|
من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا مینویسم
|
|
|
برای یاری کردنِ امام، همهی اُمَّت وظیفه دارند رهبر را، پدربزرگ را، مدیر مدرسه را، ولی خدا را، امام معصوم را یاری کنند. همهی کارها را نندازند گردن او، بنشینند دست را در دست بگذارند بگویند او درست کند نه، امر به معروف یعنی بفهمیم که همه ما برای اصلاح جامعه سهمی داریم از نگاه عقل نکته بعدی را با هم بررسی کنیم ببینید امر به معروف و نهی از منکر یک جور جریمه کردن است یعنی گناهکار را بخاطر خطاش جریمه کنیم
که من رابطم رو باهاش کم کنم، یک جریمه این است که اخم کنم بهش، یک جریمه این است که یک خورده رفاقتم را طور دیگهای باهاش تنظیم کنم این بخش از مهمونیش که گناه آلوده را نَرَوم، شرکت نکنم امر به معروف یعنی مثل پلیس که جریمه میکند ماشین متخلِّف را،میگوید آقا شما سرعت غیر مجاز داری، سبقت غیر مجاز، نمره منفی میگیری، گواهینامهات را میگیریم نگه می داریم، ماشینتم می خوابانیم، اعمال قانون میکنیم؛ چرا؟ تا دفعه دیگه این کار را نکنی!امر به معروف یعنی همه یک جورایی همدیگر را تو اشتباهاتمان جریمه کنیم البته با زبانِ خوش، معمولاً با لحن درست و مناسب به هم تذکر بدیم هزینهی گناه را بالا ببریم. یک مثال قشنگی هست همه شنیدید:آن قایقی یا کشتیای که یک نفر داشت کفِ قایق را سوراخ میکرد کف کشتی را سوراخ میکرد بعضیا گفتند آقا چیکار میکنی وسط دریا هستیم این قایق الآن سوراخ بشه غرق میشویم، چرا سوراخ میکنی کف قایق را؟گفت آقا دخالت نکنید من دارم زیر پایِ خودم را سوراخ میکنم
عدهای گفتن راست میگه بابا زیر پایِ خودش را سوراخ میکند، دو سه نفر گفتند، بابا همه توی این کشتی هستیم، غرق میشویم. حالا شهر ما که همه در آن زندگی میکنیم، طرف حق ندارد گناه کند و ما باید نهی از منکر کنیم. چون بلا که میاد همه غرق میشویم. مثل حالا هی گناه را دیدیم و لب فرو بستیم، و خفه شدیم؛ بلا آمد مجبوریم همه دهن بند بزنیم و گرنه با کرونا خفه میشویم
نگفتیم سقط جنین نکنید
نگفتیم جنس خارجی نخرید
نگفتیم پوششت را رعایت کن
نگفتیم آقا نگاه نکن
نگفتیم ……!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-08-04] [ 05:42:00 ب.ظ ]
|
|
برای اینکه تخم مرغ دزد شتر دزد نشود باید، جلویش گرفته شود. یک وظیفه حکومت دارد که باید با بگیر و ببند جلوی این کار را بگیرد. یک وظیفهای هم مردم دارند، از واجبات فروع دین است. دقیقا مثل نماز و روزه حج و جهاد…. که بعضی این فروع دین قضا دارد، بعضی مثل امر به معروف و نهی از منکر قضا ندارد.
یعنی همان لحظه باید گناهکار قرنطینه بشود. یعنی به تعداد اهالی یک کوچه همه به فرد گناهکار تذکر بدهند؛ این کار باعث تلخ شدن گناه در ذائقه گناهکار میشود، دیگر علاقهای به آشکار کردن گناه در دید همگان نخواهد داشت.بدین گونه می توان از بی نظمی اجتماعی جلوگیری کرد.
یک مثالی در علم شیمی میزنند: شیمی دانان:مفهوم بینظمی، آنتروپی، دِلتا اِس میگویند همواره در شرایط غیر آزمایشگاهی، دنیا به سمتِ بینظمی رهسپار است. حرکتِ دنیا به سمت بی نظم تر شُدن است. شما مثالش را ببینید:بچه را اگر تربیت نکنی، امر و نهی اش نکنی، یادش ندهید، تربیتش نکنید؛ نه دکتر میشود، نه عالم و روحانی میشود، نه مهندس میشود، نه آدم بدرد بخور، نه متخصص ، نه با ادب میشود، به هیچ کار و فَنی تن نمیدهد و آخرش هیچی نمیشود، یک آدم الّافِ بیکار میشود. مُنتَها اگر همین بچه در معرض تربیت قرار بگیرد؟
دقیقا مثل یخ، همان بحثِ شیمی، یک قالب یخ را شما بگذارید اینجا، فردا صبح میایید میبینید که این قالب یخ مایع شده در واقع جامد، مایع شده، آب شده است یا یک مقدار آب رو بگذار اینجا فردا میایید میبینی یک بخش زیادیش بخار شده است، مایع به سمتِ گاز رفته است.
یعنی در یک کلام، جامعه را وِل کنید به سمت منظم تر شدن و قاعده مندتر شدن نمیرود!مگر اینکه برایش انرژی صرف کنید.
انرژی یعنی نظم دادن به جامعه همان امر به معروف و نهی از منکر است.همان نظارت اجتماعی، که دولت بی تدبیر گفت مردم را بزور به بهشت نمی برند، یعنی رها کنید تا مردم مثل بهائم بچرند! تا در گروه ذر هم یلعب و یرتع بمانند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-08-02] [ 12:22:00 ب.ظ ]
|
|
از اسفند 98 کرونا شروع شده، انگار که قیامت شده است. آی قرنطینه کنید، ماسک بزنید، دستور العمل های پیدرپی و پروتکلهای بهداشتی! وقتی پروتکل های قرآنی را هیچ وقت اجرا نکردیم چه توقعی داریم پروتکل های بهداشتی اجرا شود!
هیچ وقت به این واجب امر به معروف و نهی از منکر که قرنطینه گناهکار است، هرگز به پروتکلهای دینی که خداوند در قرآن با 120 آیه درباره این امر مهم سفارش کرده است، عمل نکردیم. اگر امر به معروف و نهی از منکر را همه انجام دهند، گناهکار قرنطینه میشود، وقتی همه بهش تذکر بدهند، با زبان خوش که هر روز که از خانه بیرون می اید تا به خانه برگردد 100 بار بشنود که کارش اشتباه است. تا زمانی که بیمار است، توی قرنطینه میماند. تا وقتی که خوب شد.تا وقتی که دیگه گناه را علنی انجام نداد، آن وقت بیاد در ظاهر جامعه حرکت کند، زندگی کند!پس امر به معروف یعنی قرنطینه کردن گناهکار.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-29] [ 10:39:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی از خانه بیرون میروم، هم خودم را مرده میبینم، مردههای بسیاری در اطرافم هستند. بدون اینکه قرنطینهای در کار باشد! و مردم هم در کنار این مردگان هیچ احساس ناراحتی یا ترس نمیکنند! همه جا هستند، از مترو گرفته تا اتوبوس، تاکسی، دانشگاه، بازار، خانه عمه و خاله، همسایهها همه جا مُردِه ها ولو هستند. نمیدانم چشم برزخی پیدا کردهام؟ حتی خودم هم را جزو مرده حس میکنم و میان آنها هستم!
یادم افتاد از وقتی که کلام مبارک امامعلیعلیهالسلام را دیدم، مُردم! میفرمایند:کسی که امر به معروف و نهی از منکر را با قلب و دست و زبانش انجام ندهد، مانند مردهای بی خاصیت در بین زندگان است، یکی از ناتوانی هایی که مُرده دارد، عدم توان دفاع از خود هست شما یک جسد را بِندازید را زمین و با پا بِهِش لَگَد بزنید یا با دست بهش مُشت بزنید،قابلیت دفاع از خودش را نداره!
شاید وجه تشابه در این حدیث مولا همین باشه که :کسی که امر به معروف و نهی از منکر نمیکند، از حق خودش دفاع نمیکند!با این مقدمه، می خواهیم بحث بررسی کنیم ضرورت امر به معروف و نهی از منکر رو از نگاه عقل ببینیم. جایگاه امر به معروف و نهی از منکر از پنجرهی عقل بشری چه هست و اهمیت و ضرورتش چطور هست؟
مهمترین فاجعه و خطرناک ترین آسیبی که با ترک امر به معروف تو جامعه اسلامی رُخ میدهد میدانید چیست؟این است که گناه، از گناه بودن میاُفتد،عادی میشود وقتی هم عادی شد به تدریج ارزش میشود این بدترین خطر است، این بزرگترین خیانت است به مردم مسلمان، که خودشون سر خودشون میاورند!با امر به معروف نکردن باعث میشوند که:ارزش کم کم جایش با ضد ارزش عوض بشود معروف و منکر جایشان عوض بشود یک مرحلهی وسط هم دارد اول عادی میشود قبح گناه میریزد، خوبی معروف از بین میرود، معروف عادی سازی میشود.
وقتی گفته میشود، پیامبر بزرگ اسلام به زیادی امتش بر امتهای دیگر فخر می کند، فخر پیامبر میشود ضد ارزش. فقط دوتا بچه کافیست، میشود ارزش، هرکسی که بچه کم دارد به آن افتخار میکند! کمکم این گناه بچه نداشتن جایش را به قتل نفس میدهد و براحتی به سقط جنین رو میآورند! به جایی میرسد که هر روز 200 کودک در این کشور مسلمانی و شیعه، بچهها کشته میشوند. چرا گفتم شیعه چون هر پدر اهل سنت با انتخاب چهار همسر و هر کدام ده فرزند صاحب چهل فرزند میشود!
مهمترین فایدهی امر به معروف و نهی از منکر شاید این باشد که گناه زشت بماند، خوبی خوبی بماند، جای معروف و منکر عوض نشود، اما با این مقدمه وارد بحثمان بشویم
ما چندتا ضرب المثل داریم، خیلی خوبه اینها را بین مردم ترویج کنید.ضرب المثلهایی که امر به معروف و نهی از منکر را در ناخودآگاه مردم تایید میکند یکیش این است که:میگویم سکوت نشانه رضایت است، واقعا وقتی شما یک گناهی را میبینید سکوت کنید، یعنی راضی هستید به انجام آن خطا، ضرب المثل قشنگی که داریم میگوید آقا:چو میبینی که نابینا و چاه است، اگر خاموش بنشینی(یا اگر دستش نمیگیری) گناه است واقعاً گناه است! وقتی میگویند کاهش جمعیت یک فاجعه است، از غیر متدینها که با سگ و امثال آن زندگی میکنند که توقع نداریم، در افزایش جمعیت همکاری کنند. از مذهبی ها توقع داریم ، از قشر طلاب توقع داریم که به این معروف عمل کنند!!!
متاسفانه مسئولین فرهنگی مرکز مدیریت به قضیه توجه ندارد، طلاب را برای درس خواندن تهدید میکنند، و همکاری ندارد با ترساندن از اینکه سنوات میخوری و حذف واحد میشوی! در حالیکه میشناسم موسساتی را که تا آنجا که میتوانند به طلبه فرصت میدهند تا هم به فرزند آوری برسد هم از درس نماند.
متاسفانه این مسئولین خودشان هم بخاطر تحصیل و دکتری که این روزها از کروناهم بدتر به جانشان افتاده است، حاضر نیستند فرزند بیشتر بیاورند.
با نماینده شهرمان صحبت میکردیم، پرسیدم برای زنان در مجلس چه کردی که خدا را خوش بیاید؟ حرف خوبی زد گفت: طرحی دادم که هرکسی که متاهل است و فرزند بیشتری دارد به او شغل بدهند. و هرکسی که متاهل است و فرزند بیشتری دارد از یارانه برخوردار گردد.
پس لطفا زنده باشید، نمیرید قبل از اینکه بمیرید!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-07-28] [ 01:58:00 ب.ظ ]
|
|
برای ورود به ماه ربیع اول با روایتی از حضرت رسول اکرم شروع کنم. پیامبر خدا نشسته بودند، یک شاخهی درختی به دست گرفته بودند و با تیغ، با شمشیرشون داشتن این شاخهی درخت را می تراشیدند، صاف میکردندکه عصا بشود و عصایی درست کنند دستشان بگیرند؛ عدهای از اصحاب آنجا بودند، رسول خدا فرمودند: باید حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید، اگر نکردید، خدا پوستتان را میکَند!همانطور که من دارم پوست این چوب درخت را میکَنم که عصا بشود دستم بگیرم!
