|
من انقلابیم
رفتن به جبهه در تقدیرم نبود، در جنگ نرم برای خدا مینویسم
|
|
|
حجاب، پوشش زنان فرهیخته جهان در غرب، علىرغم موج سنگین اسلام هراسى و اسلام ستیزى، موج «انتخاب حجاب» فوق العاده زیاد است و به طور متوسط روزى 10 نفر محجبه مى شوند كه بسیارى از این افراد، زنان فرهیخته و اقشار تحصیل كرده هستند. جالب اینجاست كه خیلى از غربى ها به خاطر حجاب، بقیه تعالیم اسلام را پذیرفته و مسلمان شده و مىشوند. یكى از همین زنان مستبصر و تازه شیعه غربى در مصاحبهاش گفته بود: «هر بار كه از خانه بیرون مىروم، گوشهى چادرم را در دست مىگیرم و آرام زیر لب مىگویم: «هذا أمانتُكِ یا فاطمة الزهراء.»
با وجود تخریب گسترده علیه حجاب و عفاف، موج حجاب خواهى زنان در غرب، واقعیتى غیرقابل انكار است؛ تصویب قانون منع حجاب در كشور به اصطلاح مهد دموكراسى، یعنى فرانسه تنها یكى از اقرارهاى عملى نظام سرمایه دارى به این حركت به شدت رو به رشد زنان در غرب است. «انقلاب ژاكت هاى دكمه دار» یكى از كلید واژه هاى این خیزش در حال وقوع در غرب است. زنان محجبه غربى، دارند شهید مىدهند و هر نهضت و خیزشى كه شهید داشته باشد، به آرمانهاى خود به عنوان خون آورد دست خواهد یافت. «أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ» (هود/18).
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-04-20] [ 10:40:00 ق.ظ ]
|
|
مقوله عفاف و حجاب حاصل بروز و ظهور عملى دو فضیلت «حیاء» و «غیرت» است.
این دو از نشانههاى اصلى ایمان است و بدون آن ایمان معنایى ندارد؛ چراكه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مىفرمایند: «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه» (الكافی/ج2/ص106) «إنَّ الْغیرَةَ مِنَ الاْیمانِ» (الفقیه/ج3/ص444)
همچنین كلمه «حجاب» متشكل از چهار حرف (ح- ج- الف- ب) است كه در برداشت ذوقى مىتوان آنرا اشاره به فضائلى دانست كه فریضه حجاب اسلامى حاكى از آنها است و در این روزگار وقتى این فضیلتها در كسى جمع شد، مى تواند در سنگر عفاف و حجاب، در مقابل تهاجم فرهنگى دشمن، مجاهدت نماید.
این فضائل عبارت است از: - «ح»: «حیاء» یا «حُریّت». - «ج»: جهاد فى سبیل الله. - «الف»: «ایمان» یا «اعتماد به نفس» یا «استحكام شخصیت». - «ب»: «بصیرت».
علل اصلى بد پوششى هم ریشه در نبود همین الفباى حجاب است كه برشى از آنها عبارت است از:
1) غربزدگى (وادادگى در برابر فرهنگ بیگانه).
2) ضعف اعتقادى و ایمانى.
3) ضعف شخصیتى و هویتى (عدم اعتماد به نفس و تقلید كوركورانه از سر عقدههاى روحى و روانى، كسب موقعیت و جایگاه در جامعه).
4) تربیت و تعلیم نادرست.
5) ناآگاهى.
6) وجود برخى شبهات.
7) برداشت غلط یا سوء استفاده از «آزادى»، «حقوق زنان»، «حس فطرى زیبایىطلبى و جلوهگرى»، «توجیه و باور غلط تسریع و تسهیل در شوهریابى و ازدواج».
8) تفاخر و اظهار غناى مالى.
9) فرار از ملامت و تمسخر اطرافیان و همنشینان احمق.
10) مُدگرایى كوركورانه.
11) عدم نظارت و عدم اجراى كامل قانون.
12) عدم الگودهى مثبت وبىتوجهى نسبت به الگوسازىهاى منفى (مانند جریان سِلِبِریتىها كه شوالیههاى فرهنگى دشمن در لباس هنرمندان سینما، بازیكنان ورزشى و آوازهخوانان (مثلث بازیگران، بازیكنان و خوانندگان) هستند.)
13) لجاجت و عناد.
14) ساخت سوژه سیاسى.
15) موج سنگین رسانههاى معاند. در مجموع، بروز و ظهور انحراف همواره ریشه در دو عامل «شبهه علمى» و «شهوت عملى» دارد كه عامل دوم از عامل اول بیشتر و قوىتر عمل مىكند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
خیلی خوب بود اگر آمرین به معروف و ناهیان از منکر و منبری های موفق مدتی به شیوه دیگر امر به معروف کنن. نویسندگان کتاب و مقاله چندی به مردان موعظه کنن که شما چشم هاتون را درویش کنید و اجازه ندهید هر ورودی روی اعصابتان موج سواری نکنه!
نگاه مردان باعث تشویق حراج زنان میشود.
بیایید به دستور قرآن که اول از مردان خواهش میکند که نگاهشان را کنترل کنن! حتما پرودگار زن میدانسته که اگر چشمان جنس مخالف او را تماشا کند، وقتی زن بی تقوا تقاضای بازار را بسیار دید حتما دنبال عرضه خواهد بود.
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ….. 30 نور(ای رسول ما) مردان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از کار زشت با زنان) محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) آنان اصلح است، و البته خدا به هر چه کنید کاملا آگاه است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-04-19] [ 10:33:00 ب.ظ ]
|
|
نوعی قورباغه وجود داره که به اندازه یه انگشته، این موجود کوچک چنان به تولید مثل خود اهمیت میده، که انسان متحیر میشه.تخم گذاری توسط خاله قورباغه در آب جمع شده در میان گل برگها انجام میشه. رسیدگی برای زنده موندن تخمها توسط آقا قورباغه است. دائم به نوزادها سرکشی میکنه.وقتی آب گلبرگ ته کشید آقا قورباغه نوزادها را روی خودش سوار میکنه و به برکهای که آب جمع شده در گلبرگی دیگر منتقل میکنه.بعد سراغ قورباغه ماده میگرده و او را پیدا میکنه تا برای تغذیه نوزاد کمک کنه. خاله قورباغه تخمی غیر بارور را توی آب گلبرگ میریزه تا نوزاد تغذیه کنه و بزرگ بشه.
این بشر تمدن ساز و اشرف مخلوقات، در زمانهای که علم برای بهترین تولید مثل بشر به همه امکانات دسترسی داره، از ادامه نسل خودمایوس شده، کاری را انجام میده که قوم نوح بر اثر نفرین حضرت نوح به آن گرفتار شده بودن. یعنی با کاهش زاد ولد عملا خود را مقطوع النسل میکنن.
با یکی دوتا فرزند، در این وانفسای حوادث نمیتوان امیدوار شد که نسلمان ادامه خواهد داشت!!
واقعا که خاله قورباغه خیلی از این مدعیان تحصیل کرده زرنگتره است!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-04-16] [ 02:04:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی رسید حرم درها را بسته بودن، دلش پر از اندوه بود؛ بغضی گلویش را گرفته بود. دنبال بهانه بود که هاهای گریه کنه.
ولی غیرت پدریش اجازه نمیداد که جلوی پسر غرب زدهاش اشک بریزه!
دنبال راهی برای ورود به حرم میگشت تا خودش را به ضریح برسونه و غم گلویش را بازکنه.
دستی روی شانهاش سنگینی کرد، حاجی سلام ! کی اومدی؟ سرش را بالا برد دید دوست قدیمی و هم حجرهایی توی بازار بود.
وقتی روبوسی میکردند سرش را گذاشت روی دوش او و هایهای گریه کرد.
دوستش گفت: حاجی گریون نبینمت، چی بسرت اومده، چرا اینقدر پیر شدی؟ ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-04-13] [ 05:12:00 ب.ظ ]
|
|
فصل زندگی امام رضا(ع) در ساحت نظریه انسان 250 ساله (به مناسبت سالروز میلاد امام رضا؛ 11 ذیقعده) فاصله پانزده ساله بعد از شهادت امام هفتم تا آن روز، و به ویژه فرصت پنج ساله جنگهای داخلی، جریان تشیع را از آمادگی بیشتری برای برافراشتن پرچم حکومت علوی برخوردار ساخته بود. مأمون این خطر را زیرکانه حدس زد و درصدد مقابله با آن برآمد و به دنباله همین ارزیابی و تشخیص بود که ماجرای دعوت امام هشتم از مدینه به خراسان و پیشنهاد الزامی ولیعهدی به آن حضرت پیش آمد و این حادثه که در همه دوران طولانی امامت کم نظیر و یا در نوع خود بینظیر بود تحقق یافت. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-04-11] [ 08:43:00 ب.ظ ]
|
|
سرعت اجابت دعا در حرم امام رضاعلیه السلام
باید مثل غلام زیرک بود در یک سجده آزادی از بردگی، همسر دلخواه، با سرمایهای برای آینده از امام رئوف گرفت!
غلام و صاحبش باهم از بلخ به زیارت امام رضاعلیه السلام مشرف شدند. صاحب غلام در بالای سر مشغول زیارت شد. غلام در پائین پای حضرت مشغول نماز و زیارت شد. بعد از تمام شدن زیارت، هردو به سجده رفتند و سجدهایشان طولانی شد.مرد سر از سجده برداشت و دید غلامش همچنان در سجده است. او را صدا کرد و غلام نزد صاحب بلخیش رفت و گفت: بفرمایید آقای من. صاحبش گفت: دوست داری تو را آزاد کنم ؟ گفت:بلی. آیا در سجدهات همین را از خداوند خواستی؟ غلام گفت بلی سرورم.
مرد بلخی گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و کنیزی که در بلخ دارم برایت تزویج میکنم و مهریه او را معین میکنم و میپردازم و فلان ملک را هم به هر دوی شما می بخشم تا سرمایه زندگی و اولادتان باشد. این سخنان را در پیشگاه امام رضا می گویم و ایشان را شاهد میگیرم که بهقولم عملکنم.غلام شروع کردبه گریه و به خدا سوگند خورد و گفت: به این امام بزرگوار قسم همه اینهارا در سجدهام از امام خواستم و اجابت شد و سرعت اجابت دعا را در بارگاه امام رضا دانستم.
