من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا می‌نویسم





اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 3
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 13
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

نکته های مهم ...

1.هرجا که هستيد وبا هرامکانات (گرچه اندک)، کار وتلاش کنيد.

2.سعي کنيد ايده ها وعقايد خودرا در عملکرد هايتان پياده کنيد.

3.حتي اگر در مسير درستي هستيد ،اما حرکت و تلاش نمي کنيد وسرجايتان ايستاده ايد،

 حتما بدانيد زير دست ديگران خواهيد ماند.

4. وقتي احساس افسردگي مي کنيد ، به جاي ايستادن ونشستن ،کاري انجام بدهيد

5. وقتي کسي کار غلط وخطايي مي کند،ولي مسئول عواقب آن نيست،چه دليلي دارد که دوباره همان غلط وخطارا عمدا تکرار نکند؟

6.کساني که براي همه مشکلات ،راه حل هاي فوري وفوتي و امروزي مي جويند ، آيا مي توانند اهل آينده نگري و برنامه ريزي باشند؟چرا؟              

7.    وقتي داد و فرياد واعتراض به جايي نمي رسد وبي فايده است ، چرا «سکوت » بهترين کار است؟

  8.  مديري تا بر سر کار  و رياست است، بعضي سعي مي کنند با هزار دليل ثابت کنند که با او نسبتي دارند؛

ولي وقتي برکنار شد ، مي کوشند هر گونه نسبت وارتباط با اورا تکذيب کنند. اينکار چه معني دارد؟

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1392-04-11] [ 01:41:00 ب.ظ ]

بهشتی یک امت بود ...

 


   ترورها؛ رسوايى بيشتر منافقين‏

 اين شهادت ها نه تنها كوچكترين اثرى در تضعيف جمهورى اسلامى ندارد، بلكه موجب تقويت و بارورشدن اين شجره طيبه خواهد گرديد و اين كوردلان منافق با اين جنايات بى‏ هدف، هرچه بيشتر رسوا شده و نزد ملت هاى محروم و مسلمانْ بى‏آبروتر خواهند شد.

      شرح ماجرا

 ساعت 30:20 روز يكشنبه 7 تير 1360، تعدادى از نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، هيأت دولت و… به‏ تدريج به سالن اجتماعات دفتر مركزى حزب جمهورى اسلامى ايران واقع در سرچشمه‏ ى تهران وارد شدند. نواى ملكوتى قرآن كريم در فضاى سالن طنين انداخته بود و صالحان را بشارت تحقق وعده‏ ى الهى مى‏داد. پس از پايان قرائت قرآن كريم و اعلام برنامه، آيت الله بهشتى آغاز سخن نمود.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1392-04-08] [ 12:40:00 ب.ظ ]

مناجات با خدا ...

راهها چقدر تنگ است برای کسی که تو راهنمایش نباشی 

وحقیقت چه روشن است برای کسیکه توراه را  نشانش داده ای

خدایا ،معبودا پس ما را به راه های رسیدن به درگاهت راهنما باش

واز نزدیکترین راهی که به تو برسیم ما را ببر.

دورهارا برای ما نزدیک گردان

وراهها ی سخت ودشوار را بر ما آسان وهموار ساز

ومارا به آن بندگانت ملحق کن که در پیشی گرفتن به سویت شتاب می کنند

و دایم در خانه ات را می کوبند

وشب وروز تورا می پرستند

واز هیبت تو می ترسند،

کسانیکه آنان را پاک داشتی وآنان را به آرزویشان که در پی آن بودند رساندی

وحاجات شان را از فضل خود برآوردی

و دلهایشان را سر شار از دوستی خویش نمودی

واز آب زلال معرفت سیرابشان کردی

پس بوسیله توبه  به لذت مناجات نایل گشتند.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1392-04-06] [ 11:49:00 ق.ظ ]

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست... ...

 

یزدان تورا سپاس



امام زمانم! چه مبارک است آن  روزی که پا به عرصه دنیا گذاشتی…

….و چه مبارک سحری داشت آن شبی کهبه جمال تو روشن شد!

مولای من! مبارک تر برای ما آن روزی است که  قدم بر روی چشمانمان گذاری و پرده از نقاب غیبت برکشی تا فریاد «انا المهدی» در جان عالم طنین افکن شود…

مولاجان! شوق دیدارت همیشه در وجودمان شعله ور است اما، بماند که گاهی در پیله های تنیده شده از تارهای نفسانی اسیر تعلقات دنیوی می شویم و پایمان می لغزد و عهد فراموشمان می شود….

مولاجانم!

یاریم کن در زمان غیبت قدم هایی بردارم که ثانیه ای در تعجیل ظهورت موثر افتند….

 میلاد حضرت صاحب الزمان امام مهدی(عج) بر منتظران مبارک.

ئوسط وظایف



موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1392-04-04] [ 10:31:00 ب.ظ ]

دختران بی‌هویت ...

 


پری و پریسا!
پری و پریسای سالهای دهه ی پنجاه….پری وپریسا در یک شهر مذهبی در خانواده ای سنتی زندگی می کردند.پری با چشمهایی آبی وموهایی بور، کوچکترین دختر خانواده بود

ادامه »

موضوعات: داستان  لینک ثابت
[دوشنبه 1392-04-03] [ 04:29:00 ب.ظ ]

من شبیه هیچ کدام از بچه مسلمانهای تو نیستم ...

من شبیه هیچ کدام از بچه مسلمانهای تو نیستم

اعتقادات خودم را دارم

به همه نقد میکنم

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 01:06:00 ب.ظ ]

منتظر میهمان ...

 اگه قرار بشه که خونتون مهمون عزیزی از راه دوری بیاد. آیا اهل خانه به کارهای روزمره‌شون مشغول می‌شن. مثلا پسربچه خانواده می‌ره گل کوچیک بازی کنه یا می‌ره صف نانوایی؟ دختربچه خانواده می‌ره عروسک بازی یا می‌ره به مامان کمک می‌کنه؟ یا خانم خانه می‌شینه پای تلوزیون و سریال محبوبش را تماشا می‌کنه یا می‌ره تو آشپزخانه و مشغول پختن یک غذای خوشمزه می‌شه؟

ببینم مرد خونه کجاست؟ به نظرتون نشسته و روزنامه می‌خونه یا لیست وسایل مورد نیاز خانم خانه را داره می‌خره؟ درست حدس زدید؛ هرکس مشغول کاریه. حتی اگر یکیشون کارش را نتونه درست انجام بده، مثلا پسر بچه نتونه نون بخره یا عمدا یا سهوا، بقیه اهل خانه بی‌تفاوت نمونن و با خودشون بگن عیبی نداره مهمون که اومد می‌گیم که تقصیر تو بوده نه بلکه خودشون یا نانی تهیه می‌کنند یا جایگزینی برای آن انتخاب می‌کنند تا مهمانی خراب نشود یعنی اهل خانه با اتحاد درصدد ارائه کردن یک پذیرایی عالی هستند.

 حالا سؤال اصلی این است: ما که منتظر میهمان هستیم. اونهم چه میهمانی! ولی خدا در روی زمین، آخرین امام، آخرین حبیب خدا، منجی عالم بشریت؛ برای تدارک یک میهمانی عالی چه کردیم؟

حتما فکر کنید.

فکر کنید ببینید کدام رفتارمان، شبیه رفتار یک منتظر واقعی است، عروسی‌مان، مدرسه رفتنمان، از دانشگاه برگشتنمان، برنامه‌های تلوزیونیمون، ورزشمون و …

البته من مخالف این کارها نیستم اما عرضم اینه که باید کارهایمان سالم‌سازی بشه.

انتظاری

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 12:26:00 ب.ظ ]

بی مهدی نمی خواهم ...

 

اگر صد عالمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

کمـال آدمـم بخشنـد بی مهدی نمی خواهم

اگر بعد از هزاران سال مردن بر تن بی جان

مسيحايی دمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگـر از تشنگـی آتـش برآيـد از نفس‌هـايم

به هر دم صد يمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

گـر از تجليـل بنشـاننـد بـر تخت سليمان

هزاران خاتمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

غـلام آستــان اهـل‌ بيـت عصمتــم، آری

اگر جام جمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر هنگـام نــاداری بـه قـدر وسعت عالم

طلا و درهمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر با دست عيسی بـر تن مجروح از رأفت

سراپا مرهمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

گـدای سامــرايم گــر هـزاران بـار آقايـی

به خلق عالمم بخشند بی مهدی نمی خواهم

اگر «ميثم» هزاران حور و غلمان در جنان با هم

شراب دائمم بخشنـد، بی مهدی نمی خواهم

 

غلامرضا سازگار

 

موضوعات: شعر  لینک ثابت
[شنبه 1392-04-01] [ 03:15:00 ب.ظ ]

پرواز با بال تقوا ...

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
         

و اینک، چه زیباست، پرواز!

               ای کاش حس می کردم پرواز را

                                              به بلندای عرش

                                                       و دیدار پروردگار.

خدایا! نصیبم کن حس پرواز را

                      تا به مقصد فطرت،

                                         با بال تقوا

                                              بی وقفه، بی سکون، بی تاب!

 زیباست!

         دلبرا! نصیبم کن، پرواز

                           تا خود آغوش آرامشت

                                                         زهرا پیربالایی

                                              

                                                 http://www.khavaranshop.com/

موضوعات: شعر  لینک ثابت
 [ 08:34:00 ق.ظ ]

اول از همه ...

اول از همه

اینروزای پر از پیروزی رو به هممه هممه بروبچ و اچ و مچ و ….تبریک میگم…!!!

خویشتن داری رو دارین!؟….اصن یه وضی!…دیدم چهره واقعیمو بذارم بدجور تحت تاثیر قرار میگیرین،گفتم

کنترل شدش بهتره!……………..

 

دوم اینکه

چه فکری میکنید در مورد کسی که زنگ میزنه خونه یکی از اقوامش…اقوام که تلفنو برداشت (زنگ زننده) میگه ببخشید شماره خونتونو میخواستم

بعد اقوام چی بگه خوبه!؟

اقوام: زنگ زدید خونه…!


زنگ زننده:واقعا؟!ببخشید!(بعد با کمال آرامش بدون هیچگونه خللی در اعتماد بنفس گوشیو بذاره روش!)……………………………………………………………


سومم این که..

یه سوال..خواهشا بهش جواب بدین

آیا خدا بده مارو میخواد ؟ اگه آره…از کجا به این نتیجه رسیدین؟

خواهشا چیزی رو که بش ایمان دارید بگید….نه چیزی رو که گفتن و شنیدید..


انتظاری

موضوعات: داستان  لینک ثابت
[چهارشنبه 1392-03-29] [ 01:25:00 ب.ظ ]

آقای روحانی تبریک! ...