خدا نکند ما از کسانی باشیم که خدا به ما خشم بگیرد و پوست ما را بخواهد بِکَّنِد، البته این تعبیر، از ماست که بر ماست.
و حالا ما داریم کفاره کم کاری هایمان را می دهیم، و پوستمان با فشار کرونا کنده میشود.
از کتاب «المجازات النبوية» منتشر می کند.
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيَلْحِيَنَّكُمُ اللَّهُ كَمَا لَحَيْتُ عَصَايَ هَذِهِ، لِعُودٍ فِي يَدِهِ.
المجازات النبوية (سید رضی) ص: 322
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-07-27] [ 01:45:00 ب.ظ ]
|
|
مشغول زیارتنامه هستم.از پشت دیوار زیارت نامه میخوانم، دائم مکانم را تغییر میدهم؛ تا وهابی به من گیر ندهد .کوچه بنیهاشم است پرنده خیالم پر میکشد وارد خانه پیامبر میشوم . حضرت به دخترش نگاه میکند میفرماید: دخترم میشنوم صدای استغاثه تو را در حالیکه بین در و دیوار هستی، به چهره علی نگاه میکند، علی جان بعد از من، سینههای پر از کینه محاسن تو را با خون سرت خضاب میکند. حسنین وارد شدند خود را بروی سینه پیامبر انداختند. امیرالمومنین میخواهد آنها را بلند کند؛ پیامبر میفرماید: علی جان بگذار بمانند. به صورت حسن دست کشید فرمود عزیزم با شمشیر به ران تو زخم میزنند و سجاده از زیر پایت میکشند، و تو حتی در خانهات هم امنیت نداری، بعد گردن حسین را بوسید فرمود حسین تو را تشنه و گرسنه کنار نهر آب شهید میکنند. از خانه پیامبر صدای گریه میشنوم، پیامبر از دنیا رفته است؛ منتظر میشوم تا تشیع حضرت را مشاهده کنم اما خبری نیست. همه در سقیفه جمع شدهاند. امیرالمومنین با سلمان و ابوذر… پیامبر را بدون تشیع دفن کردند. وهابی با ماشین مخصوص، بدون صدا، مثل ابن زیاد رسید بالای سرم، فریاد زد حاجی بلند شو، بلند میشوم تا در گوشهای دیگر زیارت نامه را تمام کنم.
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
[جمعه 1399-07-25] [ 02:27:00 ب.ظ ]
|
|
در کنار مسجد النبی نشستهام، از کوچه بنیهاشم از بیرون به نزدیک ترین نقطه از پشت دیوار روضه، اذن دخول میخوانم، چون میدانم که در داخل مسجد به این زودیها اجازه زیارت نمیدهند.
هنوز هم پیامبر غریب است در این شهر، در مکه غریب اینجا غریب. به آسمان ابری و غم گرفته نگاه میکنم، میگویم پروردگارا غربت تاکی، اینجا نشستهام حدود کوچههای بنیهاشم است. پیش خودم تصویر کوچهها با دیوارهای کوتاه گلی میبینم، پیامر مهربانیها را میبینم که در میان چند کودک بازی گوش اسیر شده است . پیامبر اعظم به آنها سواری میدهد، وقت اذان شده صدای بلال از مناره مسجد بگوش میرسد، ولی بچههای بازیگوش حاضر نیستند چنین همبازی محترم و دوست داشتنی را رها کنند.
ابوذر را میبینم که با نگرانی از ته کوچه نمایان میشود، و بدنبال پیامبر میگردد که چرا به مسجد نیامده است.
با دیدن رسول خدا تعجب میکند، یا رسول الله مردم همه منتظر اقامه نماز هستند و شما اینجا مشغول….
حضرت دم گوش ابوذر آهسته نجوا کرد، ابوذر دست درجیبش کرد، چند تا گردو درآورد، گفت بچهها من این شتر شما را میخرم، میفروشید ، حواس بچهها پرت شد و از تمرکز بر پیامبر منصرف شدند، چون ظهر شده بود گرسنه بودند، حاضر شدند معامله کنند. باصدای شرطه که حاجی پاشو برو، از کوچه بنی هاشم بیرون آمدم، و نقطه دیگری را انتخاب کردم و نشستم تا بقیه زیارت را بخوانم، صدای کودکانه حسن و حسین را شنیدم که با خوشحالی از مسجد دوان دوان به خانه برمیگشتند و هردو تلاش میکردند که زودتر به خانه برسند و موضوعاتی از دهان مبارک پیامبر شنیده بود برای مادر بگوید تا جایزه بگیرد.دوباره به زیارت مشغول میشوم .
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
حیران و سرگردان به طرف بقیع میروم تا بلکه از پشت نردها در پهنهی بقیع مرقد امام حسن را جستجو کنم.
اینجا بقیع است مزار چهار امام معصوم بدون سنگ قبر، تنها با پاره سنگی که بر بالای قبر گذاشتند، زنان حق ورود به بقیع را ندارند، طبق احکام وهابیت اگر زنی سر قبر مردان برود، مرد مرده میتواند اندام او را عریان ببیند، از پشت نردهها به دور دست نگاه میکنم تا مزار غریب چهار امام غریب را در زادگاهشان نظاره کنم، از همان جا به امام رضای غریب خودمان سلام میکنم می گویم آقاجان شما غریب هستید یا اجداد مطهرتان در وطن خود چنین غریب هستند. در مدینه یک بغض گلوگیر دائمی در گلو داری و اشکی که بهانه میخواهد تا ببارد.
زیارت جامعه را شروع میکنم، فاصله بقیع تا مسجد النبی را میبینم، کوچهی بنی هاشم شلوغ است تعدادی اندک، تابوت را بر دوش دارند و تصمیم دارند تا کنار مدفن پیامبر دفن کنند، اجازه نمیدهند، این نوه پیامبر امام حسن علیه السلام است، چه کسی اولی تر از او که در کنار جد بزرگوارش باشد.
تیر ها در کمان میرود، شروع به تیر باران کردن تابوت میکنند، امام حسین علیه السلام دستور میدهد برویم بقیع، از این همه غربت اشک بر پهنای صورتم جاری میشود، صفحه دعا را با دستمال خشک میکنم، همان جا دورکعکت نماز زیارت میخوانم، ایستاده بدون رکوع و تشهد که مبادا شرطه ها بفهمند وبجار نرده های مشبک دیوار سیمانی بکشند!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-07-24] [ 03:01:00 ب.ظ ]
|
|
الگوی روش امام حسن مجتبی علیهالسلام در تبیین چرایی صلح؛ •امام خامنهای در تبیین دوران سخت امامت امام مجتبی علیهالسلام میفرماید: «بنده در قضایاى تاریخ اسلام این مطلب را مکررا گفتهام که، چیزى که امام حسن مجتبى علیهالسلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود والا همهى مردم که بىدین نبودند؛ تحلیل سیاسى نداشتند»(۱۲/۰۸/۱۳۷۲). با توجه به اسناد و روایات، ضعف تحلیل سیاسی تنها قبل از وقوع صلح نبود و این آسیب اجتماعی بعد از صلح نیز خود را نشان میداد از این رو امام مجتبی علیهالسلام هم قبل از انعقاد صلح و هم بعد از آن، در روشنگری و بصیرت بخشی به آحاد جامعه اهتمام داشت. از استدلالات شخصیت مبارک امام مجتبی علیهالسلام برای تبیین چرایی انعقاد صلح با معاویه نیز به خوبی متوجه میشویم که حضرت درصدد تقویت تحلیل سیاسی جامعه بودهاند. بطور مثال آن حضرت، فرایند صلح را با دو پدیدهی تاریخی تشبیه نمودهاند؛ یکی از این پدیدهها، مربوط به قرآن و دیگری مربوط به سنت نبوی(ص) است.
* تمثیل اول در تمثیل اول، امام بعد از تصریح به اینکه جامعهی امروز، نمیتواند به درستی این واقعه را تحلیل نماید(مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ!(الاحتجاج/ ج۲/ ص۲۸۹)) و بعد از اشاره به نکته که: «بهخدا قسم آنچه انجام دادم براى شیعیانم بهتر و نیكوتر از هر چیزى است كه خورشید بر آن طلوع و غروب مىكند»(وَ اللَّهِ الَّذِی عَمِلْتُ خَیْرٌ لِشِیعَتِی مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ، اقدام خود را شبیه اقدامات حضرت خضرعلیهالسلام دانستند: «آیا آن داستان را از یاد بردهاید که حضرت خضرعلیهالسلام وقتی کشتی را سوراخ کرد و دیوار را بر پای داشت و تعمیر کرد و پسر را کشت، این کار او باعث شد که موسی بن عمران علیهالسلام بر او خشم گیرد، چراکه حکمت آن را نمیدانست، در حالی که این کار نزد خدا عین حکمت و صواب بود؟»(أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ الْخَضِرَ لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَةَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ كَانَ ذَلِكَ سَخَطاً لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ إِذْ خَفِیَ عَلَیْهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِی ذَلِكَ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ حِكْمَةً وَ صَوَاباً؟ خضر گر در بحر کشتی را شکست صد درستی در شکست خضر هست
* تمثیل دوم در تمثیل دوم، حضرت با استناد به سیرهی نبوی صلی الله علیه و آله فرمودند: «علت صلح من با معاویه، همان علت صلح رسولخدا صلی الله علیه و آله با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مكّه هنگام برگشت از حدیبیّه است با این تفاوت که آنها بهنصّ قرآن كافر بودند و معاویه و اصحابش به مقتضاى تأویل قرآن كافر مىباشند»(عِلَّةُ مُصَالَحَتِی لِمُعَاوِیَةَ عِلَّةُ مُصَالَحَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِبَنِی ضَمْرَةَ وَ بَنِی أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَكَّةَ حِینَ انْصَرَفَ مِنَ الْحُدَیْبِیَةِ، أُولَئِكَ كُفَّارٌ بِالتَّنْزِیلِ وَ مُعَاوِیَةُ وَ أَصْحَابُهُ كُفَّارٌ بِالتَّأْوِیل(علل الشرایع/ ج۱/ ص۲۱۱))
* روشی قاعدهمند در تحلیل سیاسی این روش استدلالی حضرت مجتبی علیهالسلام – استناد به تاریخ- میتواند الگو و قاعدهای باشد برای فنّ تحلیل سیاسی و بصیرت افزایی برای افراد. این روش از آن جهت قاعدهمند است که امیرالمؤمنین علیهالسلام تصریح دارند: «اوضاع روزگار برای آیندگان همانگونه جریان دارد که برای گذشتگان جریان داشته است؛ امور عالم شبیه یکدیگرند»(إِنَّ الدَّهْرَ یَجْرِی بِالْبَاقِینَ کَجَرْیِهِ بِالْمَاضِین(نهجالبلاغه/ خطبه۱۵۷)؛ إِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ از این رو میبینیم رهبر بصیر و حکیم انقلاب نیز از این روش قاعدهمند به کرات استفاده کرده و میکنند؛ که به چند نمونه اشاره مینماییم:
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
برای اربعین چه نقشههایی داشتم، همه نقش برآب شد. توی خیلی از موکبها شیرهای آب روشوییها خراب بود، آبش شُرشُر میرفت؛ باعث میشد شیر آب توالت قطع بشه.
این اتفاق توی بیشتر موکبها وجود داشت. میگفتم کاش این همه موکبهایی که برای تعمیر در مسیر وجود داره، چندتا موکب سیار توی مسیر به موکبها سرکشی کنند مثل یدک کشهایی که توی جادههای ایران، برای تعمیر ماشین های خراب امکانات میدهند، شیرهای آبی که خراب شده را درست کنند. وقتی شیر آب خراب بود، آب منبع هم تمام میشد، هم میزبان و هم زائر به مشکل بر میخورد.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-07-17] [ 11:03:00 ق.ظ ]
|
|
پیرزن به دشت رفته بود، دو کودک را دید که هراسان به سوی او می آیند.پیرزن پرسید فرزندانم در این دشت چه می کنید؟
آن دو گفتند:ای مادر به ما پناه بده فردا خواهیم رفت. پیرزن پرسید شما کیستید و از کجا می آیید؟ گفتند:ما از زندان ابن زیاد گریخته ایم.ما از اهل پیامبر تو، فرزند مسلم بن عقیل هستیم.زن به آنها احترام گذاشت و آنها را در خانه اش پناه داد. اما نگران داماد قسی القلبش بود که اگر بفهمد آنها تحویل خواهد داد. نیمه شب داماد مست به خانه آمد، و صدای نفس های دوکودک را شنید و آنها را شناخت که برای سرشان دوهزار درهم جایزه می دهند.کودکان را دستگیر کرد و برد کنار فرات تا آنها را به قتل برساند.
