من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 8
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

زهرا مظلومه زندگی می کند ...

 زهرا مظلوه سیاست مدار

الف. تهديد غاصبان خلافت به نفرين‏

پس از رحلت رسول اكرم صلی الله علیه و آله هنگامى كه حضرت على علیه السلام در حال غسل و كفن و دفن پيامبرصلی الله علیه و آله بود، بعضى از بازيگران سياسى با مسموم كردن جوّ، در «سقيفه بنى ساعده» خلافت را غصب كردند و خليفه ‏اى را بر خلاف حديث غدير خم و خط ‏مشى پيامبر صلی الله علیه و آله و رسالت الهى انتخاب نمودند. عده ‏اى از بازيگران سياسى براى مشروعيت بخشيدن به خليفه وقت و مقبوليت خلافت غصب‏ شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوش گذاردن بر مسير انحرافى، بيعت گرفتن از خليفه ذى‏ حق را عَلَم كردند و براى بيعت گرفتن از حضرت على علیه السلام به در خانه فاطمه سلام الله علیها آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه سلام الله علیها در گشودن در مواجه شدند. به‏ همين ‏دليل، دَرِ خانه او را به آتش كشيدند، فاطمه سلام الله علیها را مورد هجوم قرار دادند و او از شدت درد بى‏هوش شد و فرزند خود را سقط كرد. آنان حضرت على علیه السلام را براى بيعت گرفتن با خليفه وقت به مسجد بردند. زمانى كه حضرت فاطمه سلام الله علیها به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على علیه السلام را گرفت.

وقتى متوجه شد كه او را به مسجد برده ‏اند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسين عليهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت. هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهاى باكرامت و بزرگوارانه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله با فاطمه زهراسلام الله علیهاو سخنان پيامبر را نسبت به دخت گرامى‏اش از ياد نبرده بودند و احترام و تكريم خود را نسبت به فاطمه زهراسلام الله علیها در باطن ضمير خويش در نظر داشتند. وقتى كه فاطمه زهراسلام الله علیها به مسجد رفت و غاصبان خلافت را تهديد كرد كه اكنون خدا را به يارى مى‏ طلبم، با تهديد او، غاصبان خلافت تا حدى جا خالى كردند و از بيعت گرفتن با حضرت على علیه السلام دست برداشتند و در اين مبارزه، فاطمه زهراسلام الله علیها با پيروزى به خانه برگشت.

ب. مبارزه منفى (گريه كردن)
در مرحله ديگر، فاطمه زهرا(س) تاكتيك «گريه» را انتخاب كرد و به‏ عنوان يك حربه سياسى از آن بهره برد.


ج. تبديل تهديد به فرصت‏
حربه سياسى ديگر، سخنرانى با تكيه بر غصب «فدك» بود كه به ‏دنبال غصب آن توسط خليفه وقت،


د. جلب ياور و حمايت سياسى‏
حضرت فاطمه(س) همچون سياست‏مدارى قهرمان، به تكليف و رسالت الهى خويش عمل مى ‏كرد و براى روشن ساختن افكار عمومى از انحراف مسير امامت، چهل شبانه‏روز دست حسن و حسين عليهماالسلام را مى‏گرفت و سوار بر مركبى مى ‏شد و همراه با حضرت على(ع) به درِ خانه مهاجر و انصار مى‏رفت تا آن‏ها را نسبت به غفلتى كه دچار آن شده‏اند و انحراف موجود، بيدار سازد و غافلان و راحت‏طلبان را هوشيار سازد. ف
ه. اعتصاب سخن (سكوت سياسى)
در مسير دفاع از حريم ولايت و امامت، فاطمه زهرا(س) شيوه مبارزاتى ديگرى را با سكوت خود آغاز كرد و آن «اعتصاب سخن» با حاكمان وقت بود. صديقه طاهره(س) شيوه‏اى سياسى را آغاز كرد كه تداوم‏دهنده تاكتيك‏ها و شيوه‏هاى مبارزاتى قبلى آن‏حضرت بود. تمامى اين شيوه‏ها در راستاى يكديگر معنا مى‏دهند.


ز. وصيت‏نامه سياسى‏
تاكتيك كوبنده ديگرى كه صديقه طاهره(س) اتخاذ كرد و ضربه سهمگينى بر حكومت وقت وارد آورد، وصيت‏نامه سياسى آن‏حضرت است؛ وصيت‏نامه‏اى كه براى بيدار ساختن افكار خفته و توجه افكار عمومى و عدم بهره‏بردارى حاكمان سياسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن‏حضرت نگاشته شد.

ح. مقابله با توطئه ترور شخصيت على علیه السلام و دفاع از ولايت‏

گاه از مجاهدت ‏هاى على علیه السلام در لحظه‏ هاى سرنوشت‏ ساز جنگ‏هاى صدر اسلام ياد مى‏ كرد و رشادت‏ ها و جانبازى‏ ها و دلاورى‏ هاى مولى را به ‏خاطر مردم مى‏ آورد و مى ‏فرمود: «هرگاه آتش جنگ را برافروختند، خدا آن‏را خاموش كرد يا هرگاه شاخ شيطان سر برآورد يا اژدهايى از مشركين دهان باز كرد، (رسول خداصلی الله علیه وآله، برادرش (على ‏بن ابى‏طالب علیه السلام را در كام (اژدها و شعله فتنه‏ ها) افكند، و على علیه السلام هم بازنمى ‏گشت مگر آن‏كه گردن سركشان را پايمال شجاعت خود سازد و آتش آنان را با (آب) شمشيرش خاموش كند.»

ط. اعتراض به مردمان ساكت و خاموش‏
از نگاه فاطمه عليها السلام اگر اصحاب متساهل، كاهلى را كنار نهاده و به‏ طور جدى در برابر انحراف‏ ها ايستادگى‏ می ‏كردند، مشكلات برطرف مى‏ شد و امور طبق روال صحيح جريان مى‏ يافت؛ لذا يكبار در ميان احتجاجات خود عليه خليفه به ‏خاطر غصب فدك، رو به انصار كرد و فرمود: «اى گروه نقباء و بازوان ملت و حافظان اسلام! اين چشم پوشى در مورد حق من و اين سهل‏ انگارى از دادخواهى من براى چيست؟

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-11-27] [ 10:57:00 ق.ظ ]

بازیگر زن شایسته سیمرغ بلورین ...

رسانه شایسته تقدیر باید فرهنگ فاطمی داشته باشد

چقدر جای تو خالی است ؟
چقدر در رسانه حضور فرهنگ فاطمی بیرنگ است؟
ای فاطمه جان الان قرین چهل سال است که جوانان پاک با جانشان این کشور را بیمه کردند تا دشمن نگاه کج به شیعیانت نکند.
ولی در ایام شهادتت یک چندتا سخنرانی و روضه خوانی می گذارند و می گذرند.
در حالیکه سزاوار و شایسته بود که فرهنگ فاطمی در تمامی برنامه های صدا و سیما پر رنگ می بود.
وقتی خانم مجری با رنگ و لعاب جذاب در برابر بینندگان حاضر می شود!
این یعنی استفاده ابزاری از زن، آنهم زنی که شیعه می باشد و تمام دنیا او را نظاره می کنند.
خصوصا وقتی که برنامه اختتامیه سیمرغ بلورین و بانوان بازیگری بود که هیچ شباهتی به زن مسلمان نداشتند !
مگر نمی شود فیلم های ما تصویر زندگی با فرهنگ فاطمی باشد؟

چرا نمی شود که زن باشد، بازیگر باشد، نماینده تربیت فاطمی باشد.

نمی دانم تا کی این ناهنجاری ادامه خواهد داشت؟!

چرا اهمیت  شکل و قیافه زن بازیگر از فیلم نامه و تاثیر آن بر بینندگان مهمتر است؟!

خلاصه  حق شما هنوز هم در غربت جاهلیت مدرن مغفول مانده است و تنها کشور شیعه هنوز نتوانسته و یا نخواسته است در نشان دادن الگویی از شما برای مردان و زنان استفاده کند!

خیلی متاسفم و غمگینم دلم می خواهد شب وروز گریه کنم.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-11-23] [ 05:40:00 ب.ظ ]

دوست دار حضرت زهرا ...

الگوی فاطمی

وقتی که گریه اش را دیدم دلم براش سوخت!
چه سرنوشت بدی را برای خود رقم زده بود.
وتعجبم وقتی بیشتر شد که گفت:چرا خدا این سرنوشت را برایم رقم زد!؟
گفتم: عزیزم وقتی تو با این پوشش وآرایش در کوچه بازار تردد می کنی، مرد زندگیت هم مثل خودت می شود
منتها با طعم خیانت و ارتباط نامشروع ودر نهایت مقتول شدن در خانه معشوقه اشوهر دارش.
گفتم مگر تو برای زندگی الگو نداری؟
حضرت زهرا نمی شناسی؟
مگر اورا قبول نداری؟

مگر سخن او را در باره مرز زن و مرد نشنیده ای؟

فرموده بهترین حالت زن زمانی است که نه نامحرمی او را ببیند  ونه او نامحرمی را ببیند.

این یعنی اینکه یه زن نباید در هنگام حضور در اجتماع  خود را نمایش دهد وجلب توجه کند.

اگر حضرت زهرا سلام الله علیها  امروز زنده بود و در کوچه و بازار ما حضور پیدا می کرد چه پوششی را انتخاب می کرد؟
جوابش مثبت بود، هم او را دوست داشت هم قبول داشت.
گفتم این چه جور دوست داشتنیه که هیچ شباهتی به ایشان نداری.؟
وقتی کسی را دوست داریم تلاش می کنیم یک نشانه ای از دوستی در رفتار داشته باشیم.
مشخص ترین نشانه، چادر و پوشش زن است که در جامعه نماد یک زن دوست دار حضرت زهرا سلام الله علیها است که یک مرد دوست دار حضرت زهرا سلام الله علیها را وا می دارد تا در انتخاب همسر دقت کند که این نشانه را داشته باشد.
و شما با توجه به این دوستی که ادعا می کنی ، علاوه بر اینکه این نشان را نداری ،نشانه زنان شیطانی را داری طبیعتا مردی که علاقمند به این گونه افکار است را به خودجذب کرده ای.

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-11-22] [ 10:37:00 ب.ظ ]

مظلومه هستی ...

مظلومه نوشت

جوان تورا چه می شود؟!
چرا نسبت به لطف پرودگارت غافلی؟!
چرا در زندگی سرگردان هستی ، و هیچ چیز تو را راضی نمی کند؟!
هر روز به یک مد لباس و آرایش…گرفتاری؟
مگر چند صباح عمر خواهی کرد؟!
مگر در اندیشه اینده ات نیستی؟!

مگر دنبال لذت نیستی؟!
اگر به زندگی بهشتی فکر می کنی با این روش به بهشت دنیا که نمی رسی هیچ، بهشت آخرت را هم در خواب نخواهی دید!
معمولا جوان کنجکاو و جستجو گر است، کمی فکر کن به وضع حال و آینده ات!
حتما ته فطرتت نقطه های روشنی سوسو می کند، با همین کورسو  هم می توانی شروع کنی راه را پیدا کنی!
خصوصا در این روزها ، که یاد غم های مولا علی و فرزندانش در مدینه دهان به دهان و گوش به گوش همراه نسیم در بقیع می گذرد.
و می دانم که تو هم می خواهی عزادار بانوی دو عالم باشی!
پس بیا در این ایام شهادت نکته هایی را از زندگی حضرت  زهرا سلام الله علیها برداشت کن.
زرنگی کن کنجکاویت را برای هر موضوع مبهمی مصرف نکن؟!
ببین چرا فاطمه شد چرا زهرا شد چرا ام ابیها شد!؟؟؟
برای بهشت دنیات ازش نقشه بخواه!
به پهلوی شکسته اش سوگند، همین که در دلت خطور کند،دستت را می گیرد و راه بهشت دنیا و آخرت را نشانت می دهد!

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 07:06:00 ب.ظ ]

دزد هم دزد انقلابی ...

شب های حکومت نظامی ،هیچکس حق نداشت در خیابان تردد کنه، مردم روز که می رفتند سر کار با مغازه غارت شده ربرو می شدند.
وقتی به کلانتری شکایت می کردند، آنها هم اظهار بی اطلاعی می کردند.
مردم بی پناه نمی دانستند باید به چه کسی حرفشان را بزنند و داد از چه کسی بخواهند.
خلاصه یه مشکل بزرگی برای مردم قم شده بود. که نه حکومت جازه می داد که مردم از اموال خودشون حفاظت کنند نه نیرو های دولتی حمایت می کردند.
تا اینکه دزد های قم دست بکار شدند و یه اعلامیه بلند بالا نوشتند،و به مردم شریف قم اطلاع دادند که تا نابودی شاه هرگز دزدی نمی کنند ، و هر چه دزدی در این شبهای پر التهاب اتفاق افتاده کار خود ساوک و نیروهای دولت شاه است.
ومعلوم شد که که دزدی آن شب ها کار رژیم بوده است.

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ب.ظ ]

کتابی که شرمنده ام کرد ...

.ابرهیم فرمانده عارف

وقتی کتاب خاطرات ابراهیم هادی را می خوانی ،رفتار های عجیبی او  را می بینی، کسی که نه عرفان خونده نه تفسیر خونده نه استادی برای سیر و سلوک داشته ،کار هایی که در خاطرات بعضی علما می خواندیم مثل این خاطره.

….داخل اتاق نشسته بودیم. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد.شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته ودر حال فرار بود. بگیرش، دزد،دزد ! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد. تکه آهن روی زمین دست دزد را برید. خون جاری شد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید. ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند و بعد باهم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی میکنی؟! آخه پول حرام که… دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه اینها را می دانم. بیکارم. زن و بچه دارم. از شهرستان آمده ام و مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها و با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خداراشکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا بخواه کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.

خواندن این رفتار ها شرمنده ام می کند .چه زیبا آرزوی  امام شهدا آرزو می کرد کاش با بسیجیان محشور شود.

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-11-19] [ 09:04:00 ب.ظ ]

کتابی مخوف ...

شاه فرح مخوف ترین موجود تاریخ

خاطرات من و فرح پهلوی

نویسنده : دلدم – اسکندر

 

به نظر من نسل چهارم انقلاب از زمان شاه و خفقان و فقر بدبختی ملت ایران بی خبر هستند و مصیبت های آن زمان را ندیده اند و نه شنیده اند و این روز ها در فضای مجازی زمان طاغوت را با انقلاب مقایسه می کنند که بسیار ناسپاسی می کنند ، بنده با اینکه یک سوم عمرم در زمان طاغوت طی کردم و بسیاری از مفاسد تا حدی دیده بودم و می شنیدم با این حال وقتی این کتاب را خواندم بسیار اندوهگین شدم و هر وقت ماجراهای کتاب در ذهنم خطور می کند بغض گلویم را می فشارد، که بر ملت ایران چه گذشته است و پست ترین افراد بر مردم حکومت می کردند.


کتاب سه جلدی, حاوی خاطرات نویسنده از سال‌ها فعالیت در عرصه مطبوعات در دوره پهلوی است که طی آن افزون بر شرح فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود, اطلاعاتی درباره دربار محمدرضا شاه پهلوی و شخصیت‌های سیاسی و نظامی آن روز به دست می‌دهد,

همچنین تصویری از رویدادهای مهم سیاسی و اجتماعی و نیز مبارزات آن دوره فراهم می‌آورد .حقایق مربوط به ماجرای مقاله موهن به امام خمینی (ره) به امضای احمد رشیدی مطلق, قتل اسرارآمیز مرحوم غلامرضا تختی, مرگ ابتهاج (صاحب کارخانجات گچ و سیمان تهران) در رودخانه هراز, برخی ماجراهای زندگی خصوصی محمدرضا شاه, شاهپور غلامرضا, فرح و اشرف پهلوی از مطالب این مجموعه به شمار می‌آید, ‘داستان یک شهر ‘…, ‘ساواک’, ‘سرلشکر جاسوس’, ‘کاخ سفید سعدآباد’, ‘قهرمان فساد’, ‘ماجراهایی که هرگز گفته نشد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ب.ظ ]

کتابی پر از حقارت ...

علم یاداشت شاه پلشتی های شاه

 

یادداشت‌های علم اهمیت تاریخی دارد؛

باید بخوانید تا برایتان روشن شود که چه کسانی و با چه اعتقادی بر مردم مظلوم ایران حاکم بودند.

و علم تنها کسی در حکومت پهلوی بوده که یادداشت‌های خود را به یادگار نهاده است. همچنین وی اغلب اوقات خود را با شاه می‌گذراند؛ چه در سفرهای تفریحی چه سیاسی. نقش وی در تصمیم گیری‌های شاه از اهمیت بسیار ویژه‌ای برخوردار بود. چنان‌که خود او چندین بار نیز به این نکته در یادداشت‌های خود اشاره کرده است.


وقتی خاطرات علم را از شاه و خانواده اش می خواندم، از اینکه ملت ایران چگونه گرفتار انسان های پست و بی شرفی بودند و سرنوشت آنهارا رقم می زدند.. اندوه بزرگی بر قلبم سایه می افکند ، وبزرگی قیام امام خمینی «ره» را برای ریشه کن کردن این غده سرطانی را هنوز هم درک نمی کنیم، افسوس می خورم.


افسوسم از کسانی است که در آن روزگار نبودند و اکنون زیر آسمان آبی همه چیز را مهیا می بینند و ناسپاسی می کنند، و آرزوی زمان شاه را دارند ، البته اینها بی بصیرتانی هستند که تاریخ شبیهشان را در زمان امیرالمومنین برایمان باز گو کرده است

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-11-18] [ 11:24:00 ق.ظ ]

جرعه جرعه کتاب ...

 پایی که جا ماند نوجوان قهرمان

کتاب پایی که جا ماند 

خاطرات اسارت

سید ناصر حسینی ‍‍‍پور

نوجوان 16 ساله

باید این کتاب ها درس و مشق نوجوانان  باشد تا سبک زندگی و مردانگی را بیاموزند. و نسل جوان از مخاطرات این روزگار که با اعتیاد و ماهواره تباه می شوند آبدیده شده و حفظ شوند.

مدتی بود دنبال کتاب توی کتابخانه می گشتم ولی از کتاب خبری نبود که نبود. و عطش من برای خواندنش لحظه به لحظه بیشتر می شد.

ولی مطمئن بودم که این کتاب را تهیه کرده ام.خیلی خسته شدم هرچه گشتم کمتر پیدا شد.آخرش به  شهدای گمنام  شهرمون متوسل شدم.