به نقل از ابو علی معاذی از ابوالحسن هروی
منبع رضا نامه
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-04-08] [ 01:36:00 ب.ظ ]
|
|
انقلاب اسلامى ایران؛ میراث امام رضا(ع)
در فصل زندگى امام رضا(ع)، بخش هجرت ایشان به خراسان از مهمترین مباحث تاریخ ائمه اطهار(ع) است. هرچند در نگاه ابتدایى، قضیه حركت حضرت از مدینه به مرو، از تدابیر و توطئههاى طاغوت زمان بود و على القاعده اقدامى خصمانه و تهدیدآمیز به شمار مىآمد اما با گذر زمان و روشن شدن ابعاد بیشتر، متوجه مىشویم كه حركت حضرت، در حقیقت هجرتى سرنوشت ساز و یا به تعبیر بهتر تمدن ساز بوده است و عامل توسعه جغرافیاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى شیعه شده است و عملا ایران وسیع را با تمام امكانات و ظرفیتهایش به «شیعه خانه اهل بیت(ع)» تبدیل نموده است.
•زندگى ائمه(ع) در حقیقت مثل زندگى یك انسان است؛ انسانى كه ۲۵۰ سال - از سال ۱۰ هجرى، سال رحلت پیغمبر (ص) تا سال ۲۶۰ هجرت، سال شهادت امام عسكرى(ع) و شروع غیبت امام زمان(عج) - عمر كرده است. یعنى اگر ائمه ما(ع)، به جاى یازده نفر- از امیرالمومنین(ع) تا امام عسكرى(ع) - یك نفر بودند، به همین شیوهاى عملكردند كه اكنون در زندگى ائمه یازده گانه مشاهده مىكنیم. با این نگاه، زندگى هر كدام از ائمه هدى(ع) یك فصل از زندگى انسان ۲۵۰ساله است.
ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-04-07] [ 11:53:00 ق.ظ ]
|
|
بعضیا فقط بلدن با شبهه اعتراض کنن و با ادعا حرف بزنن، تا میخواهی براشون از حق و واقعیت بگی زود یه حرف غلط بیریشه و پایه برات میسازن که تعجب میکنی که از کجا این مزخرفات را جور میکنن و حتی برای اون حرف بی پایه و سست حدیث و آیه هم میارن!
آدم میمونه که این حرفای غلط رو چجوری توی ذهنوشون انبارکردن و هروقت لازم بشه از توی آستین در میآرن و ازش استفاده میکنن؛ اما این همه براشون از احکام و اخلاقیات گفتهمیشه یه قلم هم یادشون نیست، ولی بلدن حدیث را به ذوق خودشون معنی میکنن. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-04-05] [ 12:23:00 ب.ظ ]
|
|
هرچه براش توضیح میدی، از واقعیت میگی؛ هیچ تاثیری در افکار او نداره!
از خوبی های اخلاق اسلامی میگی، انگار نه انگار تفاوتی در اندیشهاش حاصل نمیشه!
هرچه بهش محبت میکنی، بازهم سر لجاجت و حسادتش پافشاری میکنه، و باهات دشمنه!
هرچه از خوبیهای حجاب براش توضیح میدی، میگی شاید بلد نبودی خوب و واضح روشنگری کنی؛ کتاب میدی؛ ولی بی فایده است! ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-04-04] [ 10:45:00 ق.ظ ]
|
|
وجه تسمیه کریمه اهل بیت
حضرت معصومه امروزه به کریمه اهل بیت علیهالسلام شهرت دارد. گفته شده است این نامگذاری مستند به خوابی است که سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیه الله مرعشی نجفی دیده و در آن یکی از ائمه علیهم السلام حضرت معصومه را «کریمه اهل بیت» خوانده و مرعشی را به زیارت قبر ایشان سفارش فرموده است. ادامه »
موضوعات: تاریخ
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-04-03] [ 11:49:00 ق.ظ ]
|
|
معصومهی بهشت
روز میلاد مهر خداوند به دختر مبارک باد
? رهبر انقلاب: ما باید از حضرت معصومه علیهاالسلام، بیشتر استفاده کنیم. ایشان امامزاده بلافصل است. دختر امام، خواهر امام، عمه امام، خیلی عظمت دارد. در زیارت نامه ایشان آمده: ای فاطمه معصومه! تو برای ورود من به بهشت شفاعت کن، چون نزد خدا دارای شأن و مقام بزرگی هستی.» ۲۸/۴/۷۱
فضائل بانوى كرامت و عصمت •در سال ۲۰۰ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعیدگونه حضرت رضا(ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینكه كسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند. یك سال بعد از هجرت برادر (۲۰۱. ق)، خواهر گرامى ایشان حضرت فاطمه معصومه(س) كه پس از شهادت پدر تحت تعلیم و مراقبت برادر بود، به شوق دیدار او و اداى رسالت زینبى و پیام ولایت به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مىشد. در طى این سفر تاریخى بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مىرساندند و مخالفت خود و اهلبیت(ع) را با حكومت حیلهگر بنى عباس اظهار مىكردند.
ادامه » صفحات: 1 · 2
موضوعات: فرهنگی, تاریخ
لینک ثابت
روز میلاد بی بی دو عالم بود بهش زنگ زدم گفتم: دورکعت نماز و زیارت نامه حضرت معصومه علیها السلام بخون و از ایشان عیدی بگیر.
همیشه سردرد میگرن داشت و حالا چهل و دوساله شده بود و برای امتثال فرمان امام خامنه ای حفظه الله مبنی بر لزوم افزایش جمعیت، اقدام به فرزندار شدن کرده بود.
اما این سردرد میگرنی که ماهی یکبار به سراغش می آمد؛ سهمیه هر روزش شده بود.
نه می توانست قرص مسکن بخورد و نه داروی دیگری استفاده کند .
خلاصه آن روز عیدیش را از بانوی کریمه فاطمه معصومه علیها السلام گرفت و به سفارش حضرت سردرد میگرن با او خداحافظی کرد و شفا او را در آغوش گرفت. بابی انت وامی یا فاطمه معصومه
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
سیری در روایات دخترانه
(1) امام صادق علیه السلام به فردی فرمودند: به من خبر رسیده از این كه دخترى براى تو زاده شده، ناراحتى. چرا ناراحت شدهای؟ آن دختر، گُلى خوشبو است كه عطر او مىبویى [وجود او، زندگی تو را عطرآگین و با طراوت مینماید] و روزىاش تضمین شده است. پیامبر خدا، خود، پدر چندین دختر بود.
(2) همچنین امام صادق علیه السلام به کسی که تازه ازدواج نموده بود فرمودند: زندگی مشترک را چگونه دیدى؟ عرض کرد: هر خیر و برکتی که در بانوان است، من در همسرم دیدهام، فقط اینکه او به من خیانتی كرده است. حضرت با تعجب پرسیدند: چه خیانتى؟ عرض کرد: دختر زائیده است. حضرت با ناراحتی فرمودند: گویا از دختر خوشت نمیآید که چنین سخن میگویی با اینکه خدای متعال مىفرماید: «…لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً»(نساء/ 11)- شما نمىدانید كدام یك براى شما سودمندترند-. صفحات: 1 · 2
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-04-02] [ 02:49:00 ب.ظ ]
|
|
تکریم دختران از رفتار های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهلبیت بسیار سفارش شده است.
وتحلیلی از روایات واحادیث برداشتهای مطلوب و مهمی در تمامی ابعاد زندگی بدست میآید.
1. سیاسی: در بعد سیاسی موضوع دختران از جمله ابزارهای اعمال فشار بر نظام اسلامی به شمار میرود، جریانات فمینیستی کاملاً فعالانه درصدد ضربه زدن به اساس سیاسی جمهوری اسلامی است و از جمله ابزارهای آنها القاء حس تحقیر دینی و مذهبی برای دختران است. نقطه مقابل این فعالیت تکریم دختران و مانور تبلیغاتی دادن روی جایگاه والای دخترانی مانند حضرت فاطمه معصومه سلا مالله علیها در نظام اسلامی است. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-03-31] [ 10:27:00 ق.ظ ]
|
|
رسالت انقلابی شاگردان مکتب امام صادق(ع) در این دوران امام خامنهای در بیان رویکرد سیره اجتماعی- سیاسی امام صادق علیهالسلام، رسالت عظیم شاگران معاصر مکتب امام صادق(علیه السلام)، یعنی روحانیونی که در عصر حیات طیبه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی زندگی میکنند، را چنین تعریف میفرماید: «اقامهی دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همهی ادیان است؛ ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-03-28] [ 10:23:00 ق.ظ ]
|
|
امام صادق(ع)؛ مرد «علم»، «مبارزه» و «تشکیلات» حضرت امام خامنهای در تبیین فصل حیات طیبه انسان 250 ساله در دوران امامت امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیدهاید. محفل درس امام صادق(ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بینظیر بود. همهی حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن و اندی به وسیلهی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود، همهی آنها را امام صادق(ع) به شکل درست بیان کرد. اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. ادامه »
موضوعات: تاریخ
لینک ثابت
در جمع شنوندگان در احوالات علمی امام صادق علیه السلام سخن میگفتیم، امامی که یک خط نزد کسی درس نخوانده بود جز پدر بزرگوارش؛ دانشگاه عظیمی بر پا نمود که 4000 شاگرد داشت. اگر دینی برای ما مانده از طریق آموختههای امام صادق علیه السلام است. شاگردانی همچون مفضل در توحید، هشام بن حکم در علم کلام، وزراهبناعین …و بزرگانی که مانند ستاره در پیروی از امام درخشیدند. علم امام صادق علیه السلام را سینه به سینه و نسل به نسل به شاگردانشان آموزش دادند. و اگر ما توفیق درک امام خمینی «ره» و شاگرد خلف او امام خامنهای حفظه الله را نظاره میکنیم، از آموزش های غیر مستقیم دانشگاه امام صادق علیه السلام است. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-03-27] [ 09:59:00 ب.ظ ]
|
|
باکلت مثل آبکش سوراخت می کنم
اون وقتها یعنی سالهای دهه 60 تلفنها شمارهگیر نداشت. اگر کسی مزاحم میشد نمی تونستیم مچگیری کنیم. طبق معمول همسرم رفته بود جبهه. هر وقت اعزامی داشتیم چون خودش جوونارو تشویق میکرد برای رفتن به جبهه، برای همین آنها را همراهی میکرد. بنابراین ما درآن شهر غریب تنها بودیم. وقتی صدام تهران و شهرهای بزرگ را بمباران میکرد بعضی از تهران به شهرهای کوچک هجوم میآوردند. بعضی از این افراد با تلفن بازی میکردند و به منزل امامجمعه زنگ میزندن آنهم نیمه شب، فقط فوت میکردند توی گوشی.
