و جایی رفتم  که نباید می رفتم، شب را نمی تواند بخوابد چون منتظر اوست.

منتظر حتی در قبر هم منتظر است،  منتظر بیرون امدن هست، عهد و بیعت را فراموش نمی کند.
یکی از آمریکایی ها ،معاندین و صهیونست ها گفتند، ما که نمی توانیم الگو هایشان را بگیریم، بگویم از مهدی دست بردار یا از امام حسین دست بکش و ابولفضلت و یا زینبت و زهرایت را رها کن، چون دست بر نمی دارند.

باید تخریب کنیم، این نتیجه بیشتری دارد.باید کاری کنیم که خودشان از الگوهایشان روبرگردانند، تخریب کنند.

بهمین منظور داعش ساختند تا با نام اسلام و اسلام هراسی مردم را از پیروی ائمه فراری دهند.

به نظر شما طلاب در کدام بخش منتظرین هستند، منتظر ی که خود را اصلاح کرده است و درپی اصلاح جامعه است، یا خدای نکرده زبانم لال، در پی شکستن کسانی است که اصلاح جامعه را به عهده دارند، در هر موقعیتی که باشد  و در هر حد و توانی که دارد در تلاش است که جامعه را اصلاح کند.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-11-15] [ 12:04:00 ب.ظ ]

شخصیت پوشالی طلبه مانند کاه روی آب ...

برای شناخت ابعاد فکری افراد، راه های گوناگونی در روایات بیان شده است. به عنوان مثال، الناس یعرف بخلیله، افراد را با دوستانش بشناسید.شاید بعضی از افراد با دوستان خوبی همنشین باشند و در سایه این دوستی ها بهره‌های مادی را در نظر می گیرند. بنابراین باید راه های دیگری را بیابیم.

امام خمینی «ره»پیشنهاد خوبی داده اند:"برای شناخت افراد به آن ها پست یا مقامی بدهید، بعد آن پست را بگیرید” اگر در رفتارش تغییری حاصل نشد، معلوم است که درون برونش یکی بوده است.
وقتی زمان ریاست جمهوری آقای خامنه‌ای به پایان می رسید، پرسیدند: «چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان‌‌ا‌للّه‌‌علیه)، مرتب از من می‌‌پرسیدند که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، می‌خواهید چه کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر می‌کردم که بعد از اتمام دورۀ ریاست جمهوری، به گوشه‌ایی بروم و کار فرهنگی بکنم.
وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم -حتی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود- من دست زن و بچه‌‌ام را می‌گیرم و می‌‌روم! واللَّه این را راست می‌گفتم و از ته دل بیان می‌کردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا می‌‌شد و من در آن‌جا مشغول کار عقیدتی، سیاسی می‌‌شدم!
به نظر من، بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این صورت خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد».#

مشکل ما مدعیان انتظار این است که نه نصیحت ناصحان را می پذیریم و نه واعظی در درون داریم که به ما پند دهد.
بنابراین نه طاقت شنیدن نقد داریم، نه حاضر به اصلاح خود هستیم.
با این وصف، خود را از استوانه های محکمی برای زمینه سازی ظهور می‌دانیم!
می خواهیم خود را نساخته دیگران را بسازیم، طبق دستور دین مبین این کار از محالات است.
وقتی کارکرد اخلاقی ضعیف شد و نتیجه عکس داد، و عذر ما را خواستند، شیاطین انس و جن وارد می‌شوند؛ چنان افسار محکمی را لجام می کنند که از دست کرام الکاتبین هم کاری بر نمی آید.
تیشه ها بر ریشه ها می خورد و پل های پشت سر و آینده را ویران می کند!
این چنین، رفتار درونی ما در ذهن عقلا حک می شود، او فرد شایسته ای نبوده است، که این گونه ناسپاسی می کند، در برابر کسانی که سالیان سال برای او زحمت کشیدند و باعث رشد علمی، مادی او شده اند.

حتی برای شناخت خودمان هم می‌توانیم با این گزینه آزمایش کنیم، که کجای انسانیت هستیم!

وقتی از معاونت، یا تدریس و مدیریت یا هر پست دیگری ما را برداشتند به احوالات درون خود بنگریم، که آیا دچار بغض کینه شده ایم یانه!

آیا ما کار را برای خدا انجام می‌دادیم، یا برای نام و نشان و مادیات؛ خیلی سخت است به این مرحله برسیم!

#بیانات در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی در پنجم اسفند1370

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-29] [ 09:57:00 ق.ظ ]

ما رفتیم تا شما...؟! ...


بزرگ و کوچک، مجرد ومتاهل، پیر وجوان…
شش ماهه وسه ساله،سیزده ساله،پانزده ساله، بیست ساله وبیست وپنج ساله، سی ساله وچهل ساله وشصت ساله وهفتاد ساله…
***
شهیدان را می گویم که روزگاری از تمام خوشی ها و آرزوی شان چشم پوشیدند وجان وجوانی شان،بهتر بگویم تمام هستی شان را در طبق اخلاص گذاشتند وبرای حفظ دین و آئین شان جنگیدند وبه شهادت رسیدند؛ آنان رفتند تا دین خدا زنده بماند، رفتند تا ما نفس بگشیم، زندگی کنیم …

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1392-10-08] [ 03:29:00 ب.ظ ]