از آنوقتی که این شهدا به شهرما آمده اند هر مشکلی ، حاجتی ، گمشده ای داشتم با توسل به شهدا حل  می شد.دوباره به شهدا متوسل شدم که باید این کتاب را بخونم.

براشون شادی روحشون صلوات فرستادم.، همینکه وارد کتابخانه شدم درست کنار در ورودی روی قفسه کتابخانه گذاشته بودند به طوری که عکس روی جلد دیده می شد یعنی کتاب یرعکس بود.در حالیکه بارها اون قفسه خالی را با چشمانم تست کرده بودم!


….در حالی که سرم پایین بود، کنارم نشست، موهایم را گرفت و سرم را بالا آورد؛ چنان به صورتم زل زد، احساس کردم اولین بار است ایرانی می‌بیند. بیشتر نظامیان از همان لحظه اول اسارتم ایستاده بودنداطرافم و نمی‌رفتند. … با تشر یکی از فرماندهان و یا افسران ارشدشان آن جا را ترک می‌کردند. چند نظامی جدید آمدند. یکی از آنها با پوتین به صورتم خاک پاشید. چشمانم پر از خاک شد. دلم می‌خواست دست‌هایم باز بود تا چشم هایم را بمالم. کلمات و جملاتی بین آنها رد و بدل می‌شد که در ذهنم مانده. فحش‌ها و توهین‌هایی که روزهای بعد در العماره و بغداد زیاد شنیدم. یکی‌شان که آدم میان سالی بود گفت: لعنه الله علیکم ایها الایرانیون المجوس. دیگری گفت: الایرانیون اعداء العرب. دیگر افسر عراقی که مودب تر از بقیه به نظر می‌رسید، گفت: لیش اجیت للحرب؟ چرا آمدی جبهه؟ بعد که جوابی از من نشنید، گفت: بکشمت؟ آنها با حرف‌هایی که زدند، خودشان را تخلیه کردند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-11-16] [ 02:52:00 ب.ظ ]

نوشیدن کتابی سرشار از غرور ...

 من زنده ام شجاعت و مقاومت ستودنی

زیباترین کتابی که خواندم
کتاب من زنده ام
خاطرات دوران اسارت
به قلم معصومه آباد
در این روزهای اباحه گری وبدعت چهار شنبه سفید، غفلت و فراموشی از روزهای سخت جنگ و دفاع مقدس ، لازم است که کتاب من زنده ام را بخوانیم و با گوشت و پوستمان روز های سخت را حتی اگر یک دهم آن را احساس کنیم.

مهم است، هرچند شنیدن کی بود مانند دیدن، ولی همان یک دهم را هم اگر بتوانی احساس کنی که یک دختر هفده ساله در اسارت چگونه توانسته تحمل کند و ارزشهای اعتقادی خود را حفظ کند و به آن ببالد .درس آموز سبک زندگی است.


…دندان های مان به پوسیدگی می رفت…به قیس فهماندیم که یک مسواک برای چهار نفرمان لازم است….قیس لطف کرد یک مسواک که از میان جوی آب یا فاضلاب پیدا کرده بود آورد…. برای رفع مشکل هرکسی از موهای خود مسواک درست کرد و حتی از موها به عنوان نخ دندان استفاده می کردیم.

ص299

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-11-15] [ 09:51:00 ب.ظ ]

کتابی که هضم کردم ...

عصر ظهور علی کورانی کتاب با نشانه های ظهور  از احادیث وروایات

با توجه به فریب خوردگان بسیاری که به علت علاقه شدید نسبت به امام عصر  عج و نداشتن اطلاعات لازم در باره ظهور و نشانه های آن خیلی زود فریب می خورند.

بنابراین این کتاب هم شیرین است هم دقیق است و اطلاعات خوبی میدهد.

کتاب که این هفته خوانده ام
کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی
ترجمه عباس جلالی
نویسنده کتاب ،علامه، استاد علی کورانی ، از علمای مبارز و ادیب و خوش ذوق لبنان است از منطقه« جبل عامل» که علاوه بر سوابق مجاهدت و تلاش چشمگیر در لبنان و عراق و کشور های عربی حوزه خلیج فارس ،نقش فعال و پر ثمر امروز او در ارتباط با قضایای انقلاب اسلامی ایران و عراق و….


ایشان از مدتی پیش به ایران آمده و در قم ساکن گشت، و آثاری متنوع و محققانه تالیف کرد که کتاب عصر ظهور یکی از آن آثار است.
هدف این کتاب ارئه سیمایی از عصر و ز مان امام مهدی و قیام مقدس آن حضرت است که از آیات وروایات استفاده می شود.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ب.ظ ]

من عاشق شدم ...

 

وارد صحن طلا شدیم که مادرم به خواهرم گفت :همینجا وایسا اون آقارو نگاه کن، بهش میگن حاج آقا روح الله، من پنج ساله بودم وسط مادر و خواهرم ایستاده بودم؛ اولین بار بود که می دیدمش!!!

________________________________________

امام خمینی آن زمان به حاج آقا روح الله معروف بود.همراه فرزند شهیدش حاج آقا مصطفی و چند نفر دیگر از علما،از صحن آیینه حضرت معصومه به صحن طلا وارد می شدن. از همان روز و همان دیدار، محبت امام در قلبم نفوذ کرد و طعم عشق به انسان کامل را تجربه کردم و همچنان تصویرش در قلبم حک شده است.

السلام علیک یا روح الله

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-11-11] [ 11:17:00 ب.ظ ]

مناجات های فاطمه سلام الله علیها ...

تو از هر عیبی به دور هستی، صاحب عزت و شوه هستی، تو همیشه بر جهان، قدرت داری، همه کاره این جهان تو هستی!

خدایا! من تورا حمد و ستایش می کنم، تو بودی که به من نعمت علم و آگاهی دادی. از تو ممنونم که مرا تسلیم قرآن قرار دادی تا دستورات تو را که در کتاب آسمانی امده است، اطاعت کنم، ممنون تو هستم  که به دین خود هدایت کردی ونور ایمانرا در دل من قراردادی و مرا از کفر و شرک نجات دادی!

اکنون که در حق من لطف کرده ای و این خوبی ها را به من داده ای، من به لطف تو محتاج ترم، پس لطف خودت را در حق من کامل کن! من از تو می خواهم که مناجات کسانی که زیاد توبه می کنند را به من عطا کنی تا من همانند آنان از گناهانم توبه کنم، آنان چگونه به درگاه تو رو می کنند، اشک می ریزند، با چه سخنانی تو را راضی میکنند، به من توفیق بده همانند آنان به درگاه تو زاری کنم و مثل آنان از تو عذرخواهی کنم، توبه کنندگان واقعی بعد از توبه به عمل رو می آورند و گذشته خود را جبران می کنند، به من هم توفیق جبران گذشته را عنایت کن!

خدایا! کسانی که در راه تو تلاش می کنند به نجات  ورستگاری می رسند، مراهم مانند آنان به نجات و رستگاری برسان و ثواب آنان را به من عطا کن!

منبه: دعای مادرم

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
 [ 03:52:00 ب.ظ ]

راز دفن شبانه ...

راز دفن شبانه و قبر مخفی چیست؟

لحظه ای درنگ می کنم و به این جمله فکر می نمایم

«واجعل الموت خیر غایب انتظره»

«خدایا! از تو می خواهم مرا منتظر مرگ قرار بدهی آن گونه که در انتظارآمدن بهترین عزیزانم هستم»!

به راستی فاطمه سلام الله علیها دنیا و مرگ را چگونه می بینید؟

من که مثل بقیه مردم  در  جستجوی دنیای بیشتر هستم ، فکرمی کنم با ثروت بیشتر به آرامش می رسم،

اما زهی خیال باطل!دنیا به هیچ کس آرامش نداده است،دنیا(این عروس هزار داماد) دل ها را می فریبد و به هیچ کس وفا نمی کند،

وقتی به آن می رسم، از من جدا می شود، و مرا رها می کند و با دلی پر از حسرت، تنها می مانم!

حضرت فاطمه می خواهد من و تو اهل معرفت شویم، خودمان و دنیا را بشناسیم، اگر بفهیم مسافری هستیم که باید به وطن خود بازگردیم، دیگر اسیر دنیا نمی شویم.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ق.ظ ]

خانه آسمانی در آتش ...

 

خانه بهشتی  فاطمه خانه ولایت
شعله های آتش زبانه می کشید،در چوبی در حال سوختن بود،فریاد بچه ها از هر طرف به گوش می رسید، یک لشکر برای تصاحب خانه ای آمده اند که محل نزول وحی بود.

مزدوران ایستاده در کوچه،سلاح بر دست برای دستگیری امام امتشان.

کوچه مملو از ازدحام جمعیت،عده ای مشغول جمع آوری هیزم بودند، عده ای هم تماشاگر، بی آن که اعتراضی کنند.

دخت پیغمبر از پشت در با قلبی پر از اندوه برای مردمی که قلبشان قسی تر از سنگ و دل هایشان پر از کینه شده بود،سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله را یادآور می شد،انگار حسادت و لجاجت روی چشمهایشان پرده افکنده که جز باطل چیزی نمی بینند، و گوش هایشان از شنیدن سخن حق کر شده است.


در نیم سوخته با بی حرمتی کوبیده شد و به خانه اهل بیت هجوم بردند.خانه پر شد از مردم مدینه، مردمانی که عهد بسته بودند حافظ خانه و اهل خانه پیغمبر باشند.

آسمان مدینه گرفته بود، دین در اوج مظلومیت بود، خطبه های فاطمه سلام الله علیها،دل هر انسانی را می لرزاند در حیاط خانه علی علیه السلام مردمانی در رفت و آمد بودند که انگار مرده اند،اگر دنیا در چشم انسان بزرگ شود کار را به جایی می رساند که به نور خدا تعرض می کند و نمی داند که راه هدایتش ار این رهگذر است .

مهم نیست انسان چقدر عمر می کند مهم این است که عمر خود را چگونه سپری می کند خداوند انسان را بر سر بزنگاه می آزماید.

نفس گر درست تربیت شود،در راستای حق قرار می گیرد.
باشد خدا ما را از مدافعان ولایت و امامت قرار دهد.

پریسا عبادی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]

خانمها شعار می دادند ...

خانه مان با خیابون فاصله کمی داشت. برای همین هر اتفاقی توی خیابون می افتاد من بدون اطلاع خانواده بسرعت سر خیابون می رسیدم. خانوم هایی را دیدم که با یک دست قرآن داشتند و با دست دیگرشان به سینه می زدن و شعار می دادن «ما تابع قرآنیم رفراندم نمی‌خواهیم»،«اسلام پیروز است، استبداد محکوم است.»، «مرگ بر این دولت قانون‌شکن»، و به طرف حرم حضرت معصومه سلام الله علیها می رفتند.

خانه ما این طرف رودخانه بود و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها آن طرف رودخانه.
مغازه دارها بلافاصله در مغازه هاشون را بستن و تعطیل کردن.و من دوان دوان آمدم به خواهرم خبر دادم که چه اتفاقاتی رو دیده بودم که بعد از یکی دوساعت باز صدای شعار دادن جمعیت زیادی را شنیدم دوباره به سر خیابون دویدم ،این بار چماقدارهای اوباشی که از طرف شهربانی اجیر شده بودن با شعار جاوید شاه با چماق هایی به طول یک متر و نیم به شیشه ها و درب مغازه می زدن دو همه چیز را می شکستن!!!
برای بار دوم به خانه آمدم تا این خبر رو هم به خواهرم بگم، که دیدم همسایه مان آمده توی حیاط و گریه می کند و به سرو صورت خودش می زنه و اسم پسرهاش رو می گه و طبق معمول باز مادرم رفته بود تظاهرات ، و خواهرم که 12 ساله بود بهش دلداری می داد ولی او آروم نمی گرفت و از حال رفت، و با آب قند حالش بهتر شد !!!
خواهرم دیگه اجازه نداد برم سرخیابون ،تا اینکه مادرم از تظاهرات برگشت.چون شش ساله  بودم خیلی از علت حادثه مطلع نشدم! با تحلیلی که از بزرگترها شنیدم  فهمیدم آن اتفاقات مربوط به سوم بهمن و ماجرای رفراندم انقلاب سفید شاه و طرح انجمن‌های ايالتی و ولايتی بوده و مردم با فرمان اعتراض امام خمینی به خیابان ریختن و اعتراض به آمدن شاه دارند و می خواهند از تصویب  لایحه جلو گیری کنن!که در آن روز طلاب و مردم شهید و زخمی شده بودن.

 

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-11-05] [ 11:37:00 ب.ظ ]

مستشار آمریکایی با شرت ...

مستشار  را کشتند

با مادرم رفته بودیم بازار سقف دار قم، اون زمان ده سالم بود .سال 1344 بود . چند نفر از مستشار های آمریکایی وارد بازار شدند. به جای شلوار شُرت داشتند، شرتی که بالای رانشون بود . با زنهاشون که با موهای زرد و لباس نیمه برهنه. مردم که از دست شاه و مزدور هاش خسته شده بودند . تازه دو سه سالی از تبعید حاج آقا روح الله می گذشت ،

و بعد از کشتار 15 خرداد، شاه و آمریکایی ها فکر می کردند که حساب مردم را رسیده اند خصوصا مردم قم، دیگه باخیال راحت می آمدند قم و توی بازار گشت گذار می کردند.قم یه شهر مذهبی بود برای آمریکایی چیز دیدنی نداشت ، نه زنهای بی حجاب داشت «چون هر بی حجابی وارد قم می شد کسبه و مردم همه با هم فریاد می زدند و می گفتن (الیوک) مسافر های بی حجاب فوری فرار را بر قرار ترجیح می دادند »نه مشروب فروشی داشت،مشروب فروشی هارو بچه های باغیرت آتش می زدنند«آتش باختیار» من هاج واج   قیافه های آمریکایی ها و لباسشون شده بودم و نگاه می کردم، یه مرتبه یه جوون با یه میله آهنی محکم کوبید توی سر مستشار و بلافاصله خم شد و ازلا به لای خانمها که جلوی مغازه پارچه فروشی بودند فرار کرد تا پاسبان هایی که محافظ مستشار ها بودند با خبر شدند ، مردم هم اون جوون را حمایت کردند تا بتواند فرار کند. سر مزدور آمریکایی شکسته بود خون روی صورتش را گرفت! گفتیم وقتی شما در کشور ما علاوه بر حقوق حق توحش هم می گیرید لاقل کتکی بخورید .

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
 [ 03:35:00 ب.ظ ]

این «یُغَییرُ مابِاَنفُسِهِم »ملت ایران منشا پیروزی شد ...

ملت ایران با پیروی از ولایت  پیروز شد

تحول درونى ملت؛ منشأ انقلاب اسلامى‏
انقلابى كه در ايران واقع شد، قبل از انقلاب مهم كه كوبنده بود، يك انقلابى در باطن مردم حاصل شد. آن انقلابِ گرايش اقشار ملت به اسلامى (بود) كه تا اين عصر خصوصاً در اين سده‏ هاى آخر به طاق نسيان سپرده شده بود و از اسلام جز يك آداب خشك كه هيچ به حال ديگران ضررى نداشت و هيچ در فكر ملت ها نبودند، همين باقى مانده بود. اين ملت به خواست خداى تبارك و تعالى و با عنايات خاصه او، اول منقلب در معنويات شد، جوان ها از آن حال سابق برگشتند به يك حال اسلامى و فهميدند كه اسلام چه بايد باشد و چه بايد بكند، دنبال او آن انقلاب حاصل شد. اگر آن مسأله حاصل نشده بود، انقلاب اينجا هم مثل يكى از انقلاب هاى ديگرى بود كه حالشان را مى‏ بينيد و ديديد. آن‏ چيزى كه در اينجا حاصل شد و بايد او را جزء معجزات حساب بكنيم، همان انقلاب درونى اين ملت بود. انقلاب درونى اين ملت موجب شد كه اين انقلاب پيدا شد و همان انقلاب درونى آن‏ها و شناخت آن‏ها از اسلام و توجه آن‏ها به خداى تبارك و تعالى موجب شد كه در تمام اين دوره‏اى كه ما در آن هستيم، از اوّلى كه قيام شد و بعد به انقلاب مبدل شد و بعد پيروز شد و تا الآن، روز به روز مى ‏بينيد كه حضور ملت و تعهد ملت رو به افزايش است. اين نه براى انقلاب است؛ براى انقلاب درونى است. ما بايد پيروزى را از انقلاب درونى مردم جستجو كنيم و تا اين معنا حاصل نشود، انقلاب‏ها يك انقلابهاى تحويل قدرت از او به قدرت ديگر است و وضع براى ملت همان جور كه بوده، مى‏ باشد.

(صحيفه امام، ج ۱۹، ص ۴۷۹)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 02:54:00 ب.ظ ]

خدایا نعمت انقلاب را بخاطر نا سپاسی بی بصیرتان از ما نگیر ...

امام خمینی روح خدا مردی برای همه قرون

ضرورت بازخوانى حقايق تاريخ انقلاب اسلامى‏
در آستانه دهه فجر و سى و نهمين سالگرد ورود امام خمينى(ره) به ميهن و پيروزى انقلاب اسلامى، يادآورى خاطرات دوران انقلاب از دو جهت حائز اهميت است:
اوّل - شناخت چهره واقعى رژيم فاسد ستمشاهى كه بيشتر به عمله و نوكرى حلقه به‏گوش مي‏ ماند براى غربى‏ها به‏ ويژه آمريكاى جنايتكار تا جايى‏كه امام خمينى(ره) مى ‏فرمودند: «در ذلت آن روز ملت ايران همين بس كه طبق لايحه كاپيتولاسيون، يك سگ آمريكايى بر شاه ايران شرف داشت و اگر كسى متعرض سگ آمريكايى مى‏ شد بايد محاكمه مى ‏گرديد و اگر يكى از مستشاران آمريكايى به شاه ايران متعرض مى‏ شد، كسى حق دخالت و يا اعتراضى نداشت.» در بيان ذلت و خوارى و بردگى آن ‏روزها متأسفانه كمتر سخن گفته مى‏ شود در حالى‏كه در سطح كشور حدود ۶۰ هزار مستشار آمريكايى جولان مى‏ دادند و براى غارت ثروت ملى ايران از يكديگر سبقت مى‏ گرفتند و از این گذشته براى حضورشان در ايران حق توحش نيز دريافت مى‏ كردند.