کودکان مسلم به مرد قاتل گفتند مارا به ابن زیاد تحویل بده تا او حکم کند.مرد قاتل آن دو را به قتل رساند. و سرهای بریده را نزد ابن زیاد برد.ابن زیاد گفت: کودکان از تو چه خواهشی کردند؟ مردک قاتل گفت: کودکان گفتند مارا به ابن زیاد تحویل بده تا او برما حکم کند و هنگام مرگ خواستند که نماز بخوانند و بعد از نماز از خدا خواستند تا بین آنها و من حکم کند.ابن زیاد گفت: اگر آنهارا به من می سپردی به تو چهار هزار درهم جایزه می دادم. تا به جدشان عبدالله بن جعفر منت بگذارم.بعد دستور داد تا سرش را جدا کنند.
منبع:مقتل جامع سید الشهدا
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-16] [ 09:54:00 ب.ظ ]
|
|
برات سفر اربعین آمد و رفتیم سفر اما، حسینی نبودیم! کربلایی نبودیم! رفتارهایی که مورد تائید میزبان نبود، انجام دادیم. خواستیم به یک مستحب عمل کنیم، اما مرتکب حرام شدیم! همینکه موکب پذیرایی می دیدیم، سریع مثل جت فانتوم در صف قرار می گرفتیم. و هر کدام غذا به اندازه چند نفر میگرفتیم، وقتی از صف جدا میشدیم، تازه متوجه میشدیم، نفرات گروه هم همان غذا را دریافت کردهاند! این کار باعث میشد که به بقیه زوار در صف غذا نرسد! درحالیکه همراهشان بچههای کوچک که گرسنه بودند بدون غذا باید در صف دیگری منتظر میشدند!
کسانی که چند بسته غذا گرفته بودند؛ 20 متر آن طرفتر به موکبی میرسیدند که غذایشان به نظر اینها چرب تر بود، همه غذایی که داشتند را کنار خیابان میگذاشتند دوباره در صف غذای کباب میایستادند!
وقتی از نعمتی که خداوند ارزانی داشته با عدالت استفاده نشود، تنها خودش میتواند جلوی این کار را بگیرد! تنبیهی میکند که چشم جهانیان را با تمام پیشرفت صنعتی کور میکند!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-07-13] [ 10:27:00 ق.ظ ]
|
|
چه زود گذشت، سال گذشته همین روزها بود، برای رفتن به سفر اربعین آماده میشدم.
سالها بود که در آرزوی چنین سفری روز شماری کرده بودم، منتها به علت بیماری دیسک کمر از پیاده روی ممنوع بودم. در این اواخرزانو درد و فشاری در کتف هم به آن اضافه شده بود. نمیتوانستم بی خیال سفر اربعین شوم. طبق معمول دست به دامن شهدای گمنام شدم. با شهدا قراردادی را عهد بستم! که شهدا کمک کنند بدون هیچ گونه دردی موفق به سفر اربعین بروم در کربلا زیارت عاشورا با صد سلام به نیت شهدای گمنام بخوانم.
برای سالهای بعد هم عهد بستم که موفق به سفر اربعین شوم به هر کوله پشتی بنری با قطع A4 چاپ کنم به هر زائری بدهم که شهر کربلا و نجف شهر عشق است آن را از خانه خود تمیزتر نگاه داریم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-09] [ 02:49:00 ب.ظ ]
|
|
دکتر لبافhttps://www.aparat.com/v/bK7Nj
دکتر لبافhttps://www.mehrnews.com/news
امام خمینی «ره»یک فرمول راهگشا دادند؛ فرمودند هروقت دشمن از کار شما تعریف کرد و خوشحال شد بدانید که به سود دشمنان کار کرده اید!
برای کاهش جمعیت در ایران از طرف خارجی ها بیشترین جوایز را اهدا کردند با تشکرات فراوان؟!
پزشکان سوگند می خورند که راز دار بیمار خود باشند وبه او خیانت نکنند!!!
بعد از سه دهه نسل کشی و عقیم کردن زنان، حالا خانم دکتر لباف اعتراف میکند که به ما گفته بودند، در دوره تخصصی رزیدنتی مخفیانه زنانی که دومین یا سومین زایمان را داشت او را عقیم کنید. فقط با یک خراش به تخمدان زن برای همیشه عقیم میشود. این یک راهکار بود. راهکار بعدی با تشویق به بستن لوله های زنان و مردان با این حیله که چرا میخواهی قرص بخوری یا دستگاه ضد بارداری استفاده کنی! بعد بستن هروقت خواستی دوباره با عمل جراحی راه بچه دارشدن را برای تو باز میکنیم. وحقه دیگر هرگز از سرطان زا بودن قرص های ضد بارداری چیزی به کسی نگفتند! با این توجیه که اگر بگوییم ضرر دارد دچار استرس می شوند، وقتی قرار است قرص ضد بارداری بخورند!
پ ن
حالا منتظر باشیم که بعد دو دهه دیگر خواهند گفت که به غربال گران هم سفارش مخفیانه شده بود که بگویید نوزاد تان ناقص است تا حذف شود!!!
چقدر زنان بینوایی که با سرطان از دنیا رفتند، چون قرص زد بارداری خورده بودند!!
تنها کاری وزارت بهداشت درحق زنان ومردان ایرانی کرد که رایگان بود نسل کشی بود، حتی یک ریال هم بابت قرص ودیگر روشهای عقیم سازی از مردم نخواستند، چرا چون از خارج برایشان هزینه را می فرستادند.
خانم دکتر لباف هم خیلی دیر افشا کرد، وقتی که دیگر راه بازگشتی نیست! باید همان زمان خودرا به دفتر مراجع تقلید می رساند و باورش را بیان می کرد!!!
زمانی که به ما سیم خاردار برای دفاع نمی دادند اما برای قرص های ضد بارداری می دادنند!!!!
مومن نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شود.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-08] [ 09:38:00 ق.ظ ]
|
|
سالهای گذشته طلبهای داشتم، که خانواده علیهالسلامی نداشت، با اشک و گریه و تمنا و خواهش که او را پذیرش کنیم. با مشاوره با پذیرش مرکز او را پذیرفتیم . اعتقاد مرکز هم بر این بود که وقتی داوطلب علاقه زیادی دارد به گذشته او کاری نداشته باشید. بامثال من را قانع کرد که در صدر اسلام همه مسلمانان علیهالسلام نبودند!
طلبه خیلی فعال و با درخشش تلاش کرد؛ تا جائیکه همسرش که او هم خیلی علیهالسلام نبود از اینکه خانمش نماز شب میخواند برخود میبالید. برای دختر کلاس اولیش چادر دوخته بود و تحقیق پایانیش با موضوع تربیت فرزند دختر بود! بعد از فارغ التحصیلی به عنوان مبلغ موفق در مدارس فعالیت داشت. یک روز مادر دانش آموزی به سفارش کرد که خانم فلانی را بفرستید به مدرسهای که دخترم آنجاست؛ چون بعد از آشنایی با خانم فلانی خیلی عوض شده است.
تا اینکه از طرف مرکز برای مبلغان دوره گذاشتند. این طلبه ما با یکی دیگر از دوستانش که او هم خانوادهاش مانند این طلبه بود.برای دوره به مرکز دعوت شدند. زمان دوره در فصل زمستان بود. هردوی اینها بچه کوچک داشتند. از آذربایجان تقریبا 15 ساعت طول کشید تا به قم رسیدند. وقتی برای پذیرش به اردوگاه فاطمه الزهرای مرکز رفتند، مسئول پذیرش به آنها گفت: چرا با بچه آمدید؟ شما نمیتوانید در کلاس شرکت کنید! این خانم مسئول اصلا فکر نکرد که اینها از کجا آمدهاند؟! این دو مبلغ بلافاصله برگشتند ترمینال با همان اتوبوسی که آمده بودند به هادی شهر برگشتند!!! چون هردو برخلاف میل پدر و مادرشان درس طلبگی خوانده بودند، همیشه از طرف آنها تحقیر میشدند. لذا مجبور بودند شرایط سنگینی را تحمل کنند! با این کار مسئول دروه، وقتی برگشتند به طلبگی و همه آرمانهای آن پشت کردند! چادر را از سر برداشتند و در کوچه خیابان با بی حیایی گشتند! وقتی به آنها اعترض شد که چرا این کار را کردید؟!گفتند: کار ما از خانم طلبه ای که در مرکز میزبان بود و مارا در آن سرما بعد از دعوت، بیرون کرد بدتر نیست!
پ ن
ظرفیت انسانها متفاوت است، همان خانم مسئول اگر یک بار مدیر بالا دستی اش او را از مرکز بیرون کند، چه بسا رویهای بر ضد نظام انتخاب کند!!!
اگر من رفتار زشت و زننده معاون امور حوزهها را در سال گذشته ندیده بودم، متوجه رنجش روحیه این دو طلبه جوان نمیشدم! شاید اگر من در خانواده چند پشت روحانیت بزرگ نشده بودم و مثل آنها بودم معلوم نبود اکنون چه رفتاری داشتم و اعتقادم نسبت به روحانیت چگونه میشد!!!
گاهی بعضی از معاونت های مرکز کار دشمن را انجام می دهند!!!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-07-05] [ 10:53:00 ق.ظ ]
|
|
رهبر ما آن طفل دوازده سالهاى است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجك خود را زير تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد (صحيفه امام ج14 ص 73 - پيام حضرت امام خمینی به ملت ايران و مسلمانان جهان در 22 بهمن 1359)
پ ن
یک روزی بود که دشمن بعثی با همکاری رئیس جمهور خائنی چون بنی صدر، به کشورحمله کرد. شیرینی پیروزی انقلاب بر کام مردم زجر کشید از دست طاغوتی چون شاه ملعون را تاخ کرد. جوان دوازده ساله ای به نام محمد حسین فهمیده از درس بازی های کودکانه دست کشید راهی جبهه شد، در گیرودار جنگ متوجه شد که تانگ دشمن بطرف رزمنده ها در حرکت است. رزمنده ها هیچ سلاحی برای منهدم کردنتانگ نداشتند. او با بستن نارنجک هایش بدور کمر خود را زیر تانگ انداخت و رزمنده گان را از کشته شدن نجات داد.
در لحظه شهادت حتما زبان حال شهید فهمیده سخنان حضرت قاسم بوده است، مرگ را احلی من العسل می دانسته.
بعد چهل سال کسانی که با خون دادن شهدا بر مسند پست های مهم تکیه زدند، و از آرامش و امنیتی که رهاورد خون شهدا بود استفاده کردند!کم کم نشئه قدرت به کامشان مستی داد، دوباره به جان پیکر شهدا افتادند. اول نامشان را از سردر کوچه ها که سردر دل افراد محله بود پاره کردند. بعد افتادند به جان پیکر آنها و با لودر تندیسشان را قتل عام کردند! در جلفا شهردار و شورای شهر، این قاتلان بدمست، تندیس محمد حسین فهمیده که پنجه بر وجدان منافقانه شان می کشید، چون نمی توانستند مانند او کار کنند!با آن سن کم خود توانسته بود کار مهمی انجام دهد که دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک مقدس ایران را بگیرد. با لودر از بیخ کنند!
بنابراین تندیسی را با نام عباس میرزا با احترام در میدان ورودی جلفا گذاشتند تا هروقت اورا می بینند دچار وجدان درد نشوند.چون عباس میرزا با بی عرضگی سه استان شمالی آذربایجان را به روسیه تزاری واگذار کرده است! با نماد کردن باقیمانده طاغوتیان خود را بیشتر شبیه آنها میبینند.