من از خواب میپریدم با این فکر که شاید همسرم از جبهه زنگ زده است، اما طرف فقط فوت میکرد! بهش گفتم ترسو، تو حتی حرف نمیزنی که شاید بشناسمت، تو اینقدر بزدلی که حاضر نیستی از ناموست در برابر دشمن دفاع کنی . فرار کردی و در سایه امنیت رزمندگان خوش میگذرونی.اگر مردی که مرد نیستی، غیرت و شرف هم نداری، راست میگی جرات داری بیا دم در، تا با کلت مثل آبکش سوراخ سوراخت کنم.
از ترسش گوشی را گذاشت، و از آن روز به بعد دیگر هیچ وقت کسی مزاحم تلفن نشد.
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-03-26] [ 02:27:00 ب.ظ ]
|
|
سال اول ، شب هشتم – نهم ، آقایی آمد کنارم نشست و گفت : « من 30 سال است که در انگلستان هستم و به امر تجارت مشغولم . » ناگهان گریهاش گرفت . پس از دقایقی، در حالی که بغض هنوز گلویش را گرفته بود و به سختی حرف میزد، گفت : « دخترم با بالاترین نمره در بهترین دانشگاه انگلستان پذیرفته شده است . او چند شبی است که پای منبر شما میآید. اکنون خواب و خوراک او گریه و زاری شده و میگوید که باید به ایران بروم و در حوزه علمیۀ قم درس طلبگی بخوانم . » آن مرد ادامه داد : « من افتخار میکنم که دخترم به ایران برود و در حوزۀ امام صادق(ع) و اهل بیت (ع) تحصیل کند . اکنون هم مشغول انجام دادن کارهایش هستم تا به ایران برود . »
سایت تبیان خاطرات استاد انصاریان در انگلستان
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-03-24] [ 05:07:00 ب.ظ ]
|
|
نفوذ تا کجا؟؟!!!!
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد. چرا هنوز هم مرغ همسایه برای ما غاز است؟ تا کی مرغ همسایه غاز است؟
یه نگاه دقیق به سخنان امام خامنهای: علم باید با اخلاق و ایمان همراه شود تا ما به همان چالهای نیفتیم که غرب در آن افتاد. 25/06/1385 علم با دین و اخلاق هست که برای بشریت مفید خواهد بود. علم هر چه هم پیشرفت کند، اگر از اخلاق و دین فاصله بگیرد، به حال بشریت مفید نخواهد بود. 25/06/1385
یعنی اگر در لوزان دکتری بگیریم، دینمان بهتر خواهد شد.ما هنوز بعد از چهل سال از کتک هایی که توسط همین تحصیل کنندگان اروپایی خوردیم زخم هایمان التیام نیافته است! ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
طی بیست سال گذشته در این منطقه مرزی که در میان خود مردم مشهور است به آخر ایمان و اول کفر؛ در دو مرز ارمنستان و جمهوری نخجوان(شوروی سابق)، توانستیم با انواع ترفند طلبه جذب کنیم.
که اکثریت اعم از روستاهای اطراف خود شهرستان و یا شهر هایی که مدرسه خوابگاهی نداشتند.
همه چیز به خوبی پیش می رفت طلاب موفق و قدری پرورش یافتند، که کادر، اساتید مدارس هم جوار و سایر استانها را تامین کردند.
متاسفانه با آمدن آقای س س به عنوان امام جمعه منطقه آزاد ارس که یک جوان 37 – 38 ساله که فقط دنبال اسم و رسم میگشت، و کارش این بود که با هر کسی عکسی بگیرد و در کانال تلگرامی و اینستاگرامش بگذارد. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-03-23] [ 12:31:00 ب.ظ ]
|
|
چگونه فرزندان را از آسیبهای فضای مجازی حفظ کنیم؟
با چند راهکار ساده می توانیم در برابر فضای مجازی تا حدی ایمن سازی کنیم.
اصل اول: مسئولیت پذیری قران سفارش کرده به والدین قوا انفسکم و اهلیکم نارا،پدر ومادر نباید از آسیبهای فضای مجازی بی اطلاع باشند. باید هم خودشون و فرزندان را حفظ کنند، بنابراین باید فرزندان هم باید مسولیت پذیر باشند. از کودکی باید آموزش ببینند تا مسئولیت پذیر باشد.مثلا با سپردن بعضی کارها به آنها آموزش داده شود. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-03-21] [ 02:56:00 ب.ظ ]
|
|
یزیدیان هنوز هم در کارند. گمان میکنیم، که فقط در سال 61 هجری قمری عده ای قسی القلب و دشمن دین و اهلبیت، میزیستند! همانطور که نسل انسانهای صالح بر روی زمین گسترش یافتند؛ ادامه انسانهای فاجر هم وجود دارد.
بنابراین این شعار مهم که بعد از انقلاب شهرت یافت، از یک مبنای دینی ریشه گرفته است.
کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا.
آنروزی که دستهای سقا را با ناجونمردی قطعکردند، امروز هم کسانی هستند که تلاش میکنند تا سرنوشت خود را با سرنوشت منحوس آنها گره بزنند. با اینکه هزار اندی سال است که علمدار شهید شده است و با دوبال در بهشت پرواز میکند.
ولی ددمنشان، این شبهه را زبان به زبان می چرخانند که چگونه حضرت عباس با توجه به قطع شدن دو دستش مشک سنگین پر از آب را بادندانش گرفته بود!
پاسخ به این سبک مغزان مشخص و روشن است.اولا مشک از جنس چرم بود نه سفالی!دوم حضرت عباس مشک را با دندانش گرفته بود ولی ته مشک روی زین اسب تکیه داشت و سنگینی آن روی اسب بود.
یعنی اگر آن روز دست او را قطع کردند، امروز میخواهند ایثار و فداکاری او را هم انکار کنند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-03-19] [ 05:31:00 ق.ظ ]
|
|
اولین شبی بود که میخواستم حرف دلم را بنویسم، اولین خواستهای بود که میخواستم به قلم آورم …
وقتی قلم را روی کاغذ گذاشتم و شروع به سلام دادن کردم، قلم فهمید که میخواهم چه بنویسم، دیدم که جوهر قلم در حین نوشتن قطره قطره میریزد…
بهش گفتم که چرا برای نوشتن این خواستهی من،که اولین بار است میخواهم به قلم بیاورم، بهانه میآوری و از نوشتن آن سرباز میزنی؟!
ناگهان قلم شروع به سخن گفتن کرد و گفت که وقتی تو در اول نامه به آن بزرگوار سلام دادی فهمیدم که میخواهی چه بنویسی!
چون من سالهاست که در دستان مختلفی این نوشته را تکرار میکنم ولی چون این نویسندگان جوابی از یار نمیشنوند و احساس میکنند که من در نوشتن آن جمله و کلمه کوتاهی کردم و آن حضرت را ناراحت کردم که جواب آنها را نداده است ،ولی میخواهم بگویم که این بار نوبت من است که حرف دلم را با آخرین جوهری که در تن دارم، بنویسم تا به همه ثابت شود که من جوهرم را در راه انتظار و نوشتن نامههای آن حضرت به پایان رساندم و اینک حرف دل من این است که: خدایا مهدی ما کجاست؟!
علیزاده
موضوعات: متن ادبی, دلنوشته
لینک ثابت
[شنبه 1399-03-17] [ 06:19:00 ب.ظ ]
|
|
با هم همسفر شدیم، گفت یه سوال دارم، مگر خداوند در قرآن سفارش نکرده،
که روزه بگیرید تا با تقوا بشید، گفته برای این کار کمکتان میکنم برای همین دست پای شیطان را هم میبندم تا شما راحت تر بتونید حریم خداوند را رعایت کنید و گرفتار تجاوز به خودتان و دیگران نشید؟
پس چرا من در رمضان احساس تقوی و پاکی نمیکنم، حال و رفتارم با ماههای دیگر هیچ تفاوتی ندارد!همه وسوسه های طول سال در دورن من فعال است.
گفتم آفرین خوب دقت کردی! شیطان یکی از عوامل فریب انسان است. عوامل دیگری هم وجود داره که وظیفه دارند تا ما را به انحراف بکشند. اولین آن نفس اماره است که در درون ما وسوسه میکنه و آن به شیطان مربوط نیست.
و بقیه عواملی که مانع کسب تقوی در رمضان میشه گناهان انباشته شده ماست.تا زمانی که آن هارا جبران نکردیم نمیتوانیم شیرینی تقوی را حس کنیم و از ماه رمضان لذت ببریم.
تهمت ها، مال حرام، کم کاری در عبادات همه و همه باعث میشود که روزه رمضان ما بی کیفیت باشه.