در آن دوران تنها سران و عوامل رژيم و وابستگان به شاه از همه ‏چيز برخوردار بودند و توده ملت به‏ دور از كمترين امكاناتى به اميد نجات از خفقان و ظلم و چشيدن طعم آزادى لحظه ‏شمارى مى ‏كردند.
دوم - يادآورى آثار و بركات مادى و معنوى انقلاب اسلامى كه از آن‏جمله است بازگشت عزت به كشور ايران و ملت سلحشور و غيور آن، توأم با استقلال و رهايى از بردگى قدرتهاى ظالم و زورگو و اقتدارى كه اكنون ايران را بر بام عزت جهانى قرار داده است.

در درك واقعيت اين اقتدار همين بس كه ملت ايران در ۴ دهه مبارزه با آمريكا و رژيم صهيونيستى اسرائيل و اذنابشان، بارها و بارها در عرصه‏ هاى مختلف، بينى آن‏ها را به خاك ماليده است و به فضل الهى نصرت جبهه حق را به رخ دنيا كشيده است.

آنچه در اين‏ راستا لازم به يادآورى است، نقل واقعيت هاى تاريخ براى نسل جوان است. نسلى كه بايد افتخار كند به مجاهدات و مبارزات پدران و پيشينيان خود چراكه اين روزها يكى از اهداف دشمنان ملت ايران، تحريف تاريخ انقلاب و وارونه جلوه دادن آن است.

پ ن

متاسفانه مدت 10 سالی می شود  که هر وقت سوار تاکسی  وماشین های عمومی می شوم ، از دهان راننده ویا مسافران بی بصیرت سخنانی را می شنوم که قلبم درد می گیرد. «زمان شاه همه چیز ارزون بود با یک ریال باغ می خریدند! پرسیدم شما چند تا باغ یک ریالی خریدید؟ مردک ساکت شد چون همان یک ریال را هم نداشت!» و راننده ای هذیان می گفت که سنش به قبل از انقلاب نمی رسید: می گفت این موشک ها که سپاه ادعای ساختن آنها را دارد ،شاه خودش از آمریکا خریده بود و در انبار هایش برای ملت مخفی کرده بود!! اکنون هم فضای مجازی پر از مزخرفات سلطنت طلبان شده که اختلاس ها و حقوق نجومی بگیران در میان مسئولین را بهانه می کنند و انقلاب را با زمان شاه مقایسه می کنند! واین رفتار ها برای جوانان بی خبر از آن دروه سم مهلکی می باشد، باید نخبگان فکری به حال فضای فرهنگی جامعه بکنند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ق.ظ ]

مادر مدارک دستگیری پدر توسط ساواک ...

مادرهنوزهم مدارک دستگیری وقراربازداشت های پدر توسط ساواک رانگه داشته،

وهمیشه ازآن روزهامی گوید.

از دل نگرانی ها و اضطراب روزهایی که پدر اعلامیه ها و نوارهای امام را لای پارچه ها از مغازه می آورد،ازمحاصره همیشگی خانه مان بخاطرحضور روحانیان درخانه و از شکستن شیشه های مغازه مان توسط مخالفان و از بالابردن عکس امام وسط عزاداری توسط پدر،

از پرتاب سنگ به خانه توسط مخالفان که یادم هست و از اولین روز خرید تلویزیون که امام را نشان داد. وسرانجام پدر با زخم ها  و جراحت  هایی که بعد انقلاب در جبهه ها به او اصابت کرده بود به شهادت رسید . اما هرگز اجازه نداد نام او را جزءجانبازان ثبت کنند و وصیت کرد که روی سنگ قبرش هم نام شهید ننویسند.

خدایاشکرت که فرزندپدرو مادرانقلابی هستم.

روحش با امام شهدا شاد باد

معین فر

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-11-04] [ 02:02:00 ب.ظ ]

آقای رئیس جمهور مواظب حرف زدنت باش ...

 

گمراهی رئیس جمهور

قابل توجه افرادی که این روز ها سخنان گمراه کننده ای را برزبان می آورند که نقد کردن امام عصر را مجاز می شمارند، گوینده گمراه گردن خود را برای شمشیر امام عصر آماده کرده است.
امام صادق
قائم در جریان نبرد خود با مسائلی روبرو خواهد شد که رسول خدا با آن مواجه نشده است .چون زمانی که پیامبر مبعوث گردید ، آنان سنگ و چوب تراشیده (بت)می پرستیدند. اما در زمان حضرت قائم، مردم بر او می شورند و کتاب خدا را برای آن حضرت تاویل وتفسیر می کنند و به همین جهت با او می جنگند. بحار ج 52 ص 363
ومی بینیم که چگونه فرمانروایان و علماء سوء و درباری آنان ، آیات خدا را در رابطه با دشمنی با حکومت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی تاویل وتفسیر نمودند و به مبارزه برخاستند.
به گفته برخی روایات،حمله شدید حضرت مهدی شامل منافقین، کسانی که در پوشش اسلام خود را مخفی نگه می دارند و چه بسا بعضی از آنان خود را دربین اطرافیان آن حضرت جا زده باشند نیز ، می شود.کتاب عصر ظهور علی کورانی ص 203
امام صادق علیه السلام
زمانیکه آن مرد بالای سر قائم می ایستد و او را امر و نهی می کند، حضرت می گوید او را برگردانید پس اورا بر می گردانند، آنگاه حضرت امر به زدن گردن او می نماید و در شرق و غرب جهان چیزی باقی نمی ماند مگر این که از آن بزرگوار ترس و وحشت بدل دارد بحار ج 52 ص 355
در روایت آمده که آن حضرت هفتاد نفر از علما ء ودانشمندان سوءرا که عامل گمراهی و فتنه و آشوب و اختلاف در میان شیعه هستند بقتل می رساند، 1بحار ج52 ص115

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-29] [ 04:54:00 ب.ظ ]

مشکلات قیام ایرانیان ...

منکر معروف زشتی خوبی گناه ثواب

هشت مانع بزرگ امر به معروف و نهی از منکر
1-مشخص نبودن معیار های معروف و منکر در حوزه های پژوهشی و آموزش
2-معرف? نشدن مصداق های مهم و معروف و منکر،در میادین اطلاع رسانی و تبلیغی
3- معروف شدن منکر و بی ارزشی معروف نزذ برخی زوشن فکر نمایان
4-نداشتن برنامه ریزی جدی برای مبارزه با منکر در سطح عالی تصمیم گیری.
5- بی اعتقادی بعضی کار گزاران به حاکمیت دین در جامعه.
6- نفوذ نفاق در ارکان نظام.
7- عدم فتوای روشن نسبت به بعضی منکرات اجتماعی
8- مصلحت اندیشی بعضی مسئولان و بیم خارجی

«در علائم ظهور می خوانیم که درفش یمنی ها هذایت بخش تر است از درفش ایرانیان ، در حالیکه بسیاری از از وزیران حضرت ایرانی هستند و کشته های یشان شهید نامیده می شوند.

دلیل هدایت بخش تر بودن یمنی ها به چند نکته مربوط  می شود.یک آنها در اداره کشورشان از افراد مخلصی برخوردار هستند و دوم اینکه آنها نسبت به خیانت کارا نشان سختگیر هستن و این رفتار شان به حکومت حضرت مهدی شبیه تر است سوم اینکه از بین الملل و سیاست خارجی تبعیت نمی کنند. ولی ایرانیان برخلاف آنها در اداره کشور بسیار ملاحظه سیاست بین الملل را  رعایت می کنند وخیانات کاران را در ملاعام مجازات که نمی کنند بماند دوباره بر سر کار می آورند.

در حالیکه در منشور امام علی علیه السلام به مالک اشتر  در خصوص صفات حضرت مهدی عجل آمده است که « نسبت به کارگزارن و کارمندنان خود سختگیر  و نسبت به بینوایان مهربان است.»

منبع کتاب عصر ظهور

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-10-28] [ 10:46:00 ق.ظ ]

نواب و تقاضای اعزام بسیجیان برای کمک به فلسطین ...

مردی که نواب بود شهید

نواب وتلاش براى اعزام نيرو به فلسطين‏
هنگامى كه جنگ در فلسطين بين اعراب و يهود به خطرناك‏ترين مراحل خود رسيده بود و اخبار دل‏خراشى از وضعيت مسلمانان آن ديار به گوش مى‏ رسيد، با تلاش فراوان نواب صفوى و ياران فداكارش، قريب پنج هزار نفر براى اعزام به فلسطين نام‏نويسى كردند و اعلاميه‏اى با اين مضمون ازطرف فداييان اسلام صادر شد: هو العزيز، نصر من الله و فتح قريب. خون‏هاى پاك فداييان رشيد اسلام در حمايت از برادران مسلمان فلسطين مى‏ جوشد. پنج هزار نفر از فداييان رشيد اسلام عازم كمك به برادران فلسطينى هستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به‏ سوى فلسطين را مى‏ خواهند و منتظر پاسخ سريع دولت مى‏ باشند. از طرف فداييان اسلام.

سيد مجتبى نواب صفوى.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-10-24] [ 03:11:00 ب.ظ ]

بازهم حسن روحانی دل دشمن را شاد کرد ...

دوستی با دشمنان نتیه اش سقوط

چرا حرمت شکنی!؟ تا کی حرمت شکنی !؟ تا کی به سخنان دشمن شاد کن!؟وقتی مقام ولایت امام خامنه ای فرمود : باید امر به معروف و نهی ازمنکر در جامعه باب شود.گفتی ما مردم را بزور نمی توانیم به بهشت ببریم! وحالا هم که حرف های دهن کجانی که گفتند می توان امام حسین راهم استیضاح کرد ،نشخوار می کنی!؟

ما در کشور  معصوم نداریم، همه مسوولان قابل نقد هستند حتی امام دوازدهم!” جناب #روحانی! می‌توان از امام معصوم سوال کرد می‌توان نقد کرد، می‌توان هم متلک گفت، می‌توان نظر خود را با جنگ روانی و هوچی‌گری نیز به امام تحمیل کرد، و حتی می‌توان پشت او را در میدان جنگ خالی کرد!

آری! خیلی کارها می‌توان کرد، خود امام با آن که معصوم از گناه و اشتباه است هم این قدر کریم و بزرگوار هست که اجازه نقد و اعتراض بدهد و حتی دعوت کند که تاریکی شب را غنیمت بدانید و از یاری امام دست برداید و جان و زندگی خود را حفظ کنید؛ حتی می‌توانید مثل یاران سست عنصر امام حسن علیه السلام ایشان را مذل‌المؤمنین بخوانید یا مثل یاران کج فهم امام علی علیه السلام ایشان را به اسم نقد، مطالبه، تعامل، صلح یا اصلاح، مجبور به پذیرش حکمیت یا صلح یا پذیرش قطعنامه کنید و حتی به قول برخی منحرفان، در نقد خدا هم راهپیمایی کنید! ولیکن اینها ارزش نیست هر چند ممکن است؛ ارزش این است که بفهمیم امام جامعه از ما چه می‌خواهد حتی اگر آن را به زبان نیاورد؛ هنر آن است که مثل سلمان فارسی پاجاپای امام خود بگذاریم و اگر جایی مثلاً در جنگ خندق مشورت خواستند هم مودبانه مشورت دهیم ولی تابع محض نظر او باشیم و نه این که با اعتراض، جنگ‌روانی، پروپاگاندا، متلک، تعلل و تمرد در برابر او، کرامت امام را بهانه‌ای برای بی‌ادبی، حرمت‌شکنی و تحمیل‌گری بدانیم و این زشتِ ممکن را شیوه‌ی مطلوب بخوانیم و در نهایت هم مثل صفّینی‌ها امام را مقصر تحمیل گریها و حرف‌نشنیدن های خود بشناسیم! هنر آن است که اجرای منویات امام جامعه را بسترسازی کنیم نه این که در مسیر آن سنگ بیندازیم و مانع بتراشیم و با ژست روشنفکری، این‌ها را نقد سازنده، گشایش و اصلاح بنامیم!
پ ن:
آقای روحانی اون عمامه اشتباهی بالای سرتونه البته این عمامه روی سر ابوموسی اشعری هم بود!

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-23] [ 05:46:00 ب.ظ ]

نواب مردی بزرگ وعالمی نستوه ...

نواب معلم رهبری در انقلاب

شهيد نواب صفوى، هيچ‏گاه فريضه امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نمى‏ كرد. او حتى در ملاقات‏ هايش با بزرگان و احيانا پادشاهان، از فرصت استفاده مى‏ كرد و آنان را اندرز مى‏ داد. گويند: پس از به پايان رسيدن كنگره بزرگ اسلاميِ فلسطين در سال ۱۳۵۰ ق، ملك حسين پادشاه اردن از اعضاي كنگره دعوت مي كند تا ساعتي با آن‏ها باشد. شهيد نواب صفوى كه از كارنامه دست‏نشانده اجانب آگاهى داشت، با هيبتى شكوهمند بر وى وارد شده، مى‏گويد: «من هرگز با هيچ پادشاهى ملاقات ننموده‏ام، اما چون تو سيّد هستى و از فرزندان رسول خدايى، براى نصيحتت آمدم. اى پسر عمو، اگر كاشتن گندم بر پشت بام خانه‏ ها، رفع احتياج از بيگانه مى‏ كند بهتر است به آن كار اقدام كنى؛ نه اين‏كه دست گدايى به‏سوى دشمنان اسلام دراز كنى… تو بايد از فلسطين دفاع كنى.»

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-22] [ 05:19:00 ب.ظ ]

این مردم همیشه پشتیبان ولایت بوده اند ...

بسیج مردم منتظر ولایت

 نقش مردم و امام خمينى(ره) در فرارشاه‏
بدون ترديد مردم ايران و امام خمينى، نقش تعيين ‏كننده وبى‏ بديلى هم در فرار شاه از ايران (در ۲۶ دى ۱۳۵۷) و هم جلوگيرى از بازگشت دوباره او به كشور ايفا كردند. هنگامى كه شاه از ايران خارج شد، شواهد و دلايل فراوانى وجود داشت كه نشان مى‏داد، انقلاب اسلامى ايران در آينده ‏اى نه‏ چندان طولانى پيروز شده و حاميان داخلى و به‏ ويژه خارجى شاه و مجموعه نظام شاهنشاهى پهلوى به‏ رغم تمام تلاشهاى پيشگيرانه پيدا و پنهانى كه مى‏ كردند، قادر به نجات آن از سقوط نهايى نخواهند شد. در آن برهه حساس و سرنوشت‏ ساز، علاوه بر ايستادگى و مقاومت فزاينده مردم كشور در برابر واپسين تلاشهاى حكومت و حاميان خارجى آن، انقلاب ايران از رهبري هاى هوشمندانه، دليرانه و بس قاطعانه و آشتى‏ ناپذير امام خمينى برخوردار بود، كه به حد كمال، تمام تحولات و رخدادهاى انقلاب ملت ايران را دنبال كرده و هدايت مى‏نمود و در راستاى پيشبرد اهداف آن مواضع صريح، روشنگرانه اتخاذ كرده و تصميمات دقيق  مى‏ گرفت؛ اعتقاد و اعتماد، اطاعت و پيروى قاطبه انقلابيون از فرامين و ديدگاه هاى سياسى و اجتماعى رهبرى، علاوه بر اين‏ كه، حركت انقلاب را در چارچوب اهداف تعيين‏ شده هدايت‏ كرد، تلاشهاى حاميان و عوامل داخلى حكومت و نيز توطئه‏ ها و طرحهاى كشورهاى خارجى را براى مهار انقلاب و يافتن راهكارهايى براى نجات شاه از سقوط حتمى و بازگردانيدن دوباره او به كشور عقيم مى‏ گذاشت. بايد به ياد داشته باشيم كه به‏ ويژه آمريكاييان و هم پيمانان انگليسى آن‏ها تا هنگام سقوط قطعى و نهايى نظام شاهنشاهى پهلوى هم به‏ دنبال يافتن راهى براى بازگرداندن دوباره شاه به قدرت بودند. در اين ميان هيأت حاكمه آمريكا نظير آنچه در سال ۱۳۳۲ اتفاق افتاد، از مدتها قبل از خروج شاه از كشور تا روزها پس از پيروزى انقلاب اسلامى ملت ايران، هنوز طرحهايى براى به راه ‏انداختن كودتايى نظامى در ايران بود! كه البته هوشيارى، ايستادگى و مقاومت همدلانه و نزديك رهبرى و قاطبه ملت ايران تمام آن توطئه‏ ها را، ناكام گذاشت.

منبع گزارش فرهنگی

موضوعات: فرهنگی, دلنوشته  لینک ثابت
 [ 11:46:00 ق.ظ ]

کشتی نفت کشی که قراربود نان سفره مردم شود ...

کشتی نفت کش کالای چینی تولیذ ملی

نفتکش ایرانی در دریای چین با کشتی چینی تصادف دچار حریق شد، سی دونفر از خدمه و ساکنین کشتی در آتش سوختند تا تمام سوخت کشتی دود شود و به دریا وارد نشود.
و چون در محدوده دریای چین بود ،ایران حق خاموش کردن نداشت و این وظیفه چین بود که برای خاموش کردن حریق اقدام کند.
ولی اقدام نکرد چرا؟! چون برای حفظ طبیعت زیستی دریایش اهمیت قائل بود و نمی خواست نفت روی کشتی به دریا نشت کند و ماهیها نابود شوند و یا فراری شوند.
و ما ملتی غافل از کالای تولید ملی استفاده نمی کنیم ، و منتظر فروش نفتی هستیم تا از کالا های خارجی که بیشتر چینی هستند استفاده کنیم، و به همین راحتی به کفاری که جان انسان در میان آتش گرفتار شده برایش ارزشی ندارد بلکه شکم مردمش مهم است کمک کنیم .
اگر ما یک دهم چینیها به سفره کارگران هم وطنمان اهمیت می دادیم اکنون وضع اقتصادمان جور دیگر بود!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-10-20] [ 04:18:00 ب.ظ ]

ایرانیها گرسنه هستند ...

