من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 2
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 27
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

برگزاری دهه های گوناگون به نام دین ...

در قرآن برای ایام الله سفارش بسیاری شده است. و ایام الله را روزهایی معرفی می کند که در آن روزها انسان های بزرگ کارهای بزرگی برای نجات بشر انجام داده اند. و تاکید فراوان شده است که چنین روز ها را یاد کنید و زنده نگه دارید.

معمولا ما دچار افراط و تفریط می شویم، به قول معروف یا از این ور بام میافتیم، یا از آن ور بام. زنده نگه داشتن یاد و خاطره حوادث تاریخ اهل بیت زیبا است. اما نباید این حفظ و حراست ها را  شبیه ماه محرم نمایش دهیم. بگذاریم دهه محرم، اربعین همانطور که از گذشته های دور حرکتی عظیم، و دشمن شکن بوده است، هر سال پر شکوه تر  ادامه یابد.

مراسم عزاداری سالار شهیدان، امام حسین (علیه السلام) در روایت متواتر آمده است که باید زنده نگه داشته شود. یک وقت طوری نباشد، محبت بی شائبه شیعیان باعث شود که عظمت عزادری ماه محرم تحت شعاع عزاداری های دیگر قرار بگیرد و زمینه‌ساز به‌ حاشیه‌ رفتن مراسم عظیم عاشورای حسینی و موجب رویگردانی جامعه از بزرگداشت مناسبت‌هایی شود که اساس دین و اسلام ناب است.
خصوصا باید ظرفیت عوام را هم تخمین زد، این چنین کارها باعث می شود که دشمنان برای شبهه افکنی دست بکار شوند،آهای مردم برای شماها زمان شادی نگذاشته اند، کی می توانید مراسم جشن و عروسی هایتان را برگزار کنید. و کمترین اثر این گونه دهه ها باعث می شود که متدینین در سختی بیفتند، اگر جشن بگیرند دچار وجدان درد می شوند که ما در ایام محسنیه گناه کردیم.

####

«استاد ازغدی: مراجع گفتند کل سال را عزاداری نکنید، هی ایام خلق نکنید، کاری نکنید که عزادری برای مردم عادی شود. اگر نصف سال را عزداری کنیم قداست زدایی از اهل بیت می کند باید کاری کنیم که وقتی ایام عزاداری می شود مردم با شور و رغبت در عزاداری شرکت کنند. نباید طوری شود که وقتی شنیدند که عزاداری شروع شده است، بگویند ای بابا بازهم که عزاداری شروع شد. آن روز دیدم یک کتاب قطور برای حضرت محسن نوشته‌اند، کسی که به دنیا نیامده است. امام صادق(ع) فرمود مرد مسلمان همسایه مسیحی را می خواست مسلمان کند. برای نماز صبح او را به مسجد برد، مسیحی بلند شد که برود؛ دستش را گرفت و گفت: الآن ظهر می شود، نماز ظهر را بخوانیم . بعد از ظهر او را برای نماز مغرب و عشا نگه داشت. فردا صبح وقتی رفت سراغش، گفت:معلوم است که مسلمان ها بیکار هستند .»

به تازگی استفتائی از آیت‌الله مکارم شیرازی صورت گرفته و از این مرجع تقلید پرسیده شده: نظر حضرتعالی در مورد برگزاری مراسم ایام محسنیه چیست؟
آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ نوشته است: «توسل به ذیل عنایت معصومین (علیهم‌السلام) و فرزندان آن‌ها کار بسیار خوبی است ولی بهتر این است که برنامه‌های جدیدی که در میان شیعه سابقه نداشته است ترتیب داده نشود.»


موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-08-24] [ 11:46:00 ق.ظ ]

دعای ضد اجنه ...

اوایل مدیریتم بود .از طلبه های مدرسه یکی از شاگرد هایش را معرفی کرد و گفت: سؤال دارد. گفتم بفرست،. گمان کردم برای مشاوره ی خانوادگی و یا برای فرزندش مراجعه کرده است .
گفتم : بفرمایید ! گفت : خانم من هر وقت نام ائمه را می شنوم ، گریه ام می گیرد . پرسیدم کجاها و کِی می شنوی که به گریه می افتی ؟ گفت : در کلاس درس نهضت سوادآموزی ، وقتی معلم هنگام درس دادن از ائمه نام می برد ، من به گریه می افتم .
قضیه برایم جالب شد که چرا این خانم در کلاس درس و در مقابل چشم بقیه ی شاگردان و در مکانی که جای گریه کردن نیست به گریه می افتد . گفتم : خب، من الان نام ائمه را برایتان می گویم تا ببینم که حال شما چگونه عوض می شود؟

فوری حرف را عوض کرد و گفت : من با اینکه سواد ندارم اما قرآن را حفظ هستم . گفتم : پس من اسم سوره را می گویم ، شما هم بخوان . جواب داد آیت الکرسی را حفظ هستم .  گفتم : این را که کودکان در شکم مادرشان حفظ می کنند . دوباره حرف را عوض کرد و گفت : ما اتاقی در خانه داریم که پنجره ی کوچکی دارد و هر روز از آن پنجره نوری وارد اتاق می شود و با من سخن می گوید ! ( نه دیگه نشد ، این جوریشو نداشتیم ، قرار نیس دو سه تا شاگرد را تو کلاس نهضت با این حرف ها مُرید خودت کردی فکر کنی بقیه هم گول می خورن ) گفتم : پس معلوم می شود ، مشکل شما جدی است . فردا بیا دعای ضد اجنه برایت می نویسم تا مشکلت حل شود . تا این سخن را شنید فرار را بر قرار ترجیح داد و رفت و دیگر آن طرفها پیدایش نشد . بیچاره مدعی تازه کار بود.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-22] [ 02:48:00 ب.ظ ]

جیغی که ما را از مرز عبور داد ...


 اربعین امسال به همراه همسرم و پسر دو ساله ام عباس با اتوبوس از مرز جلفا به سمت مرز مهران حرکت کردیم . یک ساک پر از اسباب بازی های کوچولو و لوازم التحریر نیز تهیه کردم تا بین کودکان عراقی پخش کنم تا خاطره ی خوبی از ماها برایشان بماند .

خلاصه حرکت کردیم و برخلاف تصورم که فکر می کردم پسرم قرار است در اتوبوس گریه کند، کاملاً آرام بود و خیلی هم خوش سفر بود. وقتی به مهران رسیدیم با دیدن دریایی از جمعیت شوکه شدم. ما چگونه می توانیم از مرز رد شویم، کاملاً غیر ممکن به نظر می رسید.

انگار که راه پیمایی بزرگی به یک نقطه ختم شده باشد و تمامی هزاران نفر جمعیت آن در مقابل یک گذرگاه جمع شده باشند و بخواهند از آن جا رد شوند.

هرگز فکرش را هم نمی کردم با چنین وضعی روبرو شوم. به هر حال وسایل را همسرم برداشت و من بچه را بغل کردم و در قسمت خانم ها به انتظار ایستادم. من در آخر جمعیت بودم ولی پس از چند لحظه من در وسط جمعیت قرار داشتم و صف طویلی نیز پشت سرم تشکیل شده بود.

هوا گرم بود و فشار جمعیت آن را گرمتر هم می کرد . پسرم تپل مپل است ( ما شا اللّه )? و تحمل وزنش آن هم برای شش ساعت کمرم را به شدت به درد آورده بود .
تمام مدت برایش در آن وضعیت قصه تعریف می کردم تا دچار هراس نشود و حوصله اش هم سر نرود و گریه نکند. دیگر تحمل خودم هم تمام شده بود مخصوصا وقتی که می دیدم جایم در صف تغییر محسوسی نکرده است و همچنان دریایی از جمعیت در مقابلم قرار داشت، آهی از ته دل کشیدم و برای شهدای این مسیر که راه کربلا را باز کرده اند صلواتی فرستادم و از امام حسین خواستم عبور از مرز را برایم آسان کند.
ناگهان پسرم جیغی از ته دل کشید و شروع به فریاد زدن بی وقفه کرد، طوری که رنگ سبزه اش به سیاهی گرایید.

ترسیده بودم که چه شده است ؟ بقیه ی خانم ها نیز ترسیده بودند و می گفتند الان است که این بچه در اثر جیغ زدن شدید از دست برود.

ناگهان در بین جمع ولوله ای افتاد و انگار که عصای حضرت موسی به رود نیل خورده باشد، مردم برایم راهی باز کردند و مرا دست به دست به جلو راندند و من همچون توپی غلطان بر روی امواج جمعیت به سمت جلو حرکت می کردم .
آری در عرض چند لحظه جمعیت مرا همچون گلوله ای به سمت درب عبوری شلیک کردند و من در کمال ناباوری خیلی سریع از مرز رد شدم . همینکه رد شدم، گریه ی عباس هم تمام شد.

حالا حکمت گریه ی ناگهانی فرزندم را می فهمیدم. امام شهیدان مرا از مرز رد کرده بود.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-08-21] [ 03:55:00 ب.ظ ]

سفر اربعین و دایره امن زیارت ...

. خاطره ی من از سفر اربعین مربوط به سه سال قبل است .

در آن زمان، دانش آموز سال آخر دبیرستان بودم و به همراه اقوام و چندنفر از مردان فامیل به سفر اربعین رفتیم . بعد از زیارت کربلا تصمیم گرفتیم که به سامرا هم برویم . به ما گفته بودند که راه سامرا بسته است ولی ما هر طور شده می‌خواستیم برویم بنابراین سوار یک ماشین وانت بدون اتاقک شدیم . همگی سوار شدیم و از شانس خطرناکترین قسمت ماشین به من رسید که درست منتهی الیه ماشین بود و در هر دست انداز و پیچی، نزدیک بود از ماشین به بیرون بیفتم.

و چیزی که از رانندگی در عراق فهمیدم این بود که اگر در جاده‌های آنجا، راننده ای قوانین و مقررات رانندگی را رعایت کند حتما تصادف می‌کند چون ماشین ها همگی در سمت مخالف رانندگی می‌کردند و راننده‌ی ما هم همینطور و فقط در آخرین لحظات برخورد با ماشین روبرو، جاخالی می‌داد و خطر را رد می‌کرد .

دست آخر هم ما را کنار جاده پیاده کرد و گفت که از این بیشتر نمی‌تواند برود و ما باید بقیه‌ی راه را پیاده می‌رفتیم . در آن گرما بدون آب در یک جاده ی ناشناس کار سختی بود . با دیدن هر ماشینی که از دور می‌آمد سریعاً به درختان و نیزارهای کنار جاده رفته و پنهان می‌شدیم چون به ما گفته بودند که اگر گرفتار پلیس بشوید که دیگر هیچ و دستگیر و بازگردانده می‌شوید و اگر گرفتار داعش بشوید که دیگر هیچ، دستگیر و به آن دنیا بازگردانده می‌شوید . خلاصه پس از مدتی راه رفتن در اثر گرما و تشنگی و خستگی و البته ترس مجبور شدیم همه‌ی راه را برگردیم و به کربلا پناه ببریم .
راستی چیزی که در این سفر خیلی جالب بود این بود که من می‌توانستم بدون نظارت مادرم از هر غذایی که دوست داشتم بخورم ، چه بهداشتی و چه غیر بهداشتی . مثلا در موردی یک پسربچه‌ی ده ساله ، برایمان فلافل درست کرد، آن هم چه فلافل‌های خوش مزه‌ای، جایتان خالی. البته جای مامانم هم خالی که می‌دید چطور یک پسربچه دست در تشت خمیر می‌کرد و فلافل درست می‌کرد . خلاصه خدا قسمتتان کند، سفری است پر از مهربانی و مهمان نوازی . در ضمن چیزی که برایم عجیب بود این بود که من در این سفر تا وقتی در عراق بودم، سالم بودم و وقتی که به سر کوچه ی خودمان رسیدم، سرما خوردم گویی که از دایره‌ی امن زیارت امام حسین خارج شده بودم .