موضوعات: فرهنگی, دلنوشته
لینک ثابت
[سه شنبه 1399-03-13] [ 01:23:00 ب.ظ ]
|
|
با حیرت به پهنه آسمان نگاه میکردم، که چهار سفید پوش را دیدم که چهار گوشه تابوت سفیدی گرفته بودند و به طرف فضای لایتناهی میبردند.از خواب پریدم به ساعت دیواری نگاه کردم ساعت 20/22 شنبه سیزده خرداد بود. هنوز همسرم از مسجد برنگشته بود. از تلویزیون اطلاع داده بودند حال امام خمینی بد شده ،با تجمع در مساجد دعا کنید. هنوز کنار سجادهام بودم، با این خوابی که دیده بودم ،اشکم سرازیر شد و ترس و نگرانیم زیاد شد به حدی که دیگر هیچ روزنه امیدی برای سلامتی امام خمینی در قلبم وجود نداشت. ادامه »
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-03-12] [ 08:23:00 ب.ظ ]
|
|
با اصرار زیاد دعوت کرد، هروقت تهران میرویم یک وعده مهمانشان باشیم.خیلی ادعا داشت، که اهل کارهای خیر هستم و از لاف های گزاف زیاد میگفت. با اصرار من همسرم قبول کرد که یک سری بهش بزنیم. البته علت رفتنم را، جذب کمک مالی برای حوزه در نظر داشتم. آدرسی که داد، سعد آباد بود، ما هم عمرا میتوانستیم، پیدا کنیم. قرار شد راننده بفرسته و ماهم دنبالش برویم. خیابانهای سعدآباد با درختان سپیدار و چنارهای سر بفلک کشیده، چشم انداز زیبا، هوای بدون دود و دم داشت. خانه چهار طبقه با زیر بنای 700 متر مربع، زیر زمین استخر، همکف پارکینگ، طبقه اول دست مستاجر و طبقه دوم هم خودشان ساکن بودند. وقتی وارد شدیم، فضای خانه خیلی سنگین بود. تزئینات سالن پذیرایی خیلی قدیمی بود. مجسمه های بودا و حیوانات با میز های چوبی قدیمی، معلوم بود که به انتخاب صاحب خانه نبوده است.با سن و سالشان هماهنگ نبود. چون اصلیتشان را می شناختم که از اهالی یکی از روستاهای اطراف هادیشهر بودند. ادامه »
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
اینجا مسجد النبی است، فقط نامش برای پیامبر اسلام هست، اجازه نداری با خودت مهر نماز داشته باشی، در ورودی در کیفت را میگردند، نه برای اینکه ممکن است داعشی یا تروریست باشی، برای اینکه از بمب بزرگتری مثل مُهر تربت امام حسین میترسند، که بوی مِهر اهل بیت میدهد، میگویند سجده بر مهر شرک است، اما خودشان حتما باید بر سجاده سجده کنند، شرک نیست، میگویم، چه فرقی میکند، اگر سجده بر چیزی شرک میشود، مُهر باشد یا سجاده! میگویند نباید به پیامبر متوسل شوی و شفاعت بطلبی، ولی خودشان مجازن که بعد از نماز واجب دورکعت نماز برای مردگان بخوانند و طلب رحمت و شفاعت کنند، یعنی خودشان را لایق شفاعت کردن میدانند و مردهها را سزاوار دریافت رحمت و شفاعت میدانند اما شفاعت طلبیدن ِ از پیامبر شرک است! از پیامبر نباید توقع شفاعت داشت، در حالیکه خداوند در قرآن می فرماید: وقتی مردم از تو درخواست شفاعت کردند، و تو قبول کنی ماهم می پذیریم. ادامه »
موضوعات: خاطرات, دلنوشته
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-03-11] [ 02:23:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی می شنوند که حضرت علی علیه السلام هر شب هزار رکعت نماز میخونده دچار شک و تردید می شوندمی گویند اگر هر نماز یک دقیقه طول بکشد باید شبی 16 ساعته داشته باشیم! علت این شبهه که دشمنان برای بیخدا کردن مردم مکر کردهاند؛ چون از شرائط و احکام نماز بیخبر هستند.
شرائط نماز واجب با مستحب تفاوت دارد. در نماز واجب باید رو به قبله باشیم در نماز واجب باید حمد و سوره خوانده شود و بدن حرکت نکند و رکوع و سجود با آرامش باشد .
اما نماز مستحبی اذان و اقامه ندارد و از قبله هم منحرف شدی مشکلی ندارد. فقط حمد را میخوانیم، برای رکوع و سجده در حال حرکت با اشاره میخوانیم. یعنی در حال کارکردن هم میتوان نماز مستحبی را خواند.یعنی وقتی در حال رانندگی، یا هر کاری که در حال سکوت باشد میتوان نماز مستحبی خواند.
پس با این حساب حضرت علی علیه السلام در حال حفر قنات و کاشت نخل هم نماز می خوانده که کمتر از یک دقیقه طول می کشیده است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-03-03] [ 10:13:00 ق.ظ ]
|
|
توطئه فراموشاندن مسئله فلسطین مرور تاریخی ماجرای فلسطین هم مهم است. از هدفهای استکبار و صهیونیزم جهانی این است که نام فلسطین به دست فراموشی سپرده شود. کاری کنند که اصلاً فراموش شود که چنین چیزی وجود داشت؛ اما ملت انقلابی ایران و ملتهای آزاده جهان نمیگذارند؛ روز قدس نمیگذارد؛ امام بزرگوار ما با تدبیر خودش نگذاشت. این کار بزرگی بود.
اصل ماجرای فلسطین این است که یک عده از یهودیان متنفذ در دنیا، بر اساس تعالیمی انحرافی، به فکر ایجاد یک کشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فکر اینها دولت انگلیس استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. انگلیسیها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است که صهیونیستها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یک اقلیت وارد شوند، بعد به تدریج توسعه پیدا کنند و دولت تشکیل دهند و جزو متّحدین انگلیس در این منطقه باشند. بعدها با انتقال تدریجی قدرت استعماری و استکباری از انگلیس به آمریکا، صهیونیستها هم به آمریکا متصل شدند. آمریکا هم اینها را تا امروز زیربال خودش گرفته است. اینها به این معنا کشوری بهوجود آوردند و آمدند و کشور فلسطین را تصرف کردند. تصرفشان هم اینطوری بود: اول با جنگ نیامدند؛ اول با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را که زارعان و کشاورزان عرب روی آنها کار میکردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالکان اصلی این زمینهای بزرگ - که در اروپا و آمریکا بودند - خریدند؛ ملاکان هم از خدا خواسته زمینها را به این یهودیها فروختند.
البته دلالهایی هم داشتند که نقل کردهاند یکی از دلالهایشان همین «سیّدضیاء» معروف، شریک رضاخان در کودتای ۱۲۹۹ بود که از اینجا که به فلسطین رفت، آنجا دلال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! بعد از آن هم با روشهای بسیار خشن و همراه با سبعیت و سنگدلی، شروع به اخراج زارعان از این زمینها کردند. این تسلّط غاصبانه صهیونیستها بر فلسطین سه رُکن داشت: یک رُکنش همین قساوت با مردم فلسطین بود. رکن دوم، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرفهای عجیب است. به وسیله رسانههای خود، دروغ گفتند و خیلیها هم این دروغها را باور کردند. مثلا این نویسنده فیلسوف اجتماعی فرانسوی - «ژان پُلسارْتْر» - کتابی نوشته بود به اسم «مردمی بی سرزمین، سرزمینی بیمردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند که سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند که سرزمینی بود و مردم نداشت!
یک ملت را نادیده گرفتند و در دنیا اینطور وانمود کردند که فلسطین یک جای متروکه مخروبه بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد کردیم! دروغ به افکار عمومی! همیشه سعی میکردند خودشان را مظلوم جلوه دهند. رکن سوم هم ساخت و پاخت، مذاکره و به قول خودشان «لابی» با این دولت، با آن شخصیت سیاسی است تا حمایت قدرتهای خارجی -که عمدتا انگلیس و آمریکا بودند- جلب نمایند. البته دولتهای عرب هم کوتاهیهای زیادی داشتند تا اینها با این سه رکن توانستهاند فلسطین را با فریب و خدعه بگیرند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-03-02] [ 11:28:00 ق.ظ ]
|
|
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12» وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا( نوح 10-12) پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است. آسمان را بر شما ريزش كنان مىفرستد. و شما را با اموال و فرزندان يارى مىكند و براى شما (از همان آب باران) باغها قرار مىدهد و براى شما نهرها جارى مىسازد.
وقتی سفارش کرد از پروردگارتان طلب مغفرت کنید تا در سایه عذرخواهی شما را با نزول باران برکت به اموالتان بدهد که روزیتان
افزون شود با باغهای و نهرهای جاری و فراوان ثروت تتان زیاد گردد. و برای امنیت اجتماعی با فرزندان شما را یاری کند. پ ن بعد ما چه کردیم؟ اولا برای انجام گناهان و ظلمهایی که به خودمان و دیگران کردیم؛ عذر خواهی و تقاضای عفونکردیم. این باعث شد خشک سالی را تجربه کنیم؛ در پی این مکافات گرفتار بلای گرانی شویم . سپس نتیجه گرفتیم که فرزندآوری مخارج دارد و نمی توانیم از عهده مشکلات آن برآییم. و این کاهش جمعیت شده یک کابوس که سرنوشت بدی را برایمان حتمی کرده است. دشمن هم که از ابتدا این پروژه را برایمان کلیدزد گام به گام خانوادهها را تعقیب میکند. برای غریزه مادری نقشه میکشد تا بصورت کاذب علاج شود! فرزندی با نام “پو” که رقیب کودک دوست داشتنی مادران شده است؛ موبایلهای هوشمند زادهاند، تا مادر با آن مشغول گردد؛ تا روی فطرت و غریزه مادریش خاکی بریزد و آن را دفنکند. خاطره خانمی برای مشاوره آمده بود، تا مشکلاتش را حلکند. بعد از یکی دو ساعت مشاوره، اجازه خواست تا به فرزندش غذا بدهد. به خودم گفتم چه مادر موفقی است به یاد کودک است می خواهد سفارش غذای او را یاد آوری کند. گوشی را از کیفش درآورد و به پو غذا داد! از تعجب گمان کردم که شاخ دراوردهام به سرم دستی کشیدم!