                                                                                  بسم الله الرحمن الرحیم

 « …عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ : بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى‏داريد و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد» ۲۱۶ سوره بقره

 حضور پرشور ملت ایران در خلق حماسه ی سیاسی را ارج می نهیم و این پیروزی را به صاحب اصلی نظام و رهبر فرزانه انقلاب و ملت عزیز ایران و آقای روحانی و هوادارانشان تبریک عرض می کنیم.


 رامیان 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1392-03-26] [ 10:23:00 ق.ظ ]

شهدا همه اومده بودن ...



غسل کرد

وضوگرفت

بانیت قربت الله

رفت تا رای بده به نیت همه اونایی که رای آری به جمهوری اسلامی دادندوباخونشان پای برگه رای

راانگشت زدندوسایه روحشون رو همیشه روی سرمون حس میکنیم.

دیدم انگار همه شهدا زنده شدند واونجا حاضرند اصلا جای سوزن انداختن نبود!!!

پیر وجون ورای اولی ها با خودم گفتم ایول شهدا راستی راستی خوتون تو رگها جاریه!!!

حتی تورگ اون خانومی که گفت هرچند پوشش من اسلامی نیست اما من  اسلام ورهبرم وکشورم

باهیچ چیز عوض نمی کنم.

خون شهداحتی تورگ اون مسیحی هم جاری بود .گفت آمدم تا تو سرنوشت کشورم شرکت کنم!!!

کاش اونایی که گروه خونشون با شهدا نمی خوره برن هرچه زودتر ویروسی که در خونشون هست رو

معالجه کنند!!!

منم براشون دعا می کنم.

شماهم دعاکنید.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1392-03-24] [ 03:09:00 ب.ظ ]

وعده ی سازش یا تحفه ی قجری؟! ...




                                                                       بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها بحث سازش و کنار آمدن با دشمنان نظام از سوی برخی کاندیداها و عامه مردم به گوش می رسد.

باید از چنین کسانی پرسید که اساسا سازش چه معنایی دارد؟ مگر غیراز این است که سازش درجایی مطرح می­شود که دو طرف دعوا حقوقی نسبت به هم داشته باشند که این حقوق در جاهایی با حق طرف مقابل تداخل داشته باشد لذا طرفین برای حل مسئله از بخشی از حقوق خود بگذرند و یا به اصطلاح سازش کنند که البته سازش بدین معنا امری معقول و متعارف است.

اما اگر کسی نسبت به طرف مقابلش هیچ حقی نداشته باشد، ولی خواهان حق و حقوقی برای خود باشد، یا اگر برای به رسمیت شناختن حقوق مسلم طرف مقابل، خواهان حقوق غیر مشروعی برای خود باشد، مطرح شدن بحث سازش معنایی ندارد چرا که کوتاه آمدن در مقابل چنین فردی باج دادن است نه سازش کردن و چنین باج دادن­هایی در ذهن عامه مردم ایران یادوآور باج دادن­های عصر قاجار است.

داستان امروز ایران و دشمنانش چنین است!

کسانی که در طول 34 سال بعد از انقلاب با تحریم و ترفندهای مختلف دیگر، به حقوق مردم ایران تجاوز کرده و دشمنی خود را ثابت کرده اند، چه حقی در این مملکت دارند که برخی داخلی ها دم از سازش با آن­ها می­زنند؟ نام واقعی کوتاه آمدن در بحث پرونده ی هسته ای ایران - که حق مسلم ملت مسلمان ایران است- باج دادن به دشمنان این مرز و بوم است نه سازش.

این که برخی از کاندیداها وعده می­دهند مشکل پرونده­ی هسته­ای ایران را به سرعت حل و فصل می کنند یا دشمن را خوب نشناخته­اند و یا اهل باج دادن هستند و یا این که مردم را فریب می­دهند و هر کدام از این­ها به تنهایی برای کنار گذاشتن چنین کاندیدایی کافی است.

رامیان

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1392-03-23] [ 08:24:00 ب.ظ ]

فن آوری ...

حالت Hibernate یا خواب زمستانی به معنی(خواب زمستانی)
می باشد.در دایرت المعارف ویکی پیدیاخواب زمستانی این گونه تعریف شده
؛حالت عدم فعالیت متابو لیکی در حیوانات است.در این حالت،درجه حرارت بدن پایین می آید،تنفس آهسته تر می شودوسوخت وساز بدن کند می گردد.دلیل این حالتدر حوانات، زنده ماندن در زمستان، بقاء درزمان کمبودغذا وبهره برداری از بافت چربی ا ست.ازحالت Hibernate بیشتر برای لپ تاپ ها استفاده می شود. در هایبرنیت همه برنامه ها وفایل های در حال اجرا ودر کل وضعیت فعلی کامپیوتر در هارد دیسک ذخیره می شود.تفاوت اصلی اصلیSleep  با Hibernate این است که برنامه های در حال اجرا ودر حالتSleepدر  RAM (حافظه اصلی)نگهداری می شود اما در حالت  Hibernateدر هارد دیسک(حافظه جانبی) ذخیره می شوند
! در این حالت کامپیوترشما هیچ برقی مصرف نمی کند دقیقا مانند حالتshutdownبعد از  Hibernate وقتی سیستم را دوباره روشن می کنید همه برنامه  هایی که(قبل از هابیرنیت)در حال اجرا بودند دوباره از هارد به RAM منتقل می شوند.در نتیجه سیستم شما به حالت قبل از هابیرنیت باز می گردد.لازم به ذکر است که لود شدن کامپیوتر بعد از هابیرنیت سریع تر از حالتshut down است.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1392-03-20] [ 10:42:00 ق.ظ ]

آقا می تونم یه کم به خانم شمانگاه کنم!!!! ...

خیلی متین به مرد نزدیک شد و گفت: ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی نداشت، از جا در رفت و میان جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، او را به دیوار کوفت و فریاد زد: مرتیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری؟

جوان، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار مرد ناراحت شود، همانطور متین ادامه داد: خیلی عذر میخوام، فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازاردارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم، حالا هم از خیرش گذشتم.
مرد خشکش زد، زیر چشمی زنش را برانداز کرد…

 انتظاری

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1392-03-11] [ 10:47:00 ق.ظ ]

واکسینه شدن از ویروس گناه ...

لقمان به پسرش گفت به  400 پیامبر خدمت کردم و 700 سال حکمت آموختم و 400 سال علم آموختم و 4 چیز از آموخته ها اختیار کردم:

1- زبان از گناه نگه دارم که وبال آدمی است ، که خداوند می فرماید: هذا یوم لا ینطقون ولا یوذون لهم فیعتذرون، مرسلات 35
2- چشم خود را از نامحرم نگه داشتم ، که می فرماید: قل للمومنین یغضوا ابصارهم ویحفظوا فروجهم ذالک ازکی لهم، نور 30
3- شکم خود را از حرام نگه دارم چون تاوان آن را باید بدهم که می‌فرماید :کل نفس ذائقه الموت؛ عنکبوت 57
4- فکر وقلب خودرا از ظن وگمان بد در باره مردم نگه دارم  که می فرماید: وظننتم ظن السوءکنتم قوما بورا ،فتح 12

حالا با این وصف، ما چقدر می‌توانیم مواظب باشیم که  در نتیجه حرام خوردن،گرفتار میوه‌های زیانبار آن نشویم که فکر و قلبمان و چشمو زبانمان از گناه واگسینه شود!!!!

واین روزها این میکروب بسیارفعال است!!!

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1392-03-09] [ 09:33:00 ق.ظ ]

سبک زندگی خوبان«سبک زندگی اسلامی» ...


اول باید خوبی رو تعریف کنیم،که بدونیم خوبی از چه جنسیه

خوبی یعنی به عهدو پیمونا وفادار بودن، ناسپاسی نکردن در برابر کسایکه به نوعی به ما خدمت کردن،!!!

به فکر دیگرون بودن،به مردم حقه نزدن،!!! هرچه خوبی و آرزوی خوب برا خودمون میخواهیم عین همونو

برادیگرون هم آرزوکنیم،انوقت که اثرشفابخشی شو میبنیم.

امام علی (ع)ما الانسان لو لا الادب الا بهیمه مهمله

می فرماید: خداوند با ادب ترین بنده خودش رو از میان بی ادب ترین ها انتخاب کرد تا آنهارا به راه راست

هدایت کند.

وباز فرمود:کسی که ادب دارد نیاز به به بیان نسب ندارد.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1392-02-29] [ 01:18:00 ب.ظ ]

دعوت از دوستان برای اردوی بهاری ...

از مدیران محترم مدارس همجوار دعوت می کنیم برای برگزاری اردوی تفریحی سیاحتی دراین فصل بهاری به صورت رایگان آماده میزبانی هستیم.عزیزان می توانند با اسکان در مدرسه از مراکز تفریح وزیارتی بهره معنوی ببرنند نمای بعضی از مکانهارا برای آشنایی بزرگواران در وب قرار دادیم که اگر علاقه داشتید به این آیه سیرو فی العرض تمسک کنیم واز نعمات اللهی بهرمند شویم فعلا خداوند به پاس خون شهدا این امکانات را در اختیار شما گذاشته است.
دعاگوی شما محمدی

                          

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1392-02-28] [ 02:39:00 ب.ظ ]

عالیجناب سرخپوش...طلحه وزبیر!!!! ...


همیشه وقتی تاریخ رو مطالعه  می کردیم از سرنوشت طلحه زبیر تعجب می کردیم 

وفکر می کردیم این سرنوشت شوم اونا بوده ما هیچوقت یه همچو کسایی رو نداریم!!!

این اتفاقا مال اون زمونا بوده!!!!

اونا دچار بی بصیرتی شدند !!!!

ای بابا، دولت مردای ما خیلی فرهیخته اند!!!!!

اصلا امام «ره»درباره این یکی فرمودند: از ذخایر انقلابه.

همانطور که پیامبر بزرگوار اسلام«ص»درباره زبیر فرمودند:سیف الاسلامه خلاصه از این حرف ونقلا.

وقتی عزل ونصب های امام علی(ع) نگاه میکنیم،

از میان خواص بعضی با امام«ع» می مانندو بعضی ریزش می کنند!!!

عین همون قضایا در تاریخ انقلابمون دیده میشه!!!!

نخبگانی که فداکاری کردند به همان وصفی که طلحه وزبیر فداکاری کردند!!! 

وهمه را سوار قطار انقلاب کردند وخودشون از قطار جاماندند!!!

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1392-02-27] [ 05:14:00 ب.ظ ]

« لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» ...

 

دکتر متخصص ستون فقرات بود در صف انتظار دکتر نشسته بودیم.
مریضا همه تقریبا یه درد مشترک داشتیم، دیسک کمر، پادرد، زانو درد، یکی از مریضا که همراه شوهرش وارد اتاق دکتر شد.
وقتی اونو با کفشایی که پوشیده بود دیدم فکر کردم حتما شوهرش مریضه!!!!