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-08-16] [ 12:17:00 ب.ظ ]

رحلت پیامبر اكرم؛ وفات یا شهادت ...

رحلت پیامبر اكرم؛ وفات یا شهادت؟!
آنچه كه در خصوص رحلت پیامبر اسلام(ص) قابل تامل است این است كه آن حضرت با توجه به روایات اسلامى و شواهد تاریخى به مرگ طبیعى از دنیا نرفتند، بلكه توسط منافقان و دشمنان دیرین آن حضرت شهید شدند. دلایل بسیارى وجود دارد كه رحلت پیامبر اكرم(ص) ناشى از خوراندن سم به آن حضرت بوده است. این دلایل و روایات، از تواتر معنوى برخوردارند و از مجموع آن‏ها مى ‏توان رحلت پیامبر اكرم از طریق شهادت را ثابت نمود. ازجمله امام صادق(ع) مى‏

ادامه »

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-15] [ 07:24:00 ب.ظ ]

آیئنه تمام نماى صفات نبوى‏ ...

امام حسن مجتبى(ع)؛
آیئنه تمام نماى صفات نبوى‏
•امام حسن مجتبى(ع) در شب نیمه رمضان سال سوم هجرى در مدینه چشم به جهان گشود و حدود هفت سال از دوران زندگى پیامبر اكرم(ص) را درك كرد و پس از آن حضرت حدود سى سال با پدر بزرگوارشان على بن ابى طالب(ع) ملازمت داشت. بعد از شهادت امیرمؤمنان(ع) به مدت ده سال عهده دار مقام امامت بودند و بنابه نقلى در ۲۸ صفر سال پنجاه هجرى در سن ۴۷ سالگى به دستور معاویه بن ابى سفیان و به دست جعده دختر اَشْعَثِ بنِ قِیس مسموم شد و بر اثر همان زهر به شهادت رسیدند.
 فضائل و مكارم امام حسن مجتبى(ع)
وجود امام حسن مجتبى(ع) براى امت اسلام وجودى پر از خیر و بركت است؛ چنان‏كه حضرت رسول اكرم(ص) به مناسبت‏هاى مختلف در توصیف این وجود بابركت امام حسن مجتبى(ع) سخن گفته ‏اند؛ ازجمله فرموده‏ اند: «اگر قرار بود عقل به ‏صورت یك انسان تجسم پیدا كند به ‏صورت امام حسن(ع) ظاهر مى ‏شد.» حضرت امام حسن(ع) به گونه ‏اى در دامان وحى و خاندان عصمت و طهارت پرورش یافته بودند كه آینه تمام نماى جدبزرگوار خویش بودند. روزى رسول خدا(ص) خطاب به امام حسن فرمودند: «اَشْبَهْتَ خَلْقى و خُلْقى.»

صفحات: 1 · 2

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
 [ 07:16:00 ب.ظ ]

همه چیز در باره امام رضا ...

غروب اندوه بار
شمس الشموس آسمان امامت و ولایت‏
•هشتمین خورشید آسمان امامت و ولایت حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) در یازده ذیقعده ۱۴۸. ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر بزگوار آن حضرت، امام موسى كاظم(ع) نام مبارك او را هم نام جدبزرگوارش، «على» گذاشت. كنیه آن «ابوالحسن» و مشهورترین لقبشان «رضا» است. درباره علت نام گذارى آن حضرت به رضا چنین گفته‏ اند: «او را رضا ملقب گردانیده ‏اند براى آن كه پسندیده خدا بود در آسمان و پسندیده رسول خدا(ص) و ائمه(ع) بود در زمین براى امامت.» وجه دیگرى كه براى آن بیان داشته ‏اند این است كه «آن حضرت به رضاى پروردگار راضى بود و این خصلت ارزشمند را كه مقامى بالاتر از مقام صبر است، به‏ طور كامل داشت.»


 امامت در شرایط سخت سیاسى و اجتماعى‏

صفحات: 1 · 2

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]

عذاب برزخی قاتل امام رضا ...


شیخ محمد باقر مکی از بعضی موثقین نقل می‌کند:«وقتی به مسافرت می‌رفتم، و کشتی روی دریا شکست و من به جزیره‌ای افتادم. در آن جزیره میمونی را دیدم که از چاهی آب می‌کشید و در حوضی که آنجا بود می ریخت! در این حال مشاهده کردم، فیلی از دور پیدا شد و تا کنار چاه آمد و آن میمون را با زجر و عذاب کشت و زیر پاهای خود له کرد و تمام آب حوض را خورد و رفت.

ادامه »

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
 [ 05:41:00 ب.ظ ]

تبلیغ را از پیامبر بیاموزیم ...

پیامبران هم از هنر برای تبلیغ دین خدا استفاده می‌کردند. به طور نمونه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از هنرهای سمعی و بصری استفاده می‌کردند. نقل شده که روزی پیامبرصلی الله علیه و آله از خانه خارج شد در حالی که در یک دست طلا و در دست دیگر ابریشم داشت و می‌فرمودند:«این دو بر مردان امت حرام و برزنان آنان حلال است»أَنَّهُ خَرَجَ وَفِی إِحْدَى یدَیهِ ذَهَبٌ وَالْأُخْرَى حَرِیرٌوَقَال َإِنَّ هَذَینِ مُحَرَّمَانِ عَلَى ذُكُورِأُمَّتِی حِلٌّ لِإِنَاثِهَا یا برای آموزش نماز می‌فرمودند:«به نماز من بنگرید وهمان گونه که من نماز می‌خوانم نمازبخوانید ، صَلُّواكَمَا رَأَیتُمُونِی أُصَلِّی

گاهی برای تفهیم یک موضوع و القاء یک ایده، مؤثرترین راه، «نمایش» است و ایجاد صحنه ای که آن محتوا به عینیت بنشیند.در قرآن کریم نیز از این گونه تمثیلها و نمایشها و بیان قصه‌های عبرت آموز، فراوان یاد شده است.
خمیرمایۀ نمایش، در قالب بیان غیر مستقیم، یا باید تربیتی و آموزشی باشد یا به تفکر وادارد و یا بینش و بصیرتی بدهد

 منبع:کتاب نقش هنر

مجلسی محمد باقر، بحارالأنوار،ج 82،ص279.

محدث نوری، مستدرك‏الوسائل، ج 3، ص.219

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ب.ظ ]

بابا اگر تو وزیر بودی ...

از مدرسه آمد با خوشحالی گفت: مامان  سلام! یه خبر خوب! از آشپز خانه بهش نگاه کردم،

_سلام عزیزم، چه خبر خوبیه که آنقدر تورا خوشحال کرده؟

_ مامان قراره بریم تماشای کنسرت.

_کنسرت!

_کجا؟!

_سالن اداره ارشاد.

_کنسرت، اداره ارشاد!

_چیه مامان چرا این جوری جواب میدی؟!

_مگر چه جوری جواب دادم؟

_آخه خوشحال نشدی!

_دخترم باید باهم درباره کنسرت حرف بزنیم!

_مگه کنسرت عیبی داره؟

_گفتم که باید با هم حرف بزنیم!

_کی حرف میزنیم، من عصری باید برم مدرسه تا با دوستانم برم کنسرت.

_ عزیزم اول باید غذا بخوریم بعدش که غبراق و سرحال شدیم و فکرمون کار افتاد  برایت توضیح می دهم.

بعد از غذا؛

 _ گفتم عزیزم من با کنسرت رفتن تو مخالف نیستم، ولی راضی نیستم در هر کنسرتی شرکت کنی!

مثلا کنسرت حماسی که اشعار و معانی آن انقلابی و استکبار ستیز باشد را دوست دارم چون انسان را به حرکت و تلاش وامیدارد!

اما این کنسرت هایی که ارشاد مجوز می دهد موسیقی آن رقص آور است، تا حدی که مرد و زنی که  تماشا می کنند، بی اختیار به هیجان می آیند و همانجا رقاصی می کنند.

_ مامان پس چرا اداره ارشاد جمهوری اسلامی این کنسرت را اجرا می کنند.

_ گفتم مشکل اینجاست که ما چهار چوب حکومت اسلامی را تشکیل داده ایم ولی افرادی که این ادارات را به عهده گرفته اند تربیت انقلابی نشده اند.

_بلند شد رفت جلوی تابلوی عکس بابا ایستاد گفت: بابا اگر تو شهید نشده بودی، وزیر ارشاد می شدی و دستور می دادی تا کنسرت های حماسی اجرا کنند، آنوقت من هم می تونستم برم تماشا کنم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-08-13] [ 03:32:00 ب.ظ ]

یاوران زینب در این فراخوان بزرگ کجایند ...


اربعین باید سبک زندگی باشد .
اربعین پاسخ به هل من ناصر حسین برای همیشه تاریخ است، هل من ناصری که امام حسین برای امام زمان یاور می طلبد.
زائر اربعین کسی است که به این فریاد پاسخ مثبت داده است.
اربعین یعنی تا قیامت باید با ظلم مبارزه کرد.
اربعین یعنی که امام حسین پیروزاست و با شهادتش فرج را نزدیک کرده است.
زائر اربعین باید همان سبک زندگی را در برگشت به وطنش ادامه دهد.
دوست دار و غم خوار مردم باشد، باید تلاش کند همان سبک و روش را در میان کوچه و محله خود جاری سازد.
باید موانع زمینه ساز ظهور را برطرف کند؛ و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را ورد زبان خود سازد.

اربعین تمدن سازی می کند، تمدنی علیه تمدن منفعت طلبی مادی غرب. اگر این تمدن اربعینی به جهان برسد، تمدن های مادی غربی که صفر تا صدش بر اساس منفعت است را زیر رو می کند.

وقتی که فرمانده اربعین یاور جذب می کند از میان کسانی که شمشیر به فرزندانش کشیده بودند، پس آماده باش تویی که شمشیر نکشیده ای حتما جذبت خواهد کرد.

پس آماده باش تا در این فراخوان تاریخی ثبت نام کنی.

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-08] [ 01:20:00 ب.ظ ]

اربعین، حرکت عشق و ایمان ...

پیاده روى اربعین؛ حركت عشق و ایمان‏
پیاده روى اربعین؛ احیاء شهداء الهی‏
جاودانگى قیام عاشورا در اربعین‏
اربعین؛ شكل‏ گیرى جبهه فرهنگى در مقابل دستگاه تبلیغاتى دشمن‏
اربعین؛ نماد عزّت اسلامى‏

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[شنبه 1397-08-05] [ 05:11:00 ب.ظ ]

لیلی بامن است ...

شب تا صبح یک ریز گریه کردم، ما بین مرز مهران و عراق بودیم. با خودم فکر می کردم جواب التماس دعاها و سلام های فامیل را چه بگویم.
از همانجا همه سلام ها را از کوله بار دلم به محضر امام حسین علیه السلام عرض کردم، و گریستم و عرض کردم آقا جان همه التماس ها را از همین جا می گویم.
از مدت ها قبل آماده سفر بودم، سفر اربعین.
در طول سفر از هر شهر مرزی عبور می کردیم تابلوی تا کربلا …کیلومتر را خوانده بودم.
بعد از 10 ساعت انتظار با کودک در بغل در صف عبور برای امضای گذرنامه، با شیون جگرخراش کودکم و ریش ریش شدن قلوب زائران خسته، مرا از ته صف به جلو شلیک کردند.
و سرانجام مهر و امضا ورود به عراق بر صفحه پاسپورتمان زده شد.
تازه شروع ماجرا بود، من و همسرم از گیت رد شده بودیم ولی بقیه کاروان هنوز در پس آن صف طولانی بودند.
گریه های پسرم شروع شد؛ متوجه شدم که تب کرده است،
قرار شد در نماز خانه مابین مرز تا صبح بمانیم و به ایران برگردیم .
خیلی برایم سخت بود بدون خداحافظی با اهالی کاروان به صورت مخفیانه به طرف گیت خروج از عراق حرکت کردیم.
فقط به یکی از مردان کاروان گفتیم که به راننده بگو که ما برگشتیم.
وقتی به دیدن پدر رفتم، گفت: چون به زیارت نرسیدی، دلشکسته ای؛ با این دل شکسته خیلی کارها می توانی انجام دهی.
حتما امام حسین علیه السلام باهات کار های زیادی داره که امتحانت می کنه، باید آماده باشی.
گفتم: اگر با من نبودش میلی            چرا ظرف مرا بشکست لیلی، حتما لیلی بامن است.