از همه اینها زشت تر سکوت مسئولین شهر جلفا از بالاترین تا پائین ترین شان لب دوختندو مهر نفاق بردهانشان زدند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-02] [ 09:31:00 ق.ظ ]
|
|
امام خمینی «ره» فرمود: باید علاوه بر انقلابی که کردید، تمام مظاهر طاغوت و سلطنت طلبی از کشور پاک گردد.
در سند 2030 خواسته آمریکای ملعون حذف همه موارد شهادت طلبی است و حذف هرآنچه که شجاعت جوانان درس میدهد.
امام خامنهای اخیرا در سخنرانی فرمودند: یک عده ای غافل و عده ای عامدا در گوشه کنار کشور خصوصا در مهد کودک ها و آموزش پرورش سند را اجرا میکنند.
پ ن
دشمن آرام آرام و موریانه وار به دنبال ترویج سبک زندگی غربی در کشور خواهد بود و آموزش و پرورش و شهرداری و …دستمایهای برای تکمیل پازل نفوذ شده است.
1-ما جمعیت زنان شهرستان جلفا از حذف تندیس شهید محمد حسین فهمیده که الگویی برای شجاعت و شهادت طلبی بود اعتراض داریم. شهیدی که امام خمینی در وصف این نوجوان فرمود: رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و … و خود نیز شربت شهادت نوشید.
2- ما به مجسمه عباس میرزایی که باعث شد سه تا از استانهای ما بدست شوروی تزاری بیفتد اعتراض داریم.«جنگ ایران ده ساله ایران روس نه به خاطر اقتدار نظامی روس وضعف تسلیحاتی ایران به شکست منجر شد نبود. بلکه بخاطر ، فریب خوردن عباس میرزا در بازی سیاسی انگلیسی ها با روس ها صلح کرد با این فکر ابلهانه که بعدا این استانها را از روس پس میگیریم. و تن به خفت صلح گلستان داد.اگر از فرهنگ شهادت بیزار هستید ، بهتر بود تندیس ریزعلی دهقان فداکار را می گذاشتید که کمتر رسوا شوید.
ما با هربار عبور از کنار میدان از احمقی عباس میرزا که باعث شد پاره ای از وطنمان جدا شده برای فرزندانمان می گوییم. استخوانهای او در قبر می لرزد. تعجب می کنیم از اینکه نه از تاریخ تلخ گذشته با خبرید نه از تاریخ درخشان هشت سال دفاع مقدس، که نگذاشتن حتی یک متر از این سرزمین به دست دشمن بیفتد.
3- باز گردادن تندیس شهید فهمیده با همان شکل اولیه سر جای اولش را خواستاریم. این تندیس توسط حزب الهی ها در میدان قرار گرفته بود. شهرداری حق نداشته در آن دخالت کند. ما به تندیس بدلی وتقلبی که از شهید فهمیده درست با دستمال گردن مخصوص لات های چاله میدان تهران،اعتراض داریم. که مدت کوتاهی روی سکو قرار گرفت.
4- خواسته ما جایگزینی تندیس سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که در مرز لبنان و فلسطین با قامتی استوار ایستاده است. به جای مجسمه عباس میرزا میباشد.
اگر به خواسته به حق شهروندی اهالی شهرستان مرزی عمل نشود ما همه این اتفاقات را رسانهای میکنیم خصوصا به خبر 2030 میفرستیم.
موضوعات: فرهنگی, دلنوشته
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-31] [ 10:09:00 ق.ظ ]
|
|
قرنی که در آن زندگی میکنیم، قرن اشتیاق به معنویت است! با گسترش فضاهای مجازی و سرعت انتقال افکار، این اشتیاق بیشتر شده است. از طرفی مشکلاتی که مکاتب لیبرال و کمونیسم برای مردم ایجاد کردند، سبب شده است که مبدعان معنویتهای ساختگی هم فعال گردند.بنابراین مردم تشنهی دور از اسلام واقعی که فقط اندکی از شرعیت را شنیدهاند ، دنبال کننده این فرقه ها هستند.
کسانی که ایمان محکمی ندارند و حوصله انجام دادن همه ضروریات و مناسک دین را ندارند، دوست دارند، به این نیاز فطری هم پاسخ دهند؛ دنبال اینها میروند و هر روز یک معنویت جدید، باز سر خورده میشوند و دنبال آن یکی میافتند.
همه این معنویت های نوظهور از هندوئیسم نشات گرفته است، و تلاش میکند افراد را با خدای دروغین، که در نهایت شیطان است هدایت کند. شعور کیهانی، انرژی درمانی، یوگا، و.. .! این همان جاهلیت مدرن است، که با این همه اطلاعات و دنیای مدرن گرفتار آن شدهایم! متاسفانه افراد متدین بدون اطلاعات عمیق دینی هم در این چاله گرفتار شده اند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-06-27] [ 11:48:00 ق.ظ ]
|
|
1.سر حضرت، همیشه نور از پیشانی مبارکشان ساطع بود و مثل ماه، نور پیشانیشان بر در و دیوار می تابید.
از امام صادق(ع) روایت شده:«چون پیامبر اکرم(ص) را در شب تاریک می دیدی نور از روی مبارکش همچون ماه ساطع بود»
2.محاسن حضرت، کثیر المحاسن بودند،روایت شده یکی از اصحاب دو تار از محاسن مبارک ایشان را برداشته و در خانه گذاشته بود که ناگاه صدای تلاوت قران به بهترین حال می شنود و هر چه جستجو می کند کسی را نمی یابد سرانجام نزد پیامبر(ص)رفته و مساله را عرض می کند، پیامبر(ص) می فرمایند:«ملائکه ی هفت آسمان هر جا موی عنبرین سید مرسلین را ببینند شروع به تلاوت کلام مبارک می کنند.»
3.دهان مبارک حضرت، روایت شده سطلی از آب نزد حضرت خاتم آوردند،و حضرت آب در دهانشان مضمضه نمودند و در سطل آب ریختند آب از مشک خوش بو شد.
4.زبان حضرت، هر وقت به حیوانات ، نباتات ، سنگ ها و در ختان خطاب می فرمودند جواب می شنیدند.
5.چشمان مبارک حضرت، از پشت سر می دیدند چنان که از پیش رو می دیدند. ادامه »
موضوعات: تحریر دروس استاد نخعی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-24] [ 12:57:00 ب.ظ ]
|
|
3900سال پیش از میلاد مسیح، بیماری یه بلای آسمونی حساب میشد و کسی که بیمار میشد یا خوب میشد یا میمرد! کسی برای معالجش کاری نمیکرد. شخصی بنام اسقلبیوس که در یونان زندگی میکرد. اولین کسی بود که برای معالجه بیماران اقدام کرد. در بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد. وقتی از دنیا رفت، به مجسمه او پناه بردن برای شفا گرفتن! کم کم بت مقدسی شد! کاهنان هم که منتظر خرافه پرستی مردم بودن تا برای خودشون کیسه بدوزن، مارهایی رو تربیت کردند و در درون مجسمه قرار دادن و گفتن روح اسقلبیوس به مار حلول کرده و مارها رو با قیمت گزاف میفروختن. ماری که دور یک میله پیچیده شده و نماد بهداشت جهانی و مراکز درمانی است از همون زمان مونده است!
حالا هم ترامپ ملعون از خرافه پرستی های مردم_ به قول عمرعاص معاویه، که گفت نه نقشههای من و نه لشکر تو هیچکدام نمیتونه علی را شکست بدهد فقط خرافه پرست هایی که در لشکر اوهستن مارا یاری میکنند! با قرآن سر نیزه کردن پروژه نحروانیان را رقم زدند!_ ترامپ هم با تولید واکسن دروغین کرونا میخواهد خود را منجی آمریکایی های جاهل و غرب پرستان داخلی معرفی کند! الغا کند که روحش در واکسن حلول کرده است!!!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-06-22] [ 10:59:00 ق.ظ ]
|
|
وقتی در مسیر بین شهرها عبور میکنم و به مبلمان گوناگون شهری نگاه میاندازم، واقعا تاسف برانگیزه! از اینکه بعضی شهرداران هنوز دوران کودکی خود را سپری میکنند! بذار نام شهرها را ببرم. اینها دیگه غیبت نیست! از مصادیق امر به معروف یعنی همون نظارت اجتماعیه! مثلا از شهر جلفا که روزی تندیس شهید فهمیده با یه چفیه دور گردنش و روی یه نارنجک بود، هروقت نگاه میکردی خاطره شهادت طلبیش که خودش رو با نارنجک به زیر تانگ انداخت و یه لشکر رو نجات داد در ذهنمان متصور میشد. امام خمینی«ره» او را رهبر خود خواند. اما متاسفانه اکنون به جای او تندیس نوجوانی که دستمال گردنی که مخصوص غربیهاست برایش دوخته که هیچ شباهتی با فهمیدههای جبههها نداره! بعد به صوفیان میرسیم، تندیس دختر و پسر گل فروشی رو در وردی شهر کاشتن؛ که اصلا با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما سنخیت نداره! دختر گل فروش از جنس دختر کبریت فروش همون بینوای اروپایی است! و کمی اون طرفتر در خروجی شهر گوسفندای شون شیپ، که یه کارتون انگلیسیه بچهها تماشا میکنن گذاشتن! وقتی به تبریز میرسیم که خیلی سرمایه گذاری کردن تبلیغات وسیعی به نام شهر اولینها و تبریز 2018 به دیوار زیر گذرهاش پینه دوز چسبوندن! وقتی از اون زیر گذ رد میشم گمان میکنم که شهر اسباب بازیهای پینوکیو است!!!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-19] [ 10:34:00 ب.ظ ]
|
|
واقعا ملت عجیبیم هستیم! علاوه براین خودخواه هم هستیم!
وقتی میشنویم هر روز تعداد غیر قابل تصوری سقط جنین اتفاق میافته اصلا نگران نیستیم!
از کرونا می ترسیم، بنظرم دست کوچک انتقام جنینهای سقط شده از آستین کرونا بیرون آمده! حرفش اینه که میکشید، دیگران سکوت می کنن! حالا تماشا کنید انتقام کرونا رو که تر وخشکتون رو میکشه!!
کسانیکه برای راحتی و خوشگذرانی و پول دار شدن و خرج نکردن برای فرزند، اونهارو کشتن حالا نمیتونن برای خودشون پول در بیارن!
یه نیم نگاهی به آمار سقط جنینها بیندازید، ببنید چه بلایی شده!
آمارهای سقط جنین، وحشتناکه!!!!
ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-06-17] [ 06:24:00 ب.ظ ]
|
|
در پس رعایت نکردن مستحبات و واجبات به بلا گرفتار شدیم که اکثر من الطهور یزد الله فی عمرک پاکی ها بیشترین اثر رو در طولانی کردن عمر دارد.
فثیابک فطهر
نیت در اعمال انسان بسیار مهم و اثر گذاره. وقتی در کارهامون نیت نزدیک شدن به خدواند وجود داره این کار جاوادانه میشه و علاوه در دنیا خیر و برکت داره در قیامت هم سرمایهای میشه برای انسان.
تمام اعمال، یا واجبه یا مستحب است با نیت قربه الی الله گنجی میشه برای انسان.