تولید ملی اربعین لذت سختی

یه روز به فرزندش که خیلی بهانه گیری می کرد، که این چه زندگییه که ما داریم و غذامون تکراری و لباسمون تا پاره نشه باید ازش استفاده کنیم، گفت:  همسایه را که می شناسی هم پولشون زیاده هم حاضرند که یه نفر را به عنوان نوکری و کلفتی استخدام کنند و در ازای کارش بهش هم غذای غیر تکراری و هم لبلاس متنوع بدهند. خب حالا تصمیم با خودته حاضری این عزتی که در خونه خودمونه و آبگوشت و املت وسیب زمینی و لباسی که تمیز و اتو شده دست های مادرت هست را با اون چیز ها که گفتم عوض کنی؟!
چند لحظه ای فکر کرد گفت : نه من یه لحظه هم نمی تونم سر سفره دیگری غذا بخورم و لباسی که دیگران بدهند استفاده کنم.
حالا بعضی از مردم هم گرفتار تنوع طلبی شده اند! خب اگر تا زمانی که لباس تمیز و قابل استفاده است لزومی به تهیه لباس جدید نیست که دنبال خرید باشیم و از پس قیمت آن بر نیاییم و ناچار جنس خارجی ارزان بخریم و جیب کفار را پر کنیم و کارگر خودمان از کارخانه اخراج شود و فرزندش گرسنه بماند تو مقصری.
و از همین باب است تمامی ابزار زندگی را می توان از داخل استفاده کرد که گاهی هم ممکن است مشکلاتی داشته باشد که تحمل مشکل بهتر است از رفتن زیر بار منت دشمنان. که هم از ما ارتزاق کنند و هم علیه ما دشمنی کنند و هم تحقیر کنند که ایرانیها گرسنه هستند.
اگر مردم اسراف نکنند ،اسراف مصادیق بسیاری دارد ،بعضی را با دور ریختن و بعضی را با زیاد خریدن و بعضی را با از رده خارج کردن و گرفتار مد شدن انجام ندهیم ، همه خواهند دید که ثروتمند هستند. ما حتی حاضر نیستیم از فضای مجازی تولیدی ایرانی استفاده کنیم و هم مرگ بر اسرائیل می گوییم هم با استفاده از تلگرام و اینستا گرام به آنها کمک مالی می کنیم و دشمنانمان را با مطلع کردن  ازنقاط ضعف و قوت خودمان آگاه می کنیم. و توقع داریم که کیسه اعمالمان لبریز از ثواب باشد.

ما هر روز آرزوی شهادت می کنیم  که، کاش این جمعه بیاید،ولی  شتاب زده به دشمن یاری می رسانیم و ظهور را به تعویق می اندازیم! این تذهبون به کجا چنین شتابان
دیگر لازم نمی شود که ما را تحریم کنند ، چون همه چیز را خواهیم داشت.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ق.ظ ]

درسی که امروز از 19 دی می گیریم ...

امروز 19 دی امام خامنه ای خمینی

ملت همان امت است رهبر جانشین همان امام خمینی (ره)

9دی همان انگیزه ای است که 19 دی ماه سال 56 جرقه آن زده شد. جرقه آنروز را شاه ملعون روشن کرد و دودمان خود را بر باد داد، و9 دی را هم جرقه اش را آمریکا و اذناب داخلیش روشن کردند و ان شاءالله دودمانشان برچیده خواهد شد.

مقام معظم رهبری(مدظله‏ العالی):
درس ۱۹ دى ۵۷؛ شناخت دشمن و روش دشمنى + مقابله به‏ هنگام با هر وسيله ممكن‏
 ۱۹ دى؛ سرآغاز حضور خونين مردم‏
نوزدهم دى، سرآغاز حضور خونين مردم عزيز ما در صحنه‏ هاى نهضت خونبار اسلامى است.(۱۹/۱۰/۱۳۷۰) در چنين روزى بود كه مردم قم، اولين حركت بزرگ مردمى بر ضد دستگاه فاسد و وابسته و ضد دين را به ‏راه انداختند و براى دفاع از امام بزرگوار(ره)، در مقابل وابستگان به استكبار، سينه خود را سپر ساختند و جمعى از بهترين جوانان آنان در راه خدا شهيد شدند و اين سرآغازى بود براى حركت عظيم ملت ايران.(۱۸/۱۰/۱۳۷۶)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-10-19] [ 05:31:00 ب.ظ ]

هاشمی رفسنجانی از تخت بروی تخته ...

هاشمی رفسنجانی جوادی آملی

اولا این تعریف حضرت عالی  از ایشان درست مثل تعریف آقای هاشمی از سید حسن خمینی که بسیار مبالغه آمیز اورا علامه نامید ،ازز آن روز سرنوشت علامه ها هم تغییر کرد.

اما ایشان در باره اسکی بازی ایشان در روز تاسوعا (تاسوعایی که حتی اقلیت های مذهبی هم در چنین روزی حرمت نگه می دارند) در سد لتیان  واستفاده از بیت المال از هلیکوپتر  برای گردشگری و فرار از شایعه زلزله  در تهران  هیچ نفرمودند و همچنین اسفاده از استخر مخصوص فرح پهلوی  هیچ نفرمودند که در کدام بخش شخصیت ایشان قرار دارد که ایشان  از تخت بروری تخته رفت تغییر نکرد ! ایشان همیشه روی تخت بوده یا تخت ریاست جمهوری یا تخت ریاست تشخیص مصلحت نظام ! سوال ما از آیت الله جوادی این است آیا این گونه عالمان را برای ما به عنوان الگو معرفی می نمایند! یعنی اخلاق متعالی این است!؟ بقیه تغییرات آقای رفسنجانی بماند. چرا آیت الله جوادی چنین تغیراتی را ندیده و یا نشنیده و نخوانده است؟!  وقتی عالمان مشهور ما روز تاسوعا را چنین پاس بدارند، با توجه به این کریمه ،الناس علی دین ملوکهم» آیا از یه جوان رشد کرده در این دوره که علمای مطرح روزگار ما خاطرات سخیف خودرا با افتخار نشر می دهند غیر ازاین توقعی هست؟!


ولی یک درس از امام راحل خمینی کبیر آموختیم «میزان حال فعلی افراد است»

 به حضرت شعیب خطاب آمد: صد هزار نفر گرفتار بلا می شوند اما شصت هزار نفرشان به علت آن که گناه کردن و نافرمانی دیگران را می دیدند اما نمی گفتند و تذکر نمی دادند که گناه نکنید؛ بنابراین، در اثر گناه عذاب الهی بر همه نازل می شود و تر و خشک با هم می سوزند.

یعنی زمانه ای شده که که منکر ات  انجام شده توسط بزرگان مورد تشویق بزرگان قرار می گیرد!

بخشی از پیام آیت الله جوادی آملی در باره آیت الله رفسنجانی

در بخش‌هاي پاياني سورة مباركه بقره ذات اقدس اله مي‌فرمايد آنان‌كه براي رضاي خدا انفاق مي‌كنند، ثوابي دارند. مستحضريد، كه يك فقيه از اين آيه‌اي كه تلاوت مي‌شود، وجوب زكات يا استحباب صدقات را استفاده مي‌كند، اين يك استنباط فقهي است. اما يك خليق، يك متخلق، يك فنّان اخلاقي، از يك جمله به تعبير زيبا و رسايي كه در اين آيه هست، بهرة اخلاقي ببرد. «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». در اين آيه مي‌فرمايد، كساني كه در راه خدا انفاق مي‌كنند، براي رضاي خدا انفاق مي‌كنند، اجري و پاداشي دارند كه در ذيل آيه است. قربت آنها و قصد آنها الهي است، آن هم در جمله دوم و سوم همين آيه است.
اما اثر انفاق، يك وقت كسي انفاق بكند «قربة إلى الله»، يك وقت انفاق بكند براي اينكه جامعه را از فقر برهاند، همة اينها فضيلت است و ثواب هم دارد. اما كسي كه انفاق مي‌كند و مي‌خواهد موقعيت خودش را تثبيت كند، يعني همانند سلسله جبال البرز بشود، كه نه تنها نلغزد و نلرزد، بلكه يك كُره‌اي را ثابت كند. تعبير نمكين، لطيف، خليق و اخلاقي قرآن كريم اين است: «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». اين «تثبيتاً» برهان اخلاقي است. يعني كسي كه انفاق علمي، مالي، آبرو، جاه، حكومت و هرچه هست را در راه خدا بكند، تا موقعيت خودش را تثبيت كند، بايد مثل كوه باشد، كه نلرزد و نلغزد و زمين را حفظ بكند. اين‌كه در قرآن كريم آمده ما سلسله جبال را رآسي قرار داديم. اينكه در بيان نوراني امير بيان آمده: «و وتّد بالصخور ميدان أرضه» «ميدان» يعني نوسان و اضطراب. خداوند با اين سنگ‌هاي بزرگ و كوه‌ها جلوي اضطراب زمين را گرفته است. 1. اين كوه‌ها ثابتند؛ 2. زمين را نگه‌ مي‌دارند؛ 3. خاصيت راسيه دارند. اين كريمه مي‌گويد، مردان الهي با انفاق خود را تثبيت مي‌كنند، نمي‌لرزند، نمي‌لغزند، گله نمي‌كنند، آشفته نمي‌شوند و جامعه را آشفته نمي‌كنند، و نمي‌گذارند جامعه‌اي بلرزد، بلغزد و متشدّد و آشفته شود.
آيت الله هاشمي رفسنجاني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ اين‌چنين بود و نمونه‌اش در پيش‌گاه شما مورخان، عبرت‌شناسان و سياست‌شناسانِ روز است. ملاحظه كرديد كه او از تخت به تخته كشانده شده و هيچ تكان نخورد. معلوم مي‌شود آن وقتي كه روي تخت بود، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود و آن وقتي كه روي تخته آمد، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود. معلوم مي‌شود آنچه بيرون از جان اين مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت، و اين معناي اخلاق است. و لانعني بالاخلاق إلا همين جمله قرآن كريم كه فرمود: « مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم‏». 

 

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]

قصه پر غصه امروز کشورم از کجا شروع شد ...

دشمن شناسی بیتعهدی
غفلت و ناسپاسى‏
غفلت به‏ عنوان مهم‏ترين عامل مانع رشد و پيشرفت، اگرچه دامنه ‏اى گسترده دارد ، غفلت از دشمن و شگردها و تاكتيك هاى جديد آن است. در اهميت و ضرورت توجه به غفلت همين بس كه، بيشترين چيزى كه در كلام امام خمينى(ره) و خلف صالح وى امام خامنه‏ اى(مدظله‏ العالى) از ابتداء انقلاب تاكنون مطرح بوده و نسبت به آن هشدار داده شده است، همين موضوع مى‏ باشد ،

اولاً اصلى ‏ترين خروجى و محصول پليد غفلت ‏ها، فتنه‏ هايى است كه ممكن است قوام و انسجام يك امت و يا جامعه را با چالش جدى مواجه سازد.
ثانياً غفلت اگرچه براى همه اقشار و آحاد مردم خطرناك و آسيب و آفتى است جدى اما اين بزرگان و خواص و نخبگان جامعه به‏ ويژه مسؤولان و مديران بخشهاى مختلف هستند كه بيشتر در معرض چنين آسيبى قرار داشته و در صورت آلودگى به آن ممكن است زمينه چالش ها و آفت هاى غيرقابل جبرانى را فراهم نمايند.
در باب غفلت حداقل دو دسته عامل همواره بايد مورد توجه خاص و عام به‏ ويژه مسؤولان نظام قرار داشته باشد: دسته اول، عوامل زمينه ‏ساز   غفلت و دسته دوم، آثار سوء غفلت مى‏ باشد.
كافى است نيم‏ نگاهى به فرمايشات حضرت امير(عليه‏السلام)  داشته باشيم، البته از فحواى كلام حضرتش اين‏ گونه مى‏ توان فهميد كه مخاطب اصلى اين‏ دست هشدارها، كارگزاران حكومتى و مديران جامعه هستند كه البته با غفلت‏ زدگى اينان، جامعه و مردم دچار چالش و مشكل می‏ شود و چه‏ بسا فتنه‏ زده و ناامن مى ‏گردد.
جامعه ‏اى پويا و امن و رو به رشد و پيشرفت خواهد بود كه مديرانش با داشتن تعهد و تخصص لازم خود را همواره خادم دلسوز و بى‏ منت مردم دانسته و در مقام عمل نيز با پرهيز از هرگونه غفلت، ضمن رصد توطئه‏ هاى دشمنان و بستن مجارى نفوذ بدخواهان، بر سرمايه‏ هاى اجتماعى به‏ ويژه اعتماد و اطمينان مردم بي فزايند و بدين سان مهم‏ترين مولفه عزت و وحدت و انسجام ملى را در جامعه نهادينه سازند. در اين مجال چند نمونه از عوامل بروز و ظهور غفلت از منظر امام على(عليه‏السلام) را به اميد بيدارى خواب‏رفتگان تشنه قدرت و ثروت و سياست‏ زدگان انقلابى‏ نما يادآور مى‏ شويم:

۱. دست‏كم گرفتن دشمن
«لَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَدُوّاً وَ إِنْ ضَعُف‏»(غررالحكم، ص ۶۳۰)؛ هرگز دشمن را دست‏كم نگير و كوچك مشمار ولو اين‏كه به‏ واقع ضعيف و كوچك باشد.
«مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَكَايِد»؛ كسى‏كه از دشمن غافل بشود، بداند كه حيله و مكر و كيد دشمن او را بيدار مى‏كند (و چه‏ بسا دير باشد.)
۲. خوش‏بينى و خوش‏خيالى در برابر دشمنان
امام(عليه ‏السلام) خطاب به مالك اشتر: «وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّن‏»(نامه ۵۳)؛ بعد از حتى صلح با خصم بدان ممكن است دشمن به تو نزديك بشود تا تو را غافل سازد بنابراين دورانديشى پيشه كن و خوش‏بينى را متهم ساز.
۳. اعتماد به دشمن‏
«لَا تَأْمَنْ عَدُوّاً وَ إِنْ شَكَر»؛ از مكر و حيلت دشمن در ايمن مباش هرچند از تو تشكر كند (و به تو روى خوشى نشان بدهد.)
۴. بى‏ مسؤوليتى و بى ‏تعهدى‏
«مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْه‏»؛ كسى‏كه بخوابد (خواب غفلت) بايد بداند دشمنش هوشيار و بيدار است.
۵. سهل‏انگارى و بى ‏برنامگى‏
«تُكَادُونَ وَ لَا تَكِيدُون‏…»؛ دشمن طرحهاى مكارانه دارد ولى شما هيچ…
«لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُون‏»(خطبه ۳۴)؛ دشمن براى حمله به شما خواب ندارد ولى شما در خواب غفلت و بى‏خبرى هستيد.
اين‏ها نمونه‏ هايى از عوامل زمينه‏ ساز غفلت بود كه چه ‏بسا آسيب هايى همچون فتنه را دامن مى ‏زند، بنابراين اگر مديران و خواص با درك واقعيت هاى جامعه به‏ ويژه مشكلات و گرفتاريهاى مردم، صادقانه و دلسوزانه و با نگاهى ملى نه شخصى و جناحى، عرصه خدمت به مردم به‏ ويژه طبقات ضعيف را عبادتى براى خويش باور داشته باشند، قطعاً دشمنان با هر حربه و يا تاكتيك و نقشه‏ اى بخواهند به گلوگاه‏ هاى تصميم ‏ساز و تصميم‏ گير، نفوذ و يا جامعه را با ناامني هاى مختلف و فتنه‏ هاى مرموز مواجه سازند، هرگز موفق نخواهند شد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-10-18] [ 09:58:00 ق.ظ ]

بدحجابی یعنی اضطراب... ...

 بد حجاب، بی عفتیريا، بی حیای،

به شهادت تاریخ در واقعه کشف حجاب و مقدمه حذف عفت، این زنان غیور بودن که تا پای جان مقاومت کردند.بدين‏ سان از فرداي آن روز، بر سر كردن چادر در خيابان‏هاي تهران ممنوع شد و دولت و ساير دستگاه هاي اجرائي در كشور موظف گرديدند براي پيشبرد اين طرح در ولايات مختلف بكوشند. به همين منظور از اقدامات تبليغاتي و انتظامي در حد وسيعي بهره‏ گيري شد و حتي مسؤولين در بسياري از موارد، كاربرد قوه قهريه را نيز در اولويت قرار دادند.
آموزگاران و دختران دانش‏ آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زناني كه حجاب داشتند راه نمي‏رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمي‏دادند و در معابر پاسبان‏ ها از اهانت و كتك زدن به زن‏هايي كه چادر داشتند با نهايت بي‏ پروايي و بي‏رحمي فروگذار نمي‏كردند. حتي بعضي از مأموران به‏ خصوص در شهرها و دهات، زن‏هايي را كه پارچه روي سر انداخته بودند، اگرچه چادر معمولي نبود از سر آن‏ها كشيده و پاره پاره مي‏كردند و اگر زن فرار مي‏كرد او را تا توي خانه‏ اش تعقيب مي‏كردند و به اين هم اكتفا نكرده اتاق زن‏ها و صندوق لباس آن‏ها را تفتيش كرده، اگر چادر از هر قبيل مي‏ديدند پاره پاره مي‏كردند يا به غنيمت مي‏بردند.
اقدامات خشونت‏آميز بر ضد زنان با حجاب‏
اعمال محدوديت بر ضد زنان با حجاب در آغاز و پس از آن، استفاده از شيوه‏ هاي سركوب‏گرانه پليسي، . در همين زمان، برخي از مغازه‏ دارها نيز هم‏گام با شهرباني، در اعمال محدوديت‏ها شركت و با چسباندن اطلاعيه‏ هايي بر در مغازه خود بدين‏ مضمون كه: «به چادري‏ها جنس نمي‏فروشيم»، با مأموران همكاري مي‏كردند. پس از مدتي به مأموران دستور داده شد خشونت بيشتري به خرج دهند.
بر اساس گزارش‏ هاي شاهدان عيني، پليس در گوشه خيابان‏ ها مي‏ايستاد و زنان چادري را زير نظر مي‏گرفت و چادر از سر آن‏ها برمي‏داشت و پاره مي‏كرد، به‏ گونه ‏اي‏ كه جوي‏ هاي آب كنار برخي از خيابان‏ها، از چادر انباشته شده بود.

لعنت بر پهلوی و آتا تورک  که بنیان گذار بی حجابی شدند.

 

موضوعات: فرهنگی, آموزنده  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-10-17] [ 02:43:00 ب.ظ ]

فساد،تبعیض،غربزدگی در ارکان دولت جرقه نارضایتی ...