شب بعد پدر در خواب دید که رفته کربلا، و تعداد 210 نفر خانم در یک سالن حضور دارند که من و عباس کودکم هم در میان آنها بودیم.

بابی انت و امی و نفسی یا حسین

1397/8/4

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[جمعه 1397-08-04] [ 10:19:00 ب.ظ ]

از لایک شدن بیزارم ...

چگونه بنویسم !
و چقدر سخت است نوشتن!
می خواهم با اخلاص بنویسم!
اما چگونه!
نوشتن در این زمانه سخت شده است!
می خواهی توجه دیگران را نبینی!
می خواهی لایک شدن ها را نبینی!
چگونه تقوای رسانه را حفظ کنم!
و چگونه گرفتار شرک رسانه نشوم!
می ترسم، نگرانم، انگار که همه کس و همه چیز در پی آن هستند تا اخلاص تو را محک بزنند!
اگر کسی هم تورا لایک نکند، ابزار وسایل رسانه تو را شمارش و جزء اولین های تولید محتوا می نگارد؛ و نا خود آگاه شیطان را به مخیله تو نفوذ می دهد.
کم کم به این خطر فکر می کنم که مبادا در این مسیر علاوه بر این که ثوابی برایم حاصل نشود، باید پاسخ گو هم باشم.
خدایا به اخلاص بندگان پاکت قسم ما را از کید پنهان شیطان محفوظ بدار.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 04:55:00 ب.ظ ]

من مانده از اربعین ...

1- راهپيمايى عاشقان حسينى در اربعين سرور و سالار شهيدان يك حركت فرهنگى بزرگ، يكى از شعائر الهى، رمز جاوادنگى نهضت حسينى، پيام رسان كربلا و نماد وحدت مسلمين مى ‏باشد لذا برگزارى با شكوه، امن و آرام اين مراسم خوشايند دشمنان اسلام نبوده و به هر طريقى سعى مى ‏كنند از انعكاس رسانه ‏اى آن خوددارى كنند.
۲- حماسه اربعين امسال در حالى با حضور ميليون ‏ها زائر عاشق از بيش از ۴۰ كشور جهان با شكوه هرچه بيشتر در حال برگزارى است كه رسانه ‏هاى وابسته به استكبار جهانى براى ديده نشدن آن دست به سانسور شديدى زده ‏اند. اين در حاليست كه راهييمايى اربعين بزرگترين رويداد فرهنگى جهان از نظر ارزش خبرى و جذابيت ‏هاى تصويرى به ‏شدت مورد استقبال افكار عمومى جهان قرار داشته و دارد.
۳- اربعين بهترين صحنه و بهترين پديده براى حركت به ‏سمت تمدن نوين اسلامى است. پديده اربعين مى‏ تواند پيام انقلاب اسلامى، پيام تشيع و مكتب اهل‏بيت علیهم السلام را به اقصى نقاط جهان منتقل كند.

اربعين با نگاه تمدنى، نمايشگاهى از مجموعه ارزش‏ هاى الهى و انسانى است كه مكتب اهل‏بيت علیهم السلام را به ‏مثابه يك مكتب جهانى و نجات بخش معرفى‏ كند تا زمينه ‏هاى فكرى و رفتارى لازم براى ظهور منجى بشريت را فراهم سازد.

و اين نگاهى است كه ما بايد آن‏ را تبليغ كنيم و امام حسين علیه السلام را به‏ عنوان الگوى انسان‏ هاى آزاده به جهان تشنه حقايق معرفى نماييم.
۴- زيارت اربعين به ‏دليل تأثيرى كه در زنده نگهداشتن قيام عاشورا و ادامه حيات اسلام دارد همواره مورد عنايت و تأكيد امامان معصوم علیهم السلام قرار داشته تا جايى كه امام عسكرى علیه السلام اين زيارت را يكى از نشانه‏ هاى پنج‏گانه مومنان در كنار نمازهاى‏ هاى واجب و مستحب، انگشتر به دست راست كردن، پيشانى برخاك نهادن و آشكارا گفتن بسم الله برشمرده ‏اند.
۵- اربعين هر سال؛ جريان مكرر پيام‏ رسانى عاشورا و استمرار ماموريت بازماندگان نهضت حسينى در طول تاريخ است تا زمانى كه فرزند آن حضرت و منتقم خون شهيدان ظهور نمايد. اربعين؛ تداوم فرهنگ عاشورايى در گستره تاريخ تا آخرالزمان و زنده نگه داشتن پيام خون خدا براى تمام بشريت است كه هر انسان مومنى بايد در آن ايفاى نقش كند و فرهنگ و تفكر عاشورايى را به تمامى جهانيان معرفى نمايد.
۶- قطعاً تلاش دستگاه رسانه‏ اى غرب در سانسور اين حماسه بزرگ ‏بى ‏نتيجه مانده و افكار عمومى تشنه دنيا به ابعاد اين حركت مسلمانان، ريشه ‏هاى آن در كربلا و عاشورا و علل علاقه و دلدادگى شيعيان به مولايشان اباعبدالله الحسين علیه السلام توجه خواهند نمود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:26:00 ب.ظ ]

مشق ادبیات فارسی ...

اربعین نزدیک است با همان شورحسینی، باهمان بغض گرفته در گلو،با همان اشک های جاری شده بر پهنای صورت.
به یاد داری قصه حماسه حسینی را که می گویند حسین قیام کرد. حسین غوغایی در دشت کربلا کرد برای چه و برای چی؟ برای اصلاح امت جدش، برای امر به معروف و نهی از منکر.
آن روز در دشت بی انصاف کربلاخون های پاکی ریخته شد، دل برادری شکسته شد، خواهری اسیر شد؛ دختری دغمرگ شد.
پس می روم با پای پیاده به همان دشتی که دل مرا همچون آیینه در هم می شکند، همچون گلی پژمرده می کند؛ همچون لاله ای واژگون می سازد.
آیا می شنوی صدای پاهای من خسته را، صدای گریه های من در راه مانده را که داغ تو را در دل دارم؟!
می گویند اگر حسین نبود کربلا کربلا نبود، سیاه پوشیدنی نبود، دلم کربلا نمی خواست. اگر عباس نبود فرات ارزش نداشت، تشنگی های آن روزها اینقدر جانسوز نبود.
اگر زینب نبود، دلسوزی ها چندان در چشم نبود.
اکنون چهل می گذرد و هنوز داغ داریم، واین افسوس می سوزاند دلی را هوای کربلا دارد.
کاش در سفر اربعین …..

فرهی پایه اول سیکل

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-08-02] [ 05:35:00 ب.ظ ]

چرا طلبه شدم ...

طلبه گفت:من مدیون شاهرخ هستم!
تعجب کردم،این طلبه جوان با این سن کم چه ارتباطی با شاهرخ و زمان جنگ دارد؟
پرسیدم شما چرا مدیون شاهرخ هستید؟
گفت :بعد از چاپ اول کتاب شاهرخ و خواندن کتاب خیلی از شخصیت شاهرخ خوشم آمد.
و در آن سال مشغول درس و کنکور بودم، و شاگرد ممتاز دبیرستان.
اما شک و دو دلی من را خیلی آزار می داد، دوستان مسجدی مرا به طلبگی تشویق می کردند و می گفتند اکنون بازار از دکتر و مهندس اشباع شده است.
و خانواده من را بسوی دانشگاه می کشاند.
در این افکار بودم که رویای صادقه شاهرخ مرا نجات داد.
آن شب در خیابان تاریک قدم می زدم و چشم، چشم را نمی دید،نمی دانستم کجابروم.از دور دری باز شد و نور شدیدی بیرون آمد.انگار خانه پر از نور بود.با خوشحالی خواستم وارد شوم که دیدم شخصی کنار در ایستاده . او دستش را جلوی من گرفت و اجازه ورد نداد! سرم را بالا آوردم،دیدم آشناست.بلافاصله او را شناختم، شاهرخ بود با همان هیبتی که در زمان جنگ داشت.بعد دیدم ابراهیم هادی هم در کنار او ایستاده است.شاهرخ رو به من کردگفت:پسرجان اینجا فقط طلبه هارا راه می دهند.
صبح روز بعد مسیر زندگیم را مشخص کردم با اینکه رتبه خوبی برای دانشگاه داشتم رشته انتخاب نکردم و به گروه شاگردان امام صادق علیه السلام پیوستم.

کتاب شاهرخ حر انقلاب

پ ن

حتما این کتاب را بخوانید بسیار زیبا است. در این کتاب شما با رویش های انقلاب آشنا می شوید که حضرت امام خمینی ره چگونه جوانان را نجات داد.

موضوعات: آموزنده  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-08-01] [ 10:26:00 ب.ظ ]

آرزویم پیاده روی در سفر اربعین است ...

وقتی قدم در راه می گذاری، همه واقعیت ها در ذهنت مرور می گردد.
حس عجیبی در سر داری، هوای آن دشت، در عصر عاشورا؛ که غوغا بود.
گویی همین دیروز بود، خیلی تازه است، و روزبروز تازه ترمی شود..
غم حادثه تلخ عاشورا را می گویم، با اینکه 1440 سال از آن بیرحمی و مظلومیت می گذرد، ولی هر روز چشم اندازی جدید از آن جنگ نابرابر در افق اندیشه جهانیان کشف می شود.
نتیجه آن شکوه پیاده روی اربعین است، که به ندای هل من ناصر حسینی لبیک می گویند.
و هنوز حسین علیه السلام یار گیری می کند و کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا را یاد آوری می کند.
چه عظمتی دارد حسین، چه روح بزرگی دارد حسین، کاش آن روز در کربلا بودم و یاریش می کردم؛ نمی دانم آیا موفق می شدم که آرزویم را به واقعیت تبدیل کنم، و کمترین آرزویم که از حادثه عاشورا فرار نمی کردم!

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 10:07:00 ق.ظ ]

اربعین بهترین پیاده روی ...

زیبا ترین تصویر دنیا دیدن حرم دلربایت است.
بهترین دوراهی دنیا بین الحرمین است، خصوصا زمانی که بدون کفش با پای برهنه داغی زمین را احساس می کنی و مانده ای که به کدام سمت قدم برداری.
بهترین اشک برای مظلومیت امام حسین علیه السلام است و من هنوز دلتنگ نماز زیارت در حرمت هستم.
هزار چهارصد و اندی سال از نبودنت می گذرد و حرارت عشقت در دل مردم هر روز داغ تر می شود.
و عاشقانت با کوله بارشان آماده حرکت بسویت هستند. واین گونه تماشا می کنیم که این ما هستیم که نستیم و تو همیشه بوده ای و هستی.
حتی بعد از سالها و قرون طولانی و من فقط با حسرت نظاره گر مسافران اربعینت هستم
فاطمه ذاکری

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-07-30] [ 02:41:00 ب.ظ ]

با پای دل در اربعین ...

سخت گذشت… واقعا درد آور و گران است و گاهی تا حد بسیار زیادی هولناک، اما بلاخره مادرم را راضی کردم که همراه پدر راهی شوم. باورم نمی شد،  تردید داشتم که خواب می بینم یا آن چه می بینم حقیقت است.
از ذوق و شوق این سفر، فقط دوبال کم داشتم که پرواز کنم .

با هرقدم یاد هزاران اشتباهی که کرده بودم می افتادم و شرمنده تر می شدم و خجالت می کشیدم از گناهان بسیار، که چطور قدم در این سفر بگذارم و با کدام چشم به پرچم سرخ گنبدش نگاه کنم.
این افکار مانند تصویر تند یک فیلم از به سرعت در ذهنم مرور شد.

