من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

ملاقات دو آقازاده ...

شیطان پرستی آقازاده

 

بخش ششم روایت انسان
فکر کنید اگر در یک توافق بلند مدت، بین پیامبران و سیاست‌مداران، حکم‌رانی و کشورگردانی به دست اهل سیاست می‌افتاد و معنویت و عرفان به دست پیامبران، چه گلستانی می‌شد. سیاست‌مداران از قدرت‌شان برای رشد و‌توسعه کار انبیاء بهره می‌بردند و پیامبران هم پادشاهان را توصیه به عدل و مردم‌داری می‌کردند، چه نزدیک می‌شد به آن آرمان‌شهرهای رویایی
نمی‌شد، هیچ وقت نمی‌شد.
نمی‌شد چون آن وقت پیامبران دیگر پیام‌آورانی از جانب خدا نمی‌شدند بلکه تبدیل می‌شدند به سوپاپ اطمینانی برای رفتار طبقه حاکم نمی‌شد چون پیام الهی پیامبران سرشار بود از دستورات اجتماعی، فرمان‌های سیاسی، باید و نبایدهای اقتصادی، نه فقط آموزه‌های اخلاقی و دستورالعمل‌های عرفانی.
آن ایده، آن چشم‌انداز، اصلا آن پروژه خلیفه اللهی، که قرار بود در زمین رقم بخورد، جز با رعایت دستورالعمل‌هایی همه جانبه از سوی خدا اتفاق نمی‌افتاد. اصلا شاید برای همین خدا پیامبرانش را هم پیامبر خواسته و هم حاکم.
بیایید این جلسه کمی درباره «پروژه خدا» با هم گفتگو کنیم. پروژه‌ای که مجریانش پیامبران هستند.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[سه شنبه 1402-02-19] [ 12:46:00 ب.ظ ]

افسردگی و بازتاب انرژی منفی چشم ...

افسردگی بازتاب نگاه نامحرم به بیحجاب

انرژی منفی زنان بدحجاب به دختران گفتم: تا حالا شده به ساز و کار چشم فکر کنید؟

تصاویری که چشم از اشیا می‌گیرد بازتاب می‌کند.اگر تصاویر منفی ببیند همان را بازتاب می‌کند.و برعکسش هم درست همانگونه است.

بار تحریک کنندگی زنان بد پوش83 % است .با نگاه مردان نامحرم به او و بازتابش به آن زن باعث دریافت انرژی منفی می‌شود.این انرژی منفی زن دیده شده را افسرده می‌کند.برای همین باید در تمام زندگیش اتاق‌های مشاوران و درمانگران را دور بزند!متوجه نیست که خودش تولید انرژی منفی می‌کند و گرفتار بما کسبت ایدیهم شده است. زن برهنه بعد از سه بار دیده شدن تنفر آور می‌شود. تحریک کنندگی لباس چسبنده با رنگ‌های جیغ و جذاب بیشترین اثر را روی مردان دارد.برای همین چند تار مو و حتی ریشه مو‌های زنان تحریک کننده است.حالا باید متوجه شویم وقتی حضرت آدم و حوا فریب شیطان را خوردند و به درخت ممنوعه نزدیک شدند بلافاصله لباس از تنشان کنده شد، با آنکه بجز آن دو زوج کسی وجود نداشت؛ فورا با برگ درختان خود را پوشاندند.
از این رو است که معصوم علیه السلام فرموده است: النظرة سهم من سهام ابلیس، نگاه تیری از تیرهای مسموم ابلیس است.چون در زمان معصومین علیهم السلام درک مردم پائین بود؛ بناچار از گناه به عنوان شیطان نام می بردند.