رهبری اقتصاد بیکاری قاچاق فرهنگ 

حوادث اخير ثابت كرد كه هشدارهاى دلسوزان نظام به‏ ويژه امام خامنه ‏اى(مدظله ‏العالى) اگر در گذشته شنيده مى‏ شد و مورد توجه قرار مى ‏گرفت، چه‏ بسا چنين اتفاقاتى را اكنون شاهد نبوديم؛ از آن‏جمله است:
- عدم اعتماد به غرب به‏ ويژه شيطان بزرگ آمريكا
- عدم اعتماد به رژيم ‏هاى وابسته منطقه به‏ ويژه آل‏سعود
- حقانيت راهبرد اقتصاد مقاومتى‏
- توجه به صنايع و توليدات داخلى و مبارزه با قاچاق‏
- حقانيت جبهه مقاومت و دفاع از حرم اهل بيت‏
- ضرورت مبارزه با فساد و تبعيض و رانت در ابعاد مختلف آن‏
- مراقبت از روزنه‏ هاى نفوذ
- ضرورت نظارت دقيق و نافذ بر گلوگاه‏ هاى تصميم‏ ساز و تصميم‏ گير
- اولويت دادن به حل معضلاتى همچون بيكارى و فقر
- توجه به آسيبهاى اجتماعى و ضرورت اقداماتى مؤثر و جهادى در كنترل و رفع آنها
- حفظ روحيه انقلابى و تقويت عناصر انقلابى جامعه‏
- پرهيز از سياست ‏زدگى و كشمكش هاى سياسى و جناحى‏
- اهميت رصد و كنترل بيشتر فضاى مجازى‏
- ضرورت ايجاد شبكه ملى اطلاعات و فاصله گرفتن از شبكه‏ هاى مرموز وارداتى‏
-رسیدگی به مجرمان اقتصادی
-جلوگیری از ادامه کار مجرمان در برنامه های دولت
-جلوگیری از فعالیت اقتصادی فامیل وبرادران و آقازادگان منصوب به مسئولین-

-جلوگیری از رشد اشرافی گری مسئولین

-مبارزه با امر به معروف ونهی از منکر

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-16] [ 12:23:00 ب.ظ ]

مداد العلما یا خود عالم کدام برتر از خون شهید ...

مداد کدام عالم برتر از خون شهید

امام صادق علیه السلام از پیغمبر صلی الله علیه وآله نقل می فرماید:خداوند به سه گروه اذن داده تا از گنهکاران شفاعت کنند،پیامبران ، علما وشهدا.«بحار 3، 299
دقیقا دشمنان دین با همین سه گروه مبارزه می کردند و می کنند و همیشه تاریخ مملو از مبارزات پیامبران و علما و به پیروی از اولیاء،  شهدا با ظالمان و تبهکاران بوده است. یعنی همانطور که در دنیا از روی لطف تلاش در نجات این گروهای طغیانگر بودند و نگذارند که آنها و پیروانشان در دنیا وآخرت نگون بخت شوند. در قیامت هم باز همان مسئولیت را ادامه می دهند ، البته در آن دنیا دست کسانی را می گیرند که محب اهل بیت بودند ولی براثر خطا گرفتار شده اند.پس برای تشخیص حق و باطل همین حدیث کافی است . که چرا استکبار با این سه گروه مبارزه می کند!

و اسلام چه ضربه هایی از عالمان بی بصیرت خورده است و هنوز هم می خورد. فتنه هایی که از اول انقلاب تا کنون به این ملت وارد شده  و جبران ناپذیر بوده و گروهی را به دنبال خود به سوی جهنم سوق داده اند . از شریعتمداری گرفته تا قائم مقام و سید صادق شیرازی و بقیه کسانی که بعضی در حصر و یا مغروق و بعضی مرحوم مغروق را چنان ستوده که و از مصادیق متعالی علما نامیده است که گمان می کنی که مصداق آیات معروف قرآن است و متخلق به اخلاق حمیده ،غیره…..و شگفت آور تر اینکه این علما در مطالعات و تالیفات خود از احادیث امام صادق علیه السلام چه درسی می آموختند و آموزش می دادند. و از این نکته پی می بریم که مداد العلما افضل من دماءالشهدا که این مداد علما بوده که برتر از خون شهید بوده نه خود عالم چرا که بعضی این عالمان سخن امام معصوم را می نوشتند ولی خودشان یا به معنای آن پی نمی بردند یعنی بصیرت نداشتند و یا عالم بی عمل بودند.واین عالمان بی بصیرت زحمات علمای بصیر را مثل امام خمینی (ره)انقلاب بزرگی را که آرزوی مستظعفان جهان است  بوجود آورد را خنثی می کنند.

بصیرت و رهبری

بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر1388/07/15

یک مطلب راجع به مسائل کلى کشور و انقلاب عرض کنم. ببینید برادران و خواهران عزیز! خداى متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مکه میفرماید: اى پیغمبربگو من با بصیرت حرکت میکنم؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و من اتّبعنى»؛خودِ پیغمبر با بصیرت حرکت میکند، تابعان و پیروان و مدافعان فکر پیغمبر هم با بصیرت . این مال دوران مکه است؛ آن وقتى که هنوز حکومتى وجود نداشت، جامعه‌اى وجود نداشت، مدیریت دشوارى وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولى‌. اینى که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‎کنند و قدم برمیدارند، همه‌ى تیغ‌هاى دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان و لو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه می‌کنید مى‌بینید در محاصره‌ى دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط می‌شود. این قطب‌نما همان بصیرت است.

موضوعات: آموزشی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-10-14] [ 09:58:00 ق.ظ ]

لپ بصیرت ...

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مردم آذربایجان شرقی:
۲۸ / بهمن / ۱۳۹۴
مردم در انتخابات درست عکس خواست دشمن عمل کنند

1.هوشمندی
عمر، یک کالانیست که که بشود با آن شوخی کرد، هر لحظه اش کیمیایی است که اگر از دست برود، قابل برگشت نیست. پس صرف آن در هر کاری باید با بینش روشن و آگاهی کامل باشد.
2.شناخت حق از باطل
بدون شناخت راه صحیح از راه نادرست، گام برداشتن انسان در ظلمات خواهد بود. انسان ها بدون ارتباط با وحی و پیروی از فرستادگان خداوند، در بسیاری از امور زندگی نمی توانند راه درست را از نادرست تشخیص دهند. پس دو معیار داریم: عقل و دیگری وحی و سیره انبیا و اوصیا.
امام علیه السلام فرمودند: «اعرف الحق ثم تعرف اهله»حق را بشناس، سپس اهلش را با محک بزن.نهج البلاغه کلمات قصار
3. اندیشیدن با بصیرت و عبرت گرفتن
بصیرت است که به ما می فهماند انجام چه چیزی لازم است و چه چیزی مفسده دارد.امام علی علیه السلام فرمودند:«نظر البصیر لا تجدی اذا عمیت البصیره...» «آن که بصیرتش را از دست بدهد، نگاه چشمش نیز نادرست است.»
4. شناخت دشمنان
شناخت دوست و دشمن در سرنوشت و سعادت و شقاوت انسان ها بسیار کار ساز است. البته تنها شناخت کفایت نمی کند، بلکه علاوه بر شناخت، آگاهی از اهداف و روش های فریب دشمن، مقابله همه جانبه و ایستادگی و مقاومت تا ناکامی آنان بر هر فرد و ملتی لازم است.
یکی از مهم ترین مشکلات در عصر حاضر این است که افراد کورکورانه تحت تاثیر تبلیغات مسموم رسانه های جهانی قرار می گیرند و بدون آن که بیندیشند سرنوشت آنان به کجا می انجامد، ایده ها و الگوهای دشمنان انسانیت را سبک زندگی خود قرار می دهند. جهالت مدرن با رسانه های مجازی و ماهواره ها و اجرای برنامه های گسترده شیطانی بر سر مردم جهان سایه افکنده و اغلب آنها را در طلسم خود گرفتار کرده است.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-08] [ 11:22:00 ب.ظ ]

حتی معاندان امام حسن عسکری علیه السلام را می ستودند!!! ...

 پدری برای پسری که منجی شد

سعد بن عبد الله اشعرى از علماى معروف شيعه كه به ملاقات امام عسكرى عليه السّلام  شرفياب شده مى‌گويد: در شعبان سال  ٢٧٨  - هيجده سال پس از رحلت امام عليه السّلام - در مجلس احمد بن عبيد الله بن خاقان فرزند وزير معتمد عباسي  كه آن روزها مسئوليت خراج قم را بر عهده داشت و به آل محمد و مردم قم نيز عداوت مى‌ورزيد نشسته بوديم. سخن از طالبيون ساكن سامرا و مذهب و موقعيت آنان در پيش حاكم به ميان آمد، احمد گفت: من كسى از علويان را چون حسن بن على عسكرى عليه السّلام در سامرا نديده و نشنيده بودم كه اين چنين به وقار و عفاف و زيركى و بزرگ منشى در ميان اهل بيت خود شناخته شده و پيش سلطان و بنى هاشم محترم باشد، چنان كه او را بر افراد مسن حتى امراء و وزراء و منشيان نيز برترى مى‌دادند. روزى من بالاى سر پدرم ايستاده بودم؛ آن روز پدرم براى ديدار با مردم نشسته بود. يكى از حاجبان وارد شد و گفت: ابن الرضا در بيرون در ايستاده است. پدرم با صداى بلندى گفت: او را اجازه ورود بدهيد و آن حضرت وارد شد. . .
وقتى پدرم او را ديد چند قدم به سوى او رفت، كارى كه نديده بودم با كسى حتى امرا و ولات عهد انجام بدهد. وقتى به او نزديك شد، دست به گردنش انداخت و صورت و پيشانى او را بوسيد. آنگاه دستش را گرفت و در جاى خود نشاند. پدرم خود روبروى او نشست و با وى به گفتگو پرداخت. در سخنان خود، او را با كنيه-كه حاكى از احترام او بود-مورد خطاب قرار مى‌داد و مرتب مى‌گفت: پدر و مادرم فدايت. . . شب هنگام نزد پدرم رفتم. . . و از وى پرسيدم: پدر! آن شخص كه امروز آن همه اجلال و احترامش نمودى، چه كسى بود كه حتى پدر و مادرت را فداى او مى‌كردى؟ گفت: او ابن الرضا، امام رافضيان بود؛ آنگاه ساكت شد. چند لحظه بعد سكوتش را شكست و ادامه داد: فرزندم اگر روزى خلافت از دست بنى عباس بيرون رود، در ميان بنى هاشم، جز او كسى شايستگى تصدى آن را ندارد. او به خاطر فضل، صيانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نيكو سزاوار مقام خلافت است. اگر پدر او را ديده بودى مردى بود بزرگوار، عاقل، نيكوكار و فاضل. با شنيدن اين سخنان آتش خشم سر تا سر وجودم را فرا گرفت. در عين حال حس كنجكاويم براى شناختن او برانگيخته شد. از هر كس از بنى هاشم، منشيان، قضات، فقها، حتى مردم عادى كه درباره‌اش سؤال مى‌كردم او را در نزد آنان در نهايت جلالت و بزرگوارى و مقدم بر ساير افراد اهل بيت مى‌يافتم. همه مى‌گفتند: او امام رافضيان است. از آن پس اهميت وى پيش من رو به فزونى گذاشت؛ زيرا دوست و دشمن او را به نيكى مى‌ستودند.است.
اين روايت با توجه به راوى آن كه خود يكى از معاندان سر سخت اهل بيت بوده، موقعيت اخلاقى و اجتماعى امام را در ميان عامه مردم و حتى خواص نشان مى‌دهد.

از کتاب استاد جعفریان

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-10-05] [ 07:06:00 ب.ظ ]

تفاوت ره از کجا تا کجا !... ...

تفاوت ره از کجا تا کجا  !…

 فتح المبين ، مژده و بشارت خداوند به مومنان .
آيا عهد رسول باز نگشته و واقعه‌اي درست به همان گونه تكرار نشده ، لشكر ايمان در مقابل كفر مردمي ساده و باصفا مجهز به سلاح ايمان ، رهبري از جنس نور ، مردم چونان عهد رسول دور او را گرفتند ، به سان پروانه‌هايي گرد شمع .
فتح المبين ، روز انتخاب ، روزي كه زيبايي، آرامش و امنيت جنگ را بر زيبايي، آرامش و امنيت خانه برگزيدند . انتخاب، انتخابي مهم ، انتخابي بين عبد و معبود، بين عاشق و معشوق ، معبود چه كسي را برمي‌گزيند و عبد چه چيزي را . روز عيد است و شادي‌، خدايا كدام را برگزينم شادي را بر دل و جان خانواده‌ام بنشانم يا شادي را بر دل و جان خانواده‌هايي برگردانم اشك را بر چشمان عزيزانم جاري گردانم يا اشك اندوه را از ديده‌هاي عزيزان ديگر پاك گردانم و به جاي آن اشك شوق بنشانم .
عاقبت برگزيدند و برگزيده شدند . جنگ را كه ظاهري نا امن دارد برگزيدند خدا مي‌داند كه امنيت آنجا بود امان نامه و امان آنجا بود امان نامه خدا از شر شيطان و اين بالاترين امنيت‌هاست . آن‌ها برگزيدند و برگزيده شدند آن‌ها برگزيدند , نه جنگ را ، جنگ بهانه وصال بود آن جا كساني بودند كه سرگردان به دنبال وصال معشوق همه جا گشته بودند ، فلسطين، لبنان و اين بار ايران   كساني كه گلوله سفير آزادي شان شد از اين قفس تن و در خاك سرد در ميان آتش و خون چه آرام آرميدند ، پر كشيدند و عاقبت عقد و وصالشان بسته شد.  چه سعادتي بالاتر از اينكه خداوند انسان را برگزيند .
اما آن‌ها كه ماندند چه ؟
نخل‌هاي سوخته و سربريده خوزستان خيلي حكايت‌ها دارند كه بگويند و مي‌گويند اگر ما بفهميم ، چگونه و چرا از ميان آن همه آتش و خون كه مي‌باريد هنوز پابرجا مانده‌اند، سوخته‌اند ،  اما ساخته‌اند و مي‌سازند .  آيا آن‌ها كه مانده‌اند نقششان جز اين است ، شهدا حسين‌وار رفتند و آن‌ها زينب‌وار بايد بمانند وظيفه آن‌ها سنگين تر است .
كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود .
دشمن نيامده بود ، تا ايران را بگيرد، آن‌ها آمده بودند تا نو نهال حكومت اسلامي را تيشه بر ريشه‌اش زنند . اسنادي كه از گاوصندوق صدام پيدا شد و اعترافات آن‌ها به روشني گواه اين مطلب است .
« ذلك بان الله مولا الذين آمنوا و ان الكافرين لا مولا لهم » ( سوره محمد آيه 11)
نصف دنيا بود و ما بوديم ، مجهز ترين سلاح‌ها در مقابل يك كلاشينكف ساده، به راستي چه چيز باعث شد تا پوزه شان را بر خاك بماليم؟ و چه چيز باعث شد ژنرال عراقي در مقابل كودك رزمنده 13 ساله ايراني چون بيد بر خود بلرزد تا جايي كه خودش را چون كودكان خيس كند ؟ چه چيز باعث شد تا صداي حسن  باقري كه از پشت بي‌سيم شنيده مي‌شد لرزه بر اندامشان بيندازد ؟ چه چيز باعث شد تا صداي الله اكبر رزمندگان آن‌ها را خشمگين ساخته و بلرزاند ؟ آيا جز الله و نيروي الله چيز ديگري بود؟ آيا جز ايمان به الله دليل ديگري داشت ؟ چه كس و چه چيز ايمان را به ما آموخت آيا در مكتب اسلام نياموختيم آيا اسلام پيام آور آزادي ما نيست ؟
جنگ امروز ما ادامه جنگ ديروز است وقتي پشتوانه ، پناهگاه، و تكيه‌گاه خدا باشد نه تجهيزات و ملت‌هاي ديگر، وقتي ايمان عامل برگزيده شدن باشد وقتي اسلام مشوق باشد نه فنون نظامي، در واقع جنگ با چنين ملتي آيا جنگيدن با خدا نيست ؟
وقتي دشمن پي به اين راز برد، ترسيد، پس بايد اين پشتوانه و تكيه‌گاه و پناهگاه را از بين ببرد ، پس جنگي ديگر شروع كرد .
اگر آن روز جنگ‌ما جنگ‌نظامي بود ، امروز جنگ ما، جنگ فرهنگي است . مي‌خواهند پناهگاه،‌‌ پشتوانه و تكيه‌گاه ما باشند . مي‌خواهند عامل پرورش مردان آسماني را از بين ببرند .
اگر آن روز خوزستان، ايلام، كرمانشاه و … زير چكمه‌هاي‌متجاوزان مانده و له شد، امروز نه‌آن‌جاها‌، نه خانه‌ها، بلكه تك تك قلب‌هاي‌ساده زير چكمه‌هاي ننگين‌آن‌ها مانده و‌ له‌مي‌شوند . آن روز‌‌ آتش جنگ عضوي از ايران را سوزاند و ويران كرد . امروز آتش جنگ دامن گير روح ايران شده است .
« يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم » ( سوره نسا ، آيه 59)
آنروز ديدي كه دشمن وارد خانه‌ات شد، خانه‌ات را تصاحب كرد، اما راستش را بگو، آيا مردانه نجنگيدي؟ كودكي كه هنوز تكليف برعهده‌اش نبود تفنگ برداشت. اما امروز، دشمن به دست خودمان، خانه‌مان را  ويران مي‌كند بي‌آنكه دفاعي بكنيم. آن روز دو نبرد بود يكي در درون و يكي در برون، اما امروز اگر بر دشمن دروني ( هواي نفس ) نه بگوييم با او بجنگيم، اگر شيطان درونمان را مطيع سازيم دشمن بيروني خود به خود شكست خورده است .
جنگ آن روز زخم كاري بر تن‌ها مي‌زد، بند بر دست و پا مي‌زد، اما جنگ امروز زخم كاري بر جان‌ها مي‌زند بند بر جان‌ها مي‌نهد . امروز روح انسان‌ها به اسارت كشيده مي‌شود بي آنكه تنش زخمي گردد . 
آنچه از جنگ گذشته برجا ماند، افتخار، سرافرازي و پيروزي است. با تمام فشارهايي كه منافقان  و دشمنان از درون و برون  وارد مي‌كردند . بياييد ما نيز از اين جنگ افتخار پيروزي و سرافرازي بر جاي بگذاريم . بياييد منافقان و دشمنان داخلي و خارجي را بر زمين بكوبيم. قلب ما خانه خدا است و فقط همين . از اين جا پل به آسمان مي‌زنيم از اين جا تكيه مي‌دهيم هر كس يا هر چيزي لايق نيست پا به قلبمان بگذارد . پس اجازه ندهيم كسي آن را ويران كند .
عمليات والفجر 3، خواهر زاده صدام كه فرمانده عراقي‌ها بود اسير شد، چون مجروح بود،  به خون احتياج داشت، هر كاري كردند نگذاشت خون ايراني در رگ هايش جاري شود. پس ما نيز نگذاريم فرهنگ غني اسلاميمان كه پوست و گوشت و خونمان به آن آميخته است، با فرهنگ بي‌ارزش آن‌ها و حاميانشان آميخته شود كه قصد آن‌ها نيز چنين است . احساس مي‌كنم كه آن‌ها بهتر از ما اسلام و شهدا را شناخته‌اند كه چنين به جنگش آمده‌اند .
بياييد فكر كنيم آن‌ها چه مي‌خواهند ، با چه مي‌جنگند ، و چرا مي جنگند .
والسلام
نويسنده : خديجه اكبري طلبه پايه سوم روستاي زنجيره شهرستان مرند
انا فتحنا لك فتحآ مبينا

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]

روشهای دین زدایی ...