کفشای خانومه 10 سانت پاشنه داشت!!!!!

اصلا باورم نمی‌شد که اون دیسک کمرش معیوب شده باشه و با اون کفشا بتونه راه بره!!!!

متاسفانه دکتر هم همه چیزایی که باعث تشدید کمردرد می‌شه گفت و سفارش کرد ولی متوجه کفش بیمار نشد !!!!!
چرا آدم خیر خودش رو هم نمیدونه؟؟؟؟!!!!

حالا فرضا که معتقد به حلال و حرام نیست(طبق فتوای همه مراجع کفشی صدادار باشه و توجه نامحرم رو جلب کنه حرام است) لااقل سلامتی خودش رو درنظر بگیره!!!!
قرآ ن چه خوب تذکر داده« لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» با دست خودتون خودرا به هلاکت نیندازید.

واقعا با چه هزینه ای !!!!

قربانی کردن سلامتی!!!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1392-02-26] [ 08:11:00 ب.ظ ]

کینه توزی و دشمنی تا حدخروج از انسانیت!!! ...

 بسم الله الرحمن الرحیم

سالهای1352، به یکی ازروستاهای خیلی دور از شهر برای تبلیغ رفته بود، مردم اونجا به علت دوری ازتبلیغات دینی دچار بی معرفتی شده بودند میشه گفت «اولئک کلانعام بل هم اضل »شده بودند !!!

سلام بر عبد صالح خدا

ای حجربن عدی شرمنده ایم که با نام مسلمانی برای دومین بار به شهادت رسیدی!!!

وبا خون تازه گلویت حقانیت خودرا ثابت کردی!!!!

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1392-02-17] [ 03:56:00 ب.ظ ]

مهریه قرآنی ...

                                                                                  بسم الله الرحمن الرحیم

اولین صفت مهریه قرانی بر طرف کننده ی مشکل اشتغال داماد است ان هم به صورت دراز مدت. زمانی که شعیب علیه السلام به موسی علیه السلام پیشنهاد دامادی دادند،ایشان فاقد شغل بودند.اما نوع مهریه مشکل موسی علیه السلام را حل کرد.دلیل مطلب این آیه است:« قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ وَمَا أُرِيدُ هَاتَيْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ:شعيب گفت من می خواهم يكى از اين دو دختر خود را كه مشاهده مى‏ كنى به نكاح تو در آورم به اين شرط كه هشت‏ سال براى من كار كنى و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1392-02-09] [ 12:12:00 ب.ظ ]

اوصاف ازدواج قرآنی ...


                                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

اولین صفت ازدواج قرآنی آرامش بخش بودن آن است.این مطلب را می توان به راحتی از ایه 21 /روم به دست آورد:«… وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا... و از نشانه ‏هاى او اينكه از نوع خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد.» نکته جالب اینکه خداوند در مورد شب هم عنوان آرامش بخش بودن را به کار می برد.یعنی همان طوری که خواب شبانه موجب ارامش انسان میشود، ازدواج هم چنین خاصیتی دارد. همان طوری که لازمه کامل شدن بیست و چهار ساعت متحد بودن شب و روز است، لازمه رسیدن انسان ها به آرامش کامل ،ازدواج است.چون مرد برخی اوصافی دارد که زن فاقد آن است  

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]

اخلاص قرآنی ...

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مفاهیم مهم قرآنی بحث اخلاص است .

اخلاص روح مسیحای عمل هست. اخلاص کیمیای است که به عمل انسان روح جاودانگی می دهد.انسان موجودی دو بعدی است که بعد مادی او محکوم به فناست.چون خاصیت ماده نابودی و تجزیه پذیریست.اما بعد روحانی انسان محکوم به بقاست.چون خاصیت روح بقاست.دراین میان عمل انسان اگر دارای اخلاص باشد ،آن هم مانند روح انسان پایدار خواهد ماند ولی اگر فاقد اخلاص باشد مانند جسم انسان نابود خواهد شد.اما بحث اخلاص هم مانند سایر مقوله های اسلامی به دست عوام جامعه افتاده در نتیجه آغشته به برخی آفت ها شده است لذا نیازمند آفت زدایی هست.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1392-02-01] [ 10:12:00 ق.ظ ]

تشکر از خدا ...

می خوام از خدا تشکر کنم…..نه بابت خوشیا و موفقیتام

 

 

 

 

 

بابت اینکه اینو فهمیدم که خوشحالیا و ناراحتیا….موفقیتها و شکستها…سرحالیا و داغون شدگیا….

همه و همشونو خدا میده…اما نه از سر شانس…نه از سر دلبخواهی…نه از سر کوتاه بودن دیوارها…!


بلکه از رو افکار..حرفا…نگاه ها…خوردنیا…شنیدنیا…تعاملات و هممه کارای خودمون

این خیلی مهمه!                                        

…………………………………………………..

اگه پیدا کردن ربطشون مشکله بگید تا بگم

انتظاری

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1392-01-23] [ 08:27:00 ب.ظ ]

شیفته ی چی چیه خدا شیم..؟ ...

 

فک میکنم (آخه من گاهی تصادفا فکرم میکنم!) این حواس پرتیامون به خاطر اینه که خدارو درست نشناختیم…بی تعارف اصلا اونقد دوسش نداریم که بخوایم بهش فک کنیم…!


 

 

شاید از خدایی خدا فقط یه “خداحافظ” و “تو رو خدا” بلد باشیم..

…………..

 

شاید وقتی پای خدا وسط میاد حس کنیم با یه موجود اخمو طرفیم که منتظره قیامت بشه و مارو بندازه توو جهنم


……..

 

شاید میدونیم اگه خوب باشیم خدام دوسمون داره و دیگه جهنم نمیبرتمون….اما آخرش که چی؟


…………….

 

شاید اصلا منتظریم خدارو یه گوشه گیر بیاریم و حالشو بابت تموم زجرایی که توو زندگی بهمون چشونده بگیریم!

……..
…..

 

شاید اگه ببینیمش گریمون بگیره و بگیم آخه من به توو چه بدیی کردم؟!


……..

 

شاید خیلی چیزای دیگه…

انتظاری

 

……………………………

پ.ن.توو پست قبلی اولین کلمات قرمز نشوندهنده حضور خدا توو زندگیمون بودن…حضوری که بعضی از آدما هیچوقت متوجهش نمیشن…حیفم اومد نگم…زحمت هنرانگیزم حرووم شه

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 08:19:00 ب.ظ ]

بی مقدمه ...

حالا که عقل و احساس نمیتونن هدف زندگیمونو تعیین کنن

نیاز هست که یکی بلاخره این قضیه رو به عهده بگیره….بی مقدمه اون

خداس!

 

چون دیگه دهری بازی و ماتریالیستگری واقعا کهنه شده و هیچ منورالفکری پیدا نمیشه که دم از حرفای قرن هیجدهمی بزنه!

 

                                                                                                      انصافا…

این بنده خدا آقای فلمینگ…الکساندر خودمونو می گم…خودش پنیسیلینو کشف کرد…

ازهمم بهتر موارد استفادشو می دونست…یعنی هدف پنیسیلینو اون به بقیه گفت…

اگه نمیگفت معلوم نبود الان نسل آدمیزاد جماعت منقرض شده بود یا….بازم منقرض شده بود…

 

خداهم خودش ماهارو به وجود آورده…خودشم از همه بهتر هدف این جماعتو میدونه….

چرا دست به دامن دیگرون شیم؟!

انتظاری

————————

پ.ن.حالا چرا فلمینگو مثال زدم چون بچه که بودیم تو کارت بازی …کارت اونو ادیسون که واسمون میافتاد خیلی حال میکردیم….بهر حال خدا بیامرزتشون

پ.ن.این آمرزشا و رحمتا بهشون میرسه…فرقی نمیکنه طرف چه دینی داشته یا اصلا چه جور زندگیی….خدا چقد باحاله!!

پ.ن.دهریون قدیم یا ماتریالیستهای جدید که از قرن هیجده سربرآوردن و حالام یه طرفدارایی دارن معتقدن که ورای ماده هیچ چیزی نیست…یعنی خداییم باشه مادیه…..به نظرم اونا از یکی متنفر شن حتما یه بلایی سرش میارن…چون بلاخره باس ثابت کنن که تنفر و عشق و فکر و درد و همه این جور چیزا مادیه

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]

چی تو زندگیمون مهمه ...

بلاخره درسی گفتن…مشقی گفتن…بچه زرنگی گفتن…معدل الفی گفتن…!

از همه اینام بگذریم آنچه در ادامه شایسته ابراز است

 

اینکه خدا خیلی توو زندگیمون مهمه البته اینو هممون میدونیم

اما چقد حواسمون به این دونستمون هست

توو همه ی ابعاد زندگیمون!مثلا وقتی داریم میریم بیرون…

حواسمون به خیلی چیزا هست…


اول از همه به کلمون اعم از مو و ابرو و دماغو دندونا!


در مرحله ی بعد…آنچه که انسان مورد توجه قرار میدهد پوشاک میباشد.انسانهای نخستین که در غارها سکونت…


ببخشید…من یه مدته برنامه های علمی زیاد تماشا میکنم …ولی بنظرم زیادی زیاد شده!


خداییش کی موقعی که داره میره بیرون حواسش به خدا هست؟!


خدا وکیلی!

من نمیخوام به من بگین هست یا نیست….اصلا همینجا از همه ی بروبچ میخوام که به این سوالم اینجا جواب ندن….فقط….فقط روش فک کنن … همین!


من نمیخوام اینجا کسی رو محکوم کنم…فقط میخوام بگم گاهی وقتا زیادی حواس پرت میشیم….

این معنیش این نیست که آدمای خیلی خیلی بدی هستیم!نه!


این یه زنگ خطره….معنیش اینه که حواسمون پرت دنیا شده…..و این همون چیزیه که آرامشو ازمون گرفته!

 

انتظاری

 

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 07:15:00 ب.ظ ]

پس کی؟ ...

پس کی؟
اگه ما می بودیم و خودموووووون….

 

به نظرم تا لحظه دلیورمون به اون دنیام نمیفهمیدیم هدف زندگیمون چیه!

چون هدف زندگیمونو با توجه به

اینکه با چی بیشتر حال میکنیم تعیین میکنیم

(.یکی با پول حال میکنه…..یکی با زور…یکی با سواد….یکی با مدرک….یکی با جنس مخالف…یکی با جنس موافق…یکی با نیکو کاری….یکی با دود….یکی با دروغ…..یکی با صداقت….یکی با آزادی….یکی با وابستگی…یکی با روشنایی….یکی با تاریکی….یکی با راحتی..)

 

یعنی طرف،تمام افکار…حرفها…کارها…حتی سکوت هاشو برای دستیابی به همون چیز سازماندهی میکنه

 

شاید خودشم متوجه نباشه هدفش چیه…حتی تو جواب خبرنگار میگه که دوست داره آدم موفقی باشه…اما اون حتی موفقیتم توی همون زمینه میبینه

 

در بیشتر موارد دله که تعیین کننده حال آوره

 

اما گاهی هم عقل این مسئولیت خطیرو به عهده میگیره!!!

