پنج ویژگى مهم انقلاب اسلامى در چهل سالگى
چکیده: رهبر معظم انقلاب اسلامى موضوع چهل سالگى انقلاب اسلامى را به صورت ویژه مورد توجه قرار داده اند؛ ایشان در سخنرانى ابتداى سال به مناسبت سال جدید كه تقارن با ۴۰ سالگى انقلاب پیدا كرده است، به تشریح این موضوع پرداختند و مختصات ۴۰ سالگى انقلاب را در این پنج ویژگى معرفى مىكنند:
۱-دوران پیرى نبودن چهل سالگى انقلاب ۲- دوران عقب گرد نداشتن و ارتجاع در چهل سالگى انقلاب۳- دوران پختگى و بانشاط بودن چهل سالگى انقلاب ۴- پیشروى قدرتمندانه و بانشاط انقلاب در چهل سالگى ۵-گرایش و پایبندى عمیق تر نسل سوم و چهارم به انقلاب.
۱-دوران پیرى نبودن چهل سالگى انقلاب
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامى چهل سالگى انقلاب نشانه پیرى نیست، هر چند در نگاه اول اینگونه به نظر مىرسد. از حیث فیزیولوژى رسیدن انسان به عدد چهل علامت كهولت و افتادن در سراشیبى كهولت سن و جسم تلقى مىشود.
در اینجا سخن از حركت كم نظیرى است كه مسیر حركت تاریخ را تغییر داده است؛ كه نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى مدعى شد انقلاب اسلامى بهمثابه زلزلهاى است كه نه تنها خاورمیانه، بلكه جهان را خواهد لرزاند. سخن از بزرگترین حادثه قرن بیستم بود كه به اعتقاد آنتونى گیدنز صاحبنظر مطرح حوزه جامعه شناسى، انقلاب اسلامى توجه جهانیان را از ماركسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب كرد.
۲- دوران عقب گرد نداشتن و ارتجاع در چهل سالگى انقلاب
موضوع عقب گرد، ارتجاع در خصوص انقلابها مورد توجه بسیارى از صاحب نظران قرار گرفته است. در این زمینه مهمترین بحث را «كرین برینتون» در كتاب كالبدشكافى چهار انقلاب ارائه كرده است. ایده اصلى برینتون در این كتاب بیان مراحل مختلف انقلاب است. او ۴ انقلاب را با توجه به پیشینه و در عین حال جریان آنها، مورد تحلیل و مقایسه قرار داده است. در این كتاب واقعیتهاى تاریخى از ۴ انقلاب انگلیس (قرن ۱۷)، آمریكا (قرن۱۸)، فرانسه (قرن ۱۸) و روسیه (قرن ۲۰) بیان شده است.
چهار انقلاب مذكور رژیمهاى قبلى خود را دگرگون كرده و كشورهاى نامبرده را نه تنها عمیقاً متحول ساخته بلكه تاریخ غرب و حتى جهان را دگرگون كردهاند و بالاخره، این انقلابها منشا یا حداقل آغاز جنبش نوسازى در آن كشورها بودهاند. برینتون در واقع با مطالعه تطبیقى این ۴ انقلاب به همسانىهاى روند طى شده و فرایند رویدادها دست مىیابد. مسیر مشتركى كه معتقد است تمامى انقلابات طى مىكنند شامل شش مرحله است:
۱- مرحله پیش از انقلاب
۲- وقوع انقلاب
۳- ماه عسل انقلاب
۴- حاكمیت میانه روها
در رابطه با انقلاب اسلامى ایران، این بحث وجود دارد كه آیا نظریه ترمیدور یا حركت دورى انقلاب اسلامى، بر این انقلاب قابل تطبیق است یا خیر؟ به رغم اینكه برخى خواستهاند استقرار دولت موقت در اوایل انقلاب و حضور بنى صدر درپست ریاست جمهورى را مصداق مرحله اول این نظریه و حضور افرادى چون شهید رجایى و حضرت آیتالله خامنه اى، بهعنوان دو چهره ممتاز انقلابى در پست ریاست جمهورى را مصداق مرحله دوم و دوران پس از رحلت امام(ره) را با ویژگى فاصله گرفتن از برخى شعارها و اهداف انقلاب اسلامى بهویژه دوران اصلاحات (با ویژگى دوران تشدید این فاصله و بازگشت از ارزشهاى اصیل انقلاب) را مصداق مرحله سوم و دوران ترمیدور و حركت دورى انقلاب بدانند، به گونهاى كه بسیارى از تحلیلگران ادامه این روند را به استحاله كامل اهداف انقلاب و بازگشت ناپذیرى این فرآیند تعبیر مىكردند، اما با انتخابات دروه نهم ریاست جمهورى این فرضیه باطل شد.