فرقه های سمی        

روند فرقه گرایی


مقدمه :

 فرقه گرایی و انحرافات مذهبی در ایران سابقه ای دیرینه دارد . نگاهی به تاریخ معاصر ایران ، نشان می دهد که جامعه ایران همواره از ناحیه فرقه های مذهبی مانند بابیگری ، عرفان کاذب و تصوف یا صوفیگری مورد تهدید قرار گرفته است . با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی که بر اساس آموزه های دینی استقرار یافته است این تهدید افزایش یافته و همچنان ادامه دارد . چرا که فرقه های منحرف مذهبی و سیاسی با استفاده از فرصت بوجود آمده پس از پیروزی انقلاب ابتدا با ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی بخشی از جامعه ایران را مقابل هم قرار داده و نظام برای مقابله با این تهدید هزینه های زیادی پرداخته است .


طرح مساله
جامعه دینی ایران در دوران کنونی حیات تاریخی- سیاسی خود ، بیش از هر عصر و دوران دیگری درمعرض چالشها و تهدید های سیاسی- مذهبی و امنیتی قرار دارد .در سالیان اخیر شاهد پیدایش و شکل گیری فرقه های منحرف مذهبی بودیم .
از سویی ، نظام سیاسی ایران بر اساس آموزه های دینی شکل گرفته و اداره می شود و این موضوع باعث شد دشمنان با نفوذ در بین گروه ها و فرقه های مذهبی و یا حتی تاسیس فرقه های منحرف مذهبی در راستای اهداف خود نظام دینی را با چالش و حتی با تهدید امنیتی – سیاسی مواجه سازند . از سوی دیگر انقلاب اسلامی که با هویت فرهنگ دینی ساختار سیاسی – امنیتی رژیم پهلوی را از بین برده و درصدد نهادینه کردن آموزه های اصیل دینی در جامعه است از طرف فرقه های منحرف مذهبی مورد تهدید قرار دارد .


تعریف مفاهیم
فرقه (( SECTدر علوم سیاسی تعریف خاصی دارد که ذیلاً به آن اشاره می کنیم .
« این واژه هم در مورد بخشی از جامعه که از مذهب رسمی جدا شدهیا به آیین گرویده باشند و توسط همگان به اسمیت شناخته نشده است به کار می رود و هم مسامحتاً در هر نوع جنبش جدایی طلب ( زبانی ، مذهبی ، سیاسی و غیره ) اطلاق می گردد بنابراین فرقه در این جا یعنی گروهی که از آموزه های اصیل اسلامی منحرف شده و در حدود تعریف جدیدی از مذهب رسمی است .
فرقه گرایی نیز در علوم سیاسی تعریف خاص دارد که برای آشنایی بهتر بدان اشاره می شود . « این واژه به معنای قطع رابطه با افراد بیرون از یک گروه و تعصب شدید نسبت به گروه خود و در نتیجه تبدیل شدن به یک دسته جدا از مردم می باشد » . با این تعریف می توان گفت فرقه گرایی یک نوع جدایی طلبی از متن جامعه و تاسیس گروهی که اعمال و افکارشان در مقابل هنجارهای رسمی جامعه است .
انحراف (Deriance) واژه انحراف در جامعه شناسی این گونه تعریف می شود : « انحراف هر گونه رفتاری است که با انتظارات جامعه یا یکی از گروه های مشخص درون جامعه منطبق و سازگار نباشد . انحراف دوری جستن و فرار از هنجارهاست و هنگامی رخ می دهد که فرد یا گروهی معیار های جامعه را رعایت نمی کند». بنابراین افراد یا گروه های منحرف براساس یک شاخص و معیار جامعه تعریف و سنجیده می شود .


تاریخچه مختصری از تصوف
تصوف و صوفی گری از بدعت های بزرگی بود که در اسلام رواج یافت . در ورد پیدایش تصوف در اسلام میان محققین و اندیشمندان ، اختلافات فاحشی وجود دارد . گروهی تصوف را پدیده ای بیگانه با اسلام و به اصطلاح وارداتی می دانند و معتقدند که تصوف در جوامع و مکاتب و ادیان دیگر به وجود آمده و بعدها در جامعه اسلامی رخنه کرده است . برخی از محققین ، توحید و عرفان اسلامی را به عنوان اساسی ترین علت به وجود آمدن تصوف می دانند . در منابع و متون اسلامی از جمله قرآن کریم ، بسیاری از مباحث عرفانی مانند لقاء الله ، رضوان الهی و دعا های پیامبر (ص) و اولیای دین و حالات معنوی آن بزرگواران ، الگوی عرفانی اسلامی به شمار می رود . و مهمتر از همه این گروه معتقدند : شرایط زندگی فقیرانه و بسیار ساده مسلمانان صدر اسلام ، علل مهم پیدایش تصوف به شمار می رود .
در صدر اسلام پیروان رسول خدا (ص) با نام های « مسلمان » ، « عابد » ، « صحابه » و « شیعه » شناخته می شدند اما واژه صوفی از قرن دوم هجری پدید آمد . بسیاری از بزرگان صوفیه با تحریف تاریخ سعی کردند آغاز تصوف را همان آغاز اسلام معرفی کنند و تاریخچه ای به بلندی تاریخ اسلام برایش بسازند. برخی از محققان معتقدند در زمان جنگ های اسپارت در یونان باستان ، آنان که شهامت جنگ را نداشتند به گوشه نشینی پرداخته و از جنگ فرار کردند . صوفیانی که در اسلام پدید آمدند تحت رهبانیت مسیحی و ریاضت های غیر شرعی مرتاضان هندی بودند .
اولین « خانقاه » را یک معمار مسیحی مصری برای ابو هاشم صوفی در کوفه ساخت . ابو هاشم اولین شخصی بود که به نام صوفی خوانده شد و او در قرن دوم هجری می زیست . نقل است امام صادق (ع) در جواب سوالی در مورد وی می فرماید : « همانا او جدآ فاسد العقیده است و او همان کسی است که از روی بدعت مذهبی را اختراع کرد که به آن تصوف گفته می شود و آن را محلی برای عقیده خبیث خود ساخت» .
سیری در تاریخ صوفیه و نگاهی به روایات اهل بیت عصمت (ع ) نشان می دهد که تصوف و صوفی گری جریانی بود که برای شکستن موقعیت علمی و معنوی اهل بیت (ع) در بین امت اسلامی به وجود آمد . حمایت بنی امیه و روابط آنها با سران صوفیه و یا حداقل زمینه سازان پیدایش این جریان بوده اند . چرا که معمولا این جریان « صوفیه » و دراویش در برابر ایمه اطهار (علیهم السلام) موضع گیری می کردند در یک جمع بندی مختصر می توان گفت صوفی گری و تصوف پایه تصوف در اندیشه و عرفان اسلام قرار دارد . اما تحت تاثیر ادیان و مذاهب دیگر از جمله آیین ریاضت ، اندیشه های نو افلاطونی که بر پایه سیر و سلوک و محبت و معرفت برای رسیدن به شناخت خدا قرار دارد و آیین زرتشت که اساس رستگاری در آن رهایی از ظلمت و رسیدن به نور است و بخشی از تصوف تحت تاثیر رهبانیت دین مسیحیت قرار گرفته است .
بنابراین تصوف آمیزه ای از عفاید اسلامی ، بودایی ، زرتشتی ، برهمایی ، مسیحی و … است.  اصلاح تصوف از صوف به معنای پشم گرفته شده و این به خاطر پوشیدن لباس پشمینه توسط صوفیان نخستین بود .


فرقه های تصوف در ایران :
تصوف دارای فرقه های زیادی است . انتساب هر گروه از صوفیان به یک قطب یا سلسله  از اقطاب سبب شده است که فرقه های صوفیه به شمار قطب و مشایخ رقم بخورد . در اینجا به برخی از فرقه های تاثیر گذار اشاره می شود :
1 – فرقه نعمت اللهیه :
این فرقه منسوب به « شاه نعمت الله ولی کرمانی » است . وی از عرفا و صوفیان بزرگ قرن هشتم هجری است که به « سید » یا « شاه » ملقب است . شاه نعمت الله ولی در سال 730 ه-ق در شهر حلب به دنیا آمد و در سال 843 ه-ق در « ماهان » از توابع کرمان از دنیا رفت . دراویشی که در قم و تهران فعالیت دارند غالبا نعمت اللهی بوده و پیرو سلطان محمد گنابادی هستند وی ادعا کرده است که تصوف را از معصوم علیشاه رکنی فرا گرفته و او شخصیتی است هندی که از مرتاضهای بت پرست هندی تصوف را آموخته است .سلطان محمد گنابادی در سال 1327 توسط مرحوم آخوند خراسانی مرتد اعلام شد و مردم او را به قتل رساندند . پس از وی فرزندان ملاعلی نور علیشاه و پس از وی فرزندش صالح علیشاه قطب درویش شد .
 پس از او سلطان حسین تابنده معروف به رضا علیشاه قطب آنان شد که در سال 1371 ه.ش از دنیا رفت . وی در زمان رژیم پهلوی از طرفداران نظام بود به طوری که ارتشبد نصیری رییس ساواک و اسد الله علم از مریدان وی گردیدند .
در سال های پس از انقلاب این فرقه منحرف با افزایش فعالیت خود بخصوص در شهرهای مذهبی مانند قم در صدد جذب افراد و توسعه اندیشه های انحرافی خود بود که با برخورد مناسب مسئولین شهر ،فعالیت آنان متوقف شد .
2- فرقه « اهل حق » یا « علی اللهی »
فرقه اهل حق به دلیل اغراق و افراط در مورد حضرت علی به « علی اللهی » نیز مشهور شده اند ، هر چند خود این نام را قبول ندارند . با این حال این فرقه به دلیل برخی از اعتقادات افراطی از غلات به شمار می آید و از نظر فقهای اسلامی چه شیعی و چه سنی ، محکوم به ارتداد شده اند .
بیشتر پیروان « اهل حق » در مناطق غربی ایران و مناطق کرد نشین عراق ساکن هستند و مهمترین علامت و مشخسه این فرقه ، سبیل های بلند و پر پشت است که روی لب ها را کاملا می پوشاند . اهل حق معتقدند حضرت علی  (ع ) سبیل خود را نمی تراشیده و از این رو تراشیدن سبیل ، از نظر آنها عملی زشت و گناهی کبیره محسوب می شود
عقاید « اهل حق » یا « علی اللهی » آمیخته ای است از عقاید اسلامی ، زرتشت ،یهودی ، مسیحی ، مانوی و هندوی و در کتاب « سرانجام » که راهنمای اعتقادی آنان است ، شرح داده شده است .از جمله انحرافات این فرقه ترک واجبات شرعی است اینکه عبادات را در مرحله اول سیر و سلوک که به اصطلاح آنان مرحله شریعت است ، لازم می دانند اما وقتی از مرحله شریعت گذشتند و به مرحله بعدی یعنی طریقت ، معرفت و حقیقت وارد شدند ، عبادت های شرعی را لازم نمی دانند بنابراین این فرقه یک یا چند بار در هفته در محلی به نام « جمع خانه » یا « جم خانه » مراسم عبادی خود را با ذکر « یا علی » آغاز می کنند . این ذکر همراه با نواختن ضرب و طنبور و سایر آلات موسیقی اجرا می شود و سپس نوبت به رقص و سماع می رسد.
فرقه اهل حق معتقدند فرقه آنان در قرن دوم هجری پدید آمده و در قرن هفتم تجدید حیات یافته است . برخی زمان تاسیس این فرقه را قرن چهارم هجری می دانند و موسس آن را شخصی به نام « مبارک شاه » که به « شاه خواشین » ملقب بوده ، معرفی می کنند . 
3- فرقه صفویه
صفویه فرقه ای است که از سروردیه منشعب شده و پیروان این فرقه در آذربایجان و اکثرا در شهر اردبیل سکونت داشته اند .
رییس این فرقه ، شیخ صفی الدین اردبیلی است پیروان این فرقه توانستند در سال 907 هجری به رهبری « شیخ اسماییل صفوی » سلسله پادشاهی « صفویه » را د رایران تاسیس کنند . البته در مورد انحراف این گروه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست .
4- فرقه حروفیه
این فرقه پیرو فضل الله نعیمی استرآبادی مشهور به « حروفی » بوده اند استرآبادی در سال 740 ه. ق در استرآباد بدنیا آمد و در سال 796 ه.ق به دست میدان شاه ، پسر تیمور کشته شد . استرآبادی معتقد بود که همه حروف الفبا مقدس هستند و در هر حرفی ، سری نهفقه است . او معتقد بود که خدا از جنس نور بوده و اعضای وجودش ، شبیه به حروف الفبا است .
5- فرقه ذهبیه
فرقه درویشی ذهبیه ، یکی از سلسله های معروف دراویش در ایران است این فرقه به خاطر انشعابات زیاد به « اغتشابیه » معروف است . یکی از شعبات فرقه ذهبیه ، فرقه « مهدویه فتحیه گمنامیه » است . قطب این فرقه به نام « فتحعلی » مدعی ماموریت از سوی امام زمان (عج) شد . پس از وی فردی به نام سید علی تهران ، معروف به « کفری » جانشین فرقه شد . پس از وفات کفری افراد متعددی جانشین وی شدند که یکی از آن ها « ه-م » است . سایت بازتاب در مورد وی می نویسد « وی مدتی در تهران به خیاطی اشتغال داشته و در سال 1336 در بانک ملت استخدام می شود . «ه-م »مسافرت های خارجی زیادی رفته که از جمله آن ها که توانست در فعالیت های وی موثر باشد ، مسافرت به هندوستان است . »

                                                                                                                         ادامه دارد

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی  لینک ثابت
[شنبه 1396-10-02] [ 11:40:00 ق.ظ ]

وقتی سبک خوراکی هایمان غربی شد ...

نوشابه سم تدریجی

 

واقعا دنیای عجیبی داریم، والدین ،میزبانان در مهمانی و غیره  برایمان خوردنی و نوشیدنی هایی را تهیه می کنند که خود ودیگران را هرچه زودتر به سوی بیماری ومرگ سوق دهند. این هم نتیجه غربزدگی در سبک خوراک مردم ایران  است. که آنها هم از درآمد این گونه خوردنی ها ونوشیدنی ها از دیگر ملتها سود می برند هم وقتی بیمار شدند باید از داروهایشان استفاده نمایند. وسرانجام از اینکه ملتهای دیگر بیمار غیر سالم باشند به اهداف استعماری خود جامه عمل بپوشانند.

وقتی نوشابه ها و اونواع شکلات ، چیبس و کیک و سوس غیره را در بازار کشورها رواج دادند از این راه کسری درامد خود را تامین کردند،حالا با ملت های چاق که عمر کوتاهی دارند مواجه هستیم. مردم مکزیک چاق ترین مردم دنیا هستند!

این سبک زندگی باعث درامد زایی شرکت های کشور ماهم شده است، سازمان بهداشت ماهم چشمش را روی این سم مهلک تدریجی بسته است صداو سیماهم برای درآمد زایی تبلیغات گسترده ای در این جهت می کند در مدارس هم به کودکان از این سم فروخته می شود.

دوغ های طبیعی با طعم عرق نعنا، آب زرشک ، آب آلبالوهای خودمان را فراموش نکنیم.https://article.tebyan.net/161069/

 

موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی, دلنوشته  لینک ثابت
[جمعه 1396-10-01] [ 10:40:00 ق.ظ ]

گرگ پیر ...

مقدمه:

روزولت: ما در این مورد که آیا نقش بزرگی در جهان به عهده بگیریم یا نه، حق انتخاب نداریم این نقش به وسیله سرنوشت و سیر حوادث بر ما مقدر شده است ما مجبوریم چنین نقشی را برعهده بگیریم، تنها تصمیمی که در این زمینه می توانیم بگیریم این است که آیا می خواهیم این نقش را به خوبی ایفا کنیم یا با سستی.


اهمیت و ضرورت بحث 
در خبرها آمد که در دیدار جمعی از نظامی ها با مقام معظم رهبری در تاریخ بیستم فروردین ماه سال1385 معظم له بر شناخت نقاط قوت و ضعف خود و دشمن تاکید فرمودند. نکته مهم دیگر مورد تاکید ایشان توجه دادن به معنویت و کار جدی در این زمینه بود.

یکی در خصوص بررسی نقاط قوت و ضعف دو اصل اساسی مطرح است؛یکی شناخت نقاط قوت و ضعف درونی نظام جمهوری اسلامی برای مواجهه با بیرون و دیگری شناخت فرصتها و چالش ها و تهدیدات بیرونی.
راهبرد مورد نظر نیز با توجه به این اهداف شکل گیرد؛نخست کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت و از سوی دیگر کاهش و تحدید تهدیدها و گسترش فرصت های بین المللی .نقطه قوت یک راهبرد بر اساس الگوی فوق در موقعیت ها ومقتضیاتی است که نظام جمهوری اسلامی ایران بتواند:
- مولفه های قدرت درونی خود را با فرصت های بین المللی موجود پیوند داده ومنافع ملی وامنیت ملی خود را بر این اساس تامین کند.
-همزمان تلاش کند تا تهدیدهای بیرونی با نقاط ضعف درونی پیوند نیابد.چون در چنین شرایطی سیستم بیشترین ضربات را از تهدیدهای بیرونی متحمل خواهد شد.
در قالب همین الگو ،جمهوری اسلامی ایران باید بتواند نقاط قوت خود را بر روی نقاط ضعف دشمن یا دشمنان متمرکز کرده و آن  ها را وادار به تامین حد ممکنی از منافع یا مولفه های امنیت ملی خود نماید .
در دنیای وابستگی متقابل پیچیده نامه ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به بوش از مولفه های قدرت درونی نظام اسلامی ایران یعنی معنویت و اعتقادات به اسلام عزیز بود که با فرصت های بین¬ المللی از جمله افکار عمومی دنیا پیوند زده شد.اما عملکرد برخی احزاب و جریان های سیاسی می تواند به نقطه ضعف درونی نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود تا تهدیدات بیرونی برآن متمرکز شود. پدیده ناتوی فرهنگی درست در همین جا خود نمایی می کند که در این جا به ابعاد مختلف آن به اختصار اشاره می شود.

