من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اسفند 1399
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30            



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 6
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

خانه های بهشتی یا جهنمی ...

رابطه مناسب و آرامبخش بین زن وشوهر از نیازهای و ارکان اساسی خانواده است. بنابراین باید برخی مشکلات میان همسران را شناخت و روابط همسران را آسیب شناسی کرد.این آسیب ها عبارتند: 1-از عدم آشنایی با تفاوت های زن مرد 2-عدم توجه به فقدان مدیریت روابط با دیگران3- بی اعتمادی تفاوت استانداردها، اختلاف نظرهای فرهنگی زوجین به ویژه در تعیین وظایف و نقش ها 4-مسائلی مالی عدم ارتباط صحیح، ندانستن شیوه حل اختلاف نظر ها و شیوه حل مسئله5- باورها و نگرش های ناکارامد.

مثلا خانم در گلایه از همسرش می گوید «به من توجه نمی کند» «حرف هم را نمی فهمیم» «در مسائل با من همراه نیست» «خانواده اش در زندگی من دخالت می کنند» «رفیق باز است». و مردها می گویند«به زندگی بی توجه است» «غر می زند»«عصبی است »«در بازگشت از کار خانه گرمی در انتظارم نیست» «به خودش نمی رسد»«با بچه ها دعوا می کند».

از مشکلات رایج بین زن ومرد می توان به این نکته اشاره کرد که مردان غالبا با نگاه مردانه و از زاویه دید خودشان به زنان می نگرند و زنان هم از زاویه دید زنانه مردان رصد می کنند. اگر آموزش داده شود بخشی از این معضلات حل می شود.

گاهی زن و مرد روابط خود با دیگران را در خارج از خانه مدیریت نمی کنند. توجه افراطی به خانواده، اجازه افراطی به خانواده والدینی برای دخالت در زندگی و رفیق بازی و ترجیح دوستان بر خانواده، مسائل خانه به خارج از منزل منتقل کردن و حتی الویت دادن به کار که قبلا مربوط به مردادن می‌شد اکنون دربین زنان هم رایج شده است و شکایت مردان در این موارد زیاد است.

بی اعتمادی زوجین به یک دیگر به علت وجود فضای مجازی.وقتی مرد یا زن برا گوشی خود رمز می گذارد، این یعنی که محرمانه دارد!

استاندارها، روابط  خارج از عرف وشرع.وقتی زن یا مرد با فامیل نامحرم خصوصی می شود واسرارش را به خواهر زنش می گوید وزن اسرار مگویش را به پسرخاله می گوید؛ باعث اختلاف وبی اعتمادی می شود.

اختلاف نظرهای فرهنگی  مثل کار نکردن مرد در منزل و شاغل بودن زن. در گذشته اگر زن شاغل بود خودش به همه کارهای زندگی رسیدگی می‌کرد. اما امروزه اگر زن شاغل است توقع دارد که مرد در خانه کمک کند.ولی از حقوقی که دارد حاضر نیست درخانه خرج کند. اینجا مشکلات بروز می‌کند. معمولا مردانی که دوست دارند همسرشان شاغل باشد ،توقع دارند که کمک مالی در زندگی داشته باشند. این شروع یک اختلاف است که منجر به درگیری در زندگی می‌شود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-12-27] [ 10:30:00 ق.ظ ]

خانه عنکبوت در بیشتر خانه های امروز ی ...

با اشتغال بانوان، این انتظار بوجود آمده که در مسائل مالی دخالت کنند و در تصمیم گیری های اقتصادی خانواده جایگاه داشته باشند. مثلا از اموال به نام آنها باشد.همینطور درباره درآمد و پس انداز صاحب نظر باشند.در خانواده سنتی اموال و داراییها برای خانواده محسوب می‌شد، ولی امروزه برای زوجین مهم شده است که کدام بخش از اموال به کدام آنها تعلق دارد. اگر در گذشته مردی اموال خود را به نام همسرش می‌کرد مرد ویژه‌ای محسوب می‌شد، اما امروزه در حد یک انتظار و توقع جدی از همسر است که اموالش را به نام همسر بزند.تصمیم گیری‌های اقتصادی نیز بر عهده مرد  بود. امروزه این انتظار وجود دارد که زن در تصمیمات مشارکت داشته باشد.

