من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





شهریور 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

آسمان سوگوار ...

شهید حججی

 

السلام علیک یا ابا عبدالله …
درود بر تو یا ابا عبدالله…
و بر روان هایی که بر آستانت سر تعظیم فرود آوردند از سوی من درود خدا باد درود بر حسین و علی بن الحسین و فرزندان حسین و یاران حسین علیه السلام و درود بر یارانی که بار دیگر برای اسلام جنگیدند و جان خود را از دست دادند.
خداوندا نخستین ستمگر را به لعن من اختصاص ده و نخست با وی آغاز کن و آنگاه دومی و سومی و چهارمی و اما آخرین نفرین من بر آخرین ظالمانی که باز داغ کربلا را بر دل ما گذاشتند بزرگتر از این مصیبت نتوان یافت که هنوز آثار آن در اسلام پابرجاست و زمین و آسمانها گویی سوگوار این مصیبت.

هستند آنها فکر کرده اند که محسن را کشته اند ولی نمی دانند که روح و روان شهدا همیشه زنده است و زنده می ماند و ما با ادامه دادن را آنها روح آنها را شاد می کنیم.

رقیه یوسف زاده

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-06-28] [ 05:23:00 ب.ظ ]

یک شهید اسوه ...

شهید بی سرخنجر

خون… خاک… خنجر…سربریده…کربلایی که تکرار شد و عاشورایی که مصور شد…با همان نشانه ها… اسارت و دستهای بسته ی زینب علیها سلام سر بریده ی اباعبدالله علیه السلام…دستهای بریده ی ابالفضل العباس و حتی پهلوی زخمی حضرت مادرعلیها سلام …
شهید مدافع حرم بی بی زینب علیها سلام ، محسن حججی که این روزها نه تنها در کشورهای اسلامی که در اکثر رسانه های بین المللی ، به عنوان یک شهید اسوه، شخصی که یادآور کربلای امام حسین علیه السلام است، معرفی شد.

فاطمه جوادی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-06-27] [ 05:09:00 ب.ظ ]

فهمیدم ته کیسه ها بهانه است ... ...

روز عید غدیر بود اتاق ها پرمی شد و تا غروب جمعیت می آمدند و با مادرم که از سادات بود مصافحه می کردند و دعای روز غدیر ،

«الحمد لله الذی جعلنا من متمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابی طالب سلام الله علیه »را می خواندند و شیرینی می خوردند  و

سکه می گرفتند. دیدم مادرم بر روی ایوان خانه مان ایستاده و برای جمعیتی که در حیاط جمع شده اند سکه میریزد ولی کسی سکه هارا برنمی دارد، بعد مادرم برگه های سبزی که رویش نوشته بود ولایت امیرالمومنین ،برای جمعیت پخش کرد، همه جمعیت مشغول جمع کردن برگه ها شدند، از خواب پریدم .فهمیدم ته کیسه ها بهانه است ؛هدف همان تمسک به ولایت امیرالمومنین است .این جشن غدیر

مدت پنجاه سال ادامه داشت تا اینکه مادرم به رحمت خدا رفت.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-06-12] [ 09:14:00 ب.ظ ]

پیوسته در تلاش و کار وپشتیبانی با عبادت ...

عمل به طلبگی و حفظ شان لباس

جزءسیم سوره انشراح آیه 7-8

فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ  

پس چون فراغت‏ يافتى به طاعت دركوش  و با اشتياق به سوى پروردگارت روى آور

پ ن

به همسرش گفت: تو وقتی آمدی خواستگاری ، به من گفتی طلبه هستی!اما تو هیچ نشانه ای از طلبگی نداری!نه لباس و نه شغلت هیچکدام در مسیر طلبگی نیست.لباست کت و شلوار و شغلت اداره ای هستی.

اگر این گونه باشد من حاضر به ادامه زندگی نیستم.آقای محترم ملبس به لباس طلبگی شد و در محضر خدا به خدمت رسانی به طلاب شد و اکنون از بهترین معاونان آموزش حوزه می باشد.

هیچ وقت از کار و تلاش و کوشش وعبادت فاصله نگیریم پیوسته در تلاش و کار وپشتیبانی با عبادت باشیم.

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-06-08] [ 03:51:00 ب.ظ ]

تکرار معروف عامل غفلت زدایی ...

پوشش مناسب

جزءبیستم سوره قصص آیه 51
وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
ما آيات قرآن را يكى پس از ديگرى براى آنان آورديم شايد متذكر شوند!
پ ن

بهش گفتم موهاتو بذار زیر روسری، گفت: چند بار میگی!؟ شنیدم ! گفتم: شاید یادت رفته باشه،ناراحتی از اینکه یادت آوردم؟!گفت آره آدم خسته میشه هی یه چیزو بهش تکرار کنند! گفتم اگر پشت سرت یه چاه باشه وهر لحظه احتمال سقوط داشته باشی ومن ببینم وبهت نگم ، وقتی خودت متوجه شدی که من دیدم و بهت نگفتم از من دلخور نمیشی!؟ گفت چرا دلخور میشدم! گفتم: چرا موهای سرت را میگم ناراحت میش؟! گفت :مگر این چاهه؟ گفتم گناه یه چاهه!
هرتکرای بد نیست،بلکه تکرار انسان را از غفلت خارج می کند خصوصا تکرار معروف ها مثل نماز ،حجاب ، امر به معروف ،اذان ،تا فراموش نشود.

