فتنه خواص | ... |
بعضیها برای اغتشاشات جوان و نوجوان ایرانی دنبال آسمان ریسمان بافتن هستند که ایهالناس این جوانها هیجاناتشان در دوره کرونا، درونشان گیرکرده بود، ناچار برای تخلیه به خیابان ریختند و آتش زدند و کشتند.
هیچ کس نگفت که اینها به خاطر نبود تقوا و نداشتن ایمان گرفتار این همه زشتی پلشتی شدند.
بعضی که معتقد به انباشت هیجان در نوجوان و جوانان بودند، شهدا و رزمندگان را متهم کردند که در زمان جنگ برای تخلیه هیجان به جنگ رفتند تا جاییکه فلسفه جهاد را تخلیه هیجان دانستند.
فراموش کردند بگویند که علت اصلی جهادشان تقوا و ایمان درست بود.
اصلا تعجب ندارد، کار اغتشاشگران. برای فتنهگری مصی و روحاللهزم لازم نیست.هیجان هم انباشته نمیشود.بلکه حب مقام و حسادت انباشته میشود.وقتی که از ایمان واقعی برخوردار نباشی و گوش به حرفهای مصی و آن طرف آبیها باشی؛ اغتشاش و کشتن انسانهای بیگناه و پلیس امنیت و آتش زدن بیمارستان، کشتن کودک و کور کردن مردم و غیره فوریترین عملکرد این افراد است.
وقتی یک طلبه و استاد دانشگاه با لباس روحانیت در خیابان توسط اغتشاشگر روی زمین پرتاب میشود، من تعجب نمیکنم.اصلا از این قماش آدمها توقع بیشتری نداریم. این بدبختها ادعای دین داری و تقوا ندارند.روز و شبشان پای ماهواره و شبکه های من و تو و بی بی سی است.
جوانان اغتشاشگر اصلا با مسؤلین از نزدیک دوستی نداشتند و هم نمک نبودند.
مشکل خیلی عمیقتر است! وقتی مدیر سطح چهار ماموریت داشته باشد، با موسس و امام جمعهای که چهل و اندی سال در جایگاه امامت جمعه باشد و چهل سال موسس حوزههای مرند و جلفا و هادیشهر را در بیلان کاری خود داشته باشد؛ دربیفتد و در کوی و برزن مدعی باشد که آمدهایم تا او را از حوزه بیرون کنیم!
به نظر شما چند سال دیگر طلاب اغتشاشگر از این حوزه بیرون نمیآید؟!
وقتی جرات کند به نماینده ولی فقیه اینگونه جسارت کند، طلابش چگونه خواهند بود. این یعنی تهذیب طلاب!
مدتی است که مدیری با همسرش در حوزه فاطمیه جلفا با دعوت خودمان و پشتیبانی از او مشغول کار هستند. از ابتدا هم همگی همکاری لازم را انجام دادیم. اما این مدیر چندین سال طلبه خودم بوده است و سالها باهم نان و نمک خوردیم.
وقتی که خرش از پل گذشت شروع کرد به لگد پرانی.وقتی موتورخانه حوزه میترکد و رادیاتورها سرد میشود، به طلاب میگوید:موسس خاموش کرده است تا شما سرما بخورید! تعجب میکنید که چرا اینگونه سخن میگویم در باره یک مدیر حوزه و همسرش.
همسرش در شهر به هرکسی میرسد میگوید ما دستور داریم این موسس را از شهر بیرون کنیم!
همسرش هروقت من را که دبیر رهپویان کوثر فاطمیه جلفا هستم. در دفتر کارم که مسجد حوزه هست میبیند، وارد مسجد میشود، تا میتواند فحش میدهد و توهین میکند.نتوانستم برای دستگیریش به 110 خبر بدهم؛ چون آبروی حوزه درمیان بود. حوزهای که در مرز سالها طول کشید تا جایگاهش را معرفی کنیم.
در ساختمان اساتید که ساکن هستیم خدا نکند که با هم در راه پلهها باشیم .مرا میبیند شروع به فحاشی میکند.
در راه پله ساختمان عربده جویی میکند و به موسس حوزه فحشهای ناموسی میدهد.
به درخانه استاد حوزه با مشت میکوبد که همسرش از ترس دچار اضطراب میشود.
همسر مدیر چنان افسار گسیخته شده است، که به سرایدار حوزه که جای پدرش بود کتک زد. از ترس سرایداری را قبول نمیکند.
به نظر شما اینها از امثال مصیها و آن ور آبیها دستور میگیرند. خیر اینگونه نیست. این زن و شوهر از این ور آبیها دستور گرفتند، که نامشان را نمیگویم؛ ولی اگر قدری فکر کنید به نتیجه میرسید.
من از بیگانگان دیگر ننالم هرآنچه کرد با من آن آشنا کرد
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-08-11] [ 01:46:00 ب.ظ ]
|