یکی از اختلاف‌های رایج زن وشوهرها هزینه نکردن زن شاغل در خانواده است. مرد ابتدا به همسر می‌گوید«سرکار رفتی پولت برای خودت باشد»اما اتفاقی که در عمل می‌افتد این است که کارهای خانه بر عهده هردوست  و هر دو شاغل هستند. اما پول زن برای خودش می‌باشد و پول مرد برای خانواده  و مرد هم از حرف خودش کوتاه نمی‌آید. وزن هم می گوید همسرم باید مرا تامین کند.

پ ن

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی، این ضرب المثل در دلش خیلی حرف‌ها دارد.آقای داماد ابتدا به طمع حقوق عروس خانم دنبال عروس شاغل می رود. منتها نمی تواند آشکار بگوید که به پول تو نیاز دارم! چون از فطرت مردانگیش به دور است که همسرش نفقه اورا بدهد! با خودش گمان می کند وقتی وارد زندگی شدیم کاسه مان یک است.

از طرفی در نظر عموم مردم شرط عروس شدن با کار خانه عرفی شده است و هنگام ازدواج با همان نگاه عقد خوانده شده است. حالا خانم و آقا هردو صبح علی الطلوع میروند سرکار، و بعد از ظهر باهم برمی گردند! هردو خسته و گرسنه،بچه ها هم ازمدرسه یا مهد برگشته‌اند.یک جمعیت گرسنه که نیازمند یک غذای مطبوع به خانه ای سامان یافته هستند! علاوه بر اینکه از غذا و خانه بسامان خبری نیست تازه هردو زوجین هر کدام سر کار با مشکل همکار و رئیس و دعوای ارباب رجوع هم درگیر بوده اند و اصلا حال وحوصله تهیه غذا و نوازش کودکان را ندارند.

خصوصا که مرد باید اقساط خرید های نجومی زن را که برای چشم وهم چشمی فامیل تهیه و تعویض کرده به پردازد.

این همان مثلی است که خداوند میفرماید مثل خانه عنکبوت، خانه‌ای که استحکام ندارد. هیچ چیزی سرجای خودش نیست.

لذا مرد از این وضع خسته میشود دنبال پناهگاهی می گردد تا آرامش پیدا کند. اینجاست که خانم خانه متوجه میشود که برای چندرغاز حقوق هم فرزندانش را و هم همسرش را ازدست داده است.

و طلاق می‌شود آخرین درمانشان؛ این پروسه تازه راهی را شروع می‌کند که بختکی شود بر یک زوج دیگر و روزگار آنهارا خراب کند. سر کار به همکار آقا می‌گوید من مطلقه هستم!!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-25] [ 10:09:00 ق.ظ ]

خداحافظ آسمانِ رجب... ...


خداحافظ آسمانِ رجب…
آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛
که خودمان هم ، سابقه‌ی خرابمان، فراموشمان شد!

آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛
که زخمی بالانی چو مانیز، جرات بال زدن یافتیم!

دیگر سفره ات آهسته آهسته جمع می شود…
و ما دوباره دلمان برای نوای “یامن ارجوا”
برای “سبحان الله و اتوب الیه”
و برای عاشقانه ترین ترانه ی"لااله الا الله”
تنگ می شود!

آمدی، تطهیرمان کردی، تا در نیمه ی شعبان، برای
زیباترین جشنِ زمین، اماده شویم…
آمدی تطیرمان کردی، تا زیر سایه ی تنها باقیمانده ی خدا، آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت رمضان، غریبگی نکنیم!

دست مریزاد بر آسمان تو…
که ندیده خرید،
و چشم بسته بارید…

خداحافظ آسمانِ رجب…
برای دیدن دوباره ات، باز منتظر می مانیم!
اگرعمری برایمان باقی بماند?????

بخشایش

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-23] [ 08:21:00 ب.ظ ]

آموزه های دینی درمحیط ...