آرزو می کردم کاش زمین دهان باز کند و مرا فرو برد
اما در کمال ناباوری حالا من در اتوبوسی نشسته بودم .که می خواست مرا به بهشت برین ببرد.کرامت و محبت مولایم حسین تاثیر زیرورو کننده ای در روح و جان من گذاشته بود، که تصمیم بگیرم و تلاش کنم و خودم را به امام حسین نزدیکتر نمایم. طوری رفتار کنم تا مورد رضایت امام حسین و خون خواه او (ثارلله)باشم. اینگونه می شود که در میان تلاطم دریا سوار کشتی نجات می شوی و به ساحل ایمان می رسی،همانند حربن یزید ریاحی!

طلبه پاییه اول دیپلم

زینب رضایی اقدم

مشق درس ادبیات فارسی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-07-29] [ 02:54:00 ب.ظ ]

تعبیر شیرین یک رویا ...

سفر اربعین با پای دل

راست گفتن اگر در بزنی در را برویت باز می کنند،

هر بار که رفتم اجازه بگیرم، اجازه ندادند.

گفتند: غیبت هایت زیاد می شود برای همین نمی توانی به سفر اربعین بروی.

و سرانجام رویای شیرنم به حقیقت پیوست، و عاقبت آقام حسین خودش برات را فرستاد، و از مرکز دستور آمد که هر کسی برود غیبتش را حساب نکنند. و من با پای دل در این سفر خواهم رفت.

 

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-07-25] [ 05:58:00 ب.ظ ]

با پای دل در سفر اربعین خواهم رفت ...

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

نمیدانم چرا هر وقت صحبت از کربلا و اربعین میشه اشک در چشمانم حلقه میزنه شاید این اشک ها از سر شوق رفتن به کربلاست یابه خاطر مصیبت های زینب یا شایدم از روی شرمندگی باشه چرا که حسین حسین گفتیم اما حسینی نشدیم سالها در خدمتت به سر و سینه زدیم اما به راهت توجهی نداشتیم و حواسمان نبود که پیمودن راهت مهمتر از عزاداری برایت است ما را در راهت قرار ده و کاری کن که عزاداریمان خالص و بدون ریا باشد.

چهل روز از اشک های کربلا میگذرد قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی در این روز تنها چیزی میتواند در ذهن  تداعی شود حدیث خون و پیروزی است.

اربعین که می آید باید از زینب گفت که حاصل زخمها و به نماز نشسته که هنوز عاشقان آن را به یاد دارند.یا سیدی به یاد روشنی شما شمع گونه میسوزیم و گریه سر میدیم برای فاصله های خود و زجر های شما .آرزوی هر ساله ی من پای پیاده آمدن به حرمت است منتهی به شرط قبولت.یا مولا یا سیدی خدا حلالمون و هدایتمون کن، خدا لایق عاشق مهدیمون کن."آمین یا رب العالمین “

محرم ماه غم نیست

محرم ماه عشق است

 محرم درد حسین است

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

. حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد

ای به دل بسته

قدری آهسته

کن مدارا

با زینب خسته.

پورتقی  ·

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-07-24] [ 08:58:00 ب.ظ ]

طلبه دلسوخته سفر اربعین ...

چهل روزفرشته ها گریستندو یاد خدا در دل زینب شدند
سرتاسرجهان سیه پوش ولبیک گویان می روند سمت حسین
عباس علمدار دشت بلا و دست علی ست پشت حسین
هزاران سال است و اما هنوز هم دشت بلا جوی خون است و خارچشم شیعه ها
بازهم اربعین است وپای خسته ودل شاد جان می دهند در راه حسین این شیعه ها
بازهم اربعین است وپای خسته بازهم اشکهای به گل نشسته
بازهم اربعین است وخاطرات شوم بازهم یاد حسین مظلوم
شش گوشه درانتظار است و منتظر شاه پیادست منو تو پای صف هستم و مهدی زهرا شاه صف است
اربعین روز همه است روز حاجت روا شدن است
عباس نینوا شد فلسطین وداعشیان شمر زمان
اربعین تکرارمی شود هر دوازده ماه سالهابدان رقیه هاپابرهنه می دوند در گوچه ها
چه کنند که عباس ندارند
آه که حران زمان دشنه در آستین ندارند
زینب اکنون غرق در غم است و تنها
تکرار می شود برایش کرببلا
وهب زنده است و سرباز زینب کبری
دلم بی وقفه شوق پرواز دارد به سمت تو سوی عمه ی دنیا
لبیک یازینب
لبیک یاحسین
لبیک یا عباس
لبیک یا زهرا
الهم اجل الولیک الفرج

زهر انعمت اللهی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]

طلبه در آرزوی اربعین ...

 Ashura عاشورا

بنام خالق پیدا و پنهان که پیدا و نهان داند به یکسان

اربعین حسینی در ره یارم ولی قافله ی عشق کجاست

در پی زلف توام صبر و قرارم کجاست

کاروان گم کرده ام باید کجا جویم تورا

به هوای بوی تو باید کجا بویم تورا

باز این دل تنگم غصه و غم هادارد

اربعین آمد ز راه و شوق رفتن دارد

قلم عشق باز شوق نوشتن دارد

اربعین آمد ز راه وشوق رفتن دارد

من زماندن بیزارم یاحسین

دریاب مرا یاری ام کن

دل به سویت دل به سوی کربلا

چشم بر هم زدیم و اربعین از راه رسید، چهل روز عاشقانه را عارفانه گذراندیم باقافله سالارکربلا،در دل خویش همصدا شدیم و یازینب نغمه سر دادیم باناله های سکینه و رقیه.

چه غوغایی برپاست در دشت بلا رقیه ناله میزند پدرم کجاست؟

زینب ندا سر میدهدبرادر سرت را چه کردند، صورت ماهت چه شددست و پایت خونین است چرا؟

زمین و آسمان باز گریه در سر دارد،ملائک غوغا میکنند از داغ یارشان ،کافران دست میزنند بر حالشان،چه غم ها کشیدید ای قافله ی عشق.

همه رفتند زینب ماند و گریه هایش با اسیران کربلا اشک ریختند و خون گریستند ولی دشت بلا را دشت صفا کر دند چون کربلا در آغوش خود زینب داشت،

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. امید اسیران و صفای کربلا بود چه خوش گفت در جواب کافرانش “مارایت الا جمیلا”براستی که هرچه بود زیبا بود آنان نیز به قافله ی عشق پیوستند،

ولی من هنوز در پی کاروان گم کرده سرگردان یارم . دلم خوش بود این سال کربلا باشم اما نشد،به هوای کوی تو در حرمت باشم نشد،گریه و ناله کنم بر خواهرت زینب نشد،بر بی کسی هایش بر چشمان پر از اشک و خونینش ولی نشد،بر علی اصغر و اکبرت ناله کنم بر گریه های بی امان رقیه ولی باز نشد،سال بعد را آرزو دارم در حرمت باشم،آخر به مهربانی ات امید دارم وبه خوبی ات یقین…

محبوبه نوروزی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]

من و خواب اربعین ...

اربعین کربلا حسینی


اربعین حسینی
یاحسین، شنیده ام که هرکس شما را زیارت کند مشکلات دنیویش حل می شود هر کس در سفرش بمیرد فرشته ها او را غسل می دهند درهای بهشت برای او باز می شود.

من سالهاست در انتظار دیدن حرم تو هستم دوست دارم من هم با پای پیاده همراه زائران دل شکسته ات بیایم کنار حرمت تا از نزدیک عرض سلامی کنم و سر بر خاکت بگذارم و در بین الحرمین عاشقانه گام بردارم و از توطلب شفاعت کنم .

من می دانم چه ظلم ها بر تو و اصحاب یاران و فرزندانت روا دانستند و چه درد ها چشیده اید و چه غریبانه شهید شدید.

امان از دلی که عاشق است یا حسین شفاعتم کن، راهی که برایش هزاران پیکان بر جان خریدی را فراموش نکنم، در راهی قدم گذارم که راه توست.

عصمت پناهزاده

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]

شخصیت یا هویت کاغذی ...

شخصیت و هویت الهی شهید

شهید مجید شریف زاده

خون از گلویش شتک می زد، توان سخن گفتن نداشت؛ دکتر می خواست با قیچی لباس رزمش را پاره کند تا بتواند او را از مرگ نجات دهد.

که با دستش به لباسش چنگ زد و با اشاره فهماند که نباید لباسم را که متعلق به بیت المال است پاره کنید!

دکتر ناچار شد لباس او را سالم از تن خونینش خارج کند!

به نقل از مادر شهید

پ ن

اینگونه شهیدان از بیت المال مراقبت کردند، و جنگ را در سخت ترین روز های بی کسی ایران در جنگ احزاب به پیروزی رساندند.

این یعنی اسراف نکردن، یعنی حمایت از کالای ایرانی و تولید ملی.

در همین راستا هشت سال در پشت جبهه، کار مادران شهیدان و بانوان بسیجی ابتکار و خلاقیت در بازسازی و مرمت لباس های پاره شده و سوراخ شده رزمندگان و شهیدان بود تا دوباره مورد استفاده قرار گیرد.

حال ما را چه شده است که گمان می کنیم و یا دچار توهم شده ایم که هر روز در بازار های شهر ها دنبال شخصیت  و یا هویت جدیدی می گردیم؟!

چرا از شهیدان که بهترین چراغ راه هستند پیروی نمی کنیم؟!

دیگر چه بهانه ای داریم؟!

وقتی از لباس ساده و پاکیزه پیامبر و مولایمان امیرالمومنین و سیده بانوان دوجهان می شنویم ، می گویم که آنها را با چشمان سر ندیدیم تا رفتارشان برایمان یقین بیاورد.

شهیدان را که دیدیم و می بینیم که نزدیک ترین افراد بوده اند، چه جوابی خواهیم داشت؟!

#یادداشت_روز

 

  

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-07-20] [ 10:40:00 ق.ظ ]

جاسازی دندان مصنوعی در کلمن آب ...

در منا و عرفات برای هر گروهی چند تاکلمن یخ می گذارند تا شیشه های آب معدنی در آن خنک بماند. تا این جای کارمشکلی ندارد.
مشکل از آنجا شروع می شود که هر کسی می آید و دست هایش را تا آرنج داخل کلمن می کند و یک شیشه را برمی دارد!
و مشکل بعدی دو نفر خانم مسنی هستند که طرف چپ و راست کلمن نشسته اند. حاجی خانم دست راستی دندان مصنوعی دارد و شب هنگام که همه خوابند برای خشک نشدن دندان آن را داخل کلمن می گذارد!
مشکل دیگر آن است که هرکسی که آب می نوشد بتری خالی را پشت کلمن پرتاب می کند!
این رفتار ها مشکلات عدیده ای بوجود می آید، چون روشویی ها توسط حاج خانم ها که از لباس احرام در آمده اند تبدیل به رختشو رخانه شده است، بنابراین جایی برای وضو گرفتن نیست.
لذا خانم ها از کلمن آب برمی دارند و پشت کلمن وضو می گیرند و مستحبات وضو را(استنشاق و غرره) هم بجا می آورند!
حاجی خانم دست چپی از تجمع زباله ها پشت سرش ناله و نفرین سر می دهد، بدون دستکش زباله ها ر ا در کیسه زباله می ریزد، و برای شستن دستهایش از داخل کلمن بتری آب برمی دارد و دست هایش را می شوید.


به این ترتیب حجاج بیمار می شوند و همگی به یک بیماری گرفتار می شوند که تا روز آخر حج در حال مداوا هستند!