از ریزترین و جزئی ترین مستحبات میتونیم بهره جاودانه ببریم. وقتی مسواک میزنیم، وضو میگیریم واجب یا مستحب آب رو استنشاق کردن و در دهان چرخاندن، وارد مستراح میشیم با پای چپ وارد بشیم و با پای راست خارج بشیم، روی سرمان دستمان بندازیم، موقع حمام کردن دمای آب چند درجه باشه، تو حمام شونه نکنیم، از وسایل شخصی استفاده کنیم، با شکم پرحمام نکنیم. غذای مونده نخوریم ، سر سفره از سبزیجات استفاده کنیم، موقع خواب رو به قبله و به سمت راست بخوابیم……
تمامی نکات بهداشتی برای بشر یه نسخه پیشگیری از بیماریهاست. که در کنارش اندوختهای از ثوابه! برای ما مسلمونا پیشگیری از کرونا باید بسیار آسون باشد، چون تمامی افعالمون با چاشنی قربه الی الله جاودانه و تبدیل به احسن میشه! ماسک بزنیم به نیت قربت الی الله؛ فاصله رو رعایت کنیم با نیت قربت الی الله. ماسک آلوده رو توی بسته بندی محکم بزاریم با قربت الی الله. در مکانهای شلوغ نریم، با دست آلوه به وسایل اجتماعی دست نزنیم، مسافرت غیر ضروری نریم. به این آیه ایمان بیاوریم و بصورت ملموس عمل کنیم ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه. بادست خودتون خود رو به هلاکت نیندازید
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-06-15] [ 10:37:00 ق.ظ ]
|
|
خداوند بهترین و عالیترین برنامههای بهداشتی رو در اختیار بشر قرارداده .از این منبع فیاض همه مسلمون و غیر مسلمون بهرمند هستن. وقتی امر میکنه، یا “ایهالناس” کلوا مما فی الارض حلال طیبا” بقره. این پیام رو به هم جهانیان تا قیامت میرسونه، یا وقتی دستور میده “فلیظر الاسان الی طعامه” عبس. یعنی همه بشریت باید با دقت در خوردنی و ها و آشامیدنی هاشون توجه کنن.این دستور اعم است. همه خوردنی و پوشیدنی و شنیدنیها رو که بروح و جسم انسان اثر گذار است در بر میگیره. چراکه غذای جسم و روح انسان در میان آنها وجود داره. کدوم غذا حلاله، کدوم حرامه؟ مال دیگری با تجاوز تو غذای ما اومده یا خیر؟ پاکیزه است یا آلوده؟حق بینوایان داده شده یانه؟
کرونا اومده تا تو این روزهای کرونایی به همه یادآوری کنه که به یاد افرادی که شغلشون رو از دست دادن هستیم یانه؟
یا فقط هرشب قرآن رو تلاوت میکنیم و بدون توجه به دستور خداوند که به غذاتون نگاه کنید که در این غذا حق محرومین هم هست؛ از کنارش با احساس ثواب قرآن رو میبوسیم میذاریم بالای سرمون تا حفظمون کنه!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-12] [ 10:19:00 ق.ظ ]
|
|
خداوند مصلحت جامعه اسلامی را در نیرومندی و قدرت آن تعبیه کرده است.که باید باعث ترس دشمنان گردد تا نتوانند حتی فکر تجاوز به مسلمانان را در مخیله خودشون تصور کنند.
لذا در قرآن فرمان میدهد، “واعدوا مستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله وعدوکم “بقره 185
لذا برای این امر در صدر اسلام به مسلمانان که تعدادشون اندک بود، پیامبر بزرگ اسلام دستور داد و واجب کرد تا رزمندگان مسن و ریش سفید با خضاب سیاه ریش و موی سر خود را سیاه کنند تا دشمن گمان نکند که اینها پیر هستن و می توان به آنها حمله کرد.
اکنون هم شیعیان که زیر زره بین هژمونی آمریکا و سایر دشمنان قرار گرفتهاند باید از جهت سلامتی خود را در برابر بیماری کرونا ایمن سازند.
چطور که غرب امیدوار شکست ایران در آینده است؛ به جهت کاهش جمعیت که طی یک فرهنگ سازی توسط دشمن، افزایش جمعیت تعطیل شد . دشمن این جشن را سالها پیش گرفته و پایکوبی کرده است و طلیعه این کاهش این روزها خودنمایی میکند. از آنجایی که دانشگاههایی که در شهرها تاسیس شده بود درهاشون بسته شده و همین بلا به سر حوزهها آمده است.
لذا آخرین امید دشمنان بیماری کرونا است که منتظر نابودی ملت ایران هستند. گمان کردند که در تحریم هستند و توانایی مبارزه با بیماری کرونا را ندارد.هرچند در این فتنه مردم خودشان هم آسیب دیدند، ولی براشون مهم نیست چون ملت ایران هرگز به آنها تجاوز نکرده و نمیکند. آنها هستند که همیشه دست تجاوزشان را به غرب آسیا دراز کردهاند.تا ثروت افسانه ای نفت آسیا … را به بلعند.
پس زدن ماسک و فاصله گذاری را از مصادیق خضاب بدانیم و آن را واجب بدانیم و در این واجب کوتاهی نکنیم.همانطور که در کاهش جمعیت دشمنان را شاد کردیم؛ اینبار آن هارا مایوس کنیم.
کاهش جمعیت بلایی بزرگتر از کرونا است،چون بعد از فوتی های یک جامعه میتوان دوباره جامعه را بازسازی کرد؛ اما در کاهش دیگر نیروی جایگزین وجود نداره که جای از دست رفته ها را بگیره.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-06-09] [ 03:25:00 ب.ظ ]
|
|
باز کربلا تازه شد، امت در امتحانی جدید و بیعتی دوباره برای نسل سومی و چهارمی انقلاب. برای کسانی که عاشوراهای اموی و بن العباسی، رضاشاهی رو ندیدن. محرمهایی که امت اسلام به هرنحوی عشق و اردات خودشون رو به سالار کربلا نشون میدادن. ثابتکردن که عشق به امام حسین علیهالسلام حرارتی است در قلب مردم.
حالا امسال هم با حمله ویروس کرونا به جنگ عزاداری عاشورا آمده تا امتحانی دیگر برای عزادران رقم بزنه.شیعیان همیشه از این امتحان پیروز میدان بوده، از اولین اربعین عزادری رو شروع کرده و نگذاشته عزای امام حسین تعطیل بشه.
همانطور که اهل فن در بهداشت معتقدا که نمیدونیم تا چه زمانی این ویروس پایداری خواهد کرد. باید نقشه زندگی نوینی رو با کرونا داشته باشیم تا ویروس رو شکست بدیم.ما برای انجام اقامه مستحبی مثل نماز جماعت هم دستوراتی داریم تا این فریضه ترک نشه، مثل نماز خوف در جنگ که رزمندگان نماز یومیه را با ویژگی خاصی ادا میکردن!
شیعه عاشق امام حسین علیهالسلام هرگز اجازه نمیده عزاداریهاش تعطیل بشه. منتها با تمامی رعایت پروتکل های بهداشتی؛ با سلاح فاصله گذاری فیزیکی و ماسک در مراسم زنده ساز امیدپرور ظالم کُش شرکت میکنه.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-06-08] [ 10:59:00 ق.ظ ]
|
|
خداوند برای جلوگیری از کرونا در قرآن دستورات بهداشتی داده است. وقتی می فرماید: ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه، اعراف با دستهای خودتون خود رو به هلاکت نیندازید؛ این آیه به هرچیزی که که برای افراد مضره اشاره میکند. یه روز دخانیاته ، مواد مخدره، شرابه، گوشت خوکه، نبستن کمربند ایمنیه، سفر رفتنه.حالا هم.یعنی اگر بدون ماسک در جمع حضور داشته باشی و فاصله فیزیکی را رعایت نکنی، باید آماده میزبانی ویروس وحشی کرونا باشی؛ وبعدش هم استقبال از فرشته مرگ!
حتی در عزاداری ها، و مسافرت رفتن ها.هرچه پزشکان سفارش میکنند که مردم عزیز در این روزها هرچه بیرون نرید به سلامت خودتون کمک کردهاید، متاسفانه گوش شنوا در عدهای از افراد سنگین شده است.
وقتی فرزندت نمیتونه در مدرسه حاضر بشه و خودت مجبور به دور کاری هستی، مسافرت رفتنت بر چه مبنایی است؟!
یه زمانی هرچه سازمان راهنمایی و رانندگی التماس میکرد برای سلامتی خودتون کمربند ایمنی ببندید؛ افراد خیلی مقاومت کردن تا سرانجام فرهنگ کمربند ایمنی را تونستن احساس کنن ولی چقدر افراد به خاطر نبستن کمربند از دنیا رفتن.
امام باقر علیه السلام می فرماید: خداوند حرام نکرده کاری را برای مردم مگر اینکه هر آنچه به مصلحت و سلامت بشر بوده است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند انسان را برای عمر طولانی آفریده است ولی او با رعایت نکردن بهداشت عمر خود را کوتاه میکند.
پس با آیه ولا تلقوا با یدیکم الی التهلکه بر هر کسی رعایت پروتکل های واجب میشه. این دستور خداوند است. همانطور که بستن کمربندایمنی واجب است. اگر نبندد و یا پروتکل بهداشتی را اعایت نکنه و با این کار به خودش آسیب بزنه گناه کرده است و برای مرگش هم اجری نداره و بدتر از همه اگر باعث بیماری و مرگ دیگران بشه، گناهی بزرگتر را مرتکب شده. مثل اینه که گواهی رانندگی نداری و پشت فرمان می نشینی و باعث قتل کسی شوی ، گناه کردهای.
پس باید با سلاح بهداشتی ماسک و رعایت فاصله گذاری به جنگ گرگ گرسنه ویروس کرونا برویم.
من قتل نفسا بغیر نفس او فسادا فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا، مائده
اهمیت رعایت بهداشت فردی و اجتماعی از اوجب واجبات است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-06-05] [ 12:55:00 ب.ظ ]
|
|
همیشه وقتی متوجه میشیم که خیلی دیر شده است!
وقتی از صله رحم گفته میشه، با هزارتا اما و اگر خودمون رو توجیه میکردیم که بابا اصلا طرف تو باغ نیست و نمیتونیم باهاشون رفت و آمد داشته باشیم. اما هیچ وقت فکر نکردیم که وقتی میریم خونشون، حرفامون از چه جنسیه؟ سرزنشه، پز میدیم، مسخره میکنیم، از افادههای طبق طبقمون میگیم، هوش بچهمون و به رخشون میکشیم، به زخمشون نمک میزنیم، سینهریز و طللاهامون رو به تماشا میذاریم، خلاصه یک کلام جگرشون خون میکنیم!
از طرفی از خوشی ها و زندگی خوبشون رنج میبریم و از حسادت بیمار میشیم، چرا هیچ غصهای تو زندگیش نداره!
بچههاش همه باهوشند، توی کنکور رتبه اول داره! چرا دامادش خوبه! چرا چراهایی که ماتحمل دیدنش رو نداریم!
این رفتنها علاوه بر اینکه، آثار صلهرحم رو نداره؛ تازه باعث کوتاهی عمر میشه !!
خب کرونا برای این کارماهم نقشه داد، گفت: تو که حاضر نیستی با قوم و خویشت وصل باشی، دوست نداری رفت و آمد کنی، باهاشون حال نمیکنی!
دیگه حق نداری با اونای که دوستشون هم داری رفت و آمد کنی! یعنی همون فرمول قیامت، یوم یفر المرء من اخیه و صاحبه وبنیه میشی، دیگه تو عروسی و شادیها هم جرات نداری شرکت کنی.همون جاییکه دوست داشتی خودت رو در معرض دید مهمونا بذاری و پز بدی! لباسهای مد روزت هم از مد میفته و کسی نیست تماشا کنه!
وقتی مشکل و نداری فامیلت رو فراموش کردی حالا بایدبنیادی و مبنایی کار کنی!
تنبیه میشیم؛ باید کفاره بدی، حالا باید کمک مومنانه انجام بدی به کسانی که اصلا نمیشناسیشون!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-06-02] [ 03:55:00 ب.ظ ]
|
|
دوتا مطلب اندر فوائد کرونا
الف-یه زمانی رضا شاه ملعون همنشین با یزید، جلوی عزاداری ماه محرم را گرفت و عزاداران مجبور شدن در فضای بسته مخفیانه عزاداری کنند. در این راه هم عده ای به شهادت رسیدن. اما شاخ رضا شاه مثل خلفای عباسی و امثال متوکل ها شکست و همچنان عزاداری برپا ماند. منتها با یه ایراد که بعضی از مسولین هیئت ها و هیئت امنای مساجد افتادند تو کج راهه. با چشم هم چشمی تلاش می کردن که هیئت محله دیگر را از چشم بیندازن؛ فراموش می کردن که اصل عزاداری برای چی هست!
دلهاشون از هم فاصله داشت. کرونا آمد تا نشون بده که قدر هم را ندانستید. حالا باید با فاصله گذاری از هم تلاش کنید که دل هاتون به هم نزدیک باشه تا عزاداریتون قبول بشه.
ب-هرچند دشمن خواست با کرونا جلوی یه سری شعائر و مناسک شیعیان رو بگیره، ولی همانطور که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی سفارش کرده که در تهدیدها فرصتهای زیادی هست؛ حالا با چشمان سر میبینیم که حقیقت داشته است. اگر ماه محرم های سال های گذشته در مکانهای در بسته و با دلهای دور از هم، عزاداری میشد ولی اکنون، عزاداریها در میادین و خیابانها با رعایت فاصله و با همدلی بیشتر برگزار خواهد شد که جمعیت را بیشتر نشان خواهدداد. آن کسانی که توفیق رفتن به مسجد و حسینیه نداشتند از عزاداری لذت خواهند برد. یعنی سراسر ایران همه حسینیه و مسجد میشود.
