من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





آبان 1401
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 2
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

رزقی به نام هوش اجتماعی ...

هوش اجتماعی یا ارتباط گیری خوب

همیشه سلام پاسخ داشته که واجب است. در بحث فضای مجازی وارد نمی‌شوم که جواب سلام چه حکمی دارد. ولی ارتباط با دیگران از هوش اجتماعی نشات می‌گیرد. چگونگی ارتباط با دیگران را یاد می‌گیریم. این خصوصیات خیلی مهم است خصوصا در دین اسلام بسیار سفارش شده است.

وقتی می‌فرماید:وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنا» (بقره: ۸۳)، با مردم نیکو و زیبا سخن بگویید.

البته هوش اجتماعی از کودکی باید آموزش داده شود. مادری با فرزند 5 ساله‌اش در کوچه می‌رفتند. رسیدند به رفتگر محله کودک به او سلام کرد. بعد رسیدند به برق کشی که بالای دستگاه در حال تعمیر بود، به او هم سلام کرد. پاسخ همه اینها بسیار شنیدنی بود! بقدری استقبال کردند، که من نگران شدم تعمیر کار برق از آن بالا سقوط کند.

اتفاقا به مغازه ای وارد شدند که من هم وارد شدم. کودک به مغازه دار سلام کرد. مرد فرشنده از جایش بلند شد و با احترام چندین جمله قربان صدقه‌ برایش نثار کرد. بعد محترمانه و دودستی جنسی که خریده بودند به مادر کودک داد.

از دیگران شاید خیلی توقع نباشد، اما از طلبه بعید است.خصوصا در کوثرنت که از یک خانواده هستیم.با یک مثال روشن می‌کنم که منظورم چیست.

گاهی دوستان از بنده دعوت می‌کنند برای هم بحث شدن؛ خیلی خوشحال می‌شوم و پاسخ مهربانیشان را می‌دهم. گاه‌گاهی از بعضی طلاب چنین پیامی دریافت می‌کنم. وقتی پاسخ می‎دهم، پیام می‌دهد من کی از شما خواستم که هم بحثم شوی! متاسفانه این دوستان از جهت سواد رسانه، بی‌سواد هستند. حتی بلد نیست نگاه کند و پیام خودش را که ابتدا فرستاده ببیند. ممکن است دستش خورده پیام ارسال شده است. ولی اینگونه برخورد شایسته طلاب نیست.

کوثرنت اینستاگرام و تویتر نیست، که همه جور افراد در آن حضور دارند. مملو از بی‌ادبان و البته دوستان خردمند و باادب هم هستند. ولی در مقابل اوباش اینتستاگرامی اندک هستند.

یادم هست یکی از طلاب تا جایی پیشرفت که حال شکایت و دعوا داشت که چرا به من سلام کردی!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-08-30] [ 11:42:00 ق.ظ ]

فتنه خواص ...

بعضی‌ها برای اغتشاشات جوان و نوجوان ایرانی دنبال آسمان ریسمان بافتن هستند که ایهالناس این جوان‌ها هیجاناتشان در دوره کرونا، درونشان گیرکرده بود، ناچار برای تخلیه به خیابان ریختند و آتش زدند و کشتند.

هیچ کس نگفت که این‌ها به خاطر نبود تقوا و نداشتن ایمان گرفتار این همه زشتی پلشتی شدند.

بعضی که معتقد به انباشت هیجان در نوجوان  و جوانان بودند، شهدا و رزمندگان را متهم کردند که در زمان جنگ برای تخلیه هیجان به جنگ رفتند تا جاییکه فلسفه جهاد را تخلیه هیجان دانستند.

فراموش کردند بگویند که علت اصلی جهادشان تقوا و ایمان درست بود.