                                                                                         

 آموزه‌های دینی ناظر به فرهنگ سازی نا آگاهانه

                                              

نمونه‌های فراوانی برای این نوع از فرهنگسازی وجود دارد.از جمله: حضرت علی(ع)می‌فرمایند :«اگر بردبار نیستید خود را بردبار نشان دهید؛ زیراکمتر کسی است که خود را شبیه گروهی کند و به زودی یکی از آنان نشود1».در روایت دیگری آمده است: «همانا گناهان، گمراهی را بر افراد مسلط می‌دارد تا آنجا که او را به رد ولایت و سوزاندن اعتقادات و ارزش‌ها و انکار نبوت انبیاء و همچنین انکار یکتایی خدا می‌کشاند و به الحاد در دین، آلوده می‌کند2 ».گناهان زیاد آدم را به جایی می‌کشاند که توبه را نیز مسخره و آیات خدا را تکذیب می‌کند.3

همچنین حضرت امام صادق (ع) از پدران خویش، نقل می‌کند که خداوند به یکى از پیامبرانش وحى فرمود :«به مومنان بگو:لباس دشمنان مرا به تن نکنید و از غذای دشمنان من نخورید و راه دشمنانم را نپویید؛ زیرا در غیر این صورت شما نیز از دشمنانم خواهید بود،همان طور که آنان دشمن من هستند4».

اکنون می‌توان به اهمیت سبک زندگی پی برد؛ زیرابا هر اقدامی، فرهنگی روی  می دهد. به عنوان مثال،وقتی ساختمان می‌سازید یا وقتی مذاکره‌ای می‌کنید فرهنگی را روی  میدهید.

فرض  کنید به مطب پزشکی می‌روید که فرد مذهبی و معتقدی است و به احترام شما بلند شده و با شما دست میدهد، احوالپرسی می‌کند و می‌نشیند و به صحبت‌های شما گوش می‌دهد و شما را با دقت معاینه می‌کند و در پایان می‌گوید از منشی من شماره بگیرید، اگر تا فردا آخر شب، تبتان پایین نیامد با من تماس بگیرید.

بیرون میآیید، فرزندتان می‌گوید آدم از حزب اللهی بودنش لذت می‌برد؛ چرا که اعتقاد و باور پزشک، به رفتار انسانی تبدیل و این پزشک، پرجاذبه شد. این رفتار پزشک، موجب تقویت دین فرزند شما می‌شود. دکتر مربوطه علاوه بر شغل شریف، نقش به سزایی در افزایش دینداری ایفا می‌کند. بعد از مدتی به مطب پزشکی دیگر می‌روید، برخلاف پزشک پیشین، پزشک جدید ظاهر موجهی ندارد،ولی برخورد مناسبی دارد. پس از بیرون آمدن از مطب، مشاهده می‌کنید که در جلو درب خروجی نوشته شده است دکتر فلان فارغ التحصیل از دانشگاه آمریکا! در اینجا، ممکن است فرزند بگوید ما چرا آنقدر با آمریکاییها مشکل داریم؛ چرا به این کشورها سفر نمی‌کنیم؟! در این هنگام نگران می‌شویم که احتمالا فرزند ما،ماهواره دیده یا با رفقای ناباب نشست و برخاست داشته است! درحالی که این نحوه رفتار فرزند، به دلیل این است که او رفتار پزشک را به تحصیل در خارج، ارتباط می‌دهد.

1 .نهج البلاغه حکمت207.

.2علل الشرایع، ج2 ص ،348.3.ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَأَساءُوا السّوأیأَن کَذَّبوا بِآیاتِاللَّهِ وَکانوا بِها یَستَهمِئونَ. (سوره روم، آیه10)

4.علل الشرایع،ج2 ص ،348.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1399-12-22] [ 08:13:00 ب.ظ ]

هبو آوردن زن با دست خودش ...