حاجی بیمار کیفیت عبادت با نشاط را از دست می دهد. زیرا با خوردن دارو ها دچار خواب آلودگی می گردد.
بنابراین اگر انشاءلله به حج مشرف شدید، شما سهمیه بتری آب تان را بگیرید و همانطور آب گرم بنوشید؛ تا از ویروسی که درون کلمن شناور است در کمین بتری آب شما است، به گوارش شما وارد نشود.
به خاطر همین کوتاهی های حاجی های گروه مان همگی بیمار شدیم و هتل مان شبیه بیمارستان شده بود. شب تا صبح صدای سرفه حاجی ها فضا را پر می کرد.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-07-12] [ 06:03:00 ب.ظ ]

اشک قلمم جاری می شود ...

به گوشه ای دنج می روم تا از دیده ها پنهان شوم، چشمهای خدایم را می بینم.

قلم را بر روی دفترم هدایت می کنم، اشکهای قلمم جاری می شود. می خواهم از عشق به امام از نظر ها غایبم را بنویسم.

نوشته ها و خطوط دلنوشته های جاندارم  سکوت سنگین را از بین می برند.

می خواهم از جوانه عشقی سخن بگویم که آمدن مهدی را در دلم همیشه سبز نگه می دارد.

آقاجان می خواهم بگویم دستمان را بگیر و از گردونه گناه نجاتمان ده.

شرمنده ام از اینکه گاه و بیگاه افسار هوای نفسم پاره می شود.

دوست دارم که با کارهای خوبم دل شما را شاد کنم، نیازمند یاری شما هستم.

فاطمه حسن زاده پایه سوم سیکل

 

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 05:14:00 ب.ظ ]

آقا بگو که آمدنت نزدیک است ...

دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شبهای جمعه نیست،

روز به روز هر لحظه دل تنگ آمدنت هستیم.


آقا جان شما امید ادامه زندگیمان هستی.

تپش های قلب شماست که بی قراری دلهایمان شده است.


آقا بگو که آمدنت نزدیک است.

آقاجان دیگر از انتظار نگو، از وصال بگو، از پایان جمعه های بی تو بگو!

آقا جان بگو که هدهد صبا خبر از آمدنت خواهد داد.


بگو که می آیی و مرهم دل های شکسته و خسته ما می شوی.

بگو که می آیی و قبر بی نشان مادرت زهرا را می یابی.


بگو که که می آیی و اشکهای شبانه ما را پایان می بخشی.

رباب ارکیان پایه سوم سیکل

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 04:31:00 ب.ظ ]

ریزه خوار سفره ات هستم ادرکنی ...

گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم
به خدا شرمنده ام که از غم مولایم نمرده ام، با آن که می دانم دوبار در هفته نامه اعمالم را می بیند ولی باز هم گناه می کنم.

آخر انسان هم این قدر سنگدل و بی وفا، من که ادعا دارم از یاران امام زمانم خواهم شد. پس چرا با کارهای بدم او را ناراحت می کنم، یار امام زمان که نباید این گونه باشد.
آقا جانم سلام: دلم برایتان تنگ شده است، قول می دهم دیگر کاری نکنم که شما را ناراحت کنم. یعنی می شود مرا ببخشید و جز سربازان خود بپذیرید؟

ولی مطمئن هستم که شما برایم از خدا طلب بخشش می کنید و اشتباهاتم را به حساب جوانیم می گذارید. خودم هم خسته شدم از اینکه توبه شکستم.
آقا جان به دادم برس و دستم را بگیر من روسیاه آبرویی برایم نمانده است که از خدا چیزی بخواهم.
شما بزرگواری کن از خدا بخواه این بنده نالایق نادان را ببخشد و مورد رحمتش قرار دهد، بلکه به ماهم نظری کند، البته می دانم که خدا همیشه حواسش به بنده هایش هست.
ما همیشه در دعاهایمان ظهور شما را می خواهیم، شما هم دعاگوی ما باش که بدجوری محتاج دعا هستیم.
ریزه خوار سفره ات فاطمه انتظاری طلبه پایه سوم سیکل

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ب.ظ ]

تربیت نسل جدید در سایه دین ...

قسمت اعظم یادگیری‌هایی که شخصیت افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد نه در فضای معمولی محیط‌های طبیعی، بلکه در محیط بسیار پیچیده که به وسیله رفتار افراد دیگر خلق و ایجاد شده است، انجام می‌پذیرد.

منظور از محیط پیچیده اجتماعی یعنی الگوهای فرهنگی، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده، سیستم‌های تعلیم و تربیت و الگوهای استخدامی است.

هر کدام از اینها به نوعی تأثیرات خود را روی شخصیت افراد نشان داده‌اند.
اعضای یک طبقه اجتماعی بر روی نحوه گفتار، نوع پوشش، امکان بازآفرینی فعالیت‌ها، نحوه تلقی از استعدادها و اهداف زندگی تأثیر می‌گذارد.

آنچه که افراد در دوران کودکی خویش تجربه می‌کنند، مانند تنبیه‌های انضباطی والدین، الگوهای غذایی، شیوه بروز احساسات و عواطف، ممانعت‌ها و انتظارات غالبا پایه و اساس شخصیت افراد در سنین بزرگسالی است.

در ارتباط با این موضوع ساختار خانواده هم دخیل است. یعنی تعداد خواهران و برادران، تعداد افراد خانواده، وجود پدر یا مادر، تماما نشان داده‌اند که نقش عمده‌ای در تحول شخصیت کودک به عهده دارند.

در خارج از محیط خانه، شخصیت به وسیله مشخصه‌های محیط اجتماعی مثل مدرسه، میزان تحصیلات، شغل و محل کار تأثیر می‌پذیرد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-07-08] [ 04:23:00 ب.ظ ]

نگذاریم کودکمان مسیح علینژاد شود ...

گل یا تیغ

مشکلی که امروز دنیا از آن ضرر می‌بیند نبود امکانات نیست، بلکه نبود تربیت صحیح و تأثیرگیری کودک و نوجوان ما از افراد تربیت ناشده است.
طبق دستور قرآن، انسان حامل دو بعد منفی و مثبت است.خداجو …و هلوع منوع …است.
انسانی که ظرفیتی این گونه دارد و با فطرتی پاک آفریده شده است؛ در اختیار خانواده و تحت امر مربیان قرار می‌گیرد و چنانچه همه در صراط مستقیم باشند می‌تواند بهترین نتیجه را بدهد. ولی برعکس اگر از یک سو خانواده مؤدب به آداب نباشد و از سوی دیگر مربیانی که از میان همین خانواده‌های بی‌مبالات، مسؤولیت مهم تربیت و مراکز فرهنگی و رسانه را به عهده دارند، اگر کودک و نوجوانی توانست از این هفت خوان‌های ویرانگر به سلامت عبور کند نیاز به معجزه دارد؟!

برگرفته از کتابچه قرآنی: تاثیر محیط اجتماع بر تربیت

به قلم نرجس خاتون محمدی

پ ن

بیایید به فکر کودکان و نوجوانان باشیم، نتیجه رها شدن کودک و نوجوان، ریزش ها است که دودش به چشم همه خواهد رفت.

دشمن بیکار ننشسته، هر روز تربیت می کند؛ یکی را مثل ریگی جلاد جانها تربیت می کند یکی دیگر را دزد افکار دختران و پسران مثل مسیح علینژاد.

اینها همه در این کشور متولد شدند، رشد کردند و  دست آخر هم سقوط کردند!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-07-07] [ 02:45:00 ب.ظ ]

قیافه ورفتارش کپی وردان بود ...

از رستوران هتل که برگشت، گفت: امروز یک حاجیی سرمیز غذا بود، خیلی با حرص ولع غذا می خورد! تند تند همه چیز را جلوی خودش جمع می کرد. قیافه اش خیلی به نظرم آشنا بود. بعد از مدتی گفت یادم آمد که چرا قیافه اش آشنا بوده!  قدبلند و هیکل دار، با سبیل های برکشیده، ریش تراشیده و سرش را هم برای تقصیر تیغ زده بود شبیه عاشق قطام بود، اسمش چی بود ؟
یادم نیامد، بعد از ده دقیقه گفت :عین وردان بود!
این قصه گذشت، تا اینکه در مراسم جشن غدیر در نماز خانه هتل شرکت کردم. بیشتر اهل کاروان آمده بودند،  نزدیک در ورودی نشسته بودم که یک حاجی وارد شد تا چشمم بهش افتاد دیدم چقدر آشناست، یاد وردان افتادم.
سخنران برنامه حجت الاسلام آقای عابدی استاد حوزه و دانشگاه بود.
ایشان در باره انسان کامل سخن گفت و در تقسیم افراد انسان، که یک دسته مثل حیوان هستند؛ حیوان از اینکه حیوان دیگری گرسنه باشد یا اینکه بار سنگینی را حیوانی حمل کند و این بدون بار باشد ناراحت نمی شود.
بعضی از افراد هم از حیوان هم پست تر هستند. ولی انسان کامل کسی است می گوید من گرسنه باشم تا دیگری سیر باشد.من سردم باشد ولی دیگری سردش نشود.
تا بحث به اینجا رسید ، این حاجی شبیه وردان ما بلند شد و از جلسه خارج شد هنوز برنامه های دیگر جشن غدیر ادامه داشت.

خیلی عجیب بود که چقدر شکل و رفتار تناسب داشته باشد!

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[جمعه 1397-07-06] [ 05:22:00 ب.ظ ]

حسین ای آرزوی همیشه تاریخ ...

کربلا زنده است چون حسین زنده است 

مقام معظم رهبری :آنچه باید دیده شود
آنچه باید دیده شود چگونگى بزرگداشت مراسم عزادارى‏ ها به‏ لحاظ كمى و كیفى است. آمار شركت كنندگان در مجالس عزادارى‏ ها و دستجات سینه زنى و زنجیر زنى به اندازه‏اى متفاوت و با عظمت گزارش گردید كه از سوى دشمنان نظام اسلامى قابل كتمان نبود.

صداى آمریكا اذعان كرد عزادارى حسینى در شهرهایى مانند كابل كه امنیت لازم را هم نداشتند با هجوم مردم به مساجد برگزار شد. این رسانه حضور عزاداران در لندن را به رغم حادثه‏اى كه افراطیون با زیر گرفتن حاضران انجام دادند، ده ‏ها هزار نفرى ذكر كرد و گفت در سیدنى استرالیا بیش از ۵ هزار نفر به خیابان‏ ها آمده بودند.


كثرت جمعیت در شهرهایى مانند اردبیل، زنجان، بم، یزد، بندرعباس و… كه همه ساله با شكوه فراوان برگزار مى‏شد، امسال با چنان گستره و رشد فزاینده‏اى برگزار شد كه به تصویر كشیدن آن از توان قلم، بیان و دوربین‏ هاى خبرنگاران داخلى و خارجى خارج بود.

آنچه به ‏طور مشترك مورد اذعان همه ناظران مراسم‏ هاى كوچك و بزرگ قرار گرفت این بود كه در گذشته هرگز شاهد چنین هجمى از حضور مردمى نبوده ‏اند. جمله ثابت گزارشگران تأكید بر متفاوت بودن محرم امسال بود.


تمایز عزادارى محرم امسال منحصر به داخل كشور ایران نبود. این مراسم در سراسر جهان هم به‏ لحاظ گستره و تعداد شهرها و هم به‏ لحاظ حضور بیشتر عزاداران متفاوت از گذشته برگزار شد. محرم امسال حتى در برخى شهرهایى كه برگزارى چنین مراسماتى ممنوع اعلام شده بود نیز در اشكال متختلف برگزار گردید و چهره شهر در ماتم آل الله مشكى پوش شد.

در این ‏رابطه مى‏توان به شهر القطیف در شرق عربستان و برخى از شهرهاى كشمیر و پاكستان اشاره كرد.
در سایر كشورها نیز از عراق و لبنان تا هند و پاكستان، كشورهاى آسیاى میانه تا سراسر آفریقا، از قلب اروپا تا جنوب آسیا، از انگلیس و آلمان تا كانادا و آمریكا و بسیارى از نقاط جهان و هر كجا كه مراسمى بر پا شد با حضور چشمگیر عزاداران حسینى مواجه بود. گویى كه هرچه بر ظلمت و تاریكى جهان افزوده مى ‏شود، مصباح هدایت حسین علیه السلام پرفروغ‏تر از قبل نمایان گردیده و انسان ‏هاى زیادى را از منجلاب فساد فراگیر كنونى نجات مى‏ بخشد.