اصلا تعجب ندارد، کار اغتشاشگران. برای فتنه‌گری مصی و روح‌الله‌زم لازم نیست.هیجان هم انباشته نمی‌شود.بلکه حب مقام و حسادت انباشته می‌شود.وقتی که از ایمان واقعی برخوردار نباشی و گوش به حرف‌های مصی و آن طرف آبی‌ها باشی؛ اغتشاش و کشتن انسان‌های بیگناه و پلیس امنیت و آتش زدن بیمارستان، کشتن کودک و کور کردن مردم و غیره فوریترین عملکرد این افراد است.

وقتی یک طلبه و استاد دانشگاه با لباس روحانیت در خیابان توسط اغتشاشگر روی زمین پرتاب می‌شود، من تعجب نمی‌کنم.اصلا از این قماش آدم‌ها توقع بیشتری نداریم. این بدبخت‌ها ادعای دین داری و تقوا ندارند.روز و شبشان پای ماهواره و شبکه های من و تو  و بی بی سی است.

جوانان اغتشاشگر اصلا با مسؤلین از نزدیک دوستی نداشتند و هم نمک نبودند.

مشکل خیلی عمیقتر است! وقتی مدیر سطح چهار ماموریت داشته باشد، با موسس و امام جمعه‌ای که چهل و اندی سال در جایگاه امامت جمعه باشد و چهل سال موسس حوزه‌های مرند و جلفا و هادیشهر را در بیلان کاری خود داشته باشد؛ دربیفتد و در کوی و برزن مدعی باشد که آمده‌ایم تا او را از حوزه بیرون کنیم!

به نظر شما چند سال دیگر طلاب اغتشاشگر از این حوزه بیرون نمی‌آید؟!

وقتی جرات کند به نماینده ولی فقیه اینگونه جسارت کند، طلابش چگونه خواهند بود. این یعنی تهذیب طلاب!

مدتی است که مدیری با همسرش در حوزه فاطمیه جلفا با دعوت خودمان و پشتیبانی از او مشغول کار هستند. از ابتدا هم همگی همکاری لازم را انجام دادیم. اما این مدیر چندین سال طلبه خودم بوده است و سال‌ها باهم نان و نمک خوردیم.

وقتی که خرش از پل گذشت شروع کرد به لگد پرانی.وقتی موتورخانه حوزه می‌ترکد و رادیاتور‌ها سرد می‌شود، به طلاب می‌گوید:موسس خاموش کرده است تا شما سرما بخورید! تعجب می‌کنید که چرا اینگونه سخن می‌گویم در باره یک مدیر حوزه و همسرش.

همسرش در شهر به هرکسی می‌رسد می‌گوید ما دستور داریم این موسس را از شهر بیرون کنیم!

همسرش هروقت من را که دبیر رهپویان کوثر فاطمیه جلفا هستم. در دفتر کارم که مسجد حوزه هست می‌بیند، وارد مسجد می‌شود، تا می‌تواند فحش می‌دهد و توهین می‌کند.نتوانستم برای دستگیریش به 110 خبر بدهم؛ چون آبروی حوزه درمیان بود. حوزه‌ای که در مرز سال‌ها طول کشید تا جایگاهش را معرفی کنیم.

در ساختمان اساتید که ساکن هستیم خدا نکند که با هم در راه پله‌ها باشیم .مرا می‌بیند شروع به فحاشی می‌کند.

در راه پله ساختمان عربده جویی می‌کند و به موسس حوزه فحش‌های ناموسی می‌دهد.

به درخانه استاد حوزه با مشت می‌کوبد که همسرش از ترس دچار اضطراب می‌شود.

همسر مدیر چنان افسار گسیخته شده است، که به سرایدار حوزه که جای پدرش بود کتک زد.  از ترس سرایداری را قبول نمی‌کند.

به نظر شما این‌ها از امثال مصی‌ها و آن ور آبی‌ها دستور می‌گیرند. خیر اینگونه نیست. این زن و شوهر از این ور آبی‌ها دستور گرفتند، که نامشان را نمی‌گویم؛ ولی اگر قدری فکر کنید به نتیجه می‌رسید.

من از بیگانگان دیگر ننالم                             هرآنچه کرد با من آن آشنا کرد

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-08-11] [ 01:46:00 ب.ظ ]