 

اماهیچکدوم از معرفی شده ها نمیتونه هدف واقعی ما تلقی بشه

                                                                                                              چون نه دلمون بی نقصه…..نه عقلمون…

 

(شکرخدا مواردی معروف به “سوتی”از این دو به وفور یافت مشود!)

 

                                          پس هدف ما آدمای شخیصو کی باس روشن کنه

 

انتظاری

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]

همایش زندگی به سبک اسلامی ...

مهلت ارسال آثار به همایش زندگی به سبک اسلامی تا 25 فروردین تمدید شد.

                                                           واحد پژوهش مدرسه علمیه فاطمیه

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[پنجشنبه 1391-12-24] [ 10:12:00 ق.ظ ]

خودمونی ...

خودم را پرت می‌کنم روی تخت…تشک ابری تخت به کش و قوس می‌افتد…سرم را می‌چرخانم و نگاهم را می‌دوزم به آچهاری که بغل تخت به دیوار کوبیده‌ام…مو نمی‌زند…عین خودم کشیده است…بیخود نیست اینقدر می‌خواهمش…یادم می افتد…سرم را خم می‌کنم و لباسم را هر طور شده به دماغم می‌چسبانم….بو می‌کشم…بو می‌کشم…دیوانه می‌شوم…چقدر خوش سلیقه…چقدر شیک…چقدرررر نایس…معلوم است مرا خیلی می‌خواهد…

 

غلت میزنم…دوست دارم بیشتر به او فکر کنم…ادامه می‌دهم….این همه محبت ..این همه مهربانی …دوباره یادم می‌افتد…لباسم را نزدیک می‌اورم… بو می‌کشم….باز مست می‌شوم…در تمام عمرم ادکلن به این شیکی نداشتم…یعنی چقدر بابتش پول داده است…به فکر میروم…عمیق تر از قبل….ایمانم به عشقش بیشتر می‌شود…

 

دستم را دراز می‌کنم…باز پیام همیشگی…دوستت دارم….ساده و تکراری….اما دلچسب…تکرارش هم خسته‌ام نمی‌کند…

 

کسایی که منو می‌شناسن مطمئنا این پست براشون غیرمنتظرس!

حالا شمام آبروداری کنین نگین نه!))

اما تعجب نکنید! با ما همراه شوید! (با صدایی کلفت و گیرا!)

 

خداییش این انصافه؟!
نه! می‌خوام ببینم انصافه!


یه لحظه همه پیش فرضاتونو بذارین کنار

یه لحظه….

واقعا بیشتر ما اینطوری هستیم…همونطوری که تو نوشته بالایی گفتم…من جنسیت و مجاز و غیر مجاز بودن رابطه رو مبهم گذاشتم تا هرکسی بتونه خودشو جای منِ داستان بذاره

 

تک تک ما من داستان رو خوب خوب درک می‌کنیم…می‌فهمیم چقدر طرف مقابلشو دوست داره…بهش حق میدیم دیوونش باشه…

 

حتی می‌گیم منم اگه جای اون بودم همینجور عاشق می‌شدم و می‌موندم…شایدم مشروطش کنیم به اینکه اگه عشق طرف صادقانه باشه!…به هر حال با تصور چنین شرایطی حس طرفو درک می‌‌کنیم….


اما…

اما…

بعضیا مثل من خیلی بی انصافن…

 

خداییش…

 

خدا کمتر از اینا واس دونه دونه ی ما هزینه کرده و می‌کنه!؟

یا کمتر از اینا بمون محبت کرده و می‌کنه!ا

!…انصافا…یعنی کمتر از اینا واس خدا مهم بودیم و هستیم

 


(…من های بی انصاف مثل من حتی حوصله شنیدن یا خوندن پیامکای خدارم ندارن…)

نمی‌دونم اسم اینو چی باید گذاشت

 

…..از یه لحظتون ممنونم

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1391-12-22] [ 06:35:00 ب.ظ ]

نامیرا ...

بسم الله الرحمن الرحیم

نامیرا حکایت عاقبت بخیری عده ای قلیل و ختم بخیر نشدن جمع کثیری است که بزنگاه زندگیشان اطاعت از ولی زمانشان بود.عبدالله بن عمیر وقتی جمع شدن کوفیان گرد مسلم بین عقیل رامی بیند، آن ها را از ایجاد فتنه و ریختن خون مسلمین نهی میکند. هرچند عبدالله در ایمان و تقوای حسین بن علی علیه السلام شکی نداشت اما آمدن امام به کوفه که منجر به ریخته شدن خون مسلمین می شد را روا نمی دانست و جهاد با مشرکین در خارج از مرزهای بلاد اسلام را به درگیری با مسلمین ترجیح می داد.

عبدالله بن عمیر مردم کوفه و پیمان شکنیشان را خوب می شناخت و متحیر بود که حسین بن علی علیه السلام چگونه به چنین مردمی دل خوش کرده و عزم کوفه دارد؟ مگر آنچه کوفیان با علی علیه السلام و حسن بن علی علیه السلام کرده بودند، کم بود؟!

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1391-12-04] [ 10:19:00 ق.ظ ]

سفره نذری یا مجلس عیش و طرب همایونی! ...

بسم الله الرحمن الرحیم

دلیل طرف این بود: اگر ما مذهبی ها در جمع های خودمان خوب بپوششم و از تمام جهات به اصطلاح با کلاس باشیم، حرفمان در غیر مذهبی ها بیشتر تاثیرخواهد گذاشت و … منکر این نبوده و نیستم که ظاهر آراسته و زیبای قشر مذهبی عاملی برای جذب افراد غافل ازدین است، ولی با این نگاه که «ظاهر» گزینه اول و آخر جذب است مخالفم چرا که عملکرد و رفتار صحیح به مراتب تاثیر گذارتر و ماندگارتر از فقط «ظاهر» است.

امروزه برخی مجالس ختم و سفره های نذری زنان مذهبی جولانگاه شیطان شده، به جای این که یاد خدا و کنترل اعمال و رفتار، تاثیرگذارترین قسمت مجالس مذهبی زنانه باشد، نوع پوشش و آرایش زنان و سفره آرایی و تجملات مجلس بر افکار حاضرین تاثیر گذار است.

کاش این مجالس به همان سبک قدیم بر گذار می شد تا حداقل مباحث معرفتی دین به گوش زنان بیشتر می خورد. اما با دلیل فریبنده ی گفته شده در بالا، کمتر اثری از معارف دینی در مجالس مذهبی زنان دیده می شود و در عوض تا دلتان بخواهد مذهبی ها هم رنگ و بوی زرق و برق دنیا را گرفته اند. اعوذ بالله ان اکون منهن!

رامیان

 

موضوعات: مباحث فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1391-10-20] [ 04:59:00 ب.ظ ]

حکمت... ...

شیخ بهایی می گوید:

عارفی پارچه‌ای بافت و در بافت آن دقت و کوشش بسیار به کار گرفت آن را فروخت.

اما مشتری به علت عیب‌هایی که در پارچه دید آن را باز گرداند،عارف در این حال گریست مشتری چون عارف را گریان دید دلش سوخت و گفت: من به این عیب راضی ام وپارچه را میخرم.

عارف گفت: گریه‌ی من بابت پارچه نیست از ان گریه میکنم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و اکنون به خاطر عبی‌های پنهانی که متوجه آن نبودم به من بازگردانده شد می ترسم اعمالم را که نیز چهل سال در ان کوشیده ام از من نپذیرند……………

موضوعات: فرهنگی, متن ادبی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1391-08-17] [ 05:40:00 ب.ظ ]

دست های پشت پرده در توهین به مقدسات اسلام ...

بسم الله الرحمن الرحیم

استشراق در اصطلاح عام به شرق شناسی توسط غربی ها گفته می شود و موضوعاتی اعم از تاریخ، ادیان، زبان، جغرافیا و … را شامل می شود اما درحوزه های علمیه و مراکز دینی، به غیر مسلمانی که راجع به دین اسلام کار کرده مستشرق می گویند.

کار بعضی مستشرقین مانند ایزوتسو - اسلام شناس ژاپنی - که نخستین ترجمه قران به ژاپنی را نوشت، هرچند قابل نقداست اما چون منصفانه نوشته شده مورد احترام است.همچنین هانری کوربن که عرفان شیعی را از علامه طباطبایی یاد گرفته و به فرانسوی ترجمه و منتشر کرد نیز، فردی قابل احترام است . جرج جرداق مسیحی در « امام علی علیه السلام صوت عدالت انسانی»به سهم خود ادای دینی کرد به علی علیه السلام و همین کتاب در آن زمان توسط کلیسا چاپ شد.

اما اغلب مستشرقین از همان صدر اسلام حملات خود را علیه پیامبراسلام صلوت الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام شروع نموده اند و در قرون اخیرحملاتشان را در قالب افکار مسموم به خورد جهانیان داده اند و چه بسا ترسیم تعمدا اشتباه مستشرقین از اسلام، زمینه توهین ها و هتک حرمت هایی باشد که در سال های اخیر به اوج خود رسیده است.

ترجمه قران از نخستین اقدامات مستشرقین شمرده می شود که البته انگیزه ی آنان در ترجمه ی قران، از سر خیرخواهی برای دین اسلام نبود! بلکه چون کشیش های مسیحی هنگام مجادله با مسلمین توان پاسخ گویی به شبهات مسلمین را نداشتند، قران را به زبان لاتین ترجمه و سپس چاپ نمودند اما بعد از مدتی پاپ دستور آتش زدن قران ها را صادر کرد چون با انتشار قران، ملت اروپا به سمت اسلام گرایش پیدا کردند و ده سال پس از ترک چاپ، با نقد قران وارد شدند.

معجم نگاری و تدوین دایرةالمعارف از دیگر فعالیت های مستشرقین است .در سال 1913 میلادی، جمعی از مسیحیان و یهودیان در شهر لیدن هلند جلسه ای در خصوص دین اسلام برگزار کردند و از آن جایی که دین مبین اسلام, دومین دین بزرگ جهان است اما در سطح جهان به درستی تبلیغ نشده بود, لذا تصمیم گرفتند پیش از آن که اسلام خود را به جهان معرفی کند، اسلام را آن طور که خودشان دوست دارند به جهانیان معرفی کنند به همین دلیل دایرة المعارفی از دین اسلام تهیه کرده به کتابخانه های جهان فرستادند تا جهان با اسلام مسموم آشنا شود.