علاوه بر كمیت و میزان جمعیت معزا، تفاوت در محرم امسال از لحاظ كیفى نیز كاملا مشهود بود. یكى از وجوه بارز این تفاوت به حضور پرشور و با شعور جوانان مربوط مى‏شد كه عاشقانه در سوگ مولایشان اشك ماتم مى‏ ریختند.

وجه دیگر این تفاوت به مشاركت برادران و خواهران اهل سنت در مجالس و هیئات سیدالشهداء باز مى‏ گردد. حضور اهل تسنن در مراسمات كشورهاى مختلف به‏ ویژه استان‏ هاى سیستان و بلوچستان، كردستان، كرمانشاه، هرمزگان، آذر بایجان ‏ها، خراسانات، گلستان و دیگر نقاط سنى نشین در حالى با شور و شعور وصف ناپذیرى صورت می‏گرفت كه دشمنان اسلام سعى زیادى داشتند تا از این مراسم به‏ عنوان نقطه اختلاف شیعه و سنى استفاده كنند.

لكن اراده الهى بر این بود كه مراسم امسال در كشورهایى مثل پاكستان و افغانستان كه معمولاً با حمله متعصبین به خاك و خون كشیده مى‏شد، امسال با آرامش برگزار گردد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ق.ظ ]

روز اول مدرسه وضو گرفت بعد رفت دستشویی ...

روز اول مدرسه اول وضو گرفت

روز اول مدرسه اش بود، نیمه شب با صدای شیر آب روشویی بیدار شدم؛ به ساعت نگاه کردم چهار نیمه شب بود.

کنجکاو شدم که چه کسی است، همسرم را در رخت خوابش دیدم، فکر کردم که کدام یک از دخترانم هست، به طرف روشویی رفتم دیدم ، زینب است.

پرسیدم چکار می کنی؟ گفت وضو می گیرم تا نماز بخوانم.

گفتم برو بخواب ساعت هفت باید بیدار شوی بروی مدرسه.

گفت نه باید نماز بخوانم و بعد درس هایم را تمرین کنم.

خلاصه حریفش نشدم، که بخوابد.

اول وضو گرفت بعد رفت دستشویی و  بعد نمازش را خواند، رفت سراغ کتاب هایش از میان کتاب هایش کتاب قرآن و دینی اول را باز کرد و شروع به خواندن کرد.

دیدم چون در کلاس حفظ قرآن شرکت می کرده، بنابر این از میان کتاب هایش آن را انتخاب کرده است.

به نکته مهمی پی بردم که در سفارش معصومین تاکید شده است، قبل از آموختن علم به کودکانتان قرآن را بیاموزید.

در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید: “فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت علیهم السلام و قرآن".(کنز العمال، ج 16، ص 456)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-07-03] [ 03:04:00 ب.ظ ]

چراطلبه شدم ...

طلبگی و در راه انبیا قدم گذاشتن لیاقتی است که خداوند متعال آن را نصیب هرکسی نمی کند.
همیشه امیدوار بودم که رهروی صادقی در راه ائمه معصوم و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشم.
امید داشتم که روزی سرباز امام زمانم باشم نه سربار او. تلخ است که بدانی مانع ظهور امامت هستی و من همیشه در این فکر بودم که با تحصیل علوم دینی در حوزه، از دلایل ظهور مولایم باشم، نه از موانع ظهور او.
تبلیغ دین کار هرکسی نیست مگر کسانی که از علم و آگاهی مخصوص که با تقوای دین عجین شده باشد. دوست داشتم طلبه ای باشم که وقتی امام زمانم نامه اعمالم را می خواند، لبخندی، زینت بخش چهره چون ماهش شود، نه اینکه اعمال زشتم باعث بارانی شدن چشم های مبارکش گردد.
دوست داشتم با دلیل و برهان چند سرباز دیگر را به آقایم وصل کنم، نه اینکه چند سرباز را از او جدا کنم.

علاقه به خشنودی قلب نازنین مولایم بود که باعث شد قدم در راهی بگذارم که از غربت مولایم بکاهد، نه اینکه به اشک هایش بیفزاید.
امید وارم خداوند مرا لایق بداند تا باعث لبخند رضایت امامم باشم و راهم را گم نکنم.

طلبه پایه اول سیکل

فاطمه جمشیدی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 02:20:00 ب.ظ ]

هویت از دست رفته ...

هویت از دست رفته

خیلی غمگین شدم، از اینکه می دیدم جوان چهار شانه با هیکلی 80 کیلویی، شلواری پوشیده که چند جایش پاره و نخ نما شده بود.

جوانی که باید به فکر آینده روشن خودش و جامعه اش باشد، و همیشه می گویند جوانان آینده سازان جامعه هستند.

از خصلت جوان نو و زیبا پوشی است، چه شده که جوان مسلمان  هویت خود را از دست داده است؟!

کمبود و خلا او چیست؟!

چه به سر جوان ما آمده است که اینگونه مبتذل شده است؟!

اگر جوان ایمانش به خدا تقویت شود و رنگ الهی بگیرد،  هرگز گرفتار چنین پوشش هایی نمی شود.

این جوان از این طرف دنیا از جوان اروپایی و آمریکایی که به علت محرومیت مالی در تنگنا قرار دارد و قدرت خرید شلوار نو ندارد و بناچار از لباس پاره و مندرس استفاده می کند، تقلید می کند. چون از نزدیک او را نمی بیند و از محرومیت او بی خبر است؛ گمان می کند که کار او مد روز است، شاید فردا روز او چهار دست و پا روی زمین بخزد، این جوان هم خزنده خواهد شد!

یک لحظه فکر ی مثل برق از ذهنم گذشت، که چرا بدبینی شاید برای همدردی با جوان فقیر اروپایی خود را به این روز انداخته است، با خودم گفتم این حدس و گمانت را جایی نگو که مرغ پخته هم خنده اش می گیرد!

چه خوب قرآن فرموده است، ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیر ما بانفسهم.

آینده و سرنوشت افراد تغییر نمی کند مگر اینکه خودشان تغییر کنند.

تا زمانی که بانوان ما مجذوب رنگ موی سر زنان اروپایی هستند و فرزندانشان هم مجذوب شلوار جین پاره هستند؛ سرنوشت ما تغییر نخواهد کرد.

تا به حال دیده اید یا شنیده اید که زنهای اروپایی رنگ مویشان مانند زنان ایرانی کنند؟!

یا از لباس ایرانی ها تقلید کنند؟!

این یک غصه بزرگ است که ما ایرانی ها گرفتار آن هستیم.

این تذهبون به کجا چنین شتابانیم؟!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-07-02] [ 05:37:00 ب.ظ ]

گریه بر امام حسین باید سیاسی باشد ...

گریه سیاسی

واقعا امام خمینی همه این روز ها را می دیده است، سخنانی که در باره هر موضوعی فرموده اند امروز ما با آن درگیر هستیم. یکی از آن موضوعات مسئله عزادری برای امام حسین علیه السلام که باید زنده کننده روح اسلام باشد.

گریه ای که روح شهامت و مبارزه با ظلم را در خرد ها متبلور سازد، و انسان را به حرکت در آورد. ‘گریه بر عزای حسین باید پیوسته رویش داشته باشد که دارد. این همه مدافع حرم همه از گریه سیاسی بر عاشورا است.

اگر اندکی ریزش داریم اینها از اول مشکل اعتقادی داشته اند که  می توانستند در روز تاسوعا به خوش گذرانی بپردازند.

امام خمینی در لزوم تلاش سیاسى در مجالس مذهبى و عزادارى تأكید داشتند: «مجلس عزا نه براى این است كه گریه بكنند براى سید الشهداء اجر ببرند، البته براى این هم هست…بلكه مهم آن جنبه سیاسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشه ‏اش را كشیده ‏اند كه تا آخر باشد» (صحیفه امام، جلد ۱۶ صفحه ۳۴۶)

امام گریه‏ ى بر سید الشهداء را نیز گریه سیاسى مى‏ دانستند و خاطرنشان ‏كردند: «مسأله، مسأله گریه نیست، مسأله، مسأله تباكى نیست، مسأله، مسأله سیاسى است كه ائمه ما با همان دید الهى كه داشتند مى‏ خواستند كه این ملت ‏ها را با هم بسیج كنند» (صحیفه نور، جلد ۱۳، صفحه ۱۵۳)

ایشان همواره بر حفظ جنبه ‏هاى سیاسى آموزه ‏هاى اهل بیت تأكید داشتند و خاطرنشان مى‏ كردند: «امروز ما به مجالس تعزیه و روضه بیشتر احتیاج داریم از سابق. این اجتماع سرتاسرى كشور، این دسته جات سرتاسرى كشور، امروز دیگر یك رنگ سیاسى پیدا كرده است و حق هم همین است… اگر ۳۵ میلیون جمعیت در این ماه محرّم، در این دهه محرّم، اجتماعات داشته باشند، خطبا هم بروند مسائل روز را برایشان بگویند و تعزیه بگویند و گریه بكنند براى سیدالشهدا، این یك شعارى است؛ یك شعار الهى است. «امروز دیگر ما انقلاب كرده ‏ایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلط هایى است كه تو دهن ‏ها انداخته‏ اند؛ مثل این است كه بگوییم امروز ما انقلاب كرده ‏ایم، دیگر لازم نیست كه نماز بخوانیم.

انقلاب براى این است. انقلاب كردیم كه شعائر اسلام را زنده كنیم، نه انقلاب كردیم كه شعایر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یك مسأله بسیار مهم سیاسى - عبادى است. عزادارى كردن براى شهیدى كه همه‏چیز را در راه اسلام داده یك مسأله سیاسى است؛ یك مسأله‏اى است كه در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.ما ملت گریه سیاسى هستیم، ما ملتى هستیم كه با همین اشك‏ ها سیل جریان مى‏ دهیم و خرد مى ‏كنیم سدهایى را كه در مقابل اسلام ایستاده است.» (صحیفه امام، جلد ۱۳، صفحه ۳۲۷)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1397-06-31] [ 05:26:00 ب.ظ ]

اگر هزار سال هم عزاداری کنیم ...

اگر هزار سال هم عزاداری کنیم و اشک بریزیم، اما جهت گیری نداشته باشیم؛ و اهداف امام حسین را دنبال نکنیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. هیچ مشکلی از جامعه حل نخواهد شد، ربا خوار، شراب خوار، قاچاقچی، اختلاسگر، ظالم در کار خودشان خواهند بود.

اگر در زمان جنگ رزمندگان ما توانستند با قلت نفر و نبود ادوات جنگی و عدم آمادگی پیروز شوند، به خاطر پیروی از امام حسین علیه السلام بود.

واگر الآن مسئولان دولتی نمی توانند مشکلات کشور را حل کنند چون از روش امام حسین علیه السلام دور شده اند و به روش فراعنه عمل می کنند.

وقتی مسئول اداره به کارمندش می گوید حق نداری در نماز جماعت که در مسجد جنب اداره است شرکت کنی، وقتی شهردار شهر در مراسم پارتی مختلط دستگیر می شود، خب با این وضع چهار شنبه سفید شکل می گیرد.

سخن معصوم که از روی هوا نیست وقتی فرمودند الناس علی دین ملوکهم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1397-06-30] [ 03:54:00 ب.ظ ]

هنوز هم عاشورا دفع و جذب دارد مراقب باشیم (امام خامنه ای) ...

