من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





دی 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 2
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 1
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

ژن لجبازی و قانون شکنی ...

لجبازی، کارشکنی و سد راه شدن، از ویروس‌های طلبه‌های گمراه است.

امام سجاد در حدیثی طولانی  در باره حقوق می‌فرماید: حق کسی که بر دانایی تو می‌افزاید این است که احترام او را حفظ نمایی. به سخنان او گوش کنی و صدایت را از او بلندتر نکنی. پشت سر او بدگویی نکنی، واگر کسی از او بدگویی کرد، از ایشان دفاع کنی.

عیب های اورا بپوشان و فضیلت هایش را آشکار کن.  با بدخواهانش همنشین نشو.هرگاه چنین کنی فرشتگان خداوند گواهی می دهند توبرای خدا پیرو دانشمند بوده‌ای.

سال1378 بود، تازه مدیریت را تجربه می کردم، طلابی که پایه سوم را تحویل گرفتم.

تمام تلاشش برای قانون شکنی‌ بود. یک از دوستانش همیشه 20 می‌گرفت، گفت: در امتحان شخصیت زن شرکت نمی کنم. گفتم مشکلی ندارد. روز امتحان رسید، سرجلسه وقتی سوالات را دید، اجازه خواست تا به دوستش بگوید که سوالات راحت است می‌تواند 20 بگیرد.دوستش حاضر نشد، به تحریک او با چند نفر حاضر به امتحان دادن نشدند!

شهریور ماه با سوالات سخت تری مواجهه شدند!

 

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-10-17] [ 12:09:00 ب.ظ ]

حجابی که مرا شرمنده کرد ...

شهدا شرمنده ایم

با دیدن چهره های آرایش کرده و رنگین، موهای بیرون گذاشته شده از روسری و شال، مانتو های جلو باز

و…غیره، بغض راه گلویم رابسته بود.

روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

مکان مراسم سالن بنیاد شهید شهرمان بود

نگاهی به پوشش خانم مسئول کردم، چندان تعریفی نداشت.

بنر بزرگی جلوی جایگاه نصب شده بود، روز دختر مبارک باد.

تصویر زیبای شهیدی نورانی که بخشی از وصیت نامه اش را نوشته بودند که سفارش کرده بود،

تداوم سرخی خون من به سیاهی چادر توست!

این من بودم که باید برای فرزندان و خواهران شهدا سخن می گفتم.

هر آنچه که قرار بود بگویم، زبانم قفل کرد.

قرار بود بگویم که شما نزدیکترین فرد به شهدا بودید و بهتر می توانید مردم را به شناخت رفتار و ویژگی های

شهید هدایت کنید.

شما هستید که می توانید مردم را به اهداف شهدا آشنا کنید!

بغض راه گلویم را بست، وقتی دیدم که شهدا تابلو های فریاد هستند و گوش شنوا و چشم بینا نیست.

و اینکه این دولتهای سرکار آمده با خون شهدا چه کردند؟!

دولت اصلاحات گفت: شهدا خشونت طلب بودند!

گفتند ما مردم به اجبار به بهشت نمی توانیم ببریم.

استاد ازغدی فرمود: حاکمیت بر مردمی که بی حجاب ،مشروب خوار، و روابط دختر و پسر آزاد باشد، آسان است؛

چون کسی به مسائل مهم مثل اختراعات و پیشرفت فکر نمی کند، تا انتقادی داشته باشد.

و دراین سی سال، آموزش و پروش با کودک و نوجوان چه کرد؟!

و این دانشگاه به جوانان ما چه کرد؟!

و این صدا وسیما با مردم چه کرد؟!

و ما هم بی تقصیر نیستیم، به عنوان طلبه و مبلغ کار ی نتوانستیم انجام دهیم!

و این مهم که خراب کردن بسیار آسان است و جبران خرابی ها بسیار سخت است، و مسئله اخلاق کند ترین

حرکت در تغییر انسان است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:00:00 ق.ظ ]

حجاب و راه بهشت ...

حجاب شناخت محرم و نامحرم از کودکی

وقتی دیدم تزریقاچی آقاست،  یواشکی به خواهرم گفتم، نمی خوام این آقا به من آمپول بزنه.

خواهرم اصرار کرد، من توی این محله غریبم، آمپول زن خانم نمی شناسم.

گفتم  نامحرمه من نمی خوام نامحرم بهم آمپول بزنه.

بدنم از تب می سوخت، به خواهرم حق می دادم، سال 1345 بود و من 11 ساله بودم؛ همراه خواهرم رفته بودم تهران.