وقتی مسلمانان مصری در جریان نگارش این دایرة المعارف قرار گرفتند، تصمیم بر نقد آن گرفتند. اما خبر واکنش مسلمان ها به هلند رسید و این بار آن ها دایرة المعارف پیشین را ویراش کرده با حجمی دو برابر روانه بازار جهانی کردند.اثر جدید از جهت منبع غنی تر بود و از تندی قلم سابق خبری نبود اما افکار مسموم بیشتری با لطافت در آن تزریق شده بود.

پس از آن در سال 1993 خانوم مک اولیف، پنج اسلام شناس غربی را جهت نوشتن دایره المعارف قران لیدن دعوت به همکاری نمودند. آن ها در ابتدا هزار کلمه ی کلیدی ازقران را انتخاب کرده هر کلمه را موضوعی در نظر گرفته و شروع بکار کردند. البته بعدها بر دایره نویسندگان دایرة المعارف لیدن افزوده شد و عموما از مستشرقینی که گرایشات خاص علیه اسلام داشتند، استفاده گردید.

مروری بر مدخل برخی از این دایرة المعارف هانشان میدهد که نویسندگان آن به مفاهیم ناب قرانی همچون« توحید»، « معاد»،« شرک»، «کفر» و … چندان نپرداخته در عوض برخی مفاهیم خاص مانند «خشونت» را بیش از حد بزرگ نشان داده اند. توجه به اسرائیلیات و دعوت از محقیقن مسلمان سکولار یا مسلمانان دارای گرایشات خاص و حتی محققین لایئک در جمع آوری دایرة المعارف قرانی، نکته ی قابل اغماضی نیست.

البته قصد ما محکوم نمودن تمام مستشرقین نیست اما اگر توهین های سال های اخیر به مقدسات مسلمانان را که به صورت های مختلف صورت گرفته در نظر بگیریم خواهیم دید مستشرقین در جهت دهی منفی افکار عمومی غرب نسبت به اسلام بی تقصیر نبوده و نیستند و به نظر میرسد یکی از راه های معقول مقابله با چنین توهین هایی، معرفی صحیح اسلام توسط خود مسلمانان در سطح جهان میباشد.

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1391-06-28] [ 11:56:00 ب.ظ ]

ناگهان چه زود دیر می شود ... ...

سال اول که طلبه شدم هدف داشتن یا هدفدار  بودن برایم بی معنا بود ویا خیلی اهمیتی نداشت  با اینکه قدم در عرصه مبارکی گذاشته بودم اما چون صرف برخی انگیزه های پوچ  واهی آمده بودم نه تنها متوجه قداست مکان نشدم  بلکه از قداست زمان جوانی نیز غافل مانده و تمام عمر را به سر سپردگی  گذراندم 

…وچون روزی چهار ساعت در کلاس پای  درس اساتید می نشستیم خود را علامه دهر نامیده وعوام الناس را  جامانده از قافله علماء خطاب می نمودیم

…و دیگر اینکه چون پوشش نسبتاکاملی (به اختیار نشد اجبار) داشتیم   خود را مصداق “لهم جنات تجری من تحت الانهارخالدین فیها"یافته بودیم غافل از غفلت ….

ناگهان در چشم به هم زدنی زمان سپری شد ورسیدیم به سال آخر طلبگی وما تازه داشتیم هوشیار می شدیم یا بهتر بگوییم سرمان تازه به لحد خورده بود که دیدیم وقت آن رسیده که  غزل الوداع را خواندنی هستیم … (طلبه پایه پنج ….)

                                                                                                       تا بعد….

آنکس که خوب بفهمد به اعماق دانش آگاهی  پیدا می کند(حکمت۲۷)

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1391-04-02] [ 12:00:38 ق.ظ ]

تنها ترین ستاره اقبال من تویی» (به مناسبت بعثت پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله) ...

تنها ترین ستاره اقبال من تویی»

(به مناسبت بعثت پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله)

ای منتهای عالَمِ امکان مُمکِنات
ای پنجمین طپشِ نبض هر سرشت
تومرد عقل وعمل ، فخرِ کائنات
ای بیکرانه ترین رازِ سرنوشت               
بر سیل آبِ وحشی وبی ر حم روزگار
آن تکیه گاهِ امین، نوحِ من تویی
در فصلها ی بی بهارِ زندگی
رنگین ترین ترانۀ آفاق من تویی
با هجمه های این شیاطینِ حق ستیز
بنّای کعبه معبودِ من تویی
وزداغ سیلِ «ism»*های گُنگِ قرن
آن صاحبِ ید بیَضایِ من تویی
در بین این سرابِ بزرگِ مُردگان
آن خوش ترین دَمِ مسیحایِ من تویی
در آسمانِ جهالتِ مُدرنِ ما
تنها ترین ستاره اِقبالِ من تویی

————————– 
*ایسم؛مانند:فمنیسم،کمونیسم                                   مهجده انتظاری

موضوعات: شعر, متن ادبی  لینک ثابت
[دوشنبه 1391-03-29] [ 10:59:15 ق.ظ ]

رحــمــة لــلــعــالــمــیــن ...

 

سلام پدر امت … سلام آقای رحمت

سلام بر توئی که سه هنگامه بیشتر خدمتت نمی رسیم: ولادت، شهادت، بعثت

و دیگر هیچ …


تو بالاترینی و بی مانند

اما غربتت را افزون می کند اینکه

همه در عشق حُسین ت می گویند و می سرایند و می خوانند

اما ذهن ِ دنیایی ِ ما ندید که: حُسین منی و ” أنا ” من حُسین …


ختم ِ رُسُل

خاکروبه های گناهان ما هر روز روی سر مبارک تان فرود می آیند؛ داغ ِ داغ

ببخش ولی باز اگر نگاه تان نباشد …


❤ و بـــک الـــدخــیــل یــا رحــمــة لــلــعــالــمــیــن یــا ابــالــزهــرا ❤

زیبا مطلبی بود که به دلم نشست

موضوعات: متن ادبی  لینک ثابت
 [ 10:46:33 ق.ظ ]

وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ ...

بسم الله الرحمن الرحیم

یک سال سیاه

یک سال صورتی

یک سال آبی

یک سال سبز

یک سال قهوه ای

یک سال …

سالها میگذرد و رنگین کمانی از رنگ ها به صف می شود.

چه نشسته و چه ایستاده؛

منتظرم تا «صبغة الله* » رنگ سال شود؛

وقتی منشور رنگها؛

صبغه الله شود؛

تمامی رنگ ها بعد آن معنا میشوند؛

آبی با رنگ الهی!

صورتی با رنگ الهی!

و…

خدایا!

وقت آن نرسیده که بقیة الله پرده را کنار زنند؛

و منشور رنگ های دنیا را به دست گیرند؛

تاجهان نفسی تازه کند؟

وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ: سوگند به صبح هنگامى که نقاب از چهره بر گیرد؛

وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ : و قسم به صبح چون پدید آید.

**صِبغَةَ اللّهِ وَ مَن اَحسَنُ مِنَ اللهِ صِبغَةً:رنگ خدا! و هيچ رنگي زيباتر از رنگ خدا نيست:بقره-138

موضوعات: متن ادبی  لینک ثابت
[یکشنبه 1391-03-28] [ 12:43:35 ب.ظ ]

فاطمه علیهاالسلام راز آفرینش ...

منشور فاطمه (ع) را از ابعاد مختلف بايد نگريست. معدود زناني نامهاي خور را در گذرگاه تاريخ حک کرده اند. اينان زناني بوده اند که يک شاخه از نهال وجودشان را به باروري و تجلي نشسته اند. نام آسيه را دستهاي شهامتش حک کرده است و نام مريم را چشمهاي قدیس و حتی نام خديجه را قلب رأفتش، اما شخصيت فاطمه عليهاالسلام منشوري چند بعدي است که با افق ديده هاي مختلف شايسته ي بذل توجه است.

(لیلاجباری)

موضوعات: مباحث فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1391-02-03] [ 10:55:12 ب.ظ ]

پیشگیری قبل از درمان ...


 ایمان خودرا تقویت کنیم تا سلامتی دنیا و آخرت خود را تضمین کرده باشیم.
امام علی علیه السلام :
اهل طاعت را ترس ووحشت به سراغشان
نمی آید وبیماری ها به آنان نمی رسد.
نهج البلاغه
Empower your faith to guarantee your
Health in this world and the hereafter.
معلومه که خیلی از بیماری های ما به خاطر کم طاعتی مونه مثلا بیماری هایی که از حسودی به سراغمون میاد ،وقتی از راحتی وخوشی دیگرون در رنجیم وروز به روز افسرده تر وغمگین تر میشیم! اینها همه از کم طاعتیه وقتی که امام حسن (ع) از مادر بزرگوارش می پرسه مادر جان شما از شب تا سحر برای دیگران دعا کردی کی برای خودمان دعا میکنی؟بانوی دوجهان ،ام الائمه می فرماید: عزیزم اول همسایه بعد خودمان.
یعنی همه آرزوهای خوبمون رو برای دیگرون هم بخواهیم.واز هرچه که برای خودمون بدمون میاد برای دیگرون هم نخواهیم.
این یعنی طاعت خدا،وگرنه می شیم عین اون تاجر حسود!رفت یه غلام خرید وهمه اموالش رو به نام او کرد به شرط اینکه اون رو بکشه وروی پشت بوم همسای اش بیندازه وغلاهم قبول کرد !فردای اون روز دید همسایه بیچاره رو برای اعدام می برند،رفت وشهادت داد که مقتول خودش را از حسودی به کشتن داده است!!!

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1391-01-20] [ 06:08:00 ب.ظ ]

برترین الگوی زندگی ...

اطرافیان منتقد داشته باش نه ثناگو.
امام حسین علیه السلام :
رسول الله صلی الله وعلیه وآله قبول نمی کردند
که کسی اورا بسیار ستایش ومدح گوید.
معانی الاخبار
Try to have critic friends rather than
The ones who always praiseyou

متاسفانه این مشکل اکثریت ماست
وقتی ازما تعریف می کنند عیب خودمون روهم
از فضایل وشجاعتها به حساب میاریم

ادامه »

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1391-01-16] [ 11:32:00 ق.ظ ]

السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ المَظلُومِ الشَّهیدِ ...

از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند: در روز اربعین هنگامی که روز بلند شد زیارت می کنی و می گویی: سلام بر ولی خدا و حبیب او، سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده او، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آقایی که اسیر گرفتاریها بود و کشته اشک روان شد ………………… بر علیه آن حضرت شدند کسانی که دنیا فریبشان داده بود و بهره خود را در ازای بهایی ناچیز فروختند و آخرت خویش را به قیمت ناچیز حراج کردند. در چاه هوا و هوس فرو رفتند و تو و پیامبرت را به خشم آورده و مطیع بندگان شقی گردیدند؛ امام حسین علی السلام در مقابل آنان تن به ذلت نداد و با آنان جهاد کرد تا آنگاه که خونش را ریختند و اهل بیتش را به اسارت بردند.

 

خدایا آنان را لعنت کن به لعنتی پرمکافات و عذابشان کن به عذابی دردناک………..


موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1390-10-24] [ 11:25:00 ق.ظ ]

دست های کوچک دعا ...

 

خدایا از تو می­خواهم  

 همه مریض ها را شفا بدهی. تخت بیمارستانها خالی شود و ما همیشه سالم باشیم. امام زمان زودتر ظهور کند. همه بچه ها در درسهایشان موفق باشند و همیشه سایه پدر و مادر بر سر ما باشد.

سبا کوچولو

 ——————————————————————————–  

خدایا از تو می­خواهم

تمام مریض هایی که در بیمارستان ها هستند را شفا دهی و مرا از سایه پدر و مادر و دیگر فامیل کم نکن و در درسهایم مرا موفق کن. در کارها به من کمک کن. خدایا من از همه بیشتر تو را دوست دارم، نومیدم نکن. بگیر دستم را. خدایا وقتی ما سوم می خواندیم تو به ما نماز و روزه را واجب کردی. من به این حرف تو گوش می­دهم و هیچوقت از حرفهایت سرپیچی نمی­کنم. فقط از تو می­خواهم تو هم به من کمک کنی تا آخر عمرم ناامید نشوم. بهترین دوست من خداست، چون در همه کارها به من کمک می­کند.

شقایق کوچولو 

——————————————————————————–  

خدایا از تو می­خواهم

همه پدر و مادرها را سالم نگه داری. خانم نماز و همه همکاران مدرسه به خوبی زندگی کنند. همه مسلمانان را به مشهد مقدس و بخصوص برای ما که خیلی دلمان برای امام رضا (ع) تنگ شده قسمت کند. آمین یا رب العالمین

پرنیا کوچولو

——————————————————————————

خدایا از تو می­خواهم

امام زمان زودتر ظهور کند. پدر و مادرم سالم بمانند و برادر کوچکم زودتر بزرگ شود تا بتواند دوست خوبی برای من باشد.

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[جمعه 1390-09-04] [ 11:39:00 ب.ظ ]

پنهان پیدا ...

نامه ای از یک سرباز به قطب عالم امکان امام زمان (عج)

گیرنده: حضرت بقیه الله الأعظم، حجه بن الحسن العسگری علیه السلام

فرستنده: گم گشته راه دوست      که نگاهش همیشه در پی اوست

السّلام علیک یا ابا صالح المهدی

مولای خوبان، سلام.

عمری ست به امید شنیدن ندایی که پاسخگوی سلامم باشد، نفس می کشم. امید زندگیم جوابم نمی دهی؟

کوله باری از گله بر دوش گرفته ام و راهی کویت شده ام.

آرامش دو عالم، آرامشم ببخش از این همه دل آشوبی. دریای گناهانم تلاطم گرفته است و طوفان چتر نجاتم را دریده است. جان رسیدن به ساحل را ندارم. منجی دو عالم، کشتی نجاتم باش و با نگاهت مرا به ساحل آرامشم هدایت کن.

خود، آگاهم که لایق نگاهت نیستم، ولی صد شکر که اسم سربازیت را به جان خریده ام.

و تو ای هستی دو عالم، خود برگه عبورم داده ای و در خیمه ات را به رویم گشوده ای. پس منت گذار و نگاهم را پاسخگو باش.

سرور خوبان! وجدانم را بیدار کن تا دریابم که تویی تنها امیدم.

و دریابم که در این دنیای بی کسی، تنها کسم تویی و روشنایی راهم از آفتاب وجود تو سرچشمه می گیرد.

یوسف زهرا! گله دارم از دل بیمارم. دلی که هزاران بار با یاد تو تقدسش بخشیده ام. اما، چه کنم که باز به خانه نخستین باز گشته است. شیطان درونم امانم را بریده است، تو را به جان مادرت زهرا، با نگاهت چشمانم را ایمن بساز و با دعایت زنجیر دنیا از پایم باز کن.

و تو ای پنهان پیدا! کاش می دانستم پرتو نگاهت را از کدامین روزنه می توانم دریابم. دیرگاهی ست، ندبه را شفیع آدینه قرار داده ایم، تا شاید برسد آنروزی که شنوای ندای دلنشین «أنا المهدی» باشیم.

جلا و نور بقیع! بیا و خورشید دل ما باش.

تنها ندای درونم «اللهم عجّل لِوَلِیّکَ الفرج» است و تنها آرزویم دیدار روی تو.

گل نرگس! بیا و با آمدنت قرار دل بی قرارم باش، غم هجرانت امیدم بریده است، بیا و امید دل ناامیدم باش.

                                                                                                  مصطفی زاده

موضوعات: متن ادبی  لینک ثابت
[یکشنبه 1390-08-08] [ 08:20:55 ب.ظ ]

السَّلامُ عَلَیک یَا عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضَا ...

                                                          

در شهر ضریح آفتاب

    مگذار مرا در این هیاهو، آقا

     تنها و غریب و سر به زانو آقا

    ای کاش ضمانت دلم را بکنی

    تکرار قشنگ بچه آهو، آقا    

    ولادت باسعادت غریب الغربا،

معین الضعفا،علی بن موسی الرضا

مبارک باد

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[شنبه 1390-07-16] [ 09:16:00 ب.ظ ]

«باز هم آدم ز گندم سیر شد» ...


«باز هم آدم ز گندم سیر شد»
 

باز هم رنگین کـــــــــــمان بی حال بود                                              قصه های زندگیمان کــــــــال بـــــــود
باز راه مــــــــــــــرد مان در فال بـــــود                                                جای جای راهمــــان گودال بـــــــــود
باز ما بودیم و جانی باخــــــــــــــــــــته                                            کاخهایی با جهالت با تکبــر ساختـــــــه
باز آوای چکـــــاوک را شکستـــه فاخته                                      اسبهای دل شده وحشــی و تا شب تاخته
باز هــــــــم آدم ز گنــــــدم سیر شـــد                                           خوابهای خستــه با تقدیر تعبیر شـــــــــد
باز هــــــم جامی ز مـــی لبریز شـــــــد                                              زیــــر پاهـــــــا از کثافت لیز شـــــــــد
باز هــــم شاهیـــــــن دل تا مرگ رفـت                                            جنس دلهامان ز خاری سنــــــگ سخت
باز چشــــــــم یاقیان بستــــــــه به تخت                                            پایـــــه های دین و ایــــمان لخت  لخت
باز هــــــــم عشقها از واقعیت گم شـدند                                         آبهای نهرهای آسمانی کـــــم شــــــدند
باز هیزمهای خشک و تر همه قاطی شدند                                        ضجه های روح در تن باز طولانی شـدند
باز هم چشم ها مان سوی دیگر مات شـد                                      در خیال و فکرمان عشق کاذب یافت شد
باز هم دیوارهای هرزگی پرداخت شــــد                                             خود بدیدم بچه خوب محله لات شــــد   
باز هم رویای آیینه شکســـــــــــــــــت                                             گرگ هاری دست پر چین ها نشســـــت
باز پر شد دل ز خواهشهای پســـــــــــت                                          رفت عشق واقعی در دور دشــــــــــــت    
باز چنگی بهر رقصی ساز کــــــــــــــرد                                              چشم ها مان بهر بارش ناز کــــــــــــرد
باز دلهامان هوای عشق کــــــــــــــــــرد                                                 بهر تعجیل فرج آواز کـــــــــــــــــرد 

             
                                                      "مهجده انتظاری طلبه مدرسه علمیه فاطمیه هادیشهر

موضوعات: فرهنگی, شعر  لینک ثابت
[سه شنبه 1386-08-22] [ 01:42:32 ق.ظ ]

حرم امام رئوف ...

 

حرم دوست

امام رضا(ع) برای توجه دادن شیعیان به مقام شامخ حضرت معصومه (س) می فرمایند : « هر کس او را زیارت کند بهشت از آن اوست».

فضلی که عنایت شده از باری تعالی برای کشور عشق و ایمان این است که صحیفه هدایت روز به روز ورق زمان را دور می زند آری در گوشه ای از کشور عشق نیز نماد هدایت چهره خود را برای زمان می گشاید . این نماد اکنون در محمل آراسته با گنبد طلایی و مناره های سر به فلک کشیده نظاره گر زائران اهل بیت است. کسی که صاحب قلبی نقش بسته از عشق برادر بود، در پی نقش قلبش «امام رضا(ع)» قدم به این خاک نهاد و با رهروان هم دینش مصائب این مسیر را به جان کشید و برای لقای چهره نورانی برادر دست از جان شست.
آری امروز ، روز میلاد پرتوی از نور نبوی است که با قدوم خود رنگ و جلای دیگری به صفحات تیره و تار زندگی بشریت بخشید. خوشا به حال کبوتران محمل نشین این گنبد که هر روز گرداگرد این محمل را طواف می کنند و بهشت را برخود واجب کرده اند .امیدی که به کشور عشق از این صاحب هدایت رسیده همان علمای وارسته از هر گناهی است که دفتر هدایت اهل بیت را برای ما بازگو کنند. به امید آن روزی که از پیروان واقعی این صحیفه هدایت شویم.

                                                         نویسنده: معصومه مردمی طلبه مدرسه علمیه فاطمیه هادیشهر


*******************************************

 

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1386-08-20] [ 02:46:00 ق.ظ ]

13 آبان ماه یوم الله ...

امام خمینی  : تسخیر لانه جاسوسی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول ایران بود .

برگزاری موفقیت آمیز انتخابات و مشارکت گسترده مردم امید های آمریکا را در سرنگونی نظام اسلامی در ایران بر باد داد .آمریکا و اروپا نه تنها خواست مشروع ملت ایران را در استرداد شاه و اموال و داراییهای بلوکه شده ایران (بالغ بر 23 میلیارد ریال ) نادیده گرفتند علاوه بر آن امکاناتی وسیع در اختیار فراریان شاه قرار دادند تا علیه نظام اسلامی تشکیلاتی را سازماندهی کنند.تحریکات و دشمنی های کاخ سفید علیه ملت ایران از یک طرف و مهمتر این که اعلان نشدن خبر ملاقات آقای بازرگان با برژینسکی ( مشاور امنیت ملی کاخ سفید در الجزیره)  جرقه ای بر تسخیر لانه جاسوسی آمریکا شد.
نیروهای مسلمان دانشگاهی به سبب عوامل فوق  تحریک و در روز 13 آبان ماه گروهی از دانشجویان با نام  « دانشجویان مسلمان پیرو خط امام » سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند . در پی این پیروزی دانشجویان به اسناد غیر قابل خدشه دست پیدا کردند.این اسناد پرده از دخالت های آمریکا در ایران و سایر کشورها برداشتند و همچنین اسامی عوامل و رابط ها  و جاسوس های آمریکا و انواع وشیوه های جاسوسی و تحرکات سیاسی این کشور را در مناطق مختلف جهان افشا کرد .
یک روز بعد از این واقعه دولت موقت آقای بازرگان با مطرح کردن استعفا خواست امام خمینی را تحت فشار قرار دهد تا امام خمینی دانشجویان را برای تخلیه محل اشغال شده فرمان دهد اما امام خمینی استعفا را پذیرفت. در نتیجه فرصت برای حاکمیت نیروهای انقلابی و کوتاه کردن دست محافظه کاران را  از دست نداد.