متاسفانه فاصله سبک زندگی قرآنی با این جامعه از زمین تا ثریا شده است! بعد ناله میزنیم که چرا کرونا جهان را گرفتار کرده است، تا زمانیکه عملا استغفار نکنیم باید در میان بلاها غرق باشیم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
مسئله فلسطین؛ لکه ننگ تاریخ دنیای معاصر قضیه فلسطین، یکی از لکههای ننگ بزرگِ تاریخ معاصر است. چون در این قضیه، یک ملت را از کشور خودش بیرون کردند. من خواهش میکنم جوانانی که با مسأله فلسطین خیلی آشنایی و سابقه ذهنی ندارند، روی این کلمات تأمّل و درنگ کنند. یک ملت را از خانه و از کشور خود بیرون کنند و یک عدّه آدمهایی را از اطراف دنیا جمع کنند و به جای آن افراد در آن کشور بگذارند. چرا؟ چون آن جماعتی که از اطراف دنیا جمع کردند، از یک نژادند؛ نژاد اسرائیلی، نژاد یهودی! یعنی یک حرکت نژادگرایانه زشت که هر جای دنیا به وسیله هر کسی در ابعاد کوچکتر از این پیش میآمد، مایه ننگ و سرافکندگی بود؛ اما این را در ابعاد یک کشور به وجود آوردند. چه کسی به وجود آورد؟ در حقیقت انگلیس؛ بعد هم آمریکا.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-03-01] [ 06:53:00 ب.ظ ]
|
|
با رشد انقلاب اسلامی ایران و پیروزی ما در دفاع مقدس جوانههای مقاومت ابتدا در لبنان و سپس در فلسطین رویید و پس از جنگهای نمایشی سران عرب و سازش ننگین کمپ دیوید، شجره طیبه انتفاضه سنگ رویید و اکنون مقاومت فلسطین از مرحله تهیهی قلاب سنگ انتفاضه به تولید موشک نقطه زن رسیده است و شکست رژیم پوشالی صهیونیسم را از شکست شش کشور بزرگ عرب به شکست پنجمین ارتش جهان در جنگهای ۲۲ روزه و ۸ روزه و ۲روزه با چند گروه مقاومت، تقلیل داده است.
این اولین روز قدس است که بدون حضور ظاهری ” شهید قدس” حاج قاسم سلیمانی برگزار میشود. اسماعیل هنیه در مراسم تشییع جنازه او در دانشگاه تهران، وی را شهید قدس نامید چرا که شهید سلیمانی بود که راهبرد “دفاع” را تبدیل به راهبرد “هجوم” کرد و مقاومت اسلامی را از پرتاب سنگ به پرتاب موشک سوق داد و برای تسلیح کرانه غربی رود اردن همت کرد و با شرکت مستقیم در جنگهای ۲۲ روزه و… هدایت عملیات مقاومت اسلامی برعهده گرفت و “راهبرد مبارزه به جای مذاکره” را سیاست اصلی مقاومت و الگوی آن در سراسر منطقه کرد. با طرحهای او بود که افسانهی شکستناپذیری صهیونیسم باطل شد و زنگ نابودی اسرائیل پلید به صدا در آمد.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ
یاد كن هنگامی كه لقمان به پسرش در حالی كه او را موعظه میكرد، گفت: پسركم! به خدا شرك نیاور، بیتردید شرك ستمی بزرگ است(لقمان، 13)
يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ(17لقمان)
ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و (بر این کار از مردم نادان) هر آزار بینی صبر پیشگیر، که این نشانهای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است.
پ ن
خانباجی مکتب خونه ما برای نمازخون کردن بچهها خیلی زحمت میکشید. منتها از روش خشونت استفاده میکرد و نتیجه نمیگرفت. هرروز باید نماز جماعت میخوندیم. پسر و دختر، هربار یکنفر باید پیشنماز میشد.خانباجی هم مینشست روبروی بچهها و چهار چشمی نگاه میکرد و دوتا گوش دیگر هم قرض میکرد و گوش میداد که کجای نماز را غلط خونده است! اگر یک کلمه را غلط میخوندیم خدا روز بد بهتون نشون نده؛ با چوب دستی میافتاد به جون پیشنماز بیچاره و کتک میزد تا جاییکه بدنش کبود میشد. مثلا اگر در سجده ذکر را غلط گفته بود، ما هم باید در سجده باقی میموندیم و پیشنماز همچنان در سجده کتک میخورد و جیغ میزد.اگر در رکوع غلط خونده بود، توی رکوع کتک می خورد و فریاد میزد.
خلاصه خدا خیلی بهمون رحم کرد که با روش خشن آموزشی خانباجی بی نماز نشدیم! در حالیکه لقمان حکیم چگونگی آموزش نماز را در قرآن به مربیان و والدین آموزش میدهد. بنابراین باید برای تربیت فرزندان و کودکان باید دست به دامن قرآن شد. وقتی که لقمان حکیم ابتدا توحید را به فرزندش آموزش میدهد و با محبت میگوید پسرکم، برای خدا شریک نیاور. اول دست روی مسئله اعتقادی پسرش میگذارد. یعنی خدا را به او معرفی میکند. به او آگاهی میدهد. یعنی ماهم باید از ابتدا خدا را به فرزندمان با زبان کودکانه معرفی کنیم. همانگونه که برای درس خواندن کودکان دائما از فوائد درس خواندن میگوییم و تکرار میکنیم، برای خداشناسی هم باید دائما یادآور شویم. از سه سالگی در هر نعمتی خدارا یادکنیم. موقع غذا خوردن، خوابیدن و بازی کردن در باره خدا سخن بگوییم.
لقمان حکیم از همان کودکی به فرزندش نماز را سفارش میکند، و تربیت دینی و سبک زندگی قرآنی را اموزش می دهد.
بعد که کمی بزرگتر شد در هفت سالگی از کودک مطالبه کنیم. همانگونه که درس و تمرین درس را از کودک مطالبه میکنیم. همانگونه که در کنار درس خواندن کودک کنارش هستیم باید در اجرای خداپرستی هم کنار او باشیم.مثل نماز خواندن با او و همراهش نماز بخوانیم منتها با محبت و جذابیت.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-02-29] [ 02:45:00 ب.ظ ]
|
|
وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (اعراف141)
و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. و موسی به برادر خود هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو راه اهل فساد مباش.
پ ن
خانباجی مکتب خونه ما گاهی میرفت سفر و سرپرستی بچه هارا به بزرگترین دختری که شاگردش بود میسپرد. البته وقتی خودش نبود بچهها عروسی میگرفتند، مبصر همه را جمع میکرد و خودش وسط کلاس ترانه میخواند و رقاصی میکرد ما بچههای بیچاره هم باید برایش دست افشانی میکردیم!
خلاصه خانباجی مکتب، در نبود خودش جانشین معین میکرد؛ حالا بگذریم که جانشینش نالایق بود و باعث انحراف بچهها میشد.
پس نتیجه میگیریم که باید جانشین صلاحیت داشته باشد، نمیتوان به هر کسی جامعه را سپرد، چه جامعه کوچک مکتب خانه باشد چه جامعه بزرگ یک امت. حضرت موسی علیه السلام برای رفتن به کوه طور و مناجات چهل روزه برادرش را که پیامبر بود به عنوان جانشین انتخاب کرد، تا در نبود او امت را هدایت کند. آنوقت چگونه امکان دارد پیامبر عالی قدر اسلام برای بعد از خود جانشینی برای هدایت امت اسلامی انتخاب نکند!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-02-27] [ 06:36:00 ب.ظ ]
|
|
وقتی بلد نیستیم دعا کنیم، با دعای اشتباهی خودمان را در معرض مشکلات قرار میدهیم که ممکن است سرنوشتمان دگرگون شود. باید برای دعا کردن از اهلبیت تبعیت کنیم و راه آنها را دنبال کنیم؛ تا بتوانیم از اکسیر دعا بهرمند شویم.
مفهوم شناسی عافیت
حضرت امام خامنهای: «عافیت که در روایات آمده آن چیزی نیست که ما در عُرف خودمان از آن تعبیر به عافیتطلبی میکنیم، که انسان در کنجی خزیده و در میدان جهاد وارد نشده با وظائف بزرگِ زندگی مواجه نگردد. بلکه مراد، عافیت در اعتقاد و عمل و محفوظ ماندن از وساوس شیطانی و نفسانی است. انسان در میدان جنگ هم باید از پروردگار طلب عافیت کند، یعنی از او بخواهد که دچار شک و ترس و تزلزل نشود. امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه به ابعاد مختلف عافیت، اشاره کرده و آن را از پروردگار طلب نمودهاند»(27/ 10/ 1378).
شخصی از محضر پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله پرسید: اگر من شب قدر را درک کردم، از خدای خود چه بخواهم؟ حضرت فرمودند: عافیت بخواه!(قِیلَ لِلنَّبِیِّ صلیاللهعلیهوآله: إِنْ أَنَا أَدْرَكْتُ لَیْلَةَ الْقَدْرِ فَمَا أَسْأَلُ رَبِّی؟ قَالَ: الْعَافِیَة!(مستدرك الوسائل/ ج7/ ص458)). این حدیث، مبنا و انگیزهای است برای تحقیقی هرچند اجمالی در مفهوم و ماهیت عافیت در فرهنگ اسلامی است.
جایگاه عافیت در فرهنگ اسلامی
(1) در روایت آمده است: شخصی از محضر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله درباره بهترین دعا سؤال نمود و حضرت در پاسخ فرمودند: اینكه از پروردگارت عفو و عافیت در دنیا و آخرت را طلب كنى(تَسألُ رَبَّكَ العَفوَ و العافِیَةَ فی الدّنیا و الآخِرَةِ). روز دوم همان شخص آمد و دوباره پرسید: «یَا رَسُولَ اللّهِ! أیُّ الدُّعاءِ أفضلُ؟» و حضرت همان جواب دیروزی را فرمودند. این سؤال و جواب تا روز چهارم هم تکرار شد. در مرتبه چهارم وقتی آن فرد سؤال کرد: «یَا رَسُولَ اللّهِ! أیُّ الدُّعاءِ أفضلُ؟» حضرت فرمودند: «تَسألُ رَبَّكَ العَفوَ و العافِیَةَ فی الدّنیا و الآخِرَةِ؛ فإنَّكَ إذا اُعطیتَهُما فی الدنیا ثُمَّ أعطیتَهُما فی الآخِرَةِ فقَد أفلَحتَ»(میزان الحكمه/ ج7/ ص477). لذا در فرمایش دیگری میفرمایند: «از خدای متعال چیزى خواسته نشده است كه نزد او محبوبتر از عافیت باشد»(مَا سُئِلَ اللهُ شَیْئاً أحَبَّ إلَیْهِ مِنْ أنْ یُسْألَ الْعَافِیَةَ(همان)).