 

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ق.ظ ]

پدر،برادر،پسر،همسر بیکار ...

 

وقتی خداوند قول می ده که فرزندانتون رو نکشید روزی آنها به عهده من هست «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا» و از بیم تنگدستى فرزندان خود را نکشید .ماهستیم که به آنها و شما روزى مى بخشیم .آرى ، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است.اسراء﴿ 31 ) باورمان نمی شود، هی اما و اگر میاوریم،می دانی چرا چون خیال می کنیم روزی آنها بدست خودمانه و این ما هستیم که رازق بچه ها هستیم. در حالیکه خداوند برای یک میلیارد کافر چینی روزی می رساند، بوسیله ما مسلمانها؛ باور نداری ؟! قطارشون از چهار تا کشور بعد از چهارده روز به ایران وارد شده با 32 تا کانتینر کالا که با خریدن کالاها، روزی کارگر های چینی بوسیله ایرانی ها به دستشون می رسد و کارخونه هاشون تعطیل نمی شود و زن وبچه هاشون خوشحال میشوند، سفره کارگرای چینی  خالی نمی ماند!!! نمی بینی خداوند به قول خودش عمل کرده حتی کفار را بدون روزی نمی گذارد؟!!! تازه سنت امداد خداوند در مورد چینی ها محقق میشود !!!مزد اقتصاد مقاومتیشون رامی گیرند.

موضوعات: فرهنگی, باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-06-05] [ 11:55:00 ب.ظ ]

ازدواج مناسب ...

رفتم خواستگاری برای پسرم، پرسیدند پسرتون چند ساله است؟ گفتم 17 ساله است.از شغل و تحصیلاتش پرسیدند. گفتم وقتی پسرم 15ساله شد،همسرم گفت :باید پسرمان ازدواج کند.


با همه مردای فامیل مشورت کردم، بالاتفاق گفتند کار بسیار مناسبی است. ولی زنان فامیل نصیحتم کردند که این کار اشتباه است!به این علت که کار تو باعث می شود پسران ماهم متقاضی ازدواج بشوند!


پسرم درس طلبگی می خوند. البته وقتی سوم راهنمای را تمام کرد به قرآن تفعل زدیم که او را در حوزه ثبت نام کنیم. آیه 169 بقره آمد!«یوتی الحکمه من یشاء و من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا و ما یذکر الا اولوا الالباب».خدای متعال حکمت را برای کسی که بخواهد می دهد و کسی را که خداوند حکمت می دهد، قطعا خیر کثیری داده است و این حقیقت را متذکر نشوند مگر کسانی که صاحب فهم و درک و درایتند.
به پسرم گفتم هر وقت احساس کردی که آماده ازدواج هستی بگو تا اقدام کنیم.وقتی 17 ساله شد خودمان اقدام کردیم.به خانواده دختر گفتیم ما سه دختر داریم دختر شماهم می شه دختر چهارم، تازمانی که پسرمان در شهری که ماهستیم مشغول تحصیله با ما زندگی کنه و درسش را ادامه بده.اوهم 16 ساله بود، آمد منزل ما و با دخترانم به دبیرستان می رفت.ما به کمک خرجیشون ادامه دادیم تا این دو جوان مستقل بشند.با ازدواجی آسان یک کانون خانواده تشکیل دادیم.اکنون پسرم داماد دارد!

_________________________________________________________________________
«به فرموده‌ی امام خمینی- اسلام ناب محمدی، نه اسلام آمریکائی.

اسلام ناب، همان است که نبی اکرم اجرا می‌فرمودند. مگر نخوانده و نشنیده‌ایم که: پیامبر بزرگوار در یک جلسه و در عرض چند دقیقه،

تمام مراحل یک ازدواج را –از قبیل: خواستگاری، تعین مهریه، خواندن عقد و…- اجرا می‌فرمودند و دست زن و شوهر را به هم داده و روانه‌ی منزلشان می‌کردند!؟ این‌ها که افسانه نیست، معجزه هم نیست. الآن هم اسلام ناب، همان اسلام است و همان توان و خاصیت را دارد؛

اما این ماییم که مسلمان ناب نیستیم (هر عیب که هست، از مسلمانی ماست)» تبیان

 

 

__________________________________________________________________________________________________

وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ «مردان و زنان بی همسر خود را

همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌سازد؛

خداوند گشایش دهنده و آگاه است. نور / 32.»

 

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-06-02] [ 05:09:00 ب.ظ ]