تعریف مفاهیم
فرهنگ
: از فرهنگ به مجموعه دستاورد های معنوی یک کشور یاد کرده اند.به مجموعه توانمندی های که انسان به کمک اندیشه و تفکر در محیط پیرامون (طبیعت) ایجاد می کند نیز فرهنگ گفته اند.از میان تعاریف گوناگون می توان به این تعریف اکتفا کرد که فرهنگ به مجموعه دانش ها ،بینش ها،باورها، آداب و رسوم و سنت های عمومی افراد یک جامعه اطلاق می شود که نسل به نسل منتقل می شود.

ناتو: با صف آرایی کشورهای طرفدار نظام سرمایه داری به رهبری ایالات متحده آمریکا در مقابل بلوک طرفدار سوسیالیسم، به رهبری شوروی در سال 1949، بین آمریکا و کشورهای آلمان غربی،فرانسه،انگلیس، کانادا و در سالهای 1952 -1950 کشورهای کره جنوبی،یونان و ترکیه پیمانی نظامی به نام «ناتو» شکل گرفت و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به وجود آمد که با ماهیت و قواره نظامی،کارکرد و هدف آن دفاع از پیرامون و پیشگیری از جنگی دیگر بود.
نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا در این زمینه گفت :«ما باید در رقابت با شوروی در دو جنبه پیروز شویم ؛اقتصاد و ایدئولوژی.»
ناتوی فرهنگی: این اصطلاح توسط مقام معظم رهبری ودر جمع دانش جویان ودانشگاهیان استان سمنان در تاریخ 18/8/85 مطرح گردید.
 ناتوی فرهنگی در واقع اتحادیه کنسرسیومی نرم افزاری ،رسانه ای از اعضای ناتو است که با بمباران افکار عمومی جامعه هدف ،تغییر هویت فرهنگی (ارزش ها، هنجار ها، اعتقادات، باور ها ،سمبل ها ونمادها و…)آنان وسپس تغییر رژیم های سیاسی را دنبال می کنند. به عبارت دیگر رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی جنگ نرم وهدف اصلی آن نابودی هویت ملی جوامع بشری به ویژه مقابله با ایمان انسانهای است که می خواهند از هویت دینی وملی خود شرافتمندانه دفاع کنند.
اعضای ناتوی فرهنگی با بهره مندی از 57 سال تجربه نظامی گری ،تاسیسات پایه ای هماهنگی رادر حوزه رسانه ها شکل داده اند .در این مجموعه چهار خبر گزاری بین المللی،شبکه های خبری- مانند بی بی سی ،سی. ان .ان ،تاسیسات ماهواره ای که ارسال امواج صد ها شبکه ماهواره ای را برعهده دارند،صد ها روزنامه وهزاران پایگاه خبری وتبلیغاتی را تغذیه می کنند. این تاسیسات ارزش های مشترک غربی را منتشر وتلاش می کنند تا ارزش های مقاوم در برابر خود را کم رنگ واز بین ببرند.


تبار شناسی موضوع
تفکر ناتوی فرهنگی به سال 1920 میلادی برمی گردد که فولر مورخ وتحلیل گر  نظامی بریتانیایی امکان جایگزینی اقداماتی نظیر زائل کردن خرد انسانی ، مغشوش کردن هوش انسانی ومضمحل کردن حیات معنوی واخلاقی یک ملت به وسیله نفوذ در اراده آن ها را ،با وسایل سنتی جنگ ادعا کرد. در آن زمان ، این ادعا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. بیست سال بعد که بریتانیایی ها درگیر تلاش گسترده ای در زمینه تبلیغات –نظیر آن چه فولر پیش بینی کرده بود- شدند، اصطلاح« جنگ سیاسی» را به کار بردند.
از سال 1947 تاکنون مرکز اطلاعاتی آمریکا (سیا) برای مسلط شدن بر دنیا وکنترل افکار عمومی آمریکا وسایر نقاط جهان ،اعمال روش های نوین وارائه خدمات در پوشش ابزار ها وتجهیزات مدرن ومدرن تر را در دستور کار خود قرار داد.این مرکز با گسترش فعالیت های خود یک شبکه مخفی وسیع وپیچیده تبدیل شد. یکی از فعالیت های مهم سیا در کشور های مختلف تاثیر گذاری ودر اختیار گرفتن مطبوعات به خصوص روزنامه هاست که در این زمینه اولین اقدام سیا در کشور های جهان سوم به عضویت درآوردن روزنامه ها در اتحادیه مطبوعاتی آمریکایی [یاپا] تحت نفوذش بود.سازمان سیا با فرستادن ماموران خود تحت مامور فنی واخراج روزنامه نویسان ودادن تغییر در کمیت وکیفیت روزنامه ها ، اخبار را طوری منعکس می کند که به هدف های بی اعتبار کردن دولت وایجاد نفاق در بین مردم کشور مورد نظر نایل آید .
روشهای سازمان سیا متکی بر شیوه های روانی ایجاد هرج ومرج اجتماعی از طریق  تاثیر گذاری برافکار عمومی به وسیله مطبوعات و… وهرج ومرج اقتصادی از طریق قطع کمک های خارجی ،تحریم اقتصادی وجلوگیری از  پیشرفت های علمی وفن آوری در نهایت ایجاد تور امنیتی برای عوامل وابسته در درون کشورها ،تقصیر را به گردن دولت ها انداخته ورهبران را در افکار عمومی بی اعتبار می کنند.
در اوج جنگ سرد از 1967 -1950 طرحی محرمانه برای تبلیغات مسموم فرهنگی در اروپای غربی ،توسط بازوی جاسوسی آمریکا، آژانس مرکزی اطلاعات سیا ،به اجرا گذاشته شد ویکی از جنبه های اصلی این طرح پیش برد این ادعا بود که این تبلیغات اصلا وجود ندارد.بخش عمده این مبارزه فرهنگی مخفی بر عهده «کنگره آزادی فرهنگی » قرار داشت که از سال 1950 تا 1967 توسط یکی از عاملان سیا به نام «مایکل یوسلسو »اداره می شد.دست آورد های این انجمن که بسیار قابل توجه بود عبارتند از :  
  ایجاد دفترهایی در 35 کشور ؛
ـ استخدام کارمندان بسیار؛
ـ انتشار بیش از 20 مجله پرآوازه؛
ـ برگزاری نمایشگاهای هنری ؛
ـ ایجاد یک سرویس خبری وسینمایی ؛
ـ سازماندهی کنفرانس های بین المللی ؛
ـ اجراهای عمومی موسیقی و دادن جوایز به موسیقی دانان و هنرمندان؛
ماموریت انجمن یا «کنگره آزادی فرهنگی»سوق دادن دانشوران اروپای غربی به آرامی از مارکسیسم و کمونیسم به سوی دیدی سازگارتر با روش آمریکایی بود.
سازمان سیا برای انجام عملیات جنگ سرد فرهنگی در زمان شرومن 34 میلیون دلار در سال در اختیار داشت.این سازمان در چارچوب این عملیات،شبکه مطبوعاتی جهان شمولی را ایجاد کرد که از ایالات متحده تا لندن ،اوگاندا و خاورمیانه وآمریکای لاتین گسترش داشت.به تعبیر خانم ساندرز ،سیا درمقام «وزارت فرهنگ بلوک غرب »عمل می کرد. در هالیوود،ماموران سیا کارگردانان را ترغیب می کردند که در فیلم های خود سیاه پوستان را هرچه بیشتر نمایش دهند،آنان را آراسته وخوش لباسبه تصویر کشند واز این طریق ایالات متحده را جامعه آزاد ودموکرات بنمایانند.
از سال  1980 تا 1984 آمریکایی ها با کار فکری مداوم در نهایت سند شماره ی 130 شورای امنیت ملی (ان. اس. سی)را به تصویب رساندند.این سند با عنوان «سیاست اطلاعاتی وارتباطی ریگان» در راس اقدامات وبرنامه ریزی های دهه های آینده سیا قرار گرفت.محور های اساسی این سیاست عبارتند از:
- تجدید نظر وتوسعه در ساختارهای اطلاعاتی ،ارتباطی ومیان فرهنگی: ایالات متحده آمریکا در سال 1380 اداره نفوذ راهبردی را تاسیس کرد تا افکار عمومی دنیا را با خود همسو کند.
- باز سازی واصلاح شبکه های رادیو وتلویزیون به منظور دسترسی به مخاطبان مختلف جهانی :ایالات متحده آمریکا در تیر ماه 1382 یک میلیارد دلار بوجه برای راه اندازی شبکه تلویزیونی در خاورمیانه به منظور حمایت از دوستان آمریکا در منطقه تصویب کرد.
- تقویت تکنولوژی وابزار جدید ارتباطی به منظور نفوذ بیشتر در مناطق مختلف جهان
- تحقیقات عمیق تر در سنجش افکار عمومی :نظر سنجی های موسسه (گالوپ) ومجموعه های وابسته به آن مانند «گرانپایه » در ایران که در همین راستا فعالیت داشت.
- استقرار وتوسعه هر چه بیشتر ابزار وشیوه های موثر جنگ روانی در بحران های بین المللی
- تولید وتوزیع نشریات مختلف در حمایت از اصول وارزش های آمریکایی وغربی؛در مقطع کنونی نزدیک به نود شبکه خبری آمریکایی و بیست خبرنگار آمریکایی در کشور ما فعال هستند .
- برقراری ارتباط با نخبگان وعوامل مورد نظر؛ گری سیک – مشاورامنیت ملی کاخ سفید پس از سفری مخفیانه به ایران به خبرنگاران می گوید : چگونه خوشحال نباشم از این که در ایران موج تازه ای بر پا شده که مصمم است طومار حکومت اسلامی را به هم بپیچدوحکومتی نظیر حکومت ایران در دوران شاه وعربستان سعودی را روی کار آورد .من در ایران روشنفکرانی را دیدم که اشاره های ما را دنبال می کنند.
رامین جهانبگلو در شهریور 1385 در مصاحبه با خبرگزاری «ایسنا»طی اظهاراتی از خبر پشیمانی افشاگری می گوید:بنده به دلیل ارتباط با برخی نهاد ها وموسسات آمریکایی دستگیر شدم .ارتباط من با بیگانگان از سال 77 آغاز شدکه به کانادا وسپس به دانشگاه هاروارد رفتم. بعد از این که سه سال در دانشگاه تورنتو تدریس کردم ، سازمانی که مجله دموکراسی در آن منتشر می شد، بورسی را به بنده پیشنهاد کرد که آن بورس را گرفتم وبه واشنگتن رفتم. در  موسسه NED که پول خود را از کنگره آمریکا می گیرد وبیشتر در جهت فروپاشی کمونیزم در اروپای شرقی تاسیس شده بود،مشغول به کار شدم وبعد هم از طریق این موسسه با نهادها ومراکز دیگر مرتبط شدم ودر کنفرانس ها شرکت می کردم تا گزارش نهایی این جلسات را که بیشتر استراتژیک بود ،به مسئولان آن موسسه می دادم. از طریق مسئولان موسسه با افرادی در وزارت خارجه آشنا شدم وکم کم در حلقه ماموران ویژه آمریکا واسرائیل خود را یافتم… به گذشته نگاه می کنم خود را یک قربانی می بینم من فکر می کردم کار دانشگاهی انجام می دهم اما در حلقه ای قرار گرفته بودم که پول آن را سازمان های امنیتی می دادند ومن اسم این مجموعه را امپراطوری می گذارم،
بسیاری از ماموران امنیتی آمریکا واسرائیل از عناصر دانشگاهی هستند وخود را زیر نقاب مراکز فرهنگی وآموزشی پنهان کرده اند . من در این دوران ،برخلاف میلم رودر روی منافع ملی قرار گرفتم، آمریکایی ها برای دست یابی به امپراطوری فرهنگی هزینه های بسیاری کرده اند وشعار آن ها این است که هرکسی که با مانیست علیه ماست ،آن ها برنامه ها وهزینه های بسیاری رابرای منطقه خاورمیانه وکشورهای اسلامی تدارک دیده اند.
پیام اصلی این سندالقای این نکته است که با ارزش های امپراطوری بزرگ فرهنگی نمی توان درگیر شد وپایان تاریخ لیبرال –دموکراسی است.طرح نظریه های ” پایان تاریخ وآخرین انسان ” فوکویاما، “موج سوم “آلوین تافلر ، ” دهکده جهانی  ” جرج اورول  و مک لوهان ،” برخود تمدن های ” ساموئل هانتینگنون ، “جهانی شدن وجهانی سازی” رابرتسون ، هابر ماس وگیدنزونظریه “عدالت جهان ” راولز،پروژه ای برنامه ریزی شده را دنبال کردند.دست اندر کاران این پروژه که وابسته به حلقه نو محافظه کاران آمریکایی هستند ” جهان شمولی” و “جهانی سازی” را پروسه ای محتوم برای بشر امروز معرفی کردند.هانتینگتون در این خصوص معتقد است ؛با توسعه ارتباطات بین الملل ،فرهنگ های ضعیف در فرهنگ های قوی تر ادغام می شود ودر نهایت دو فرهنگ عظیم ، فرهنگ اسلامی وفرهنگ غربی باقی خواهند ماند که رودرروی هم قرار می گیرند. او چنین القا می کند که تمدن غربی باید بیش از پیش انسجام خود را حفظ کند تا فائق آید .
سخنان صریح دبیر کل ناتومبنی براین که ما نیازمند ناتویی هستیم که در رویارویی با مسائل جهانی واکنش نشان دهد؛ عملیانی شدن نظریه های مذکور است. دبیر کل ناتو قدرت گرفتن جهان اسلام وگسترش آن در جهان را تهدیدی جدی برای غرب تلقی می کندوکارکرد نظامی را برای مقابله کافی نمی داند .وی و دیگر کارشناسان نظامی این سازمان براین باورند که کارکرد فرهنگی ناتو در بدنه کشورهای اسلامی راحت تر وسریع تر نفوذ می کند .ناکارآمدی تیم نظامی ناتو در افغانستان وعراق ونیاز به تیم غیر نظامی در همین راستا قابل طرح است.
 در چنین فضایی مقام معظم رهبری در 18 /8/85 با اشاره به مقاله ای ناتو فرهنگی را این گونه مطرح کردند :
باندهای بین المللی زر وزور برای تسلط بر منافع ملت ها ، سازمان نظامی ناتو تشکیل داده بودند ، اکنون برای نابودی هویت ملی جوامع بشری و تحقق بیشتر اهدافشان در پی تشکیل ناتو فرهنگی هستند تا با استفاده از امکانات زنجیره ای ، متنوع و بسیار گسترده رسانه ای ، سررشته تحولات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور ها و ملت ها را به دست بگیرند باید هوشیارانه این مساله را زیر نظر داشت .


زمینه های ناتوی فرهنگی
 زمینه های تغییر رویکرد آمریکا به ناتوی فرهنگی وتغیی موضع ازحمله به دفاع را در موارد زیر می توان خلاصه کرد:
الف: کارآمدی اسلام در تقابل با هژمونی غرب که شاخصه های چالش ها وبحران های غرب عبارتنداز :
1. حاکمیت  هفتاد درصدی مجاهدین در مجلس افغانستان،
2. حاکمیت اصولگرایان در ایران ؛
3. پافشاری ایران در مسئله انرژی صلح آمیز هسته ای و ورودش به مرحله صنعتی غنی سازی ؛
4. حاکمیت ائتلاف شیعی و اصولگرا در عراق ؛
5. رای مردم فلسطبن به جنبش اسلامی حماس؛
6. پیروزی حزب الله بر اسرائیل وحامیان او؛
7. پیروزی شیعیان در انتخابات مجس در بحرین؛
ب: تناقضات وناکارآمدی لیبرال دموکراسی: دموکراسی غرب را گرفتار پارادوکسی جدی در مناطق مختلف جهان به ویژه جهان اسلام کرده است.
با توجه به این زمینه ها ، غرب با تشکیل ناتوی فرهنگی به مبارزه جدی با فرهنگ های مغایر با فرهنگ آمریکایی وغربی پرداخته اند که برایموفقیت خود از تمام ابزارهای رسانه ای ، ماهواره ای ،تبلیغی و… استفاده می کنند. تا با مدل اندلسی – که بدتربین  مدل فرهنگی مهندسی برای جهان اسلام است – مبانی وارزش ها را سست کنند.

                                                                                                                      ادامه دارد…

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-09-19] [ 10:09:00 ق.ظ ]

انگلیس و وهابیت ...

 او سپس به بغداد و کردستان وهمدان واصفهان روانه شد وسرانجام به زادگاه خویش برگشت .
او در زمان حیات پدرش جرات اظهار عقاید خویش را نداشت ولی پس از آن که پدر او در سال 1153در گذشت محیط را برای اظهار عقاید خویش مساعد یافت و مردم را به آیین جدید فرا خواند.
ولی اعتراض عمومی مردم که نزدیک بود خونش را بریزند او را ناگزیر کرد تا به زادگاه خویش عیینه باز گردد و بر اساس پیمانی که با امیر آن جا «عثمان بن معمر» بست که هر دو بازوی یکدیگر باشند عقاید خود را تحت حمایت او بی پرده مطرح ساخت ولی طولی نکشید که حاکم عیینه به دستور فرمانروای احساء  وی را از شهر عیینه خارج کرد.محمد بن عبدالوهاب به ناچار شهر درعیه را برای اقامت برگزید و با پیمان جدیدی که با محمد بن سعود حاکم درعیه بست که حکومت از آن محمد بن سعود و تبلیغ به دست محمد بن عبد الوهاب باشد.
او در آغاز کار به مطالعه زندگینامه مدعیان دروغین نبوت مانند « مسیلمه کذاب» ،«سجاج »، « اسود عنبسی» و«طُلیحه اسدی » علاقه خاصی داشت ، برخی از اساتید و علما و حتی پدرش وی را گمراه دانسته و مردم را از اطاعت وی منع می کردند.
اولین کتابی که بر ردّ عقاید باطل او نوشته شد توسط برادرش (سلیمان بن عبد الوهاب) به نام «الصواعق الالهیه  فی الردّ علی الوهابیه» بود.
 اولین کاری که « محمد بن عبد الوهاب » انجام داد ، ویران کردن زیارت گاه های صحابه ، و اولیا الله در اطراف عیینه بود ، که از جمله آنان تخریب قبر « زید بن خطاب» برادر خلیفه دوم بود ، که با واکنش شدید علما و بزرگان مواجه گردید، به دنبال آن امیر عیینه به ناچار ، شیخ را از این شهر بیرون کرد .