(2)در دیگر روایات نیز، عافیت از بزرگترین و ارزشمندترین مواهب الهی معرفی شده است: «لَا نِعْمَةَ كَالْعَافِیَةِ»(تحف العقول/ ص286)؛ «بِالْعَافِیَةِ تُوجَدُ لَذَّةُ الْحَیَاةِ»(غرر الحكم/ 4207).
(3) عافیت در سیره اولیاء الله
علاوه بر روایات، در سیره حضرات معصومین علیهم السلام نیز، میبینیم عافیت از موضوعات محوری در فرهنگ دینی است. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نتیجه شیرین عدالت ورزی و استقرار عدات اجتماعی در حکومت خویش را، عافیت معرفی میفرماید. «أَلْبَسْتُكُمُ الْعَافِیَةَ مِنْ عَدْلِی».(نهج البلاغة/خطبه86)- از عدل خود، لباس عافیت بر شما پوشاندم- یعنی عافیت در سایه عدالت است و من عملا عدالت را در میان شما رواج دادم.
(4) حضرت سید الشهداء(علیهالسلام) در دعای عرفه از خداوند چنین میخواهند: «اللّهُمَّ… عَافِنِی فِی بَدَنِی وَ دِینِی».
(5)امام سجاد علیه السلام مردی را دیدند كه در حال طواف كعبه میگوید: «خدایا به من صبر عطا فرما». حضرت دست بر شانه آن مرد گذاشتند و فرمودند: چرا از خدا بلا و گرفتاری طلب میكنی؟ از خدا عافیت بخواه و چنین بگو: «اللّهُمَّ إنّی أسألُكَ العافِیَةَ، و الشُّكرَ عَلَى العافِیَةِ»(بحار الانوار/ ج95/ ص285).
(6)امام رضا علیه السلام: یوسف علیه السلام در زندان به درگاه الهی شكوه كرد و گفت: خدایا چرا من سزاوار زندان شدم؟ فرمود: تو خود زندان را انتخاب كردی و گفتی «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنی إِلَیْهِ»(یوسف: 33) چرا نگفتی: «رَبِّ العَافِیَةُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنی إِلَیْهِ»؟(تفسیر القمّی/ ج1/ ص354).
(7) پیامبر صلیاللهعلیهوآله: به لقمان حکیم ندایی الهی رسید: آیا مىخواهى خداوند تو را خلیفه در زمین قرار دهد كه در میان مردم به حق قضاوت كنى؟ لقمان در پاسخ گفت: اگر پروردگارم مرا مخیر كند، راه عافیت را مىپذیرم «قَبِلْتُ الْعَافِیَةَ». ولى اگر فرمان دهد، فرمانش را به جان پذیرا مىشوم، زیرا مىدانم اگر چنین مسئولیتى بر دوش من بگذارد حتما مرا كمك مىكند و از لغزشها نگه مىدارد؛ از این جهت: «فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْحِكْمَةَ فَغَشَّاهُ بِهَا مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ». روزی داود نبی(علیهالسلام) به او فرمود: خوشا به حالتای لقمان، به تو حكمت داده شده و بلا و گرفتاری از تو دور شده است(مجمع البیان/ ج8/ ص494)؛ «وَ فِی حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ: اَلْعَافِیَةُ اَلْمُلْكُ اَلْخَفِیُّ»(بحار الأنوار/ ج۷۸/ ص۱۷۳).
(8) پیامبر خدا صلى الله علیه و آله خطاب به مردى كه از شدت ضعف مانند جوجه پركندهاى شده بود(كَأنَّهُ فَرخٌ مَنتوفٌ مِنَ الجَهدِ) فرمودند: از خدا چه خواستهاى؟ عرض كرد: من در دعا مىگفتهام: خدایا! كیفرى كه در آخرت مىخواهى به من بدهى، در همین دنیا بده. پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: چرا نگفتى: «اللّهُمَّ آتِنا فی الدّنیا حَسَنَةً و فی الآخِرَةِ حَسَنَةً و قِنا عَذابَ النّارِ»؟ سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله براى بهبودى آن مرد دعا كرد و خداوند او را شفا داد.(میزان الحكمه/ ج7/ ص477)
(9) به همین دلیل هم در تعقیبات نماز صبح آمده است که صد مرتبه بگوییم: «أَسْأَلُ اللَّهَ الْعَافِیَة» و هم در تعقیبات مشتركه نماز وارد شده که این دعا را سه مرتبه بخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَ الْعَافِیَةَ وَ الْمُعَافَاةَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة».
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-02-25] [ 06:45:00 ب.ظ ]
|
|
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
(110کهف)
بگو: جز این نیست كه من هم بشری مانند شمایم كه به من وحی میشود: بر این كه معبود شما فقط خدای یكتاست؛ پس كسی كه لقاء پروردگارش را امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد و هیچ كس را در پرستش پروردگارش شریک نكند.
ظاهرا هرکسی این آیه می خواند ، دلش غنج میزند که می تواند مصداق آیه باشد . آنجا که خداوند سفارش میکند که هیچ کسی را در پرستش با من شریک قرار ندهید؛ با غرور و کمی عجب خوشحال میشود که من هرگز کسی را با خدا شریک قرار نمیدهم. در حالیکه از خطوات شیطان غافل است. وقتی فعالیت جهادی را دوست دارد خیلی هم دوست دارد، از خیرین پول جمع آوری میکند تا در رزمایش مومنانه به کسانی که در ایام کرونا بیکار شدهاند، کمک رسانی کند.
منتها در این میانه مسئولی که با تحریکات شیطان، متولد میشود،- همچون ترامپ که محموله بهداشتی کشورهای دیگر به سرقت برد- با لطایف الحیل بستههای غذایی را از کف او میرباید! مسئول مدعی جهادگری با بستههای سرقتی عکس میگیرد و در فضای مجازی به اشتراک میگذارد!
جهادگری که اینگونه بستههای ارزاقش به تاراج رفته از این کلاهی که به سرش رفته خشمگین است.
برای تحلیل آیه و مصداق یابی ، اینگونه میتوان قضاوت کرد. تنها خَیری که هزینه تهیه بسته هارا پرداخت کردهاست و هیچ جایی هم نامی از او برده نمیشود، عمل مخلصانه داشته است. اما دوگروهی که با پول دیگران میخواست کمک کند وقتی که از دستش ربودند عصبانی شد، کارش رضای خدا نبوده، چرا که هدف رساندن به عدهای بیکار بود که رسانده شد. و آن مسئولی که به جمع آوری ارزاق توسط دیگری به نام خود منتشر کرد، گرفتار خطوات شیطان شد و با ریا خود را جهادگر معرفی کرد. هردو با این اشتباه گرفتار شرک به خدا شدند، در پوشش جهادگری.
میبینید کرونا چگونه بعضیها را دچار بیماری جسمی میکند و بیمار چه بسا از دنیا میرود و بخشیده میشود؛ و عده ای بیکار می شوند، تاعدهی دیگری در این گردونه گرفتار شرک شوند که گناهی نابخشودنی است.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-02-24] [ 03:00:00 ب.ظ ]
|
|
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ( انبیا 92)” کلمه” امة” به معناى جماعتى است که مقصد واحدى آنها را جمع کرده باشد.
همین امروز بود که از دوستان کوثرنتی نوشته بود که تا دوماه دیگر در این فضا حضور نخواهد داشت.به یک باره احساس دلتنگی شدیدی کردم، برایش نوشتم که دلمان برایت تنگ میشود،واقعا انسان چه موجود عجیبی است با اینکه یکبار هم یکدیگر را ندیدهایم ولی احساس خوب دلبستگی را میچشیم. این یعنی حس خوب مومنانه داشتن؛ و همین حس باعث میشود که برای دیگرانی که ندیدهای دعاکنی و آرزوی خوشبختی و سلامتی داشته باشی. معلوم میشود که بخشی از این دلبستگیها به همدلیها و همفکریها و همگراییها مربوط میشود، که انسان براثر یکی بودن تفکرات دینی و اعتقادی به یکی شدن میرسد.هرچند در دور ترین نقطه کره زمین باشد، دلش برای او میتپد و از غم اندوه او غصه میخورد.برای همین نباید گفت فضای مجازی باید این فضا را حقیقی دانست.بنابراین در این فضا هم اگر از پیشرفت دیگران شاد باشیم و محتواهای تولیدی دوستان را تشویق کنیم؛ تفاوتی با دوستانی که از نزدیک دیدهایم ندارد و خدای نکرده اگر گرفتار حسادت شویم باز هم همان کفاره حسادت در بین دوستانی که میبینیم را دارد.پس بیایید به گونهای دراین فضایی که یکدیگر را نمیبینیم رفتارکنیم که پس از امروز در آن جهان که خیلی دیر نیست، یکدیگر را که حتما از خودمان بهتر خواهیم شناخت؛ دیدیم شرمنده وپشیمان نباشیم؛ متوجه شویم ای بابا این که خیلی خوب و دوست داشتنی بوده من چرا زیرآب او را میزدم! در تقویت افکار یک دیگر بکوشیم و تلاش کنیم که اگر این حس فراگیر شود میتواند زمینه را برای ظهور آماده کند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-02-22] [ 12:29:00 ب.ظ ]
|
|
حسابرسی انسان از اعمال خویش
وَ كُلَّ إِنسَـَنٍ أَلْزَمْنَـَهُ طَائرَهُ وفِى عُنُقِهِى وَ نُخْرِجُ لَهُو يَوْمَ الْقِيَـَمَهِ كِتَـَبًا يَلْقَغهُ مَنشُورًا ؛(اسرأ،13)
و كارنامه هر انسانى را به گردن او بستهايم، و روز قيامت براى او نامهاى كه آن را گشاده ميبيند بيرون ميآوريم.”
اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء14)
به او میگویند: كتاب خود را بخوان، كافی است كه امروز خودت بر خود حسابگر باشی.
پ ن
همیشه اینگونه گمان میکنیم که در قیامت حساب رسانی جلوی ما ایستند و در مورد اعمالمان پرسش میکنند.
ولی به سخنان کسانی که تجربه مرگ داشتهاند دقت میکنیم، متوجه میشویم، که فرد خودش اعمال خود را میبیند و خود قاضی است و خود شاهد بر اعمال خود است و قضاوت میکند و شرمسار زشتی کار های خود میشود. قدرت ندارد که اعمال زشت را مثبت فرض کند؛ آنجاست که از خداوند تقاضا میکند که او را باز گرداند تا جبران مافات کند.البته این مرحله عالم برزخ است برای کسی که فرصت بازگشت دارد!
اینجاست که آیه الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ( یس65)
امروز بر دهان آن کافران مهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه میکردند گواهی دهد.
اعمال ما مانند برچسبی بر پیشانی ما چسبیده است، مانند یک بِرندی شده است، که معرف شخصیت ماست؛ مانند این دنیا نیست که بتوان با تظاهر و ریا درون زشت را مخفی کرد و خود را ژن خوب معرفی نمود، که باید مدتی بگذرد تا با عملکرد انسان افراد به ماهیت زشت او پی ببرند. یا وقتی با میلیاردها پول مردم به خارج فرار کند تا متوجه شویم که چه کاره بوده است!
پناه بر خدا که هر ریز ودرشتی را حسابرسی خواهد کرد، قبل از اینکه خیلی زود دیر شود در این دنیا به حساب خودمان رسیدگی کنیم، نگذاریم که زنگار اعمال زشت در درونمان نهادینه شود و تبدیل به قارونها وفراعنه شویم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
آیات اعتقادی
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿۱۶﴾
و ما انسان را آفريده ايم و مى دانيم كه نفس او چه وسوسه اى به او مى كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم (۱۶)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿۱۷﴾
آنگاه كه دو [فرشته] دريافت كننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند (۱۷)
مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿۱۸﴾
[آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمى آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى كند] (۱۸)
پ ن
خیلی که بچه بودم هر روز خانباجی مکتب خونه موقع تعطیل شدن، بهمون سفارش می کرد؛ که توی کوچه رویتون را محکم بگیرید تا نامحرم چشمش به شما نیفته-فقط پنج سالم بود- می گفت اگر روتون را محکم نگیرید کلاغه برام خبر میاره!
من هم موقع رفتن تا خونه همش به آسمون نگاه می کردم که کلاغ خانباجی من را می بینه یانه؟!
بعدها به دوره پیشرفت تکنولوژی رسیدیم، صاحبان بازار وصنعت برای کنترل حوزه کاری خودشون از دوربین استفاده کردند. همینطور پلیس برای کنترل چهارراهها از همین راه برای جلوگیری از تخلفات استفاده میکند.وقتی وارد فروشگاههای زنجیرهای میشویم، همه جا نوشتهاند این مکان به دوربین مدار بسته مجهز است. برای همین حواسمون جمع میشه که مبادا چادرمون کنار بره و مسئول مربوطه که پشت مانیتور نشسته مارا نبینه! و آن دیگری حواسش جمع است که مبادا دست درازی کند و چیزی اضافه برندارد.
اما هیچ وقت باورمون به این رقیب عتید-که خداوند در قرآن سفارش آن را کرده است،- به یقین نرسیده، توجه نکردیم که شب و روز موکل نوشتن اعمال ریز و درشت ما هستند.
و هرگز یه لحظه هم به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است نیندیشیدیم؛ که اگر به اندازه سر سوزن فکر کرده بودیم، وضعمان خیلی بهتر از اینی بود که داریم.
این همه روزگار را در غفلت سپری نمیکردیم، که از پس سالیان دراز به افسوسی گرفتار شویم که برای جبرانش اندوهگین نشویم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[شنبه 1399-02-20] [ 11:29:00 ق.ظ ]
|
|
رابطه ویژه مهدویت و شب قدر ماه مبارک رمضان، ماه امام زمان(علیهالسلام) است؛ شب قدر؛ شب پیوند با آن حضرت است. چرا که در شب قدر، که مقدرات همه انسانها در آن تعیین میگردد، این فرایند با نزول فرشتگان به محضر امام زمان و تأیید و امضاء نهایی ایشان صورت میپذیرد؛ لذا ذیل آیه مبارکه «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِیها»(قدر/ 4) روایت است که : «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى إِمَامِ الزَّمَانِ وَ یَدْفَعُونَ إِلَیْهِ مَا قَدْ كَتَبُوهُ مِنْ هَذِهِ الْأُمُور»(تفسیر القمی/ ج2/ ص431). ماه رمضان، بهترین زمان برای تربیت یاران امام زمان(علیهالسلام) است. و شاید حکمت اینکه مسجد مقدس جمکران به عنوان میعادگاه منتظران حضرت، در شب 17 رمضان المبارک، به دستور و نظر خاص حضرت ولیعصر(علیهالسلام) تأسیس گشت(نک: النجم الثاقب/ ج2/ ص51)، ریشه در همین آموزه داشته باشد.
پ ن
ماه رمضان و شب قدر ماه تربیت نیروی انسانی برای زمینه سازی ظهور است.شب قدر را دریابیم تا فرصت هست در آبشار رحمت الهی و فیوضات رحمانی غواصی کنیم برای صید مروارید تقوا و خودسازی، تا شایستگی این مهمانی را دریابیم.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[جمعه 1399-02-19] [ 04:43:00 ب.ظ ]
|
|
امام حسن مجتبی؛ تجلی تام احسان الهی(به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی(علیهالسلام) در نیمه ماه رمضان المبارک)پیامبر(صلی الله علیه و آله): «حسن، حسن نامیده شد چون با احسان خدا آسمانها و زمینها به پا ایستاده است و حسین از احسان مشتق شده است و علی و حسن دو اسم از اسمای خداوند است و حسین مصغّر حسن است.»
«با حسن، احسان داده شدید و با حسین به سعادت میرسید و به وی متوسل میشوید، بدانید که حسین دری از درهای بهشت است؛ هر که با وی عناد ورزد خداوند باد بهشت را بر او حرام خواهد کرد.»در این دو روایت، که از غرر احادیث ماست، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)، وجود مبارک امام حسن(علیهالسلام) را مرتبط با وصف الهی «احسان» معرفی میکنند، به این معنا که این اسم مبارک:
اولاً: تجلی عینی اسم الهی «احسان»، وجود مبارک امام حسن(علیهالسلام) است.
ثانیاً: اسم الهی «احسان» تا بدانجا مُعظَم است که برپادارنده عالم هستی است: «بِإِحْسَانِ اللَّهِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ».
ثالثاً: اسماءالله، برای جریان و سریان در عالم و همچنین استفاضهی همه آفرینش از آنها، مَجرا و طریق افاضه دارند و مجرای افاضه احسان الله، حضرت امام حسن(علیهالسلام) است. هر چند همه ائمه اطهار علیهم السلام، چنین خصوصیتی دارند (وَ عَادَتُکُمُ الْإِحْسَانُ(زیارت جامعه کبیره)) اما تصریح پیامبر(صلی الله علیه و آله) به اینکه «احسانهای الهی به واسطه امام حسن(علیهالسلام) به شما میرسد»(بِالْحَسَنِ أُعْطِیتُمُ الْإِحْسَانَ) به این معناست که اصل جریان افاضه احسان الله، امام حسن(علیهالسلام) است، تا آنجا که حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) که مظهر اسم الهی «محسن» است، به بیان پیامبر(صلی الله علیه و آله): «اشْتُقَّ الْحُسَیْنُ مِنَ الْإِحْسَانِ… وَ الْحُسَیْنُ تَصْغِیرُ الْحَسَنِ».
ارزش واقعی انسان امیرالمؤمنین(علیهالسلام): «قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»(نهج البلاغه/ حکمت81)- تعبیر این روایت بسیار لطیف و زیباست، نفرموده كه ارزش هر كس به معلومات یا صرفاً به عمل اوست بلكه فرمود: ارزش هر كس بستگی به احسان او یعنی مجموعه معرفت صحیح و عمل به آن دارد. قیمت هر انسانی به نیكویی و احسان اوست. به همین دلیل در دعای روز یازدهم این ماه عزیز داریم: «اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ…».
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
از خدای متعال عذرخواهی کنید شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آنجا جای عذرخواهی نیست. اینجا که میدان هست، اینجا که اجازه هست، اینجا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. اینجا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم. مقام معظم رهبری26/10/1376
پ ن
در ماه مهمانی خدا رمضانی شویم، گناههان را از روحمان بشوییم و در این روز هایی کرونایی با خداوند آشتی کنیم. مهربانی که هر لحظه منتظر بنده خطاکارش است تا او را ببخشد.تا فرصت از دست نرفته از صاحبخانه پوزش بطلبیم برای همه کاستیهای گذشته.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
.
طراوت بهاری در روایات، ماه مبارک رمضان و وجود مبارک امام زمان(علیهالسلام)، هر دو «بهار» معرفی شدهاند. امام باقر(علیهالسلام) فرمودند: «لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان» (الکافی، ج 2، ص630)؛ همچنان که در ادعیه مأثوره داریم «… أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِیعَ قَلْبِی»(إقبال الأعمال/ ج2/ ص 629). در زیارتنامه حضرت ولی عصر(علیهالسلام) هم داریم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ»- سلام بر بهار اهل عالَم-(مفاتیح الجنان/ زیارات/ زیارت چهارم امام زمان(علیهالسلام)). «ربیع» دارای دو معنا است: یکی به معنای بهار؛ و دیگری به معنای باران بهاری است، که زمین را سرشار از نعمت و طراوت میسازد و به آن حیات میدهد. (نک: مجمع البحرین/ ج3/ ص280)؛ کلمه «أنام» نیز معنای عام و گستردهای دارد که علاوه بر انسان، جنیات و تمام موجودات روی زمین را شامل میشود(نک: همان/ ج6/ ص15). تشبیه حضرت به بهار، گویای نیازمندی ما به ایشان در قوس نزول است: «بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ» (زاد المعاد(للمجلسی)/ ص ۴۲۲؛ مفاتیح الجنان/ دعای عدیله).
