من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





دی 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 2
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

صندلی داغتر از داغ ...

شمشیر در دست زنگی مست

#حرف تلخ

از زمان‌های خیلی دور در حوزه‌ها رسم بود، استاد اخلاق کتاب منیه‌المرید را به طلاب آموزش می‌داد. هرچند متن کتاب آموزش نظری بود، اما استاد تلاش می‌کرد که گفته‌هایش را با رفتارش عملا آموزش دهد.

متاسفانه به روزگاری رسیدیم، که بعضی از معاونت‌های مرکز تلاش در ریشه‌کن‌کردن اخلاق طلاب دارند. مثالا طلبه‌ای که به مدیریت انتخاب کردم، آموزش می‌بیند و ماموریت دارد، تا با مؤسس محترم و استادش و مدیر اسبق خودش رفتار بی‌ادبانه داشته باشد. اصلا از هدفش کوتاه نمی‌آید، تا جایی که اگر کادر مدرسه و طلاب به مؤسس و استادشان سلام کنند، توبیخ و یا اخراج می‌شوند. حتی طلبه نخبه‌ای که تقاضای مجوز تدریس دارد او را به مرکز استان معرفی نمی‌کند، چون که تو با استاد و مؤسس محترمانه رفتار داشتی!

 به طلابی که غیر حضوری سطح 3 مشغولند تهدید می‌کند اگر با مؤسس سلام‌علیک داشته باشید تایید اخلاقی‌تان را امضا نمی‌کنم. آسیب‌هایی که از این رهگذر به مرکز مدیریت و طلاب می‌زند بسیار جبران ناپذیر است. چون شهر کوچک و محدود است و مردم با مؤسس سالهای متمادی زیست کرده‌اند . کودکانشان را روزی نام گذاری کرده است، اکنون آنها جوانان برومندی شده‌اند؛ ایشان را پدر معنوی خود می‌شناسند. مدیر هم چون غیر بومی است در اجتماع حضور ندارد، لذا خشم مردم را متوجه نمی‌شود. در لاک خود بین خانه و مدرسه رفت و آمد دارد. در مدرسه‌ای که خودش تنهایی نامه رسانی دارد .نه طلبه‌ای در مدرسه هست نه کادری. کرونا به کمکش آمده است.

 کارش به جایی رسیده که همسرش وارد مسجد حوزه می‌شود و استاد را آنجا می‌بیند شروع به فحاشی می‌کند، به سرایدار پیر که جای پدرش هست کتک می‌زند، با هیات امنا دعوا می‌کند، با همسایگانش در مجتمع اساتید درگیر می‌شود!با تاسف صندلیی که باعث انحراف “طلبه‌‌ی مدیر” شد و در خط انحراف افتاد!

بسیاری از طلاب برای همین تهدید ها برای ادامه تحصیل در سطح سه و دو در جامعه الزهرا شرکت می کنندتا از تهدیدهای او در امان باشند!

صندلی مدیریت دادن به کسی که قلب و روحش به صندلی چسبیده است، برای نگهداری آن بسان کسی می‌ماند که مست است و شمشیر در دست دارد، و دائم در گوشش نجوا می‌شود که بزن و بکش، او بازدن شمشیر در حقیقت خود را می‌زند!!! متاسفانه دوستان و یاران دنیاییش که او را طعمه کرده اند به کمک او نمی‌آیند و هر لحظه در غرقاب متعفن ناسپاسی و بداخلاقی فرو می رود!!!

چونکه مدیر از آنها تنها یک چیز می‌خواست که به موسس و استاد توهین کنید، کاری که آنها حاضر نشدند انجام دهند، با سابقه 20 ساله در معاونتشان رفتند!

معلوم می‌شود که از به بعد کتاب “توهین المرید” عملی _ شفاهی معاون مرکز در برنامه درسی طلاب گنجانده شده است!!

از مسئولین کوثرنت تقاضا دارم برای هدایت معاونان مرکز هم گزینه‌ اخلاقی انتخاب کنند، تا بعد از باز نشستگی ناچار نشوند نفر به نفر زنگ بزنند و از کسانی که به ظلم و توهین و تحقیر رفتار کردند حلالیت  بطلبند، البته اگر توفیق پیدا کنند!

موضوعات: حرف تلخ  لینک ثابت
[شنبه 1400-10-18] [ 05:11:00 ب.ظ ]

حاج قاسم زنده‌تر ...