وقتی خانم مهندس هوو دار میشه

استادی در جریان تدریس درس مهندستی ساختمان، با یکی از شاگردان خود ازدواج می‌کند. زن بعد از فارغ التحصیلی، در محل کار همسرش مشغول فعالیت می‌شود. معمولا  زن با فعالیت درکارگاه‌های عمرانی، به مرور احساسات لطیف زنانه خود را از دست می‌دهد و مرد احساس می‌کند که همسرش نیازهای او را تأمین نمی‌کند و به این ترتیب، به دنبال زن دوم می‌رود. در اینجا مرد دو اشتباه دارد: اول، ازدواج اشتباه و دوم، اینکه زن را به عنوان همکار خود قبول کرده است و به محیط کارگاه برده است. این زوج، چون دائما  همدیگر را می‌بینند احساس نیازی در زن و مرد به وجود نمی‌آید و در نتیجه، مرد پی زن دوم می‌رود و زندگی خانوادگی آنان دچار مشکل می‌گردد.

گاهی شغل برخی از اعضای خانواده (به خصوص پدر یا مادر) به گونه‌ای است که در زندگی دیگر اعضا و در نتیجه اهداف و آرامش خانواده اختلال ایجاد می‌کند. از این‌رو، ضرورت دارد شغل اعضای خانواده و تأثیر آن بر اهداف خانواده مورد بررسی قرار گیرد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-12-19] [ 08:24:00 ب.ظ ]

کنترل استرس ...

با توقف افکار منفی از استرس جلوگیری کنیم

با هجوم افکار منفی استرس تولید می شود. برای جلوگیری از افکار منفی باید از فرمول star استفاده کنیم. S یعنی Stop، توقف، باید از ادامه فکر منفی جلوگیری کرد. چگونه T یعنی Thinkingفکر کردن تا جلوی فکر منفی را بگیریم. و آن را بررسی و تحلیل کنیم، که آیا درست بوده یانه ؟ شایدم خنده دار  بوده باشد.سومین کارA active یعنی عمل کردنT پس باید بی اعتنا باشیم به فکر منفی و برویم دنبال کارخودمان. چهارمین مرحله R review، یعنی بررسی کردن. بر اساس مرور خودباوری و اعتماد به نفس احساس قدرت در مراحل بعد با این روش کنترل کنیم.
برای جلوگیری از رشد افکار منفی باید آن را متوقف کرد و از واژه ایمن ساز که آن را دوست داریم استفاده کنیم. مثل آیه‌ای از قرآن یا ذکر لا اله الا الله و  یاعلی یا صاحب الزمان ادرکنی یا صلوات باشد کافی است.
چون خودگویی یا حدیث نفس بلافاصله متوقف می شود.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1399-12-16] [ 02:11:00 ب.ظ ]

تشویق یا انحراف نوجوان ...

علم بهتر است یا ثروت

نصحیت امروز بسیاری از مربیان مدارس به دانش آموزان این است که درس بخوانند، تا موفق باشند. دانش‌آموزی که موفقیت را در پولدار شدن می‌داند، در راه مدرسه به منزل، مغازه‌داری را می‌بیند که درس نخوانده و صاحبِ مغازه‌ای جذاب و گرانبهاست، با خود می‌گوید: «درس که در آن پول نیست، معلم بی‌دلیل بر درس خواندن تأکید می‌کند! »

بنابراین، معلم باید با توجه به عوامل محیطی استدلال خود را انتخاب نماید و نباید اینگونه با دانش آموزان سخن گوید؛ چراکه پیام‌های جامعه و پیام‌های محیط جهانی، این برداشت محدود از نتیجه درس خواندن را تأیید نمی‌کند. نیز اینگونه است پدری که در برخورد با بی علاقگی فرزندش به درس، جامع‌نگری ندارد و به صورت تک بعدی به فرزندش نصیحت می‌کند و نتیجه‌ای نمی‌گیرد؛ امّا پدر جامع نگر و اهل شناخت در چنین شرایطی، فرزند را به مشاوره ارجاع می‌دهدو مشاور با نگاه سیستمی، آسیب‌های متنوعی را که از محیط خانواده، جامعه، دوستان و خصوصیات شخصی او می‌شناسد، در نظر میگیرد و راه حل پیش نهاد می‌کند.