                                           نویسنده: خدیجه اکبری و ثریا احمدی از طلاب مدرسه فاطمیه هادیشهر

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[یکشنبه 1386-08-13] [ 12:28:00 ق.ظ ]

وهابیت ...

                                            وهابیت  در نگاه مقام معظم رهبری

قسمتی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیه الله خامنه ای :
آمریکا وهابیت را علیه وحدت مسلمین تجهیز کرده است مردم را به دست هایی که امروز وحدت را می شکنند ،توجه بدهید.با مردم هم صریح حرف بزنید.امروز آن دستی که آمریکا علیه وحدت تجهیز کرده ، عبارت از همین دست پلید وهابیت است.این را صریح به مردم بیان

کنید ،پرده پوشی نکنید از اول ، وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی - مثل اسراییل- در بین جامعه ی مسلمان ها به

وجود آوردند . همچنان که اسراییل را برای اینکه پایگاهی علیه اسلام درست کنند ، به وجود آوردند ، حکومت وهابیت و این رؤسای نجد را

به وجود آوردند تا داخل جامعه ی اسلامی ، مرکز امنی داشته باشند که به خودشان وابسته باشند و می بینید هم که وابسته اند . 


الان این سلاطینی که در بقعه ی اسلام وهابی هستند ، از اینکه به وابستگی و رفاقت و طرفداری خودشان از سیاست های دشمنان

اسلام - یعنی آمریکا- تصریح کنند ، ابایی ندارند و آن را پوشیده نمی دارند . اگر کسی بگوید شما با آمریکا مخالفید ، بدشان می آید !

اگر کسی بگوید شما با آمریکا موافق و هم دستید ، بدشان نمی آید ! این ، درست یک میزان و ملاک و معیار است . شما باید مسلمان و

حاکم اسلامی واقعی را هم از اینجا بشناسید .


آن که با دشمنان اسلام دشمن است ، او در خط اسلام است و آنکه با دشمنان اسلام دوست می باشد و مباهی به این دوستی است ،

او در خط کفر است . دوستی او به معنای اینکه منافع او را در حد ” اشدٌرعایه” رعایت کند ، است . وقتی که در کشور و شهر او بگویند :

«مرگ بر آمریکا » ، او بدش بیاید ! یک وقت مردم خودش می گویند : « مرگ بر آمریکا » ، که ممکن است آمریکاییها بگویند چرا مردم خودت

این شعار را می دهند ؟ اما یک وقت ، میهمانان یا مسافرانی از جای دیگر به اینجا آمده اند و می گویند : « مرگ بر آمریکا » ؛ تو چرا سینه

سپر می کنی ؟! این نیست ، مگر همکاری و همراهی شدید با دشمن خدا و اسلام . این ، همان ریشه ی وهابیت است که امروز ثمره ی

پلید و خبیثه ی خودش را نشان می دهد.

وهابیت وتفرقه
 اندیشمندان اهل سنت از دیر باز ،نگاهی نقادانه به فرهنگ و معارف شیعی داشته اند و همواره سوالات و شبهاتی را مطرح کرده اند .این

رویکرد با ظهور وهابیت در شبه جزیره عربستان روند وسیع تر و شدیدتری به خود گرفته است و پس از پیروزی انقلاب پر شکوه اسلامی

ایران این هجمه با روش های مدرن و با استفاده از رسانه های عمومی مانند اینترنت و ماهواره در سطحی وسیع گسترش یافته است.


این تهاجم در سالهای اخیر گسترش چشمگیری داشته است به گونه ای که همه گروه ها ،از مردم عادی تا اساتید ،دانشجویان، دانش

آموزان و حتی روحانیون کاروان های حج را هم در برگرفته است.


با این که این شبهات ،غالبا از افتراء و دروغ و یا جهل و نادانی سرچشمه گرفته است،ولی از مسئولیت اساتید و دانش پژوهان در پاسخ

گویی به آن کاسته نمی شود.
زیرا مخالفان مکتب اهل بیت ،هرگز تصور نمی کردند که فرهنگ غنی شیعه بتواند ملت ایران را این چنین به صحنه بیاورد که با دست خالی

، ولی با قلبی آکنده از ایمان و عشق به اسلام ،طومار حکومت تا دندان مسلح را – با آن همه حمایت های بی دریغ شرق و غرب- برای

همیشه در هم بپیچد و به جای آن ،حکومت اسلامی بر پایه فقه شیعه تاسیس نماید.


به همین جهت ،مخالفان مکتب اهل بیت ، وقتی که با گسترش فرهنگ تشیع ،موقعیت خود را در خطر می بینند، با تالیف کتاب های ضد

شیعی مملو از تهمت و کذب ، سعی در مخدوش کردن چهره نورانی مذهب شیعه را در سطح جهانی دارند.
                                                                                                                     ادامه دارد…

موضوعات: فرهنگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1386-08-09] [ 01:10:00 ق.ظ ]

راهبردهای کلان واقدامات دولت نهم در راستای توسعه همه جانبه جمهوری اسلامی ایران ...

راهبردهای کلان واقدامات دولت نهم در راستای توسعه همه جانبه جمهوری اسلامی ایران

1. مبارزه با فساد اقتصادی و توسعه خصایص اخلاقی
حسب دستور مقام معظم رهبری ،ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با هدف جلوگیری از فساد در مجموعه دستگاه های نظام با مسئولیت هر سه قوه (مجریه ،مقننه ،قضائیه)در سال 1380 تشکیل شد .سران قوا در اولین جلسه ستاد پس از تشکیل دولت جدید در سال 1384 ،تشکیل شورای هماهنگی ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در سطح عالی متشکل از 12 عضو (از هر سه قوه سه نفر بعلاوه معاونین اول قوا) و با ریاست معاون اول قوه مجریه را تصویب نمودند. از ابتدای سال 1385 تا کنون 28 جلسه ستاد اصلی و 29 جلسه کار گروه کارشناسی ستاد تشکیل شده است.
اصلی ترین برنامه شورا ،بررسی و تجزیه و تحلیل کلیه نظرات دستگاه های مختلف در خصوص گلوگاه های فساد آور در قوانین ،مقررات،دستورالعمل ها ،برنامه ها و مراحل اجرایی آن ها در هر سه قوه است.
از اهم اقدامات ستاد می توان به پیگیری جهت عملیاتی نمودن ماده 151 قانون تجارت ،اصلاح ماده 188 آیین دادرسی کیفری در خصوص اعلام اسامی محکومین قطعی در رابطه با فساد اقتصادی ،تدویین آییین نامه و بخشنامه هایی جهت افزایش نظارت بر سیستم حسابداری و حسابرسی کشور، تهیه لوایح منع مداخله و رسیدگی به دارایی مقامات ،ایجاد زیر ساخت های اطلاعاتی در خصوص مناقصات و معاملات دولتی و مانند آن اشاره نمود.
عزم دولت جدید در خصوص مبارزه با فساد اقتصادی در کلیه اعضای کابینه و بدنه دولت تجلی یافته است. به نوعی که منش و رفتار رئیس محترم جمهور و اعضای کابینه خود به نوعی است که عرصه را بر مفسدان اقتصادی و رانت خواران تنگ نموده است ولی با این وجود،بخشنامه های متعدد درون دستگاهی به منظور نظارت بیشتر بر فعالیت شرکت ها از طریق مجامع عمومی ،بکارگیری نیروهای متعهد و مومن در مناصب دولتی،رفع تبعیض های ناروا در مناسبات اداری و جلوگیری از تبعیض در پرداخت حقوق و مزایا و نیز آیین نامه های مختلفی در دولت و کمسیون ها به تصویب رسیده است.
2. توسعه فرهنگی
تا پایان سال جاری بیش از یک صد پروژه فرهنگی در کشور به بهره برداری می رسد.
تکمیل نزدیک به 200 پروژه فرهنگی شامل کتابخانه ،مجتمع فرهنگی ، تالار و… که از دوره های گذشته نیمه کاره رها شده بود ،در اولویت کار وزارت ارشاد اسلامی قرار گرفته و تا پایان امسال تمامی این پروژه ها به بهره برداری خواهند رسید.پیشرفت پروژه های فرهنگی به حدی است که تحسین منتقدان را نیز بعضا در پی داشته است.در زمینه تولید فیلم ،ساخت سینما،چاپ کتاب و مطبوعات و مقایسه کمی و کیفی آن با دولت های گذشته ،اگر چه تا نقطه آرمانی فاصله داریم اما در مقایسه با دوره های گذشته پیشرفت های خوبی داشته ایم.
برخی از پیشرفت های فرهنگی و ارنباطی عبارتند از:
• مستند سازی آثار منقول و غیر منقول تاریخی :1255594 اثر منقول و4568 اثر غیر منقول
• تعامل وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری با حوزه علمیه قم و پژوهشگاه های علوم انسانی-دینی
• افزایش ضریب نفوذ کاربران اینترنت
• ارتباط دهی به 3400 نقطه روستایی فاقد ارتباط
• اجرای طرح توسعه فنآوری و ساخت ماهواره های تحقیقاتی –عملیاتی
• تشکیل و راه اندازی کمیسیون فرهنگی تربیت بدنی و ورزش شورای عالی انقلابی فرهنگی
• افزایش اعتبارات عمرانی در زمینه ورزشی به میزان 400 در صد نسبت به سال 1384
• حصار کشی مناطق زیست محیطی در 20 استان
• انتشار گزارش و خبر در زمینه مسائل داخلی و بین الملل جمعا به تعداد 531 هزار خبر که نسبت به سال 84 ،معادل 24درصد رشد داشته است.
از اقدامات ارزشمند صورت گرفته در بخش تربیت بدنی  می توان به 4 برابر شدن اعتبارات عمرانی این بخش در سال 1385 نسبت به سال 1384 عنوان نمود
از دیگر موارد می توان به اختصاص 950 میلیارد ریال برای طرح و ویژه ورزش روستایی که برای نخستین بار در کشور اجرا می شود، و نیز اختصاص 800 میلیاردريال برای احداث اماکن ورزشی اشاره نمود، در این مدت 400 پروژه از اعتبارات استانی و ملی آغاز شده و750  پروژه افتتاح گردید.
در طی دو سال بیش از 12000 کلاس جدید ساخته شده و حداقل 14200 کلاس بازسازی و مقاوم سازی شده است .گسترش فضا های آموزشی در مناطق محروم و عشایری به حدی که دفاتر یونیسف و کشورهای افریقایی با هزینه خود برای الگو برداری از نحوه مدیریت و برنامه ریزی دولت وهمچنین بازدید از موفقیت های به دست آمده آموزش و پرورش عشایر ایران آمدند. در بخش فن آوری اطلاعات و ارتباطات ضریب نفوذ تلفن به میزان 5/2 برابر افزایش داشته است و دولت نهم در راستای راحتی مردم در زمینه ارتباطی تلاش های بسیار نموده است .