کم کم داریم معنای شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا بیشتر احساس می کنیم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-05-31] [ 12:27:00 ب.ظ ]
|
|
اگر خوب فکر کنیم، کرونا خیلی هم بد نیست، اگر پروتکل های بهداشتی را رعایت کنیم. چون برای تنبیه یه عده و جلوگیری از تبلیغات بدشون خیلی هم راهکار خوبیه!
مثلا وقتی دانش آموز در مدرسه و کلاس دربسته نزد معلم درس میخونه؛ بعضی از معلمهای جاهل، و بعضی بیمار دل از خدا بیخبر، غیر از درس افکار ویروسی ضددینی و اخلاقی را بصورت زیر پوستی به کودکان انتقال میدادن و در شستشوی فکری و اعتقادی کودک و نوجوان نقش شیطانی رو بازی می کنن. البته در سطوح بالا هم همین اتفاق میافتاد!
مثلا وقتی معلم به دانش آموزان الغا میکنه دو تا خواهر وقتی که شوهر خواهر به خواهر زن تجاوز کرد؛ میتونند هر دو همسر یک مرد باشند، یا انگشتر طلا برای مردان مکروه هست یا هروقت ازدرس خسته شدی یه آهنگ بزار و برقص تا حالت خوب بشه و دیگر اینکه شوهر خواهر فقط 90درصد نامحرمه و ده درصد محرمه؛ و هرکسی میتونه با عمه خود ازدواج کنه و دیگر اینکه برای چی درس می خونی و جیب شلواررشو بیرون میکشه و میگه ببین توی جیبم هیچ پولی نیست!
و در دانشگاه هم استاد میگفت: برای چی منتظر ظهور هستید تا بیاد عدالت را بیاره!؟ در سوئد امام زمانی هم ظهور نکرده ولی عدالت برقراره!
وقتی مورد اعتراض دانشجو قرار گرفت، مبنی بر اینکه استاد از خدا بترس، گفت: خدا کجاست به من نشونش بده!
وقتی دانش آموز، خانم معلم رو میبینه که با دوچرخه میاد مدرسه ازش الگو میگیره و با دوچرخه میره مدرسه!
دیگه معلم و مربی نمیتونه سند 2030 را که از برکات برجام بود؛ اجرا کنه! مربی مهد کودک سند 2030 رو آموزش داد. پسر کوچولو وقتی اومد خونه دید مادرش یه خواهر بدنیا آورده، گفت: خانم مربی گفته لای پای دخترا…..هست بازکن تا ببینم!!!!
وقتی آقای معلم به مادر دانشآموز پیامک میده برای ارتباط با او، تا سوالات امتحانی را به او بده، مادر بدبخت هم برای نمره قبولی پسرش برای این کار تن فروشی میکنه!
وقتی کارشناس مشاور آموزش و پرورش برای اولیاء از آزاد گذاشتن دختران، با رابطه بین پسر عمو، پسر خاله و پسردایی سفارش میکنه و میگه آرایش دختران اقتضای طبیتشان است نگران نباشید و اجازه بدید تا آرایش کنند! زمانی که به روسای آموزش و پرورش خبر داده میشه از معلم خاطی طرفداری میکنه!
با اینکه مدت چهل سال است در باره تربیت از سوی بزرگانی چون حضرت امام خمینی و امام خامنه ای گفته شده و مکرر تذکر داده شده است؛ و فایده ای نداشته است.با توجه به اینکه چهل ساله که انقلاب شده، قوانین اسلامی وضع شده ولی افرادی که فکر طاغوتی و انحرافی داشتند عوض نشدن. بنایراین در تمامی اصنافی که این افراد مسؤلیت دارن کماکان آسیبهای انحرافی را وارد میکنن! چون آنها اسلامی نشدهاند. همیشه هم اینجور افراد برای گرفتن پست ها سر ودست می شکنن!
دخترم همیشه نگران بود که پسرش به سن مدvسه برسه کجا بفرسته که یه معلم خوب و مذهبی انقلابی بهش آموزش بده. حالا با خیال راحت یا از فضای مجازی باید درس بخونه و یا خودش بهش درس بده. درسته که مردم ترس کرونا دارن، ولی قشر متدین همیشه نگران تربیت دینی فرزندانشون هستن.
همون بهتر که طوفان کرونایی آمده تا همه چیز را با حساب و کتاب برای همه روشن کنه. درست عین قیامت که هنگام بررسی نامه اعمال، فیلم اعمال خوب و بد آدم رو میشه؛ معلم و استاد بزه کار نمی تونه در فضای مجازی که جلوی چشم همه است و میتونن مچ گیری کنند و مدرک داشته باشند؛ دیگه نتونه از این غلطهای زیادی بکنه. مجبور است که فقط درس بدهد نه زیادتر و نه کمتر!
اینجاست که نسل کودک و نوجوان و جوان ما از خطرات شیطانی یه عده در امان هستند.
بگوزنده باد کرونا!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-05-27] [ 01:50:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی کرونا اومد یه سری قوانین رو زیر روکرد. مثلا متمدن ترین افرادهم حق ندارن با یک دیگر دست بدن و یا مادر و کودک نمیتونند یک دیگر را ببوسن! خب این تقریبا طبیعیه که افراد برای سلامت خودشون فاصله را رعایت کنند. خطر زمانی اتفاق میافته که کرونا به جون قوانین مصوب یه نهاد یا اداره یا مرکز میافته، که دیگه حسابش با کرام الکاتبینه.
درست عین کرونا که میگن هر روز در حال جهش و تغییره، و مدام باید مراقب باشی که نوع جدیدش سراغت نیاد!
همین مشکل هم در مرکز وجود داره، مثلا وقتی یه بخشی مدیرش عوض میشه کلا قوانینش هم میره زیر فایلها و گم گور میشه و قوانین زیر پوستی صادره از مدیر جدید راه میافته و طوفان برزخی تولید میکنه! یه زمانی مرکز مدیریت قانونی را وضع کرده بود البته هنوز هم هست. اگر طلبهای با توجه به فیلترهای مصاحبه و تحقیق و گذر از هفت خوانها به حوزه وارد شد و خانهفتم دوره آزمایشی را هم ردکرد و بعد ذات ناجورش را روکرد؛ باید با مستندات صوتی و تصویری او را اخراج کنند! یعنی وقتی به استاد توهین میکنه صداش ضبط بشه یا وقتی توی کوچه خیابان با پوشش بد رفتوآمد میکنه….غیره باید با دوربین دنبالش باشیم تا ازش عکس بگیریم! اما وقتی همین طلبه اخراجی قدمش به مرکز میرسه، دیگر سخن او بدون مستندات، از وحی مُنَزل هم مطمئنتر میشه !
یعنی مسئولین مرکز با توجه به حرفهای او حاضرند مدیران و موسسان با سابقه 40 ساله را قضاوت کنند!!! به نظرتون این کرونا خطر ناک ترنیست!
کرونای ویروسی، سخت ترین حالتش باعث میشه انسان از دنیا بره و چه بسا به خاطر سختی بیماری گناهانش آمرزیده میشه. چون در حدیث آمده است که چندین اتفاق است که انسان بخشیده میشه. یکی بعد از بیماری سخت است که مثل انسان تازه متولده. اما خدا نیاره که کسی بدون دلیل با حرفهای بی پایه اساس، به کسی تهمت بزنه و دیگران هم باور کنن؛ او دیگر تمام اعمالش نابود میشه!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-05-24] [ 08:51:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی افرادی که دوتا قلب دارن مسؤل می شوند و در لایههای زیرساخت فرهنگی کشور نفوذ میکنند، وضعیت از این بهتر نمیشود. حناچی شهردار دوقلبی تهران به تازگی سفری به جلفا داشته است. کفاره شر این سفر برای مردم جلفا این بود؛ تندیس محمد حسین فهمیده، شهید سیزدهسالهای که حضرتامامخمینی «ره» او را رهبر خود خوانده بود را از میدان برداشتند. این شهردار دوقلبی در تهران نتوانست نام شهدا را از سردر کوچهها حذفکند، انتقامش را از شهید فهمیده جلفا گرفت، مسؤلین منافق در تدوین کتب درسی با کینه توزی از کتب درسی هم ماجرای شهید فهمیده را حذف کردن، تنها به یه عکس اکتفا نمودند، از شهامت و شجاعت و دشمن شناسی او نامی نبردهاند. .به نظر میرسد که این افراد کاسه از آش داغتر هستند و زیر پوستی برجام را اجرا میکنند.
در میدان ورودی جلفا تندیس عباس میرزای قجر را که با بی عرضگی بخشهای شمالی ایران را به روسیه واگذار کرده است، به عنوان الگو برای جوانان جلفا گذاشته اند! نمیدانم مشکل شهرداری تهران در کجاست که گرفتار افرادی چون نجفی قاتل و حالاهم گرفتار حناچی دوقلبه شده است!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-05-21] [ 11:51:00 ب.ظ ]
|
|
کرونا با همه بدیهاش، نظم نوینی را به جهان میدهد.باعث شده است، افراد دست از یک سری رفتارهای زشت بردارند. از بارزترین عادتهای ضد انسانی بازی ورزش بود که یک بلا شده بود.یعنی عادتهای بد را ترک کنند. همیشه در بازیهای ورزشی مثل فوتبال، بعد از پیروزی یک تیم، طرفداران گروه بازنده شروع به تخریب امکانات، مثل صندلیهای ورزشگاه یا سوزاندن اتوبوسهای خط شهری…غیره اقدام میکردند. از همه بدتر با پرتاب سنگ و ترقه به چشم افراد حتی ماموران امنیت ورزشگاه کام شادی مردم را تلخ میکردند. زنانی که یقه خود را برای رفتن به ورزشگاه پاره میکردند و شبکههای ضد انقلاب هم به طرفداری ازاین گروه دایه مهربانتر از مادر شده بودند، انگار که اگر دختران به ورزشگاه بروند تمام مشکلات مردم حل خواهد شد! یک ویروس بی ارزش ناقابل اینگونه بعضیها را تنبیه میکند، حالا ورزشکاران در استادیومهای خالی دنبال توپ میدوند و تماشاچیان هم در منزل به قاب شیشهای تلویزون چشم میدوزند، دیگر کسی و اموالی را نمییابند تا آسیب بزنند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-05-20] [ 02:31:00 ب.ظ ]
|
|
چند تا سؤال؟؟ کدام روز یا شب خداوند بیشترین تعداد از گنهکاران را از آتش رهایی می بخشد؟ عید فطر؟ عید غدیر؟ شب قدر؟ امام رضا علیه السلام فرمود هرجا هستی سعی کن در روز غدیر خود را به کنار قبر مطهر امیرالمومنین علیه السلام برسانی چرا که در این روز خداوند گناهان شصت ساله هر مرد و زن مومن را می بخشد واندازه دوبرابر آنچه در شب قدر و عید فطر از آتش آزاد می کند. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-05-15] [ 12:40:00 ب.ظ ]
|
|
هروقتی من رو دید نق زد و گفت: چرا رهبری فلانی رو از کاخش بیرون نمیکنه، و جلوی اختلاسها رو نمی گیره؟
چرا جلوی رفسنجانی را نگرفت؟ گفتم: من و تو رای دادیم بهش .گفت من آن زمان سنم به رای نمی رسید.