مراقب باشیم عاشورا دفعمان نکند

روش امام حسین علیه السلام نیز سیاسى بود امام حسین علیه السلام اصلاح امت و جلوگیرى از انحراف در اسلام را از یك طریق كاملا غیر سیاسى و یا با كار فرهنگى و عبادى صرف دنبال نكرد، صرفا به دعا و عبادت و یا مسجد و موعظه اكتفا نكرد، بلكه حركتى كاملا سیاسى ایجاد كرد، به مبارزه حكومت جور رفت در برابر طاغوت ایستاد، انقلاب و قیامى برپا كرد كه حركتى كاملا سیاسى اجتماعى و هماهنگ با روح تعالیم اسلامى بود.
اگر حضرت امام حسین علیه السلام فقط در مسجد و مدرسه به‏ سر مى ‏بردند و قیام نكرده بودند شاید براى عده‏ اى این شبهه مى ‏شد كه آیا حضرت به سیاست التفات داشتند یا خیر.

آن وقت این شبهه شاید جاى طرح داشت كه آیا اسلام امام حسین سیاسى بوده است یا خیر. البته در آن صورت هم باید مى‏ دانستیم كه مصالحى حضرت را مجبور كرده است كه آشكارا علیه حكومت جور قیام نكند همین مسجد و مدرسه هم سیاسى است؛ اما حال كه امام حسین قیامى تمام عیار كرده است و به ‏صراحت كار خود را قیام معرفى كرده است و فرموده است: (انما خرجت لطلب الاصلاح) یعنى قیام كردم تا امت جدم را اصلاح كنم؛ آیا در چنین شرایطى اصلا جاى شك و شبهه هست كه آیا كار امام حسین سیاسى بوده است یا خیر.

امام به موعظه و توصیه و دعا و خطبه اكتفا نكردند. خون خود را براى اثبات حقانیت و در راه هدفى كه داشتند سرمایه كردند. امام حسین علیه حكومت جنگیدند. خون ایشان و اصحابشان در این‏ راه ریخته شد. با این احوال دیگر سخن از شك و شبهه در سیاسى بودن حركت حضرت مثل انكار روشنایى روز است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]

اگر بصیرت نباشد خودمان بنی امیه می شویم ...

حوزه و عزاداری سکولار مورد تایید قرآن نیست

پیام قیام امام حسین‏ در نفى هیأت و عزادارى سكولار
•امام حسین علیه السلام در یك حادثه ‏بى‏ هدف و تصادف ناگهانى به شهادت نرسید، بلكه یك قیام كاملا طراحى شده و هدفمند بود كه عاشورا را رقم زد.

امام حسین علیه السلام در یك انفجار كور و بى ‏هدف به شهادت نرسید، بلكه از قبل در نامه‏ هاى متعدد و در پیام‏ ها و سخنرانى‏ هاى مكرر اهداف قیام خود را كه اصلاح امت اسلامى و جلوگیرى از انحراف در دین بود مطرح كرده بود. امام حسین علیه السلام اصلاح امت و جلوگیرى از انحراف در اسلام را از یك طریق كاملا غیر سیاسى و یا با كار فرهنگى و عبادى صرف دنبال نكرد، صرفا به دعا و عبادت و یا مسجد و موعظه اكتفا نكرد، بلكه حركتى كاملا سیاسى ایجاد كرد، به مبارزه حكومت جور رفت در برابر طاغوت ایستاد، انقلاب و قیامى برپا كرد كه حركتى كاملا سیاسى اجتماعى و هماهنگ با روح تعالیم اسلامى بود.
از این جهت است كه در طول تاریخ زیارت امام حسین و عزادارى بر او نیز همیشه سیاسى بوده است. بنى امیه و بنى عباس از عزادارى و زیارت امام حسین مى‏ ترسیدند زیرا این عزادارى‏ ها جنبه‏ ى سیاسى و اجتماعى داشت.

عزادارى اى نبود كه صرفا بر سر زدن باشد و بر سر ظالم زدن را ترغیب نكند. عزادارى‏اى نبود كه صرفا گریه باشد ولى ایستادن در برابر دشمن را موجب نشود.

اكنون نیز هیأت ‏ها و عزادارى‏ ها باید سیاسى باشند. سیاسى بودن جداى از سیاست زده بودن است. سیاست اسلامى را در پیش گرفتن غیر از جناح بازى و سوء استفاده از منبر براى مقاصد گروهى و گروهكى است. 

هیأت سكولار و عزادارى فارغ از سیاست و اجتماعى از مسیر امام حسین علیه السلام منحرف شده است و از این جهت است كه رهبر معظم انقلاب تأكید مى ‏كنند كه هیأت سكولار و عزادارى سكولار نداریم.

همان‏طور كه حوزه‏ ى سكولار و دین سكولار نداریم و نباید داشته باشیم، زیرا هیأت و حوزه و عزادارى و دین سكولار خلاف آن‏چیزى است كه اولیاء دین ایجاد كردند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]

دست عباس در آستین حججی هاست Ashura ...


این وهابیون عاجز چشم عباس را دور دیده اند.گمان می کنند که عباس زینب دست نداره!!!!

دست های عباس، گردن یاغیان بیدین را خواهد شکست.شاید به نظر دلسوخته ها این زمان طولانی باشد.

سالار کاروان اسراء کربلا هنوز پیام دار د.هرچند کمرش خمیده شده اما صبور است.

صبح نزدیک است!!!!

 یا ابا صالح شرمنده ایم!!!!

محسن حججی آمد تا جای عباس را پر کند که کرد!

اگر دست های عباس را قطع کردند !!

محسن را مثله کردند!!!

در زمانه ای که مستکبرین ادعای روشنفکری و خردورزی دارند!!!!!

عده ای از جوانان کال دنیای اسلام زباله های فکری آنان را نشخوار می کنند!!!

می دانیم که اگر شما را به عمه ات زینب قسم دهیم بر نمی گردانی این انسان های گمراه  را یا  دستشان بگیر و هدایتشان کن و یا از صفحه زمین …

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-06-28] [ 06:37:00 ب.ظ ]

بذر معرفت عاشورایی ...

َ    بصیرت معرفتAshura

جلوه ‏هاى شكوهمند واقعه عاشورا
عاشورا اوج فداكارى و ایثار است. همه تاریخ، همه عالم، مسأله عاشورا و حسین‏ بن ‏على علیه السلام و اصحاب وفادار او را با این خصوصیت شناخته‏ اند؛ فداكارى، ایثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهى، لیكن مسأله عاشورا فقط این نیست. برجسته‏ ترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداكارى و شهادت است، ولى در ماجراى عاشورا، حقایق دیگرى هم وجود دارد.

از آغاز حركت از مدینه، بذر معرفت پاشیده شد -این یكى از خصوصیات حادثه عاشورا است- بذر بصیرت پاشیده شد. اگر مردمى، امتى از بصیرت برخوردار نباشند، حقایق گوناگون، كار آن‏ها را اصلاح نخواهد كرد؛ گره از مشكلات آن‏ها گشوده نخواهد شد. بنابراین اخلاص، موقع‏ شناسى، پاشیدن بذر یك حركت فزاینده تاریخى، از خصوصیات مهم عاشورا است. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یك جریانى در تاریخ شروع شد كه همچنان رو به افزایش و گسترش است. (۶/۹/۱۳۹۰) مقام معظم رهبری

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:20:00 ب.ظ ]

برای شکست استکبار باید حسینی بود ...

عاشورا راه شکست استکبارAshura

هدف قیام عاشورا؛ شكست تفكر طاغوتى بنى امیه‏
یعنى بنى امیه را تا ابد شكست داد.

یعنى این اسلامى كه بنى امیه مى‏ خواست بد نمایش بدهد و با ادعاى خلافت برخلاف موازین انسانى عمل بكند، آن‏ را سیدالشهداعلیه السلام با نثار خون خودشان آن رژیم را، رژیم فاسد را شكست داد. (صحیفه نور، ج‏۷، ص‏۲۵۱)

بساط معاویه را كه مى‏ خواست اسلام را به ‏صورت یك امپراطورى در آورد، برگرداند به زمان جاهلیت و آن اوضاع جاهلیت، شكستش دادند.

یزید و اتباع یزید دفن شدند تا ابد و لعن مردم برآن‏هاست تا ابد لعن خدا هم بر آن‏هاست. (صحیفه نور، ج‏۱، ص‏۱۵۳) 

مقام معظم رهبری‏(مدظله ‏العالی): حادثه عاشورا باعث حفظ حقیقت و نورانیت اسلام شد

نهضت عاشورا؛ رمز جاودانگى اسلام ناب محمدى صلی الله علیه و آله هیچ‏وقت نباید امت اسلامى و جامعه اسلامى، ماجراى عاشورا را به‏ عنوان یك درس، به ‏عنوان یك عبرت، به‏ عنوان یك پرچم هدایت از نظر دور بدارد.

قطعاً اسلام، زنده به عاشورا و به حسین‏ بن‏ على علیه السلام است. همان‏طور كه فرمود: «و انا من حسین»؛ بنابراین معنا، یعنى دین من، ادامه راه من، به ‏وسیله حسین علیه السلام است.

اگر حادثه عاشورا نبود، اگر این فداكارى عظیم در تاریخ اسلام پیش نمى‏ آمد، این تجربه، این درس عملى به امت اسلامى داده نمى ‏شد و یقیناً اسلام دچار انحرافى مى‏ شد، از قبیل آنچه كه ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزى از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقى نمى‏ ماند. عظمت عاشورا به این است.

مقام معظم رهبری‏(مدظله ‏العالی)(۱/۹/۱۳۹۱)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-06-27] [ 05:52:00 ب.ظ ]

چرا عاشورا بوجود آمدAshura ...

 حسین کربلا Ashura

حضرت امام خمینی‏(ره): كُلُّ یَوْمٍ عَاشوُرا
یعنى مقابله همیشگى با ابرقدرت‏ها

حكومت طاغوتى بنى ‏امیه؛ تهدیدى براى اساس اسلام‏


گاهى كه وقایع روز عاشورا را از نظر مى‏ گذرانم، این سؤال برایم پیش مى ‏آید كه اگر بنى‏ امیه و دستگاه یزیدبن معاویه تنها با حسین علیه السلام سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانى چه بود كه در روز عاشورا با زن‏هاى بى ‏پناه و اطفال بى ‏گناه مرتكب شدند؟

بچه خردسال چه تقصیر داشت؟

زن‏ها چه تقصیر داشتند؟

نظرم این است آن‏ها با اساسْ سر و كار داشتند، بنى ‏هاشم را نمى‏ خواستند، بنى ‏امیه با بنى ‏هاشم مخالفت داشتند، نمى‏ خواستند شجره طیبه باشد. (صحیفه امام، ج‏۱، ص‏۲۴۳)

مبارزه با طاغوت‏ هاى زمانه‏ گریه‏ كردن بر عزاى امام حسین علیه السلام، زنده نگه‏داشتن نهضت (است؛) زنده نگه‏داشتن همین معنا (است) كه یك جمعیت كمى در مقابل یك امپراتورى بزرگ ایستاد؛ دستور است؛ آن دستور عمل امام حسین علیه السلام؛ دستور است براى همه؛ «كُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا وَ كُلُّ أَرْضٍ كَرْبَلاء»؛ دستور است به این‏كه هر روز و در هرجا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را.

امام حسین علیه السلام با عده كم، همه‏ چیزش را فداى اسلام كرد؛ مقابل یك امپراتورى بزرگ ایستاد و «نه» گفت؛ هر روز باید در هرجا این «نه» محفوظ بماند. (صحیفه امام، ج‏۱۰، ص‏۳۱۵)

عاشورا با «نه» خود، یزیدیان را در طول تاریخ نفى كرد و به گورستان فرستاد. (صحیفه امام، ج‏۱۴، ص‏۴۰۵)
 «كُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا»؛ یعنى مقابله همیشگى با ظلم تا سرحد شهادت‏
عاشورا را زنده نگه دارید كه با نگه‏داشتن عاشورا كشور شما آسیب نخواهد دید. (صحیفه امام، ج‏۱۵، ص‏۳۳۳)

«كُلُّ یَوْمٍ عَاشوُرا وَ كُلُّ أَرْضٍ كَرْبَلا»؛این یك عبارت آموزنده است، نه معنایش این است كه هر روز كربلا است، هر روز بنشینید گریه بكنید؛ ببینید چه كرده، كربلا چه صحنه ‏اى بوده، هر روز این صحنه باید باشد؛ مقابله اسلام با كفر؛ مقابله عدل با ظلم؛ مقابله عدد كم با ایمان زیاد؛ در مقابل عدد زیاد با بى‏ ایمانى.