هرچند که در نگاه به زنان نامحرم شیطان ماموریت مستقیم دارد. برای همین هم بافریب آدم و حوا را عریان کرد؛ چون با عریان کردن زنان و مردان می تواند بر آنها تسلط داشته باشد.بودائیان که به خدا اعتقاد ندارند به قانونی معتقدند به نام کارما. طبق این قانون هر انرژی در هستی بعد از مدتی نسیب خود انسان می‌شود. احتمالا این پیام را از قرآن دریافت کرده‌اند. و من یعمل مثقال ذرة خیرا یره فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره، یعنی هر کار خیری را دریافت خواهی کرد و هرکار شری را هم دریافت خواهی کرد.
بانویی که با بدپوشی، برجستگی اندامش را در چشم مردان به تماشا می‌گذارد، به هر تعداد مردانی که می‌بینند و در انتخاب همسر یا همسری که دارند ذهنشان در گیر می‌شود در این راستا گرفتار آشفتگی خانوادگی می‌شوند، باید پاسخ بدهد. چون توان پاسخ دهی ندارد لذا بازتاب انرژی منفی که دریافت کرده است بعد از مدتی زندگی خودش متلاشی می‌شود. می‌پرسد چرا مردان حجاب ندارند؟ حجاب مردان %83 در گویششان هست. برای همین رسول گرامی اسلام سفارش کرده است که مردان به زنانشان زیاد بگویند دوستت دارم و این سخن هرگز از ذهن همسرش پاک نخواهد شد. فقط %17 شکل مردان تحریک کننده است. وقتی به سیره رفتاری امیرالمومنین دقت می‌کنیم، ایشان هرگز به زنان جوان سلام نمی‌کرد.دین اسلام بر اساس روان بشر نازل شده است و قرآن کتاب روانشناسی انسان است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1402-02-12] [ 01:16:00 ب.ظ ]

زن زندگی بردگی اجباری ...

زن زندگی بردگی اجباری به سبک غربی
زن بردگی اجباری
در پروازی که از تهران به تبریز داشتم، همسفرم خانمی ایرانی بود که از غرب برای دیدن خانواده‌اش آمده بود.از مشکلاتش می‌نالید.از اینکه در غرب همه چیز اجباری است. اقتصاد متکی به دلار، فرهنگ بی‌حیایی هالیوودی، تحصیل بی‌فایده خصوصا زنان، چون در نهایت باید از جنسیت‌شان سود ببرند، رسانه پوچ گرایی، در یک کلام در استضعاف اجباری تحت سلطه استکبار جهانی باید عمر گرانمایه را هزینه کنند.
تعجب می‌کرد از اینکه در ایران عده‌ای، شعار زن، زندگی، آزادی را تکرار می‌کنند
در حالیکه خواستار کنیزی و بردگی اجباری هستند نه زندگی رها از قید قلاده و زیست حیوانی. کسانی که به اجبار زیست غربی را پسندیده‌اند چاره‌ای غیر از این گونه زیست ندارند. وقتی که در غرب باشی باید فرزندت را به مدرسه بفرستی چون تحصیل اجباری است، باید به استخر مختلط بفرستی چون مجبور هستی؛ چرا که در غیر این صورت گواهی نخواهند داد. باید از جنسیت و زنانگی در رشد اقتصاد و استفاده ابزاری از وجودت برای شرکت‌ها سود رسانی کنی. اساس و بنیاد زیست فرعونی اینگونه است. فرعون به دستیارانش گفت :یَسْتَحْیُونَ نِسَاءكُمْ» خداوند حيا ستيزی در جامعه را اقدامی استكباری می‌داند.
برای جلوگیری از رشد روش توحیدی حضرت موسی، پسرانشان را می‌کشیم ولی زنانشان را برای استفاده ابزاری نگه می‌داریم . مرحوم علامه «طباطبايی» می‌فرمايد: اين آيه را می‌توان اين‌طور تفسير كرد كه پسران را سر می‌بريدند و حيا را از زنان می‌گرفتند. زن‌ها را به بی‌حيايی، بی‌عفتی و به كارهايی كه شرم را از جامعه برمی‌داشت عادت می‌دادند. در حقيقت يك حذف فيزيكی و قتل پسران و يك انحراف اخلاقی و فرهنگی در جامعه با بی‌حيايی زنان ايجاد می‌كردند. اين آيه در قرآن دو جا ذكر شده. اوايل سوره «ابراهيم» و سوره «بقره»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1402-02-10] [ 09:56:00 ق.ظ ]

آقازاده حضرت آدم ...

