من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





آذر 1398
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 34
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 11
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

یلدای منتظران ...

 

در شب یلدای انتظار دور هم نشسته‌ایم، اندوه دوری از مولا را با بغضی فرو خورده در گلو قورت می‌دهیم. چه شب طولانیی شد این انتظار!

باید چه کارها می‌کردیم که نکردیم، و این صبح طلوع نکرد.

چه بسیار کارها که باید می‌شد که نشد.

وقتی خجالت کشیدیم به خواهرمان بگوییم این رفتار تو در هندسه نظام نیست.

چه بسیار موقعیت ها ترسیدیم بگوییم آهای مسؤل عمل تو ضد ارزش‌های دین است.

و خیلی وقت‌ها دردفاع ازیک شبهه ناتوان بودیم.

ما حتی نتوانستیم خودمان را از آلایش‌های نفسانی پاک نماییم، وقتی همه چیز و کار را خراب کردیم.

بعد گفتیم باید دعا کنیم خودش بیاید همه چیز را درست کند

و در منیت مان باد کردیم، مانند حبابی شدیم که هر لحظه نزدیک است که منفجر شود.

در شب یلدای انتظار هیچ منتظری را ندیدیم!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-09-27] [ 08:38:00 ب.ظ ]

شب یلدای که گذشت ...

چه زود گذشت انگار همین دیروز بود، شب یلدا مصادف بود ایام محرم. عمرما هم همین گونه می گذرد و ما متوجه گذر عمر نمی‌شویم.شش سال از آن روز گذشته است، خیلی از پدر ها و مادرها آن روز در کنار ما بودند که امروز نیستند! بیایید تا هستیم قدر یکدیگر بدانیم.

شب یلدا
چند روزیه که به تو و آمدنت فکر می کنم،

باخودم میگم میلاد زمستون مبارک.

آه یلدا وای یلدا.

می دونم رسم تبریک گفتن با آه نیست!

ولی میخوام ازت خواهش کنم .

ای شب یلدا! ای تولد سرما وبرف! لطفا آهسته بیا !

درومحکم نزن!

هله هله نکن!

بی سرو صدا کنار کرسی گرم مادر بزرگ بنشین!
تو هم مثل ما چله نشین سیدشهدا باش.

توهم ببین رباب غصه دار است .

بنی هاشم داغدار است.

صدای العطش کودکان در گوش زمان پیچیده .

هنوز بدنهای بی کفن در هر گوشه مانده است ؛

توهم چله نشین چهلم امام حسین(علیه السلام) باش ؛

سیه پوش سالار دین باش پس آهسته قدم بردار و آهسته در بزن که همه عزادارند.

موسوی

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 08:37:00 ب.ظ ]

تقویم یلداهایم ...

یلداهای منتظران مبارک باد

 

 

وقتی تقویم یلداهایم را ورق می‌زنم، در گذر زمان پر از شب‌های تاریک و خفقانی را به یاد می آورم.شب‌های یلدایی که دور کرسی می‌نشستیم و و صدای ضبط صوت را کم می‌کردیم که مبادا از جرز در به حیاط برسد و در کوچه کسی بشنود، و همان نیمه شب ساواک بریزد و مردان خانه را به جرم گوش دادن به سخنان امام خمینی به زندان ببرد.

شب‌های یلدایی که بچه‌ها از اخبار کوچه و محله می‌گفتند: پسر همسایه که سال اول دانشگاه می‌خواند، مدتی است که ناپدید شده است. شب یلدایی که شنیدم برادرم گفت: چند نفر دیده‌اند که چندیدن گونی از هلیکوپتر بالای دریاچه نمک به‌ دریاچه انداخته‌اند؛ که گویا جنازه جوانان مبارزی بوده که ساواک آن‌ها را زیر شکنجه کشته است.

شب‌یلدایی که دور کرسی اعلامیه‌های امام خمینی را رونویسی می‌کردیم و به در و دیوار کوچه‌ها می‌چسباندیم و با سرعت به خانه می‌تپیدیم، که مبادا پاسبان محله ما را رصد کند.خلاصه بیست دوسال یلداهایمان این شکلی گذشت.تازه سال 57 بهار آزادی رسید و خون شهیدان به ثمر نشست، که صدای غول جنگ صدام سقف خانه‌ها را روی کرسی‌ها خراب کرد و کودکان انار به دست از ترس به زیر کرسی پناه بردند و از همانجا به بهشت رهسپار شدند، تا از انار بهشتی سیراب شوند.

یلداهایی که به یاد رزمندگان در سنگر و هور در حال غواصی در آب‌های سرد کارون…گذشت.

از آن زمان همچنان یلداهایمان با ذکر حماسه‌های همسایگان مسلمان؛ نقل شب‌های طولانی است که یاد مبارزات مردان و زنان افغان و بحرین و یمن و فلسطین، سوریه و عراق می‌گذرد، و همچنان ادامه دارد.منتظر یلدایی شیرین هستم که شبش طولانی ترین شب شکرگزاری برای رسیدن به آمادگی مردم برای استقبال از صاحب عصر و زمان باشد. به امید یلدای‌هایی که زیر چتر ولایت بسوی ظهور…

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 08:26:00 ب.ظ ]