نه از جمعیت كم بترسید و نه از شكست بترسید؛ شكستى در كار نیست. وقتى كار براى خدا باشد، شكست تویش نیست. كشته بشوید، بهشتى هستید؛ بكشید هم بهشتى هستید. (صحیفه امام، ج‏۱۰، ص‏۸)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 05:35:00 ب.ظ ]

بركات عشق به امام حسین علیه السلام در کلام رهبری ...

 آثار برکات عاشورا

 آثار و بركات فردى‏

برگزارى مجالس عزادارى و اهتمام به آن، فوائد، آثار و بركات فردى فراوانى دارد كه به برخى از آن آثار اشاره مى‏ شود.

اوّل: آمرزش گناهان‏

طبق روایات، اگر كسى وارد جلسه عزاى امام حسین علیه السلام شود و عزادارى كند، گناهان او آمرزیده مى‏ شود. چنان‏كه از پیامبرصلی الله علیه و آله و ائمّه طاهرین علیهم السلام روایاتى در اهمیّت عزادارى و این‏كه گریه بر مصائب اهل بیتعلیهم السلام بهشت را واجب ‏گرداند، وارد شده است.

بحمدالله همیشه جلسات عزادارى رونق داشته و سزاوار نیست كسى خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.

دوّم: ثواب فراوان‏

در روایات معصومین علیهم السلام براى عزادارى و زیارت امام حسین علیه السلام ، ثواب حج و عمره بیان شده است. حتّى در روایات آمده است كه افضل از همه اعمال است.

سوّم: حسن عاقبت‏

دست عنایت امام حسین علیه السلام روى سر عزاداران قرار مى ‏گیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند. حسن عاقبت سه معنا دارد: اوّل این‏كه ذلت بعد از عزت پیدا نمى‏ كند. دوّم این‏كه تا آخر عمر، حالت انحراف براى او پدید نمى‏ آید و سوّم این‏كه هنگام مرگ، اهل بیت علیه السلام به فریاد او مى‏ رسند و او نزد ایشان سربلند است. جلسات عزادارى، هر سه معناى حسن عاقبت را براى عزاداران پدیدار مى‏ سازد.

چهارم: استجابت دعا

از دیگر فوائد عزادارى، استحابت دعا است. استجابت دعا در جلسات عزادارى، مصادیق فراوانى دارد و همواره بسیارى از نیازمندان، حاجات خود را در عزادارى امام حسین علیه السلام گرفته‏ اند و مى ‏گیرند.

هم‏چنین از منابع روایى برمى آید هر كس بر مصایب ائمه اطهار خصوصاً امام حسین علیه السلام بگرید و از این بابت محزون گردد:

۱. در روز جزاء با ائمه هدى علیهم السلام محشور خواهد بود.

۲. حضرت سیدالشهداءعلیه السلام براى سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش مى‏ كند.

۳. عزادار اباعبداللّه علیه السلام مصداق كسى است كه در شادى اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناك و محزون است.

۴. در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه علیه السلام ، ائمه هدى علیهم السلام حاضر مى‏ شوند و عزرائیل را به مراعات حال وى توصیه می ‏كنند به‏ حدى كه ملك الموت از مادر نسبت به او رؤوف‏تر است.

۵. سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گواراى كوثر جرعه ‏هایى مى ‏نوشد و به میوه‏ هاى جنّت متنعم مى‏ شود.

۶. شفاعت رسول خداصلی الله علیه و آله شامل عزاداران امام حسین علیه السلام مى‏ شود.

۷. قبر ماتم دار كربلا نورانى است و از عذاب برزخى مصون مى ‏باشد.

۸. خداوند از این‏كه عزادار امام حسین علیه السلام را عذاب كند، پروا مى ‏كند.

۹. سوگواران و زائران در پرتو عرش الهى در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.

آثار روانى و تربیتى عزادارى سید الشهداعلیه السلام

مسأله گریه و عزادارى بر حضرت سید الشهداعلیه السلام آثار سازنده و تربیتى متعددى دارد ازجمله:

۱- زنده داشتن یاد و تاریخ پرشكوه قهرمانان نهضت‏ حسینى.

۲- الهام روح آزادگى، شهادت‏ طلبى، ایثار و حقیقت‏ جویى.

۳- پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین.

۴ -  اقامه مجالس دینى در سطح وسیع و آشنا شدن توده‏ ها با معارف دینى.

۵ - پالایش روح و تزكیه نفس.

۶ - اعلام وفادارى نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و…

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-06-26] [ 09:32:00 ب.ظ ]

با الگو گیری از قضاوت های حضرت علی دزد را یافتم ...

در یکی از سال های مدیریتم، دو نفر طلاب از گم شدن پول هایشان در خوابگاه شکایت کردند.
گفتم بررسی می کنم، فردا بیایید نتیجه کار را به پرسید.
در احوال این دونفر فکر کردم، دیدم این ها سه تا دوست هستند و تخت هایشان کنار هم است، برایم سوال شد، که چرا نفر سوم شکایت نمی کند؟!
فردا آمدند گفتند چی شد؟
گفتم از پول های دوستتان دزدی نشده است؟
گفتند چرا پول های او را هم برده اند!
پرسیدم چرا او شکایت نمی کند؟!
گفتند: او می گوید بنده خدا هرکسی بوده حتما نیاز داشته است، من حلالش می کنم.
من هم با تاکید گفتم: من دزد را پیدا کرده ام، منتها به او فرصت می دهم تا توبه کند اگر پول هایی را که برداشته به صاحبانش برگرداند من هم قول می دهم که این موضوع را مثل یک راز نگهدارم!
روز بعد هر سه نفر آمدند و گفتند کسی که پول هایمان را برده بود آورده و سرجایش گذاشته است.

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[دوشنبه 1397-06-12] [ 04:44:00 ب.ظ ]

ابوذر چه برپشت داری ...

که با کیسه ای برپشت، از خانه رسول خدا بیرون آمد، پرسیدند ابوذر چه بر پشت می بری؟
گفت: پیامبر را!
دشمنان خندیدند، گفتند: محمد می گفت راستگو تر از ابوذر روی زمین نیست!
همگان شاهد باشید، این ابوذر است که در روز روشن دروغ می گوید: ما را به مسخرگی گرفته است!


وقتی که ابودر از محاصره خارچ شد، پیامبر از پیاده کرد، پیامبر صلی الله علیه و آله از او پرسید اباذر چگونه جرات کردی راست بگویی؟!
نترسیدی جانم به خطر بیفتد؟
ابوذر گفت: جانم به فدای شما، به گفته شما اعتماد دارم که فرمودی النجات فی الصدق، نجات در راست گویی است.
رسول گرامى اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
آسمان سایه نینداخت و زمین بر نداشت صاحب لهجه اى كه راستگوتر از ابوذر باشد.


و این آیه مصداقش را نشان داد:
وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ یفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا(الإسراء/46)
(و بر دل هایشان پوشش هایی، تا آن را نفهمند؛ و در گوش هایشان سنگینی)
پندهاى جاویدان: ص 125.


موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-06-11] [ 04:24:00 ب.ظ ]

علی علیه السلام مردی از جنس خورشید ...

 

ای مردم امیرالمومنین علیه السلام جنب الله است یعنی به خدابسیار نزدیک است.خداوند در کتاب خود، از زبان کسی که با علی علیه السلام مخالفت کرده، می فرماید: افسوس که در مورد جنب الله کوتاهی کردم.

خطبه غدیر

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[شنبه 1397-06-10] [ 09:11:00 ب.ظ ]

کی باور داره تو شیعه هستی ...

آیا من شیعه هستم با کدام ویژگی

چگونه می توانیم خود را شیعه امیر المومنین  علیه السلام بدانیم، شاید درک درستی از تشیع نداریم؛ درست مثل کسی هستیم که وقتی در رشته تجربی دیپلم گرفته است؛ خودش را پزشک می داند!

بسیاری از مشکلات ما به همین خود شیفتگی برمی گردد، با دو رکعت نماز و یک ماه روزه گرفتن و انتخاب حجاب که به فلسفه این اعمال و رفتار ها نا آگاه هستیم، خیلی مغروریم که ما شیعه، و ازمابهتران هستیم.

اگر هر روز یکی از ویژگی های شیعه را که در وجود اهلبیت خود نمایی می کند را برای خود درس قرار می دادیم، همانگونه که برای تندرستی دنبال روشهای سنتی و غیره هستیم؛ شاید وضع و حالمان تغییر می کرد.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَهِدَ إلَی فِی عَلِی بْنِ أبِی طَالِبٍ عَهْداً قُلْتُ: یارَبّ بَینْهُ لِی قَالَ: إنَّ عَلِیاً رایةُ الهُدَی وَ إمَامُ اوْلِیائِی وَ نُورُ مَنْ أطَاعَنِی وَ هُوَ الکلِمَةُ الَّتِی ألْزَمْتُهَا المُتَّقِینَ مَنْ أحَبَّهُ أحَبَّنِی وَ مَنْ أطَاعَهُ أطَاعَنِی.

خداوند از من درباره علی علیه السلام پیمانی گرفته است، (خداوند ابتدا سربسته و به طور مجمل عهد را از پیامبر صلی الله علیه و آله گرفت) به خدا عرض کردم: خدایا این پیمان را برای من بیان کن، خداوند فرمود: همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و نور کسانی است که مرا اطاعت می کنند و او همان کلمه ای است که من به متّقین الزام کردم، کسی که او را دوست داشته باشد، مرا دوست دارد و کسی که او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده است.[1]
1- پرچم هدایت
خدا وند چه بسیار بر بندگانش منت گذارده است، وجود مقدسی چون امیرالمونین که دیگر هیچ مادری نخواهد زایید را به عنوان راهبر و هادی قرار داد.
وجودی که مانند نور افکن شبهای تاریک را روشن می کند و راه را نشان می دهد.
وجود بزرگی که همانند فانوس دریایی در دریای مواج گمشدگان را به ساحل امن می خواند.
علی علیه السلام وجودش پرچم هدایت است و کسانی که راه حق و حقیقت را گم کرده اند باید به دنبال او حرکت کنند.
2 - پیشوای دوستان خدا
3-و نور کسانی که خدا را اطاعت می کنند

آیا ما را شیعه می توان نامید؟
کدامین عمل ما به رفتار و روش و منش حضرت شباهت دارد؟!
واقعا اگر کمترین شباهت را به ایشان نداریم ظلم بزرگی است که خود را شیعه بنامیم!
باید بگوییم ما دوستان دوستان شیعیانت هستیم!
شیعه بودن به این است که دنبال علی علیه السلام حرکت کنیم و علی علیه السلام در علم، تقوی، امانت، شجاعت، بی اعتنایی به دنیا و.. . پیشوای ما باشد.
علی علیه السلام مانند نوری است که همه به سوی او حرکت می کنند، چون نور جاذبه دارد و افراد را به سوی خود جذب می کند.
متأسّفانه پیوندهای بسیاری از افراد به آن حضرت، پیوند محبّت و توسّل و حاجت است، نه امام و مأموم و راهنما و راهبر، در حالی که نور وجود او باید تمام کسانی که خدا را اطاعت می کنند به سوی خود جلب کند و در زندگی از او الگو بگیرند.
4- علی علیه السلام کلمه ای است که خداوند به مؤمنین الزام کرد.

[1] تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 73.

موضوعات: باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
 [ 08:03:00 ب.ظ ]