خصوصا که از رسانه هر هفته با مسابقات هنگفت به کودک و جوان تلقین می‌کند، که با خرید فلان برند میتونید 50میلیون برنده شوید یا با شرکت در مسابقه nمقدار پول به جیب خواهی زد!

یا وقتی که کوهی از اسکناس در شهر در حرکت است، وبه دنبال فرد میرود، برای کودک جای سوال به وجود میاد که برای چی درس بخوانم؟!

نکته حائز اهمیت در برخورد با مسائل فرهنگی، داشتن نگاه سیستمی است. حال سوال اینجاست که سیستم چیست و چه نقشی در مدیریت فرهنگی دارد؟

دو عامل برجسته در بررسی مشکلات خانواده با نگاه سیستمی(فضای خانوادگی و محیط بیرونی) وجود دارد. اگر مشاور، مسائل جامعه را با نگاه سیستمی ببیند و تحلیل کند، ا طلاعات بیشتری در اختیار خواهد داشت و درمان‌های موفق‌تری را دنبال خواهد کرد. برای فهم فرهنگ، نگاه سیستمی ضروری است.

سیمستم مجموعه‌ای از عناصر و اجزاست که درصدد تحقق هدف خاصی هماهنگ شده‌اند و با هم ارتباط مفیدی دارند.

این گونه فرهنگ سازی نشان ازضعف سیستم است. معلمان و خانواده و فرهنگ همه باید یک خط را دنبال کنند که افزایش دانش را برای تولید علم بدانند که ثروت را به همراه دارد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1399-12-15] [ 08:36:00 ب.ظ ]

فرهنگ یا آب و هوا ...

تربیت یعنی تشنه را سیراب کردن

فرهنگ سازی آگاهانه در همه روابط زندگی افراد مفید است. ما بسیار نیازمند آموزش نحوه تعامل صحیح با یکدیگر هستیم؛ زیرا علاوه بر اینکه دارای برخی رذائل اخلاقی هستیم، گاه برای اصلاح رفتار مقابل خود با سرعت سراغ زور و تهدید می‌رویم. 2500سال حکومت پادشاهی که در اکثریت آنها با سبک استبدادی جامعه اداره می شده است؛ به این معنا که وقتی پادشاهان فرمانی می‌دادند، برای اجرای آن از قوه قهریه استفاده می‌کردند و در صورت نافرمانی مجازاتهای سنگین در انتظار افراد بوده است، باعث شده این سبک مواجهه با مسائل در روابط فرهنگی ما ایرانی‌ها در عرصه‌های مختلف، حضور جدی داشته باشد.مثلا وقتی فرزندمان نماز نمی خواند به جای اینکه مسیر فرآیند فرهنگ سازی عالمانه را طی کنیم، او را صدا می‌زنیم و چند جمله موعظه می‌کنیم و مثلا به او می‌گوییم که با نماز نخواندن، برکت از خانه می‌رود. فرزندمان در پاسخ ممکن است بگوید شما که نماز خواندی، به کجا رسیدی؟! بعد ما می‌گوییم شرمنده‌ام در این صورت نمی‌توانم در خانه راهت بدهم! این عملکرد، نشان می‌دهد که ما متوسل به زور شده‌ایم. علت این است که پدرمان نیز با ما همین رفتار را داشتته است. به عنوان مثالی دیگر، زمانی که خانم می‌خواهد همسرش دروغ نگوید، می‌گوید اگر یک بار دیگر دروغ بگویی من به خانه پدرم می‌روم. این نمونه نیز استفاده از زور با ابزار احساسات است.بنابراین در مشاوره خانواده، می‌بایست آموزش داد که باید با کار فرهنگی عیب همسر و فرزندتان را رفع کنی… ادامه دارد

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-12-14] [ 11:18:00 ق.ظ ]

چرا استرس ...