بهش گفتم:اولا"کاش قانون اساسی رو میخوندی و از اختیارات رهبری اطلاع پیدا میکردی دم به ساعت حرف آن ور آبی هارو تکرار نمیکردی. دوم” چون مسئولانی که کاخ ساختند و به بیت رهبری رفت و آمد دارند دلیل نمیشه که رهبری خودش اونارو از کاخشون بیرونکند. پس مجلس و قوه مجریه و قوه قضاییه برای چه هستن، رهبری از اختیاراتی که قانون بهش داده تخلف نمی کنه که باز متهم کنن که دیکتاری شده است. سوم “منظورم از رایی که دادیم توی شخصی را نمیگم همه تیر و طائفه و ملت رای دادیم. هاشمی رفسنجانی وقتی به ریاست جمهوری رسید با قدرتی که مردم با رای به او دادن شروع توسعه تجملگرایی در مردم کرد که همه از خطبه های نماز جمعهاش میشنیدیم. و رهبری هم روشنگری میکرد. چون هاشمی طرفداران زیادی داشت که هنوز هم داره فایدهای نداشت. اکثریت ائمه جمعه از طرفداران هاشمی هستند هنوزهم هستن. اگر تاریخ زندگی امام علی علیه السلام رو بخونی میبینی همین اتفاق تکرار شده است.اشعث که شخص پلیدیه و دخترش جعده زن امام حسن علیه السلام بود و امام علی علیه السلام هم او را میشناخته بااین حال برای استانداری آذربایجان میفرسته و او هم اختلاسهای زیادی میکنه.بعد که همه از پستی او آگاه شدند او را خلع میکنه.از امام علی پرسیدن چرا از اول این کار را نکردی؟ فرمود: چون طرفداران زیادی داشت و تبهکاری او را نمیپذیرفتن ناچار شدم تا همه او را بشناسن. هاشمی رفسنجانی را هم رهبر سرکار نگذاشته بود از قبل از انقلاب بوده و از اول هم مشکل دار نبوده بعد از امام و بزرگ شدن فرزندانش و تحریکات زن و فرزند گمراهی را شروع کرد. عین طلحه و زبیر که از سرداران زمان پیامبر صلی الله علیه و آله بود.لقب سیف الاسلام داشت بعد پسرش او را به بیراهه کشید. دیگر اینکه مگر پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله ابوبکر و عمر و عثمان را در کنار خود نداشت تا جائیکه دختر هردو خلیفه را به زنی گرفت. چرا چون میخواست جلوی شر علنی آنها را بگیره. بنابراین توقع نداشته باش که در این وانفسای دشمنیهای خارج و داخل رهبری با دخالت در کار سه قوه باعث طرفداری مردم از بعضی مسؤلین، کشو رو به خطر بیندازه. برای همین بهترست پایت را از گلیم رهبری بیرون بکشی این گیر دادنها عاقبت خوشی نداره. عین زمان حضرت علی علیه السلام و گیردادن ها؛ عده ای که تحلیل نداشتن به هر کارش گیر دادن و ایراد گرفتن و به نظرشون می خواستن به امام علیه السلام یاد بدن که آخرش نمایندش ابن ملجم قاتلش شد.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-05-12] [ 06:46:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی حسادت و لجبازی انسان را مستجاب الدعوه میکند، تا از خدا تقاضا می کند فورا جواب میگیرد.
بعد از معرفی حضرت علی علیه السلام به جانشینی خود، توسط پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکه من مولای اویم علی مولای اوست.» این خبر توسط حاجیانی که در غدیر تجمع داشتند به همه نقاط عربستان رسید. نعمان بن حارث فهری با شنیدن این خبر برافروخته شد، برای اعتراض حرکت کرد و آمد نزد رسول خدا و گفت: «به دستور دادی که به لااله الا الله اعتراف کنیم و به پیامبری تو شهادت دهیم و دستور جهاد دادی، حج و روزه و نماز را انجام دهید و… انجام دادیم. آیا راضی نشدی تا اینکه این پسر را به خلافت نصب نموده و گفتی هرکه من مولای اویم علی مولای اوست.؟ حالا بگو این سخن از خودت است یا خدا امر کرده است؟ رسول الله فرمود به خدا سوگند که جز او معبودی نیست، این دستور پروردگارم بود .نعمان برگشت در حالی که می گفت:.«بارلها، اگر اگر این سخن حق است و از طرف تو است پس سنگی از آسمان بر سر ما ببار.» همینکه سخنش تمام شد خداوند با سنگ آسمانی بر سرش کوبید و او را در جا کُشت و آیه
«سأل سائل بعذاب واقع» را نازل فرمود.سوره معارج آیه اول
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-05-06] [ 01:08:00 ب.ظ ]
|
|
آفریدگار به انسان گفت: نه امر کرد؛ تعاونوا علی البر و تقوی ولا تعاونو علی اثم والعدوان، برای کارهای خوب با یکدیگر همکاری کنید! بلافاصله امر کرد مبادا در کارهای گناه با یکدیکر همکاری کنید. تا اینجای قضیه برای همه مشخصه . از با سواد و بی سواد میدونن که منظور خداوند چه بوده است!
متاسفانه وقتی این بشر زیاده خواه میخواهد خدا و قانون و شرع را دور بزنه چنان ابتکاری به خرج میده و عقل جن هم نمیتونه پی ببره که کجای کار مشکل داره! ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-05-04] [ 01:52:00 ب.ظ ]
|
|
از بچگی خیلی دوست داشتم که توی مسابقات شرکت کنم و حتما هم یه جایزهای هم گیرم بیاد؛ متاسفانه دوران گل جونیم که حال و هوای مسابقه داشت، در دوران خفقان و فساد پهلوی گذشت!
اون زمون هم مسابقه بود. بدیهی بود که ما بچه مسلمونا نمیتونستیم تو اون مسابقات شرکت کنیم. مسابقه دختر شایسته که مشهورترین مسابقه بود، باید زیباترین چهره، لباس و معدل علمی رو داشته باشی و جلوی شاه و دارو دستهاش با همه تواناییهایی که در جنسیت زن بود بکار میبرد تا از رقبا جلو بزنه؛ و جایزهاش هم رفتن به آمریکا بود و بعدش هم سر از ناکجا آباد در میآورد. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-05-02] [ 12:33:00 ب.ظ ]
|
|
جهیزهاى ساده براى شروع زندگى از مشكلات ازدواج هاى امروزى جامعه ما كه با مدگرایى و چشم وهم چشمى همراه شده است و خانواده ها را با مشكلاتى مواجه نموده مسأله جهیزیه است.
این در حالى است كه برترین بانوى اسلام سلام الله علیها زندگى خود را با كمترین مقدار جهیزیه شروع كرد. حضرت على علیه السلام زره خود را به چهارصد درهم فروخت. پیامبر قدرى از آنرا در اختیار بلال گذاشت تا براى حضرت زهراسلام الله علیها عطر بخرد و باقیمانده را به عمار یاسر و گروهى از یاران خود داد تا براى فاطمه سلام الله علیها و على علیه السلام لوازم منزل تهیه كنند.
از صورت جهیزیه حضرت زهراسلام الله علیها مى توان به شیوه ساده زندگى بانوى بزرگوار اسلام در خرید وسایل منزل كه عمدتاً از ظرف هاى گلى تهیه شده بود به خوبى پى برد.
شیوهایى كه باید مدنظر خانواده ها در این شرایط سخت اقتصادى قرار گیرد.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-05-01] [ 05:38:00 ب.ظ ]
|
|
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله ازدواج دخترش را به ساده ترین و راحتترین شیوه انجام داد تا براى همه جوانانى كه در آستانه زندگى مشترك هستند، سرمشق نیكویى باقى بماند.
براى اجراى خطبه عقد، على علیه السلام به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبرصلی الله علیه و آله به بلال دستور داد كه مهاجر و انصار را در مسجد گردآورد. پس از مدت كوتاهى همگى در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوى اسلام را در مسجد مدینه جارى فرمود.
سپس براى عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوند براى شما مبارك گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.» این دعاى پیامبر از همان ابتدا به زندگى و حتى مراسم ازدواج آنان بركتى آسمانى بخشید چنانكه نقل است چهار هزار نفر از ولیمه عروسى دختر پیامبرصلی الله علیه و آله اطعام شدند. ازاین رو این مراسم باشكوه و معنوى، در نهایت سادگى اما دلنشین و به یادماندنى برگزار شد، به گونه اى كه جابرگوید: «ما در عروسى على علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها كه خداوند از هر دو خشنود باشد حاضر بودیم و هیچ عروسى بهتر از آن عروسى ندیدیم.» مهریه 500 درهمى حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز گویاى اهمیت توجه پیامبر به برگزار شدن ازدواج با كمترین شروط و هزینه هاست. در آن زمان تمام دارایى حضرت على علیه السلام منحصر به شمشیر و زرهى بود كه مىتوانست به وسیله آنها درراه خدا جهاد كند و شترى نیز داشت كه با آن در باغستان هاى مدینه كار مى كرد و خود را از میهمانى انصاربى نیازساخت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پذیرفت كه حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئى از مهریه فاطمه سلام الله علیها در اختیار پیامبر بگذارد.
همچنین پیامبرصلی الله علیه و آله در پاسخ به صحبت برخى افراد كه فاطمه را با مهریه اى اندك همسر على كردى، فرمود: من او را تزویج نكردم، بلكه خداوند او را در كنار درخت طوبى در بهشت، همسر على علیه السلام گردانید؛ فرشتگان آنجا حاضر بودند، خداوند به درخت طوبى فرمان داد تا میوه هاى خود را بریزد، آن درخت، گوهر و یاقوت و زبرجد سبز فروریخت، فرشتگان براى برچیدن آنها از یكدیگر پیشى مى گرفتند و آن فرشتگان تا روز قیامت آن برچیده ها را به همدیگر هدیه مى دهند و باكمال افتخار مى گویند: این ها شادباش عروسى فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. فاطمه زهرا سلام الله علیها با مهریه، جهیزیه، عروسى، خانه زفاف و دیگر شئون عروسى ساده وبى آلایش به خانه على علیه السلام رفت تا عالىترین الگوى زنان مسلمان باشد. در روایات، افزون بر این مهریه كه جنبه مادى و مالى دارد، مهریه هاى معنوى دیگرى نیز براى آن بانوى بزرگ نقلشده است. در روایتى مى خوانیم كه حضرت زهرا سلام الله علیها از پدر تقاضا كرد كه آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه اش را شفاعت از مسلمانان گناهكار قرار دهد.
این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه سلام الله علیها شفیع و واسطه بخشش گناهكاران قرار گرفت. به بلال دستور داد كه مهاجر و انصار را در مسجد گردآورد. پس از مدت كوتاهى همگى در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوى اسلام را در مسجد مدینه جارى فرمود. سپس براى عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوند براى شما مبارك گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.» این دعاى پیامبر از همان ابتدا به زندگى و حتى مراسم ازدواج آنان بركتى آسمانى بخشید چنانكه نقل است چهار هزار نفر از ولیمه عروسى دختر پیامبرصلی الله علیه و آله اطعام شدند.
ازاین رو این مراسم باشكوه و معنوى، در نهایت سادگى اما دلنشین و به یادماندنى برگزار شد، به گونه اى كه جابرگوید: «ما در عروسى على علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها كه خداوند از هر دو خشنود باشد حاضر بودیم و هیچ عروسى بهتر از آن عروسى ندیدیم.» مهریه 500 درهمى حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز گویاى اهمیت توجه پیامبر به برگزار شدن ازدواج با كمترین شروط و هزینه هاست. در آن زمان تمام دارایى حضرت على علیه السلام منحصر به شمشیر و زرهى بود كه مىتوانست به وسیله آنها در راه خدا جهاد كند و شترى نیز داشت كه با آن در باغستان هاى مدینه كار مى كرد و خود را از میهمانى انصار بى نیازساخت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پذیرفت كه حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئى از مهریه فاطمه سلام الله علیها در اختیار پیامبر بگذارد.
همچنین پیامبرصلی الله علیه و آله در پاسخ به صحبت برخى افراد كه فاطمه را با مهریه اى اندك همسر على كردى، فرمود: من او را تزویج نكردم، بلكه خداوند او را در كنار درخت طوبى در بهشت، همسر على علیه السلام گردانید؛ فرشتگان آنجا حاضر بودند، خداوند به درخت طوبى فرمان داد تا میوه هاى خود را بریزد، آن درخت، گوهر و یاقوت و زبرجد سبز فروریخت، فرشتگان براى برچیدن آن ها از یكدیگر پیشى مى گرفتند و آن فرشتگان تا روز قیامت آن برچیده ها را به همدیگر هدیه مى دهند و باكمال افتخار مى گویند: این ها شادباش عروسى فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. فاطمه زهرا سلام الله علیها با مهریه، جهیزیه، عروسى، خانه زفاف و دیگر شئون عروسى ساده وبى آلایش به خانه على علیه السلام رفت تا عالىترین الگوى زنان مسلمان باشد. در روایات، افزون بر این مهریه كه جنبه مادى و مالى دارد، مهریه هاى معنوى دیگرى نیز براى آن بانوى بزرگ نقل شده است. در روایتى مى خوانیم كه حضرت زهرا سلام الله علیها از پدر تقاضا كرد كه آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه اش را شفاعت از مسلمانان گناهكار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه سلام الله علیها شفیع و واسطه بخشش گناهكاران قرار گرفت.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
شیوه خواستگارى حضرت على علیه السلام از حضرت زهراسلام الله علیها و توصیف خصوصیاتى كه پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله در مورد حضرت على علیه السلام بیان مى نمایند، نشاندهنده بهترین معیارهاى انتخاب همسر است.