حسادت قابیل


روایت پنجم
فریدون مشیری در شروع یکی از شعرهایش که من خیلی دوست می‌دارم نوشته است: «از همان روزی که دست حضرت قابیل / گشت آلوده به خون حضرت هابیل / از همان روزی که فرزندان آدم / زهر تلخ دشمنی در خون‌شان جوشید /آدمیت مرده بود / گرچه آدم زنده بود»
شاید ما در این دوره دنبال رد آدمیت باشیم، شاید به تعبیر مشیری نگران باشیم از آدم‌هایی که زنده‌اند اما آدمیتی ندارند.
مشیری شعرش را این‌طور ادامه می‌دهد: «بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب / گشت و گشت / قرن‌ها از مرگ آدم هم گذشت / ای دریغ! / آدمیت بر نگشت»
چطور است نام این جلسه را بگذاریم: «زهر تلخ دشمنی»، بعد با هم فکر کنیم چه شد؟ این زهر از کجا آمد و با جان آدم‌ها چه کرد؟

 

بخش پنجم روایت انسان
ما در باره حضرت آدم و خلقتش و هبوطش و توبه او سخن گفتیم. و تلاش آدم برای زندگی روی زمین آغاز شد. در شهر خودش بکه مناسک توحیدی را ترویج می‌کرد. یکی از مناسک قربانی بود. این قربانی سرآغازی شد برای یک رقابت بین فرزندان آدم حالا باید ببینیم این رقابت چگونه شروع شد و به کجا انجامید.

مسئله دعوا درگیری فرزندان آدم مسئله جدی در ادیان هست هم که اختلافات و گزارش‌های متعددی وجود داره هم در فرقه‌های شیطان پرستی و ابلیسی وجود دارد. بصورت خاص عده‌ای که اهل عرفان کابالا هستند ریشه این مناسک یهودی را برمی‌گردانند به قابیل که قابالا و ق را به ک تبدیل شده به کابالا. شده است. و عرفان‌های فرماسونری هم از این کابالا پیروی می‌کند.

اصولا این شخصیت یعنی کابالا که اولین پیرو حزب ابلیسی هست توسط ادیان تکذیب و توسط فرقه‌های شیطان پرستی تایید می‌شود.
مهمترین و بهترین گزارشی که می‌تواند این مطلب را برای ما روشن کند گزارشی است که قرآن برای ما داده است. جالبه قرآن بنای بر کلی‌گویی و اجمال داره و تفصیل حوادث را بهش نمی‌پردازه اما چون این مطلب اثر تمدنی ویژه‌ای در لحظه‌های شروع تمدن‌های انسانی دارد
اتفاقا بصورت تفصیلی قرآن به آن پرداخته

بدون هیچ مقدمه ای اول سعی می‌کنم گزارش کاملی از آن ماجرا را عرض می‌کنم.قران کریم می فرماید: ﴿۲۷﴾وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ايشان بخوان هنگامى كه [هر يك از آن دو] قربانيى پيش داشتند پس از يكى از آن دو پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد [قابيل] گفت‏ حتما تو را خواهم كشت [هابيل] گفت‏ خدا فقط از تقواپيشگان مى ‌پذيرد (۲۷)

به پیامبر می‌گوید: داستان حقیقی ماجرای دو فرزند آدم را به یهودی.ها بگو. جالبه اینجا جایی هست که پیامبر با یهودی‌ها حرف می‌زند.این آیه نشان می‌دهد که یک گزارش غلطی نزد بنی‌اسرائیل از ماجرای دو فرزند آدم وجود داره اصلا هم دنبال این نیست که اسامی این دو را بگوید.

که هابیل بود یا قابیل بود.قراره لُب درگیری و حقیقت را گزارش کند.امکان اینکه این گزارش در کتب آسمانی ادیان قبلی تحریف شده
و از بین رفته باشه. اما گزارش شفاف در دست رسول الله است، می‌خواهد برای بنی‌اسرائیل زمان خودش بیان کند. اذ قربا قربانا فتقبل احد هما ولن تقبل من الاخر این روایت را پیامر از کجا نقل کن از وسط ماجرا یعنی نقطه کلیدی که گره ماجرا است. قرار شد دو قربانی برای خدا آورده شود توسط فرزندان آدم انتخاب شود تا معلوم شود که کدام یک بعد آدم جانشین او خواهد بود.

این قربانی‌ها توسط خدای متعال از یکی قبول شد و از دیگری قبول نشد.
چه اتفاقی افتاد؟ بلافاصله آن که باخته بود از آنکه برده بود کینه و حسادت زیادی بدل گرفت. به همین دلیل رو کرد به نفر برنده و گفت قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖحتما تورا میکشم!
فرایندی رخ می‌دهد که جوانه حسادت تبدیل به کینه می‌شود و این کینه تبدیل به درختی می‌شود که برادر را با برادر تا حدی دشمن می‌کند که حاضر است او را به‌ قتل برساند.