مشاوره استرس

طی یک سال گذشته به علت کرونا مردم و اطرافیان ما بسیار دچار استرس شدند،

 با خودم گفتم درباره مشاوره بحران کرونا مطالبی را بنویسیم. استرس اصلاحی است که مردم آن را به منظور توصیف و عواملی که موجب آزردگی آنها می‌شود به کار می‌برند.در اصطلاح پزشکی، استرس به عنوان میزان فرسایش جسمی توصیف شده است که دارای سطوح متنوع و اشکال مختلف روحی و عاطفی و جسمی است. اثرات مثبت یا منفی بر روی سلامتی انسان دارد. استرس در واقع جزء لاینفک زندگی انسان است می تواند مثبت یا منفی باشد هیجانات معمولی احساسات لذت بخش می‌تواند به اندازه هیجانات منفی موجب استرس و فشار گردد.

 استرس بر اثر یک اتفاقی است که باعث تغییر در زندگی می‌شود، به عنوان مثال: سفر رفتن، ازدواج، شرکت در کنکور و تغییر شغل اینها استرس های مثبت هستند. در مقابل استرس منفی مثل طلاق، بیماری ردشدن در کنکور … وجدیدا هم بیماری کرونا. استرس اگر از درجه 50 بیشتر شود باعث بیماری می‌گردد،  و در ضمن اگر استرس بماند  و اشتغال فکری تولید کند باعث بیماری روانشناختی و روانتنی می‌گردد.

چون باعث ترشح ادرنالین و کرتیزول می‌شود این هورمونها باعث انقباض عضلات شده و خون رسانی را کاهش می‌دهد. باعث درد در یکی از اعضای بدن می‌شود.

در چنین وضعیتی باید ریلکسیشن انجام داد، بعد با چند تا تکنیک  از مانور افکار مزاحم جلوگیری کرد.  تکنیک ها ادامه دارد

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-12-11] [ 12:53:00 ب.ظ ]

رسانه ولخرج ...

رسانه ولخرج 

اولین سوالی که باید از خود بپرسیم این است که آیا ما سواد رسانه‌ای داریم و این سواد یعنی چه؟ آیا محفوظات ما سواد ماست؟ درروزگارگذشته وقتی صحبت از سواد می شد منظور سواد خواندن و نوشتن بود امروزه وقتی با نگاه معرفتی می‌نگریم، سواد قالب یک چیز نیست؛ بلکه سواد جهت چیزهاست. ممکن است سواد کامپیوتری داشته باشیم ولی از آن برای آسیب زدن به دیگران استفاده کنیم. آیا این سواد است؟! آیا وقتی رسانه‌ها تکنولوژی را وارد زندگی می‌کنیم سواد استفاده از آن را داریم؟! مفهوم سواد رسانه‌ای در ابتدا در کشورمان نبوده و مفهومی خارجی است، برای همین، وقتی صحبت از سواد رسانه‌ای به میان می‌آید باید مفهوم شناسی شود. آیا سواد رسانه‌ای مشروط به این است که همه حتی افراد نابالغ به همه رسانه‌ها دسترسی داشته باشند؟! به عنوان مثال اگر کسی فرزند ۶ ماهه‌ای داشته باشد و کله پاچه  به خورد او بدهد، می توان گفت این فرد سواد بچه داری را ندارد. باید این سوال را از خود بپرسیم آیا کسی که تکنولوژی دارد، سواد استفاده از آن را نیز دارد ماهیت ارتباط فرهنگ با سواد رسانه‌ای بومی چگونه است؟ ضرورت بومی‌سازی سواد رسانه‌ای، کارکرد و مفهوم سواد رسانه‌ای چیست معیارهای باسواد بودن چیست؟ لازم است بدانیم مفهوم سواد رسانه‌ای در یک طرف و فرهنگ در یک طرف دیگر قرار می‌گیرد در چند سال آینده سواد رسانه‌ای تمام کشور ما را در سیطره خود در خواهد آورد .سواد رسانه‌ای، به معنای این نیست که همه بتواند به رسانه‌ها دسترسی داشته باشند در بحث سواد رسانه‌ای توجه به چند نکته حائز اهمیت است: اول باید مفهوم سواد رسانه آنها بومی شود. اگر این مفهوم بومی نگردد، مخاطراتی در پی دارد به ساحلی می ماند که باید مخاطرات، و کارکردها و مفاهیمش را شناخت.