منبع:جزوه خلاصه گزارش عملکرد 2 ساله دولت ،تهیه و تدوین حوزه مشاوران جوان ریاست جمهوری

 

 

موضوعات: فرهنگی, مباحث فرهنگی  لینک ثابت
[سه شنبه 1386-08-08] [ 01:01:00 ق.ظ ]

خواستیم ثواب کنیم که... !!! ...

  
 (این خاطره واقعی دو طلبه پایه اول ناشی  است)
ساعت 12 و 30 دقیقه است . مریم و نرگس ریاکار پچ پچ می کنند . مریم ! ببین ، فردا اکثر بچه ها به خانه می روند بیا این گرد و خاک کفش ها را بگیریم تا وقتی به شهرهاشان می روند مردم آن ها را با گرد و خاک کفشهایشان نشناسند         
نرگس: باشه من حاضرم . 
مریم و نرگس ساعت 1 نصف شب واکس و پارافین و دستمال کاغذی و … حاضر می کنند برای کفش های بیچاره ، و منتظر نشسته اند تا بچه ها بخوابند . امان از دست این پایه دوم ها . خدا بگم این امتحان موجزشان را چه کند ، برای یک امتحان ساده تا صبح بیدار بودند!
 یکی می خوابید یکی بیدار می شد. حالا ساعت 2 است. مریم و نرگس کنار کفش ها نشسته اند و چراغ را خاموش کرده اند و خیلی بی سر و صدا مشغول واکس زدن کفش ها هستند ، یک دفعه صدایی آمد . مریم یواشکی پرده را بالا زد که ببیند چه صدایی است که در این هنگام فریده را دید که بسیار ترسیده و از ترس مثل درخت چنار میخ شده است . از پشت پرده بیرون آمدیم  و از فریده قول گرفتیم  که به کسی حرفی نزند و دوباره به مقر اصلی برگشتیم و در تاریکی تند و سریع مشغول کار شدیم.
ساعت 3 است . نصف کارمان تمام شده است که صدایی از  خوابگاه توجه ما را به خود جلب کرد.ساکت شدیم تا کسی متوجه ما نشود و با زحمت تمام خنده مان را خفه کردیم به طوری که سرخ سرخ شدیم . لحظاتی بعد که مریم می خواست از اوضاع سر دربیاورد پرده را کنار زد و ناگهان حکیمه شلوغ را دید که در کنار در خوابگاه ایستاده و به سمت پرده خیره خیره نگاه می کند و سپس بی هیچ پرسشی ، بدون سر و صدا بالا رفت ولی نگو که حکیمه از قضیه سر در آورده و رفته بالا اتفاقا هم زینب را دیده و آن چه دیده بود را گزارش داده و تصمیم گرفتند بعد از نیم ساعت به پایین آمده نتیجه کار را بعد رفتن ما ببینند .
 و اما ما که از کار کردن در تاریکی کلافه شده بودیم چراغ را روشن کردیم تا مشغول کار شویم ، ناگهان متوجه شدیم کفش های نوی هاله ی حساس را که نباید واکس از دو متری اش رد می شد را واکس زده ایم آن هم نه این که به کفش واکس زدیم بلکه انگاری واکس را قالب کفش گرفتیم . بگذریم از این که فردا صبح چه بلای خانمان سوزی قرار است هاله بر سرمان بیاورد.
بعد از نیم ساعت صدای پایی از راه پله ها آمد . نرگس پرید سریع چراغ را خاموش کرد تا  کسی متوجه مان نشود و این بار تصمیم گرفته بودیم هیچ صدایی نکنیم و به آن طرف   پرده سرک نکشیم . در تاریکی تمام نرگس تپل با دو تا از کفش ها در دستش چمباتمه زد به طوری که فرقی با مجسمه نداشتیم حتی نفسمان را حبس کرده بودیم تا کسی متوجه ما نشود . یک دفعه متوجه شدیم کسی به سمت پرده می آید . وای خدا ! چشمتان روز بد نبیند همین که حکیمه پرده را کنار زد و چشمش به ما افتاد دیدن همان و جیغ کشیدنش همان . زینب که از پشت سر حکیمه می آمد با جیغ حکیمه ترسید و او هم در جیغ کشیدن حکیمه را یاری کرد . زلزله صدا به خوابگاه رفت . ولی متاسفانه یا خوشبختانه کسی از خواب بیدار نشد . البته دیگر نیازی به بیدار شدن آن ها نبود چون که فریده ، حکیمه و زینب از قضیه باخبر شده بودند و کمی نامردی از طرف آنها برای لو رفتن قضیه واکس زدن کفش ها علی الخصوص کفش های مفتضح شده هاله کافی بود .
حکیمه مانند میت نقش بر زمین شده بود ما هم که خودمان را گم کرده بودیم با نمکدانی در دست بر سر آن ها نازل شدیم و مثل این که سوزنمان گیر کرده باشد مدام به آن ها می گفتیم نمک بخورید ، نمک ! (بعدا برای خودمان هم سوال شد که کِی به آشپز خانه رفتیم و نمک آوردیم !!!) .
زینب از شدت ترس به گریه افتاده بود . بالاخره با هزار بدبختی و نمک و نمکدان اوضاع را آرام کردیم . کمی بعد مریم جمع وحشت زده را به خوردن تخمه دعوت کرد . آرام آرام که خواب از سر مان پرید نطقمان باز شد ، حکیمه گفت : نمی دانید که چه حالی شدم ، وقتی نرگس را دیدم هر چیزی که فکرش را بکنید  به ذهنم رسید الا این که شاید این موجود چمباتمه زده انسی باشد . دقایقی بعد دو وحشت زده و دو ایثار گر از اتفاقات افتاده آن قدر خندیدند که همه دل درد گرفتند . چندی بعد هر چهار نفر با هم به مقر رفتند و با همکاری هم کار ایثار را به پایان رساندند.
اما چه ایثاری شد !، آن از شب ، که گیر کنجکاوی بچه ها افتادیم و ایثار مان کَمَکی له شد؛ و آن هم از فردا صبح بکه ا لعن و نفرین های هاله که کفش هایش را پژمرده می دید ایثارمان پژمرد.


 نویسنده: خدیجه جوادی طلبه پایه سوم  

 

موضوعات: داستان, خاطرات  لینک ثابت
[شنبه 1386-08-05] [ 09:26:00 ق.ظ ]

حياط‌مان: به گوش باشيد!! ...

حياط‌مان مثل آدم‌هاي ديلاق دراز به دراز گوشه خزينه* بي‌حال افتاده است. طويله دام‌ها درست صدرنشين حياط است و خانه مسکوني ما هم کنار آن است، انگار طويله به خانه و حياط  فخر فروشي مي‌کند که اي خانه ! با اين که تو جايگاه انسان‌ها هستي ولي من بالاتر از تو هستم و مانند انسان هاي بي لياقت که صدر نشين کارهاي مهم دولتي مي شوند، من هم بالا نشين هستم .در کنار طويله و  درست روبروي اطاق محل نگهداري گوسفندان قرار دارد ،آن ها بي ادعا هستند و بعضي از آن ها خيلي مرا حرص مي دهند.به خاطر اين که مانند انسانهايي که مقام هاي مهم را ميدزدند آن ها هم با سرشان در اطاق را باز مي کنند و داخل مي آيند و خراب کاري مي کنند .
   قابل ذکر است که اطاق هاي مسکوني ما همه روبه قبله يعني طرف جنوب هست و طويله و جايگاه گوسفندان پشت به قبله .
   از زاويه ديگر که به حياط نظر کني، هتل بره ها و گوسفندان  و گاو ها درست پشت سر هم رديف شده اند .در هر سه آن ها باز است و انگار پلکاني را به نمايش مي گذارند.
   درست رو به قبله منزل مسکوني مان قرار دارد که يک دست سرويس و يک خانه جديد بزرگ با سالن پذيرايي که  تازه ساخته ايم .چون انشاء الله کار هاي خير زيادي در پيش داريم .پدرم مکه مي رود ،دختر هاي مان شوهر مي کنند ، يک پسر باقي مانده راهم  زن مي دهيم و جشن هاي همه آن ها را در اين اطاق بر پا مي کنيم .بعد از خانه بزرگ، حياط ديگر کمي از دست آجر و سنگ رها مي شود مانند انساني که مي خواهد خود را از دست متعلقات زندگي رها کند، محيطي باز به خود مي گيرد تا اين سر حياط که در غرب آن و انتهايش حمام و اطاق تنور دستشويي قرار دارد. البته انبار کاه و در بزرگ حياط هم همان جا است.
   يادم مي آيد سالهاي دبيرستان در اطاق تنور ، بر سر تنور مادر مي نشستم  و درس مي خواندم چه قدر هم حال مي داد! از جمله درس تاريخ که خيلي آن را دوست دارم .ان شا الله مي خواهم بعد از اتمام دروس حوزه وارد دانشگاه شوم و در رشته تاريخ ادامه تحصيل دهم.
   همسايه هاي مان از طرف شمال خانه ؛ خاله ام ،از طرف جنوب خانه عمو يم ،از طرف غرب برادر بزرگم و از طرف شرق خانه پسر عمو يم هستند . يکي از برادرانم ساکن روستاي ديگري است.البته او با رضايت خود روستاي ما را ترک نکرد بلکه با تهاجم فرهنگي خانواده زنش روبرو شد ودر نهايت با چشماني اشک بار ديار پدري خود را  وداع گفت.
نکته اخلاقي اين شرح حال!: اين که زير بار زور نرويم وبا تهاجم فرهنگي مقابله کنيم !!!!!!

* خزينه: نام روستايي در شهرستان مياندواب .                                                                           

پديد آورنده اثر: بستي نو يدي خزينه انبار قديم واقع در شهرستان مياندواب استان آ.غربي ،طلبه مدرسه علميه فاطميه هادي شهر

موضوعات: داستان, خاطرات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1386-08-02] [ 02:48:00 ق.ظ ]

یک سبد ریحانه ...


«يک سبد ريحانه»

مي‌گويند باز باران
                       با ترانه
                                با يک نگاه عاشقانه
                                                      دنيا غريب و آشناست
                                                                               اي باغ گلهاي ترانه
سخت است
              ولي مي‌چينم از باغ دلت
                                           يک سبد ريحانه
                                                            از نرگس چشمانم

نويسنده: ثريا احمدي

موضوعات: شعر, سروده های طلاب  لینک ثابت
[سه شنبه 1386-08-01] [ 02:42:00 ق.ظ ]