این‌ها سوالات بجایی است که باید در آینده نزدیکی به پاسخ آن‌ها بپردازیم.اما جواب آن طرفی که قرار است به او حمله شود کیست؟ می‌گوید: من ابتدا دست به قتل تو نمی‌زنم من شمشیری بروی تو نمی‌کشم . چون تو هنوز مرتکب جنایت نشدی، دفاع می‌کنم اگر حمله کنی .دفاع یک امر عقلایی است. ولی پیش دستی نمی‌کنم چون قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ قربانی از پرهیز گاران قبول می‌شود.

تو نمی‌توانی با از گود بیرون‌کردن من، تنها فردی شوی که قربانی تو قبول شود.خدا دستش بسته نیست وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ یعنی چون فقط یک گزینه وجود دارد مجبور به انتخاب شود. ملاک پذیرش قربانی، تقوی و اخلاص است. تو با کشتن من از دایره دین خارج می‌شوی.

شروع می‌کند به نصیحت کردن برادر. نصیحت هابیل به قابیل اثری ندارد . چه اتفاقی می‌افته. فقتله و اصبح من النادمین. با حسادت علاوه بر قبول نشدن قربانی مُهری بر پیشانی قابیل که از خاسرین است تا ابد می‌ماند. این گزارش را رسول‌الله از قرآن برای بنی اسرائیل بیان می‌کند.

حالا باید برویم ببینیم تفصیل ماجرا و اتفاقات مهمی که منجر به این رقابت عجیب و خونین شده چه زمینه‌های در شهر وجود داشته که به اینجا انجامیده که برادری برادر دیگر را بکشد. اولین برادرکشی . حضرت آدم از سوی خداوند مامور شد که وصی خود را برای بعد از خودش انتخاب کند. انتخاب وصی پیامبر .

پیامبری به معنای این است که با مردم صحبت بکند وحی را به آن‌ها برساند.هم ریاست است هم ولایت و سرپرستی است.هم قدرت معنوی است. محل جمع مردم است. همه چیز در پیامبری جمع است. بنابراین منصب خواستنی است. بسیاری از انسان‌ها دندان تیز کرده‌اند تا به این مقام برسند. در تمام روایت انسان یکی از مهمترین منصب‌هایی دعوایی است که جنگ روی آن هست، وصایت یک پیامبر است.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[جمعه 1402-02-08] [ 04:59:00 ب.ظ ]

بسته نبودن دست خدا ...

دهکده آدم وحوا

اولین دهکده توسط آدم و همسرش حوا در سرزمین مکه ایجاد شد و از خانواده آدم، فرزندان ایشان متولد شدند. انسان هیچ‌گاه به صورت انفرادی زندگی نکرده و از همان اول بنیاد مهمی به نام خانواده ادامه زندگی را می‌داده است.آدم و فرزندانش در این دهکده برای خود خانه‌های ساختند.بر اساس علمی که خداوند به او آموخته بود، آدم طریقه کاشت گندم و پختن نان را یاد گرفت.از آن جایی که یکی از لوازم مهم زندگی اجتماعی، زبان و قدرت تفهیم و تفاهم با انسان‌های دیگربود، خداوند زبان که ابزارمهم برطرف کردن این نیاز بود،به انسان هدیه داد.بنابراین، مطالبی که در تاریخ تمدن‌های غربی در باره‌ی پیشرفت مرحله‌ای انسان و کشف اتفاقی برخی پدیده‌ها مثل آتش، زراعت و … گفته می‌شود کاملا اشتباه و زاییده تحلیل‌های تخیلی بشراست؛ چرا که ادبیات و حیانی، در باره مهمترین پایه‌های تمدن اولیه‌ی انسان‌ها گزارش‌های متقن و خلل ناپذیری به ما داده شده و دیگر نیازی به تخیل و یا جستجو بر روی دیواره‌های غارها و سنگ نگاره‌های قدیمی نداریم.
اینک حیات مادی اجتماعی بر روی زمین آغاز شده بود و آدم و حوا صاحب فرزندان دختر پسری شده بودند.

ادامه »

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1402-02-07] [ 11:37:00 ب.ظ ]