همان طور که در بخش ،« عصر ظهور محمد بن عبد الوهاب » اشاره شد ، در قرن دوازده هجری موقعیت بسیار سخت واوضاع بسیار نامناسبی که برای مسلمانان پیش آمد و کشور های اسلامی از هر طرف مورد تهاجم شدید استعمار گران قرار داشت ، کیان امت اسلامی از سوی انگلیس ،فرانسه ، روس و آمریکا تهدید می شد، جامعه اسلامی بیش از هر زمانی نیاز به وحدت کلمه داشت.
در این عصر بیش از هر زمانی مسلمانان نیاز به وحدت وهمکاری بر ضد دشمن مشترک داشتند، ولی متاسفانه «محمد بن عبد الوهاب » مسلمانان را به جرم توسل به انبیا و اولیاء الهی ، مشرک وبت پرست قلمداد کرد ، و فتوا به تکفیر آنان داد، و خونشان حلال ، و قتل آنان را جایز ، و اموال آنان را جزو غنایم جنگی به حساب آورد، و پیروان او به استناد این فتوا هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشیدند، که در قسمت بعدی به تفصیل  بیان خواهد شد. 
                                                                                                                                                           

                                                                                                                            ادامه دارد

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 10:06:00 ق.ظ ]

قوم بنی اسرئیل-یهودیان-حزب صهیونیسیم ...

 

نگارش وتدوین:معصومه نویدی ثانی،استاد رهنما:حجت الاسلام غیبی،استاد ناظر:حجت الاسلام نظری،تاریخ دفاع:۱۳۸۶

چکیده

با وجود اینکه محققان ومولفان زیادی در مورد تاریخچه عقاید وبرنامه ها واهداف یهودیان تحقیقات گستردهای داشته اند اما از آنجایی که در آیات قرآنی این قوم یهود به عنوان بدترین دشمن مسلمانان معرفی شده است باز نیاز است تا درمورد هویت وبرنامه ها واهداف بلند مدت وکوتاه مدت این دشمن دیرینه مسلمانان بررسی وتحقیقات موشکافانه ای انجام گیرد.
ما نیز در این رساله خود که مشتمل برپنج فصل بخش است به ابعاد مختلف این مساله پرداخته ایم که در ابتدا به تاریخچه قوم بنی اسراییل کیفیت پیدایش عقاید طرز زندگی ومعرفی پیامبران هم عصر آنان تا پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)پرداخته ایم.
سپس به معرفی یهود از نظر قرآن وروایات پرداخته وطی آن نیز منابع دینی یهود وتا حدودی به محتویات آنان نیز اشاره کرده ایم همچنین در مورد آوارگی یهود وعلل شکل گیری صهیونیسم وفعالیتها وچگونگی اشغال فلسطین و مذهب در اسراییل را مورد بحث قرار داده ایم.
اما در بحثی دیگر برای شناخت بیشتر به برنامه های دراز مدت وکوتاه مدت آنان که در قالب پروتکل ها بیان شده است به طور اجمالی اشاره می کنیم وسپس به نفوذ یهودیان صهیونیست در کشور ها وموسسات دولتی مختلف وحتی در سازمان های بین المللی اشاره می کنیم در آخر به تاریخچه زندگانی چندتن از شخصیت های یهودی صهیونیسم می پردازیم.

موضوعات: تحقیقات پایانی طلاب مدرسه فاطمیه  لینک ثابت
[شنبه 1396-09-18] [ 11:28:00 ب.ظ ]

دختر بد حجاب اما عاشق امام زمان ...

 

 

 دختر بدحجاب اما عاشق امام زمان

کی گفته اونایی که چادر ندارن امام زمونو دوس ندارن؟

بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم

گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟                                                        
گفت: آره!

گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله

گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟


براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می‌خوره. تو هم سراسیمه میری و می‌بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می‌گیره. عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه: عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می‌گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…

دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می‌کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می‌کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می‌بینم که خیانت می‌کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه

گفتم: پس حجابت… .

اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم، حجاب که قابلش رو نداره

از فردا دیدم با چادر اومده

گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه.
برداشت از وبلاگ خاک مقدس

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-09-06] [ 09:53:00 ب.ظ ]

علم بهتر است یا ثروت ...

علم الهی بسم اللهنام خدا اسم اعظم
وقتی حدیث را براش خواندم، گفتم: حالا متوجه شدی که رسول خدا صلی الله علیه و آله 1500 سال پیش به علم آموزی سفارش کرده است ، کدام علم را می گوید؟ علمی که ریشه تفاخر ، غرور ، ظلم، فریب، اختلاص،را بخشکاند. انسان را آدم کند نه حیوان!!!

پیامبر اکرم(ص):
ان الله یطاع بالعلم, و یعبد بالعلم و خیر الدنیا و الاخره مع العلم, و شرالدنیا و الاخره مع الجهل.

#بحار الانوار 1:64

 

موضوعات: کوتاه نوشت, باز آفرینی محتوای دینی  لینک ثابت
[شنبه 1396-09-04] [ 06:20:00 ب.ظ ]

کفش های پاره ی کودک،پاهای تاول زده، ...

دلنوشته اربعین
کفش های پاره ی کودک،پاهای تاول زده،جماعتی از هر جای جهان به سوی نقطه ای در حرکتند؛خادمانی سرشار ازعشق و محبت بدون خستگی مشغول فعالیتند.این همه صبروعشق از کجاست؟ راز سفر در چیست؟فرقی نمی کند زن باشی یا مرد جوان باشی یا پیر؛ دل ناآرام است و بی تاب رسیدن. رمز این سفر تجدید بیعت، وفای عهد و لبیک یا امام است.حسین محبوب دل ها، پیوند بشر با ذات اقدس الهی است. اینجا نوری از انوارالهی میزبان زائران و عاشقان الهی است. همه آگاهانه سعادت ابدی را در این جا یافته اند. زائران در میعادگاه عشق حاضرند و بزرگی در میان جماعت با چشمانی پرازاشک و خون نظاره گر است. نجات مظلومان جهان با اوست. حسین جان ای کاش دعای همه زائرانت ظهور مهدی فاطمه باشد.
قربان اشک چشمانت مهدی جان، ما نیز هم صدا با زائران اربعین می گوییم الهم عجل لولیک الفرج
نوشته از پریسا عبادی

موضوعات: دلنوشته  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-08-17] [ 11:27:00 ق.ظ ]

قصه طلبگی و راه پیامبری ...

راه انبیا طلبگی
چرا طلبه شدم؟
اوايل روح پاکی داشتم و گاهي گريه مي كردم كه چرا من پيامبر نشدم اما مثل بسياري از فرزندان اين مرز و بوم تربيت من صحيح و متعادل و كامل نبود با اين حال وقتي پا به سنين نوجواني گذاشتم طوفان شك و ترديد و پرستش تمام وجود مرا فرا گرفت ابتدا مهمترين مشکل من وجود خدا بود. براي حل اين مسئله به كتاب هاي بسياري پناه بردم وكتاب هاي مختلفي را مطالعه كردم برخي از اين كتابها تاثيراتي داشت و مدتي مايه ي تسلي خاطر وآرامش روحم بودند ، ولي بعد از مدتي همان سوالات با شدت بيشتري برمن هجوم مي آورد و دل وجان مرا فرا مي گرفت در دوره ي نوجواني چندان پايبندي عملي به اسلام نداشتم وهيچ وقت هم آن را انكار هم نكردم در واقع طوفان شك وترديد وسوال خانه ي قلبم را كه همان خانه ي ايمان من بود احاطه كرده بود ولي هيچ وقت نگذاشتم ايمان خانه ي دلم را ترك كند وهمواره سعي مي كردم كه نور ايمان حقيقي را در دلم طنين انداز كنم. بلاخره از تحقيق خود به نتيجه اي نرسيدم اما نا اميد هم نبودم سرانجام از جست و جوي خسته و دل شكسته وسرگشته شدم .مانند كسي كه در بيابان دنبال گمشده ي خود باشد به هر سو مي دويدم ولي نشانه اي از او نميافتم تا اينكه روزي از روزها رو به آسمان كردم و به خداي خود گفتم اي خداي من اگه هستي خودت رو به من نشان بده در اوايل به خودم مي گفتم آيا از خدايي كه نميداني هست يا نه كمك مي خواهي سر سجاده نماز خيلي گريه كردم نمي دانم كي خوابم گرفت در عالم خواب و بيداري بودم كه يكي از شهدا را در خواب ديدم به من گفت به كتاب خانه من برو درون يكي از كتاب هايم كه جلد سبز رنگي دارد براي تو ياداشتي قرار دادم آن را بخوان و به آن عمل كن با صداي اذان از خواب پريدم حس عجيبي داشتم نمي دانستم چكار كنم تا اينكه به همسر خواهرم كه روحاني بود زنگ زدم و او مرا راهنمايي كرد به بنياد شهيد شهرمان سرزذم و اسم شهيد را گفتم و شهيد كه در خواب ديده بودم از اهالي شهر د?گر? بود با خواهر شهيد تماس گرفتم وموضوع را مطرح كردم خواهرش به من قول داد كه دنبالش بگرده بعد از چند روز بهم زنگ زد گفت كه ياداشتي داخل كتاب برادرم هست كه براي شما نوشته و در آن از خدا ومعاد و آخرت چيزهايي نوشته ولي پسرش نامه رو نمي دهد. من هم گفتم اشكال نداره اگه مال من باشه به دستم مي رسد. ناراحت بودم كه دوباره شهيد را در خواب ديدم من را با خود به صحرايي بود گويي اردوگاه بود همه لباس نظامي بر تن داشتن وكتابي با عنوان نماز و روزه مطالعه مي كردن به يكي از سرداران گفت اين خواهر رو تربيت كن من مي رم به موقع اش مي آ?م خودم اورا مي برم. نام آن سردار علي بود دوباره به بنياد شهيد رفتم آن سردار هم ازشهدا بود. دنبال خانوادش گشتم بعد از جستجو دختر شهيد رو پيدا كردم واز ويژگي هاي پدرش سوال كردم، گفت: پدرم به واجبات عمل مي كرد و از محرمات دوري مي كرد به ياد خوابم افتادم که همه داشتن به واجبات عمل مي كردن در عالم خواب بيدار? براي آخرين بار شهيد رو ديدم دست مرا گرفت درون چاهي پرتاب كرد و از بالاي چاه به من گفت: اگه مي خوايي عزيز بشي بايد قعر چاه را تجربه كني تا مانند حضرت يوسف به عزت برسي خودت رو درست كن مات ومبهود از خواب بيدار شدم، انگار سوال هاي حل نشده ي من حل شده بود. بعد از مدتي دلم روشن شد. وشك وترديد هاوسوالات حل نشده من ازبين رفت وخداي خود را شناختم بعد از اين چيز ديگري ذهن مرا به خودمشغول کرد. وبه اين فكر مي كردم كه اگر من در كشورهاي ديگر مثل اروپا وآمريكا واستراليا و…متولد مي شدم باز هم مسلمان بودم .براي همين مدتي به مطالعه اديان آسماني پرداختم و در دانشگاه وقت خود را با اديان ملل مختلف سپري كردم براي همين دوستان وآشنايان ونزديكان مرا آدمي امل به حساب مي آوردن ومرا مسخره مي کردن . نمي توانستم بدون دليل دين خودم را انكار كنم از اين رو شروع كردم به خواندن شرح حال كساني كه به اسلام گرويدن وتفسير سوره ها . در دانشگاه چهار سال به مطالعه پرداختم و بلاخره مقاله خود را در مورد نقش دين در هويت ملي ايرانيان را به پايان رساندم وكمي اقناع شدم و بلاخره با اسلام تجديد عهد كردم ودوباره مسلمان شدم بعد از اين كه در درون خود فرو رفته و به حقانيت اسلام راي مثبت دادم حال بايد دوباره پوست مي انداختم و متولد مي شدم من همواره به دين اسلام معتقد بودم وازآن جدا نشدم ولي برخي اوقات به خاطر سرگشتگي وعدم تربيت صحيح، تقيد عملي به اسلام نداشتم از وقتي هم كه با اسلام تجديدعهد كردم همواره سعي كردم همه ي برنامه هاي خود را باآن سازگار كنم هرچند موفق نمي شوم در واقع زنده نگه داشتن ديني كه در اين زمان حتي با آن ستيزه مي شود كار آساني نيست .من طلبه شدم كه تا به اهدافم كه زنده نگه داشتن دين اسلام است .طلبه شدم تا از حقانيت دينم دفاع كنم تا دينم را بهتر وبهترتر از قبل بشناسم و نسل بعد را با دينم كه سرچشمه ي رحمت الهي است آشنا كنم.من از بي خدايي به خدا رسيدم وقدم در راه پیامبری گذاشتم.
فريبا يعقوبي

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-11] [ 04:40:00 ب.ظ ]

#چی_شد_طلبه_شدم ...

 

چرا طلبه شدم؟

من طلبه شدم چون ميخواهم رشد معنوي و اخلاقي خود رابا طلبگی تقويت كنم مي خواهم در صراط مستقيم، كم و كاستي که در ايمانم دارم كامل كنم و باشناخت احكام ،معارف الهي را در خودم بيشتر كنم. اي كاش زود تر از اين وارد حوزه شده بودم چندين سال عمر خود را بيهوده هدر نمي دادم حدود يازده دوازده سال پيش تصميم داشتم وارد حوزه شوم يعني قبل از كارمند بودم و موقعيت برايم جور نبود شرايط طوري بود زمان كلاس ها،من مجبور بودم سركار باشم بعد از آن كه تصميم گرفتم و چندان هم آشنايي با شرايط حوزه نداشتم يكي از آشنايان كه وارد حوزه شده بود از ايشان پرس و جو كردم و مطلع شدم كه اشتباهی گفتند بايد به حوزه تبريز بروم و با وجود خانوده و بچه باز موفق نشدم تا اينكه توسط يكي از خواهران  حوزه شهرمان اطمينان پيدا كردم كه من هم ميتوانم وارد حوزه جلفا شوم. از روزي هم كه وارد اينجا شدم خيلي تغييرات در خودم ايجاد كردم وتلاش می کنم آنچه كه در اين مسير نوراني مي آموزم به ديگران نيز انتقال دهم تا براي آنهايي كه بر خلاف اين مسير حركت مي كنند يه تكاني شايد داده باشم. من خوش حالم از اين كه يك مسير خدا پسندانه را در پيش گرفتم و خواهم داشت ناگفته نماند بزرگترين مشوق من همسر عزيزم بود دوست دارم فرزندانم همچون خودم در چنين مسيري قدم گذاشته و طي كنند اين مسير انسان ها را به بهترين عشق حقيقي مي

ر ساند.

معصومه فتاح  زاده طلبه پاره وقت

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-07] [ 03:43:00 ب.ظ ]

چی_شد_طلبه_شدم### ...

چراطلبه شدم…

گرچه موضویمان درباره ی چرایی طلبه شدنمان است ولی من می خواهم اول از چگونگی طلبه شدنم برایتان بگویم،بعدبرسم به چرایی طلبه شدنم…

طلبه شدن من قصه ی طولانی دارد…شاید دوستانم قصه هایی طولانی و فراتر از من را تجربه کرده باشند…

من درسال 1395مدرک دیپلم را گرفتم وارد کلاس پیش دانشگاهی شدم علاقه شدیدی به شغل معلمی داشتم همیشه به جایگاه معلمان و آنهایی که از دانشگاه فرهنگیان قبول می شدند غبطه می خوردم.و از طریق آشنا شدن با یک معلم مهربان و دلسوز(خانوم ملاآقایی که خود طلبه بود) جرقه ای در زندگی من رخ داد و این آشنایی باعث شد نظرمن به شغل معلمی تغیرکند ،مرا به دنیایی معرفی کردکه پراز معنویت و درآخر رسیدن به قرب الهی …

این دنیای معنوی همان دنیای طلبگی است. من طلبه شدم تا اول خودم را بسازم تا بعد به اصلاح  جامعه بپردازم ،اما حالا به انگیزه ی فراتر از آن رسیدم،وقتی از یکی از طلبه ها پرسیدم انگیزت از طلبه شدن چیه ؟

گفت: اول خودم را اصلاح کنم بعد می خواهم کل دنیا را اصلاح کنم،تازه معنای(همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدند)را فهمیدم…حال می خواهم با عزمی راسخ و با توکل بر خدا به اصلاح کل جامعه بپردازم…

شبنم آرمون

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ب.ظ ]

#تجارب_طلبگی ...



بالای کوه ایستاده بودم، همه جا سفید بود،جفت پاهام توی برف فرو رفته بود؛، جوراب ها و قسمتی از پاچه شلوارم خیس شده بود باد و بوران، برف را مانند شلاق به صورتم می زد،احساس می کردم که باد به گوشم فرو می رود و از گوش دیگرم بیرون می آید! صدای زوزه باد من رابه یاد زوزه گرگ در فیلم ها می انداخت .تردید می کردم صدای باد است یا گرگ! چادر و به خود می پیچیدم که باد نبره. آن زمان تلفن همراه نداشتم شاید هم هنوز نبود که به همسرم خبر بدم تا ماشینی برای بردنم بفرسته. سال1377 هجرتمان از زنوز به جلفا بود، - بچه قم هستم و از سال 60 از قم به زنوز هجرت کرده بودیم- .ماه رمضان بود، بهار تبلیغ داغ بود. صبح از خانه بیرون می رفتم بعد از افطار برمی گشتم.مخاطبان اولین باری بود که مبلغ خانم را تجربه می کردند، خیلی مشتاق بودند! هر روز راننده جهاد کشاورزی می آمد و مرا به روستا ی زاویه می رساند.آن روز هم مثل همه روزها حرکت کردیم، هوای جلفا با اطرافش تفاوت دمایی زیادی دارد، لذا لازم به پوشیدن لباس گرم و چکمه نبود. اما وقتی رسیدیم به نزدیکی روستا کم کم بارش برف شروع شد.

ادامه »

موضوعات: خاطرات  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-04] [ 06:55:00 ب.ظ ]

در این عرصه رسالت امام حسین «علیه السلام »را تکمیل می کند. ...

 


زن در میدان کربلا نقش مرد را کامل می کند و جهاد او را به اتمام می رساند.                    


اودر برابر یزید که می رسد…یزید حاکمی پیروز است و حضرت زینب «سلام الله علیها»اسیر است

 

که به نقل کتب سیره، خفت بارترین لباس ها را برتن داشت.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: تاریخ  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ب.ظ ]