 دوم باید مشخص شود که سواد نقش سواد رسانه ای برای خانواده‌ها در موضوع مداخله‌های فرهنگی کجاست؟

پ ن

برای تبلیغ بایا سلبریتی از راه میرسه تا زیر بغل لباس فرد شکافته میشه، بهش میگه، بایا کن و لباس جدید می پوشه، مخلوط کن خراب میشه میگه بایا کن یعنی دوری از اقتصاد مقاومتی!

ما در گذشته لباس را تعمیر می‌کردیم ودوباره استفاده میشد. حتی شغلهای بود برای تعمیر قوری چینی شکسته، کفاشی که کفش را تعمیر می‌کرد و چراغ سازی که سماورها را تعمیر می‌کرد. اکنون دستور کار را رسانه القا می‌کند که بینداز دور و دوباره بخر، ولخرجی کن، اسراف کن !!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-12-07] [ 03:17:00 ب.ظ ]

مرد عیار و عطر زندگی ...

مردعیار

مرد‌عیار، چه واژه‌ی زیبایی، لبریز از معنای زندگی است! مرد عیار عطر زندگی را می‌تراود.مردی خالص است از هرچه نامردی. استوانه‌ی محکمی برای خانواده است! چون در ترازوی «الرجال قوامون علی النساء» 34 نسا برای تربیت و حفظ نظام خانواده ایستاده است. در عین اقتدار همچون نسیم مهربان است. مرد عیار با صفات قدسی، جلوه‌ایی از آیه کریمه شده است، آنجا که خدایش می‌فرماید:«قُوا اَنفُسَکُم وَاَهليکُم ناراً وَ قُودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ..» خود و خانواده خويش را از آتشي که هيزم آن انسانها و سنگ‌هاست نگه می‌دارد تحریم 6، با غیرت مقدسش همسر و فرزندان را از تجاوز نگاه نامحرمان حفظ می‌کند، تا در دنیا و آخرت گرفتار دوزخ نشوند.
چنین مردی در مقابل ناملایمات زندگی، چتری است برای تربیت و رشد فرزندان تا با رزق‌حلال روزی رسان باشد و با عضویت دایمی در گروه مجاهدین فی سبیل الله شده است «الكادُّ لعيالهِ كالمجاهد فى سبيل الله »مردى كه براى زن و بچه‌اش به دنبال مال حلال است، مانند رزمنده در جبهه است الكافى: 5/88، باب 1، حديث 1؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-12-06] [ 12:30:00 ب.ظ ]

رسانه و لیاقت پدران ...

پدر مقتدر حافظ خانواده

اقتباس الگوی روابط خانواده از رسانه

در جامعه سنتی پدر شخصی مقتدر بود و افراد این تصویر را از ارتباط مستقیم با پدر یا از طریق مادر دریافت می‌کردند؛ اما امروزه این تصویر در رسانه و سریال‌هایی همچون«پایتخت »و «چهارخونه»دریافت می‌شوند و در آن، دیگر اقتدار پدر وجود ندارد.مثال)نقی در سریال «پایتخت »-که سریال تقریباً خوبی است-معایبی دارد؛ سر به هواست؛ در مدیریت خانواده ضعیف است و قاعده مند رفتار نمی‌کند. در مقابل، تنها شخصیتی که در سریال قاعده مند رفتار می‌کند، همسر اوست. بدتر از این سریال، شخصیت مرد در سریال «چهارخونه »است. پدر در این سریال، مزاحم، بی دست و پا و بی فرهنگ است. زمانی که این تصویر از پدر در رسانه بازنمایی شود، ابهت پدرانه در ذهن مخاطب از بین میرود.طبق نظر کارشناسان، تصویری که رسانه از خانواده ارائه می‌دهد، تصویر خانواده طبقه شهری متوسط بالاشهر تهران است و رسانه در این تصویر، الگوی خانوادهای کم فرزند یا بدون فرزند، مرفه و مدرن را ارائه می نماید؛ در حالی که خانواده در کشور ما، الگوهای متنوعی دارد.