به بیان دیگر به فرض كه نظریه برینتون تا این مرحله از دوران انقلاب اسلامى قابل تطبیق باشد، اما با انتخابات دوره نهم و طرح شعارهاى این دولت كه به اعتراف بسیارى از تحلیلگران داخلى و خارجى همان شعارهاى انقلابى دهه اول بود، این نظریه قابلیت تحلیل خود را از دست مىدهد و امكان تطبیق آن بر انقلاب اسلامى وجود ندارد. در واقع باید گفت حضور تیزبین و تفكرات انقلابى و رهبرى هوشمندانه و هدایتگرانه مقام معظم رهبرى در طول سالهاى پس از رحلت امام(ره)، هرگز اجازه ظهور چنین اتفاقاتى را نداده است و ایشان در سخنانشان به شكل دقیقى به این نكته اشاره كردهاند. این نكته واقعیتى است كه امروزه نیز بسیارى از مخالفین نظام جمهورى اسلامى وانقلاب اسلامى بر آن اعتراف دارند و بر همین اساس تأسف مىخورند كه چرا بعد از گذشت بیش از چهار دهه سال از انقلاب اسلامى، هنوز ترمیدور ایرانى رخ نداده است.
نظریه كرین برینتون، مراحل پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران را بهطور نسبى توضیح مىدهد كه بیانگر وجود همانندىهایى میان انقلاب ایران و انقلابهاى مورد بررسى برینتون است، اما اسلامى بودن انقلاب ایران كه چون چترچوبى خط سیر آنرا مشخص مىكند، بیانگر وجود مسیر مستقیمترى در انقلاب ایران و جهتگیرى یكسان آن در طول حیاتش است.
۳- دوران پختگى و بانشاط بودن چهل سالگى انقلاب
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامى چهل سالگى انقلاب اسلامى، دورانى است كه با نشاط و پختگى توام شده است. با این توصیف انتظار آن است كه اقدامات، راهبردها و سیاست برآمده از انقلاب اسلامى همراه با استحكام و عقلانیت باشد. بهطور طبیعى لازم است كه در آستانه ورود انقلاب اسلامى به چهل سالگى، از اتخاذ كنشهاى هیجانى، تصمیمات ناپخته و اقدامات غیرمدبرانه بهشدت اجتناب كرد.
۴- پیشروى قدرتمندانه و بانشاط انقلاب در چهل سالگى
سپرى شدن چهل سال از عمر انقلاب اسلامى سبب شده تجربههاى متراكم و روندهایى پر فراز و نشیب هم اینك در دسترس باشد. همین روندها و تجربیات نیز براى حركت پیشروانه و قدرتمند انقلاب اسلامى نقش اساسى و تعیینكننده ایفاء خواهد كرد.
بررسى تحولات و تحلیل روندهاى گذشته انقلاب نشان مىدهد كه انقلاب اسلامى، هر چند در مسیر حركت خود با چالشها و موانعى مواجه شده است، اما هیچ گاه دچار خصلت توقف یا عارضه عقب گرد نشده است، بلكه علیرغم همه سختىهایى كه در مسیر حركت انقلاب وجود داشته و دارد، انقلاب به سمت رسیدن به اهداف و منافع ملى خود پیش رفته است.
۵-گرایش و پایبندى عمیقتر نسل سوم و چهارم به انقلاب اسلامى
هر چند موضوع شكاف بین نسلى یكى از تهدیداتى است كه انقلابها و حتى جوامع سیاسى را تهدید مىكند و انقلاب اسلامى نیز مىتواند از این قاعده مستثنى نباشد، اما بررسى روندها و رخدادهاى مربوط به انقلاب اسلامى نشانگر آن است كه این پدیده خسارتآمیز جامعه شناختى، تاكنون دامن گیر انقلاب اسلامى نشده است. اما باید بهخاطر داشت كه متغیرهاى گوناگون در كنار فضاى تبلیغاتى و جنگ روانى دشمنان بهطور مداوم و با بهرهگیرى از همه شیوهها و تكنیكهاى رسانهاى به دنبال آن هستند تا نه تنها شكاف نسلى، بلكه منازعه و مناقشه بین نسلهاى برآمده از تاریخ و حیات انقلاب اسلامى را ایجاد و یا تشدید نمایند.
• در اینجا سخن از حركت كم نظیرى است كه مسیر حركت تاریخ را تغییر داده است؛ كه نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستى مدعى شد انقلاب اسلامى بهمثابه زلزلهاى است كه نه تنها خاورمیانه، بلكه جهان را خواهد لرزاند. سخن از بزرگترین حادثه قرن بیستم بود كه به اعتقاد آنتونى گیدنز صاحب نظر مطرح حوزه جامعهشناسى، انقلاب اسلامى توجه جهانیان را از ماركسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب كرد.