دشمن بیدین از شهید حاج قاسم سلیمانی بیشتر از حاج قاسم در اضطراب است؛ چرا که می‌داند شهید زنده تر از جسم مادی در دنیا است. انگار که هشدار خداوند را در مورد زنده بودن شهدا و کارایی آنها را بیشتر باور دارند. وقتی حاجی زنده در دنیا بود نه تصویرش پاره می‌شد و نه تندیسش آتش می‌گرفت.

وقتی به مسؤل اداره ارشاد در منطقه ازاد گفته می‌شود که قرار است برای سردار مراسم یادبود برگزار شود؛ در پاسخ می‌گوید خودشان کشتند و حالا برایش یادبود می‌گیرند!! در همین شهر جلفا شورای شهر با پیکن تندیس شهید فهمیده را از جا کند! از امام جمعه هادیشهر گرفته تا گروه جهادی به این کار اعتراض کردند اعتنایی نکردند! تا سرانجام بنده حقیر با یک فراخوان برای تجمع در مزار شهدا و اعتراض به شورا، نامردها از ترس تسلیم شدند که فراخوان را لغو کنید تندیس را برمی‌گردانیم سرجایش! ما برای دشمنی با شاخص‌های معنوی و دینی که الگو هستند نیازی به دشمنان خارجی آن ور آب نداریم . بخشی از مسئولین ادرات خودمان از دشمنان بی‌دین‌ها صد بار دشمن‌تر هستند. فقط در شگفتم که مسیح علینژاد چرا از کار زشت شورا بیخبر ماند تا رسانه بی بی سی تشویقشان کند!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1400-10-17] [ 10:36:00 ق.ظ ]

مردی با عطر و بوی حبیب ...

وقتی برای بعضی از الگوگیری از امام حسین می گفتیم،جوابشان این بود که ماکه نمی توانیم مثل امام حسین باشیم او امام بود! بعد هزارو چهارصد و اندی سال در روزگاری که بیشتر افراد برای خود نمایی یا مقام و و پست دست و پا می‌زنند؛ از میان طوفان فریب و دنیا زدگی مردی پیدا شد که بوی امام حسین داشت، بوی حبیب داشت! پس می‌توان از امام حسین الگو گرفت و این گونه بود و مرد میدان ما الگوی ملی و جهانی مقاومت شد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-10-13] [ 09:34:00 ب.ظ ]

تابوتش را بوسیدم ...

از خبر شهادتش که ذلت دشمن را به دنیا اعلام کرد، دچار شوک عجیبی شدم. بارش اشک بی‌وقفه از چشمانم جاری شد و همچنان ادامه دارد. احساسم می‌گوید که هرگز این اشک تمامی نخواهد داشت.سوزش این داغ همیشه در قلبم باقی خواهد ماند.با دلم در تشیع پیکرش همراهی داشتم. به دوستان کرمانیم سفارش کردم که بر سر مزار حاج قاسم، مرد میدان برو از جانب من به روح بزرگش سلام بفرست.یکی از آرزوهایم زیارت مزارش شد.
دیدم تابوت حاج قاسم را آوردند توی حیاط حوزه گذاشتند، مردانی که تابوت را حمل می‌کردند کنار رفتند، مشغول سینه‌زنی و عزادری شدند من بودم پیکر سردار دلها.تابوتش را بوسیدم، کنارش های های گریستم، روی پیکر سردار باز بود با همان لباس سرداری، دست مجروحش روی سینه‌اش بود. دستش حرکت کرد، … از صدای گریه‌ام بیدار شدم، بالشتم از اشک خیس بود!

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[شنبه 1400-10-11] [ 05:10:00 ب.ظ ]

استفراغ غیرت و حیا به وسیله زنان ...


واقعا تاسف آور است، که وارد پاساژ می‌شوی مانکن‌ها بدون لباس پشت ویترین از پشت و جلو ایستاده‌اند! نامردان جامعه غیرت، حیا، عفت را استفراغ کرده‌اند. می‌خواستم به فروشنده بگویم اگر می‌خواهی از راه حرام و ناموس‌فروشی، بیشتر درآمد داشته باشی، همسر و مادر و خواهر و دخترت را به جای اینها بگذار که زنده تر شیطان تر باشند، برای دزدی روح‌های مضطرب جوانان ??? ولی شرم مانع شد، حتی کنار مانکن‌های برهنه بروم و شکایتم را بگویم. ناچار به 110 گفتم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]