باید توجه شود که توصیه کردن به گروه‌های هنری برای ساختن فیلم‌های خانوادگی راهگشا نیست؛ زیرا زمانی که ما از خانواده سخن می‌گوییم، جامعه هنری امر دیگری غیر از آنچه مقصود ماست، فهم می‌کند؛چون معیار ما از خانواده با معیارهای آنان از خانواده تفاوت دارد. خانواده با معیارهای جامعه هنری، درسریال‌هایی همچون«پدرسالار»و …بازنمود می‌شودکه تصویر نامناسبی از پدر و جد پدری ارائه می‌دهند تا بگویند ولایت جد پدری در آموزه‌های دینی، مزاحم تعالی خانواده است.مثال)در سریال «پدرسالار»، پیام فیلم این بود که خانه سنتی تبدیل به چند آپارتمان شود؛ به این معنی که دوران زندگی سنتی به سر رسیده است؛ دوران سایه و اقتدار پدر، به پایان رسیده و پدر تنها می بایست حمایتگر باشد

رسانه بر خلاف فرهنگ و معارف دینی تبلیغ می‌کند، فرهنگ بومی، دینی ما می‌گوید یک پدر باید اقتدار داشته باشه، تا بتواند خانواده را تربیت کند. اگر یک پدر اقتدار نداشته نباشد؛ فرزندان از او حرف شنوی نخواهند داشت. درحالیکه خداوند الگوی پدری مقتدر را به ما معرفی کرده است. به مردان می فرماید:قوا انفسکم واهلیکم نارا این مرد است که باید خانواده را حفظ کند. غربی ها تازه به این قضیه پی برده‌اند. بعد از تحقیقات بسیار متوجه شده‌اند که پدران باید از سن دوازده سالگی، فرزندان چه دختر چه پسر را در درس و سایر رفتار آنها دخالت  داشته باشند. چنین فرزندانی هم در تحصیل، ازدواج و اشتغال موفق تر هستند تا فرزندانی که مادران پیگیر تحصیل و سایر فعالیت‌های آنها هستند. از اینجا به حکمت حضانت فرزندان توسط پدرهم می‌توان پی برد.

ما همیشه باید از یک طرف بام بیفتیم، وقتی رسانه می خواهد کالای ایرانی تبلیغ کند، خانواده ایرانی را تخریب می‌کند.

در تبلیغ شهر فرش، به دامادشان که می‌خواهد فرش بخرد، می‌گوید نباید تنهایی برای خرید فرش بروی؛ چون خواهرم تو را لای فرش می‌گذارد دم در!!! لیاقت و اقتدار یک مرد باندازه سطل زباله است!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-12-03] [ 11:49:00 ب.ظ ]

جذب جادویی رسانه ...

 

جذب جادویی رسانه

تکنیک جذب مخاطب در رسانه

رسانه ها مانند گلوله جادویی اهداف فرهنگی رادر ذهن مخاطبان القا می‌کنند.

علاوه بر اهداف، تاثیرات مخرب خود را هم برجا می گذارد.رسانه تلاش می‌کند که هرچه بیشتر تبلیغ کالای خودرا به معرض دید همگان بگذارد. اصلا در این باره با مشاوران کودک و نوجوان درمیان نمی‌گذارد، که این تبلیغ چه اثری بر آنها دارد.

مثلا کودک قوطی کنسرو ماهی را برداشت ،به من نشان داد و گفت اگر این را به هوا پرتاب کنم چه اتفاقی میافته؟ گفتم به شیشه پنجره می‌خورد و می‌شکند یا به سر برادرت می‌خورد سرش می‌شکند. بلافاصله به من گفت پس چرا در تلویوزیون اون آقا به هوا می اندازه اتفاق بدی نمی‌افته. فهمیدم از تبلیغ “مکنزی” یاد گرفته است. خانواده زحمت زیادی می‌کشد تا به فرزندش آموزه‌های خوب را تلقین کند ؛اما با یکبار تماشای رسانه تمام بافته‌های افراد رشته می‌شود. یا برای تبلیغ یک شوینده کودک عمدا لباسش را آلوده و کثیف می‌کند؛ مادرش با خوشحالی لباس را در لباس شویی می‌اندازد و آن را زیبا و تمیز به کودک تحویل می‌دهد!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ق.ظ ]