آن حضرت در شرایطى اقدام به ازدواج و خواستگارى نمود كه جهت مال و دارایى ثروتى نداشت اما از خصایص والایى برخوردار بود كه آن حضرت را به عنوان تنها همسر شایسته معرفى مى كرد.
وقتى حضرت على علیه السلام براى خواستگارى به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، با سخنانى شیرین خواسته اش را چنین بازگو كرد:
«پدر و مادرم فداى شما، وقتى خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذاى خود و به اخلاق و منش خود بزرگم كردید. نیكى و دل سوزى شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما اى رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم مى باشید.
اى رسول خدا! اكنون كه بزرگ شدهام، دوست دارم خانه و همسرى داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم.
آمدهام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگارى كنم. آیا مرا مى پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شكفته شد. گویا انتظار این لحظه را مىكشید. خوشحال شد، ولى جواب قطعى را بر عهده حضرت فاطمه سلام الله علیهاگذاشت.
پیامبر فرمود: «یا على ! پیش از تو كسانى از فاطمه خواستگارى كردهاند و او در همه، اظهار كراهت كرده است. اما تو منتظر باش تا برگردم.» رسول الله به اتاق حضرت زهرا رفت و فرمود: «فاطمه جان، على بن ابى طالب كسى است كه قرابت و فضل و اسلام او را شناخته اى. من از پروردگارم خواستهام، تو را به بهترین و محبوبترین خلقش تزویج كند.
حال، على از تو خواستگارى مىكند. نظرت چیست.» فاطمه ساكت شد ولى روى برنگردانید و رسول خداصلی الله علیه وآله در چهره دختر خویش، نارضایتى احساس نكرد. آنگاه حضرت به پا خاست و فرمود: اللهاكبر. سكوت فاطمه حاكى از رضایت اوست. در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله! فاطمه را به على تزویج كن. خدا، فاطمه را براى على و على را براى فاطمه پسندیده است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-04-31] [ 11:17:00 ب.ظ ]
|
|
امیرنحل
نحل به معنای عسل است. امام صادق علیه السلام فرمودند: محققا شما مومنین«شیعیان» در میان مردم مانند زنبور عسل در میان پرندگان هستید. اگر پرندگان از محتوای درون زنبور عسل با خبر بودند یک زنبور عسل باقی نمیماند و همه را میخوردند. همچنین اگر دیگران از محبتی که شما از ما اهلبیت در دل دارید با خبر میشدند شما را با زخم زبان هایشان میخوردند و در نهان و آشکار به شما ناسزا میگفتند . خداوند رحمت کند بنده ای از شما را که به ولایت ما باشد.بحار الانوار
پ ن
باید بگوییم آقا جان دشمنان فهمیدند از اکسیر محبت شما در دل بچه شیعهها باخبر شدند. وقتی شهید یوسف داور پناه توسط حزب منحله کومله به شهادت رسید، زنی که از نسل هند جگر خوار و باردار بود و ویار داشت تقاضا میکند تا تکهای از جگر شهید را بخورد با قساوت سینه شهید را میشکافد و جگر اورا میخورد!
شهدا خیلی مظلومند مراقب ارزشها باشیم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-04-30] [ 07:51:00 ب.ظ ]
|
|
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام را در عالم رویا زیارت کردم ایشان فرمودند:«شیخ به زیارت ما می آیی؟» عرض کردم:«فدایت شوم، وسایل سفر ندارم.» حضرت فرمود: «برعهده من .به زیارت ما بیا.» طولی نکشید که مخارج سفر رسید.به نجف آمدم و حضرت را زیارت نمودم.پولی که به دستم رسید، به اندازه ای بود که بعد ازمراجعت نیز از آن استفاده کردم. در ضمن پسرم بیمار بود که به قصد شفا او را نیز همراه خود به نجف بردم که مورد توجه آن حضرت قرار گرفت و شفا پیدا کرد. (نقل از حاج شیخ محمد انصاری)
پ ن
چقد زیبا می شود که در پیرویت به رتبه ای برسی، لیاقت پیدا کنی و حضرت علی علیه السلام بیاد و در عالم رویا از تو دعوت کند که به زیارت ما بیا و مشتاق زائر شدنت باشد و حتی هزینه ات را هم بپردازد. یا علی مارا هم جز دوست دوستانت بپذیر!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-04-28] [ 09:31:00 ق.ظ ]
|
|
رفت پیش امام صادق علیهالسلام با این فکر که یه حرفی میگه که حتما امام جوابی براش نداره!
گفت: آقا چرا شما از همه لذت ها چشم پوشی میکنید در حالیکه کسی از اون دنیا خبری نیاورده و قیامتی وجود نداره؟
املم صادق علیهالسلام فرمود: ببین عزیزم اولا که ما از لذتی خودمون را محروم نکردیم و از همه لذتهای حلال و مشروع استفاده میکنیم. وقتی به مال یا حقوق کسی تجاوز نمیکنیم کسی هم به مال و حقوق ما تجاوز نمیکنه و از این لذت بالاتر چه چیزی داریم؟
حالا وقتی وارد آن دنیا شدیم که شما معتقدی کسی از آنجا خبری نیاورده، اگر آنجا هم خبری نبود ما ضرری نکردایم؛ اگر خبری بود و از کارهامون سوال کردند، ما جواب داریم که به حق کسی تجاوز نکردیم. اما شما که میگی آنجا خبری نیست و اینجا به حقوق دیگران تجاوز میکنی تا از مال و جان دیگران لذت ببری هم در این دنیا گرفتار تبعات زشت و خشم تولید شده خودت خواهی شد هم که در آنجا اگر خبری بود گرفتار کارکرد دنیایت خواهی بود.
خب حالا دیدی که ما چه اون دنیا خبری باشه یا نباشه از زندگی و لذت هایش بهرمند هستیم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-04-26] [ 09:33:00 ق.ظ ]
|
|
وجه تسمیه امیرالمومنین
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند که اگر مردم میدانستند علی(,9 از چه زمانی امیرمومنان نامیده شده است، هرگز فضائل او را انکار نمیکردند. او آنگاه این لقب را گرفت که حضرت آدم (ع) میان روح و جسد بود و هنوز آفرینش او کامل نشده بود. در آن هنگام خداوند در عالم ذر از آفریدگان و مخلوقین اقرار گرفت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند آری. فرمود: من پروردگار شما هستم و محمد (ص) پیامبر شما و علی امیر شماست.
راوی میگوید خطاب به امام باقر (ع) عرض کردم که از چه رو حضرت علی را امیر مومنان لقب دادند؟ ایشان فرمودند: زیرا آذوقه رسانی مومنان به دست اوست و او است که آنان را خوراک علم میدهد. بحار الانوار ج47 ص295
پ ن
پس بنگرید به شاگردان امیرالمومنین که علما عظام هستند و طلاب هم شاگردان مبتدی ایشانند خوشا به سعادت طلاب که چنین معلمی دارند.رزق علمی شان از علم علی عالی است که معلم است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-04-25] [ 09:47:00 ق.ظ ]
|
|
کرامات امیرالمومنین
من که متولی نجف اشرف و هر روز در صحن امیر مشغول بودم، دیدم زائر هندی آمد جلوی صحن دستش را دراز کرد و چیزی گفت و یک سکه طلا گرفت!
رفتم نزد او و گفتم این سکه را با پول من عوض میکنید؟مرد هندی باتعجب پرسید برای چه؟ گفتم برای تبرک. با تعجب گفت مگر شما از این سکه ها نمیگیرید؟ من بیست سال است که هر روز یک سکه میگیرم. کرامات العلویه ص35
پ ن
آقا جان یا امیرالمومنین دستمان از صحن و سرایت کوتاه است، سکه نمیخواهیم و حاضریم سکه هایمان را نذر حرمت کنیم؛ فقط یک نگاه از سر لطف به ما کن و معرفت و شناخت خودت را به ما ارزانی بخش.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
غدیر، تنها نام یک سرزمین نیست، چشمهای جوشان است تا پایان هستی که بقا دارد. غدیر افقی بی کرانه و خورشیدی عالمتاب است.
غدیر روز عهد و پیمان، تجدید میثاق ، تکمیل دین و بیان حق است.
غدیر روز یاس دشمنان و امیدواری دوستان و خلاصه روز اسلام است.
غدیر سرفصل یک تفکر است و نشانه تداوم خط نبوت است.
غدیر نقطه تلاقی رسالت با طلایه داران امامت است.
غدیر حقیقت جاوید روز یاس دشمن است.
روز جشن همه پیامبران روز درود و برائت است.
غدیر سند فضیلت امیرالمومنین روز سرور شادی عید اوصیاست.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
گفت: کجای قرآن نوشته که حجاب واجبه و باید خانوما خودشون رو با چادر بپوشونن؟!
گفت اصن کلمه حجاب را به من نشون بده!
تازه آدم باید قلبش پاک باشه!
و دیگه اینکه هرکسی رو توی قبر خودش میزارن!
من فورا ماسکم را پائین کشیدم گفتم راس میگی اصلا کجای قران نوشته باید ماسک بزنیم و اجباریه!
ترسید عقب رفت با اینکه ماسک داشت فاصله را بیشتر کرد!
گفتم تازه راس گفتی آدم باید قلبش پاک باشه و هرکسی رو توی قبرخودش می زارن یه چیز دیگه هم بگم آزادیه و من می خوام راحت باشم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-04-24] [ 06:59:00 ب.ظ ]
|
|
درس پس دادن شهید سید محمد باقر صدر به امیرالمومنین
طوری طلبگی کنیم که حضرت امیرالمومنین مشتاق درس خواندن ما و پیگیر درس خواندن طلبه باشد. این یعنی که راهت حق است. و او تورا پشتیبانی میکند تا به مقصدت که رستگاری است برسی.
«در ایام تحصیلم هرشب یک ساعتی به حرم حضرت علی علیهالسلام مشرف میشدم و در برابر ضریح حضرت مینشستم و به درسها و مطالب علمی خود فکر میکردم و معتقد بودم که از فضای حرم و روح بلند حضرت الهام می گیرم. پس از مدتی این کار را ترک کردم و کسی غیر از خدا از این کارم اطلاع نداشت. روزی یکی از بستگانم حضرت امیر را در خواب میبیند که آن حضرت میفرماید به باقر بگو که هرشب میآمد نزد من درس میخواند چرا این کار را ترک کرده است!؟»
کرامات العلویه /ص35-36
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
غدیر؛ عید بزرگ خداوند متعال
امام صادق (ع) فرمودند: هنگامی که روز قیامت بر پا شود چهار روز به سرعت به سوی خداوند میشتابند همانطور که عروس به خانه بخت میرود. آن روز ها عبارتند از عید فطر، عید قربان، روز جمعه و عید غدیر. بحارالانوار ج 37/ ص 141
غدیر؛ عید بزرگ پیامبران
امام صادق (ع) فرمودند: خداوند متعال هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر اینکه عظمت روز عید غدیر را شناخت و آن را عید گرفت.بحارالانوار ج37 ص 141
غدیر؛ با عظمت ترین عید و بهترین روز سال
روز غدیر در آسمان مشهور تر از زمین است. اقبال ؛ سید بن طاووس ص 466
غدیر؛ سند فضیلت حضرت علی(ع)
غدیر نشان داد که بزرگترین و مهمترین سند برفضیلت و برتری علی برتمام صحابه و یاران پیامبر اسلام در آن زمان بوده است و مهترین پیام این حادثه بزرگ این بود که اگر کسی این قابلیت و لیاقت را داشت او انتخاب میشد. پس غدیر گویای فضیلت و برتری در تمام ابعاد وجود مقدس حضرت علی علیه السلام است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
|
|
|
|