آقای تزریقاتچی مشغول روشن کردن چراغ الکلی و ضد عفونی کردن سر سوزن و سرنگ قدیمیش بود.

معلوم نبود تا آنوقت با آن سرنگ ها به چند نفر آمپول زده بود، حتما خیلی کُند شده بود.

آمپول زن اول فکر می کرد که می ترسم، سعی می کرد که با دلداری دادن از ترس من کم کند.

گفتم من نمی ترسم، شما نامحرمید.

آمپول زن در یک لحظه با یک التماسی روکرد به من گفت: خانم کوچولو هر وقت بهشت رفتی ما را هم ببر!

 

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ق.ظ ]

گلوله از جنس حجاب ...

شهدا چادر حیا عفت

با دیدن چهره های آرایش کرده و رنگین، موهای بیرون گذاشته شده از روسری و شال، مانتو های جلو باز

و…غیره، بغض راه گلویم رابسته بود.

روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها بود.

مکان مراسم سالن بنیاد شهید شهرمان بود

نگاهی به پوشش خانم مسئول کردم، چندان تعریفی نداشت.

بنر بزرگی جلوی جایگاه نصب شده بود، روز دختر مبارک باد.

تصویر زیبای شهیدی نورانی که بخشی از وصیت نامه اش را نوشته بودند که سفارش کرده بود،

تداوم سرخی خون من به سیاهی چادر توست!

این من بودم که باید برای فرزندان و خواهران شهدا سخن می گفتم.

هر آنچه که قرار بود بگویم، زبانم قفل کرد.

قرار بود بگویم که شما نزدیکترین فرد به شهدا بودید و بهتر می توانید مردم را به شناخت رفتار و ویژگی های

شهید هدایت کنید.

شما هستید که می توانید مردم را به اهداف شهدا آشنا کنید!

بغض راه گلویم را بست، وقتی دیدم که شهدا تابلو های فریاد هستند و گوش شنوا و چشم بینا نیست.

و اینکه این دولتهای سرکار آمده با خون شهدا چه کردند؟!

دولت اصلاحات گفت: شهدا خشونت طلب بودند!

گفتند ما مردم به اجبار به بهشت نمی توانیم ببریم.

استاد ازغدی فرمود: حاکمیت بر مردمی که بی حجاب ،مشروب خوار، و روابط دختر و پسر آزاد باشد، آسان است؛

چون کسی به مسائل مهم مثل اختراعات و پیشرفت فکر نمی کند، تا انتقادی داشته باشد.

و دراین سی سال، آموزش و پروش با کودک و نوجوان چه کرد؟!

و این دانشگاه به جوانان ما چه کرد؟!

و این صدا وسیما با مردم چه کرد؟!

و ما هم بی تقصیر نیستیم، به عنوان طلبه و مبلغ کار ی نتوانستیم انجام دهیم!

و این مهم که خراب کردن بسیار آسان است و جبران خرابی ها بسیار سخت است، و مسئله اخلاق کند ترین

حرکت در تغییر انسان است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]

بی حجابی و درمان کمردرد ...

چند بار برای دیسک کمر به دکتر مراجعه کردم، در پایان معاینه و تجویز دارو، دکترها سفارش می‌کردند که به علت حجاب، شما دچار کمبود ویتامین D می‌شوی، بنابراین باید در منزل بیشتر در معرض آفتاب قرار بگیری!
من به خاطر حرمت دکتر که شرمنده می شود، حرفی نزدم.
نگفتم کسانی را می شناسم که از کودکی در زیر آفتاب بزرگ شده اند و اکنون هم هر تابستان زیر آفتاب داغ کشاورزی می کنند.
و همه این بندگان خدا دیسک کمر دارند و عمل جراحی شده اند!
و باز نگفتم که آقای دکتر شما هم من را عمل کردید و هم همسرم را و اصلا متوجه نیستید که همسرم یک مرد است و آفتاب او را سوزانده است!
نگفتم آقای دکتر این وسوسه‌های شیطانی است که شما ناخوآگاه بر زبان می‌آورید.
نگفتم آقای دکتر همان روزی که من بستری بودم بیمارانی که مانند من عمل دیسک شده بودند هیچ کدام چادری نبودند!
نگفتم که مادرم یک عمر چادری بود و هرگز دچار کمر درد نشد.
نگفتم چرا دیوار چادر کوتاه است!
و این روز‌ها نماینده مجلس با مغز کوچکش تشخیص داده است که چادرش باعث درد در دست و کمر او شده است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ق.ظ ]