پ ن ای بهار دلها، باران بهاریشو و در این بهار کرونا زده بر قلبهای زمستانی غمزده از هجران حکومت آرمانیت بر بشریت ببار، تا یخهای منجمد شده قلوبمان آب شود.
ای آرزوی بشریت مظلوم و شهید، کی به این حسرت و انتظار پایان خواهی بخشید؟!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-02-18] [ 12:06:00 ب.ظ ]
|
|
«وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ »زمر17
و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه بازگشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.
برای سبک زندگی معرفی شده قرآن باید از طاغوتها دوریکرد و تحت سلطه آنها نبود. این دوری و تنفر از طاغوت یکی بشارتهای خداوند به رستگاری و رسیدن به حیاط طیبه در سایه اعتقاد درست است.
پ ن
اما چکنیم که با هر استدلالی وبیانی بهشون میگیم آقا این آمریکا دوست ما و شما نیست، حتی خود آمریکا میگه من دوست شما نیستم؛ من نمیتونم برای شما کاری بکنم، باورشون نمیشه! تا جایی که خود طاغوت میگه با چه زبونی بهتون بگم من خودمم دارم داغون میشم!هژمونی غرب فروریخته. میدونی غرب پرستان احمق چی میگن؟! به آمریکا میگن تو بیخود میکنی نباید داغون بشی!این همون معنای پرستش طاغوته، قرار نیست بروند و زیر پای ترامپ یا اوباما را سجده کنند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-02-17] [ 07:49:00 ب.ظ ]
|
|
دعوت به تبلیغ عملی
أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
آیا مردم را به نیكی فرمان میدهید و خود را ]در انجام دادن نیكی[فراموش میكنید؟ درحالی كه كتاب ]تورات را كه با شدت
به نیكی دعوتتان كرده[میخوانید. آیا ]به وضع زیانبار خود[نمیاندیشید )بقره، 44
هرچند خطاب آیه همه کسانی را در بر میگیرد که در زندگی به دیگران نصیحت میکنند اما فلش آیه بیشتر شامل کسانی میشود که خود را مبلغ دین می دانند. هرچند که سالهای متمادی مردم را مشغول کردهاند اما کمتر نشانه هدایتی را در آنها یافتهاند؛ باید به خودشان بازگشتی نمایند که کجای کارشان لنگ است. وچه زیبا گفته لسان الغیب
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون بخلوت میروند آن کار دیگر میکنند
چه بسیار در زندگی نیازمند این سفارش هستیم.بیشترین گره مشکلات ما در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی در این گلوگاه است، که با زبان دراز گویی میکنیم؛ اما در عمل پیاده هستیم. در یک لحظه با یک چند حرف بی پایه و بیاساس افراد بیمار از حسادت -که خود او هم به زبان تبلیغ میکند و در عمل تعطیل است- به فرد بی گناه هجوم میبرد و او را مورد شماتت قرار میدهد. در حالیکه مدعی تجربه سالهای طولانی تبلیغ است و مسئول هدایت نسل جوان! پس نتیجه میگیریم که در تمامی این سالهای طولانی فقط زبانش به تبلیغ فعال بوده برای مردم، -تا زمانیکه با چشم خود ندیدهاید صرفا با شنیدهها، دیگران را متهم نکنید-.
عدهای هم با زبان حرفی می زنند ولی عملا ضد آن عمل میکنند. مسئولی که از ساده زیستی برای مخاطبانش سخنرانی میکند؛ بعد در پذیرایی از همان مخاطبان چنان اسراف و تجملی را در سفره غذا راه میاندازد، همگان را مات و متحیر میکند؛ که آن سخنان چند لحظه پیش چه بود و این سفره کجایش به ساده زیستی شباهت دارد!
عدهای دیگر با ماشینهای لوکس و خانههای مجلل، مردم را به ساده زیستی سفارش میکنند؛ اینها از مصادیق آیه کریمه هستند.
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-02-15] [ 10:24:00 ق.ظ ]
|
|
خدایا چگونه زلیخا را پذیرفتی، و عشق خودت را در خانه قلب او کاشتی؛ قلبی که قبل از شناخت معبود حقیقی گرفتار عشق مجازی بود. پروردگارا زلیخا بعد از معجزه جوانی در پس پیری و فرتوتی به عشق الهی رساندی.
مهربانا! به زلیخا دو نعمت بخشیدی هم از عجوزگی او را به جوانی بازگرداندی و هم خودت را به او شناساندی!
پروردگارا قلب مارا سرشار از عشق خود کن! خداوندگارا قلبهای پیر و فرتوت مارا به عشق خودت جوان و برناکن!
پروردگارا قلبهایی که از ابتدا به عشق خودت تپیده است، کِی و چگونه در آن را میزنی !؟
معبودا! ما از معجزه فرتوتی به جوانی محرومیم، از عشق زیبای تو محروم خواهیم ماند؟
معبودا! تاکی منتظر چشیدن شهد شیرین عشق تو باشیم!؟
معبودا! ما که از کودکی عاشق یوسف زهرای تو هستیم، عشق او در قلبمان ریشه کرده است، در غم و شادی ثارالله تو سوختهایم و به امید ظهور وارث انبیا و اوصیا، و زندهکننده دینت در تب و تابیم، روزمان شب تار شد، از کودکی به جوانی رسیدیم و پیر شدیم و در آستانه مرگ قرار گرفتیم؛ در حسرت حکومت الهی او سوختیم.
عشق ما به یوسف زهرایت مجازی نیست!
عشق ما از جنس عشق زلیخا نیست!
معبودا!رمضانهای متوالی، مهمان عزیز، رزاق، غفار، ستار، جباریت، تو بودیم، آیا این نشانه عشق بیانتهای تو، به ما بندگان فقیرت نیست، خدوندا در این ماه مهمانی ما را از رزق پاک عشقت محروم مساز!
قلب مارا به مهمانی عشقت مفتخر فرما! هرچه زودتر حکومت ولیت را نصیبمان فرما!
موضوعات: دلنوشته
لینک ثابت
[شنبه 1399-02-13] [ 11:42:00 ق.ظ ]
|
|
پیرمرد با صفایی بود، مستخدم مسجد و اذانگو بود غریب. کسی را نداشت؛ یعنی هیچ کس نمی دانست آیا کس و کاری دارد یانه!پیرمردی که یک حرف سواد خواندن نداشت، اما نورانیتی بسیار عحیب داشت؛ عشق به پروردگار قلبش را پر کرده بود.
مردم محله با اذان او افطار میکردند و با اذان او از سحری خوردن دست میکشیدند. از اذان تلوزیون سایر رسانهها هم خبری نبود.
پیرمرد مشهدی حسن نام داشت. خانه او مسجد بود. بخاریهای هیزمی مسجد را روشن میکرد تا شبهای رمضان اهالی مسجد سردشان نشود. بوی چای و سماور ذغالی او فضای مسجد را پر می کرد.
به شدت به روحانیت علاقه داشت. بسیارمهربان با همه اهل مسجد، برخلاف بعضی سرایدارهای مساجد که کودکان را از مسجد فراری می کنند.
تا اینکه یک شب سرد زمستان در کنار منقلی که از ذغال گداخته برای گرمای کرسی آماده کرده بود، در همان مسجد بر اثر گاز ذغال دچار گاز گرفتگی شد و در خانه بسوی خدا پرواز کرد.
حق او بود که پس سالها خدمت به مسجد و اهالی آن مکان عروجشخانه خدا باشد.
شگفتانه تر وقتی روحانی مسجد او را در عالم رویا دید؛ ملبس به لباس علما بود با وقار، شخصیتی عالی داشت.
پ ن
چه خوب گفته اند در ادبیات دین که هرچه را در دنیا دوست بداری در آخرت با همان محشور میشوی. پس باید بسیار زیرک باشیم، دوست داشتنی های متعالی انتخاب کنیم. مشهدی حسن مسجد ما خیلی به علما علاقه داشت، با همان لباس در برزخ محشور بود.خدا بیامرزادش. دلمان برای صدای اذانش تنگ شده است.
موضوعات: خاطرات
لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-02-10] [ 06:48:00 ب.ظ ]
|
|
در جمع بانوان روضه میخواند، از هرکجای کربلا خواند، نتوانست اشکی از چشم خانمهای جلسه جاری کند!
صاحب خانه را میشناخت، اسمش زینب بود. روکرد به او گفت: (زینب خالا سن که کربلادا واردین)زینب خانم تو که در کربلا بودی چرا گریه نمیکنی؟ با شنیدن این حرف، صاحبخانه گریهاش گرفت و شیون کرد و اشکش جاری شد. بدنبال او بقیه خانومها هم گریستند.
پ ن
روضه خوانی و مرثیه خوانی هنر و فن خودش را دارد، کسی که نه صدای محزونی دارد و نه میتواند مصیبت کربلا را به تصویر بکشد نباید به وادی روضه خوانی ورود کند. متاسفانه بعضی مرثیه خوانها برای در آوردن اشک مردم، حاضرند شهدا و اسرای کربلا را در نهایت ضعف نشان بدهند تا قلبهای قساوت گرفته مغموم شود. عدهای از بزرگان هستند که فقط چند کلمه میگویند ولی گریه مردم ادامه دارد. به قول شهید مطهری: در کتاب حماسه حسینی نوشته است که روضه خوانی برای گریاندن مردم دستور میداد تا چراغها را خاموش کنند، بعد با پرتاب کردن سنگ به سر مردم آنها را وادار به گریه میکرد!
موضوعات: فرهنگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-02-08] [ 05:30:00 ب.ظ ]
|
|
|
|
|
|